خط خوش شهر
مجید دانش آراسته
انتشارات افراز
صفحه ی حوادث : معلمانی که روزنامه می خوانند
مهندس : پسر مرد عاشق شده
رو به قبله : مرد اولین روز پایش می شکند
گفت و گوی خالص : چند قسمت
خودتان اسم بگذارید : قهوه چی از اولادش می نالد
پا به توپ : در مطب دکتر
کجایید بیایید : بحث های قهوه خانه ای
باغ گل: سفر پیرزن با دخترانش به اصفهان
خوب شد آمدید: دعوای پدر و پسر برای ساختن خانه
توپ را از زندان بیرون بیاور: فوتبال
اسلحه ی غم زده: عشق و عاشقی شاعر
گوشی: تلفن و غیبت
ماضی گویان نشخوارگر: عاشقی ادبیاتی
فیلمنامه: صحنه های فیلم نامه
کاغذ توالت: کتاب مرد
شناسنامه: دختر قصد ازدواج با یک افغانی را دارد
خط خوش شهر: نویسنده ای که عاقبت ندارد
مارپیچ : قرار با ناشر
بازیافت کلانتر: صحبت در قهوه خانه در مورد صف نان
خوب اینم یک کتاب دیگه از آقای دانش آراسته با همون انتشارات افراز و همون سبک و سیاق قبلی البته چند تا از داستان هاش موضوعات جدیدی بود اما کلا به نظرم مشکل اصلی تکرار زیاده همون موضوعات همون موضوعات بارها و بارها جملانش انگار فقط فرق می کنه خوب آدم خسته میشه و جذابیتی نداره .....