دلیل انقراض نئاندرتال ها، نظریه ی رقابت با انسان

*ایمان*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/02/22
ارسالی ها
137
امتیاز واکنش
345
امتیاز
206
سن
22
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
رقابت با انسان

20px-Yes_check.svg.png
نقاط قوت: مقایسهٔ ابزارهای انسان‌ها با نئاندرتال‌ها نشان دهندهٔ ظرافت و دقت
انسان‌ها در فناوری است. آن‌ها همه چیز را با سلیقه و قریحهٔ هنری می‌ساختند. همین
ظرافت و سلیقه، مهمترین دلیل توسعهٔ جوامع امروزی بشر نیز هست.
20px-X_mark.svg.png
نقاط ضعف: نئاندرتال‌ها مغزهایی به بزرگی مغز انسان امروزی داشتند (حتی
پیش از این تصور می‌شد مغز آن‌ها بزرگتر از ما بوده‌است)، دربرخی جنبه‌ها مانند
شکار و جنگ از انسان‌ها باهوش تر بودند و شواهدی مبنی برجفت‌گیری بین انسان
امروزی و نئاندرتال‌ها در حدود ۵۸–۵۲ هزار سال پیش وجود دارد.

توضیح نظریه:
انسان‌های امروزی از حدود ۸۰ هزار تا ۶۰ هزار سال پیش شروع به خارج شدن از آفریقا کردند. خاورمیانه نخستین جایی بود که انسان‌های امروزی با نئاندرتال‌ها برخورد کردند. مردمان هنرمند ظریف و باهوش آفریقایی (انسان‌های امروزی) از آن پس با مردمانی زمخت و بی هنر و پرزور (نئاندرتال‌ها) مواجه شدند. میان آن‌ها جنگ‌های خونینی رخ می‌داد] ؛گرچه همزیستی چند ۱۰ هزار ساله آن‌ها نشان می‌دهد که هر دو طرف به نوعی گروه مقابل را تحمل می‌کردند؛ مثلاً شواهدی وجود دارد که قبایل انسان‌ها و نئاندرتال‌ها به‌طور متناوب زمستان هاوتابستان‌ها جابه‌جا می‌شدند و در بسیاری از مناطق هم‌زمان زندگی نمی‌کردند.] شواهد جدیدتری هم وجود دارد که نشان می‌دهد انسان‌ها، نئاندرتال‌ها را شکار می‌کردند و می‌خوردند. نئاندرتال‌ها هم بدشان نمی‌آمد چنین کاری کنند. آن‌ها حتی در برخی جاها با هم آمیخته‌اند و افرادی دورگه میان هر دو گروه پیدا شده‌اند. احتمالاً هر دو گروه از طرف مقابل، زنان را می‌دزدیدند.

بررسی‌های ژنتیک نشان می‌دهد که همهٔ مردمان امروزی، گرچه از نسل همان بشر سیاه‌پوست آفریقایی هستند، اما میزان اندکی ناخالصی به جامانده از آمیـ*ـزش با نئاندرتال‌ها نیز در خون خود دارند. به هر حال، انسان‌ها فناوری‌هایی بهتر از نئاندرتال‌ها داشتند. آن‌ها لباس‌های خود را با سوزن‌هایی از جنس استخوان می‌دوختند، بنابراین لباس‌های بهتری داشتند که آن‌ها را گرمتر می‌کرد و نیازشان به غذا را کاهش می‌داد. همین بهینه بودن اوضاع فناوری، بخت بقای بچه‌های انسان‌ها را بیشتر می‌کرد. انسان‌ها بسیار زودتر بالغ می‌شدند و جمعیت فزاینده‌ای داشتند. به علاوه انسان‌ها بیش از نئاندرتال‌ها در جمع‌آوری گیاهان و دانه‌ها مهارت داشتند، مهارتی که به تبار آفریقایی آن‌ها و زندگی در قحطی و کمبود شکار بازمی‌گشت. زنان و کودکان انسان به جای کمک در شکار حیوانات وحشی، به جمع‌آوری میوه و دانه می‌پرداختند، درحالی که نئاندرتال‌ها با تمام قوا روی شکار تمرکز داشتند و کمتر به مواد غذایی گیاهی توجه می‌کردند. همین فراغت زنان انسان‌ها از شکار، توانایی تولید مثلی آن‌ها را بالاتر برد؛ بنابراین شاید فرهنگ مردسالار نیاکان ما، یکی از مهم‌ترین دلایل غلبهٔ ما بر شرایط سخت زندگی در هزاران سال پیش بوده باشد. به علاوه دور ماندن زن‌ها از شکار، فرصت بیشتری به آن‌ها داد تا بتوانند شبکهٔ غذایی پیچیده‌تر و متنوع تری ایجاد کنند. همهٔ این‌ها باعث برتری یافتن انسان‌ها بر نئاندرتال‌ها می‌شد.

در فوریه ۲۰۱۵ پروفسور پت شیپمن، استاددانشگاه دولتی
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
پنسیلوانیا، گفت: بشر با کمک سگها، در رقابت برای شکار از نئاندرتال‌ها پیش افتاد که در نهایت حدود چهل هزار سال پیش نسل آن‌ها را منقرض کرد. وی معتقد است در کنار گرگها، مهارت بیشتر در شکار و اسلحه بهتر باعث شدند که بشر تسلط خود را بر رقیب اعمال کند. گرگ-سگ‌ها می‌توانستند رد حیواناتی مثل گوزن و گاومیشرا بگیرند و آن‌ها رم بدهند و تا وقتی که خسته شوند دنبالشان کنند. بعد انسان‌ها می‌توانستند آن‌ها را باگرز و تیرو کمان بکشند. به این ترتیب سگها لازم نبود به این حیوانات بزرگ نزدیک شوند تا آن‌ها را بکشند، کاری که اغلب خطرناکترین قسمت شکار است، انسان‌ها هم لازم نبود برای تعقیب و خسته کردن شکار انرژی صرف کنند. این کار را سگ‌ها انجام می‌دادند و گوشت بین همه تقسیم می‌شد و همه بهره‌مند می‌شدند." نظریه پروفسور شیپمن برخلاف دیدگاه فعلی کارشناسان است که اهلی شدن گرگ‌ها را به ده هزار سال پیش نسبت می‌دهند، هم‌زمان با آغاز عصر کشاورزی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

برخی موضوعات مشابه

بالا