حیوانات اهلی رفتارشناسی حیوانات اهلی

[HananehKH]

شنیدن: Hearing
گوشه حلزونی شکل کاملاً شبیه پستانداران دارند فقط لاله گوش ندارند. دامنه شنیدن طیور مابین ۱۰۰ تا ۲۸۰۰ هرتز(Hz) است.شنوایی طیور نسبت به پستانداران ضعیف تر است. ولی طیور بیشتر از صدا استفاده می کنند.مادر جوجه ها را توسط صدا و تکرار آن به خود جلب می کند و یا آنها را پیدا می کند.قدرت تمایز و تشخیص صدا در طیور نسبت به پستانداران بهتر و قوی تر است.طیور عموماً صداهایی که کوتاه هستند و تکرار می شوند را دنبال می کنند.بهترین دامنه فرکانس شنیدن در طیور ۳۰۰ تا ۷۰۰ هرتز است. چون لاله گوش ندارند از همه طرف صدا را می شنوند و در جهت یابی کمی مشکل دارند.
سیستم دالانی:
به دلیل اینکه طیور پرنده هستند و برای پرواز آداپته شده اند علاوه بر بخش حلزونی گوش Labyrinth که در تعادل و حرکت پاها و بال ها نقش دارد سیستم دیگری بهنام سیستم وستیبولار Vestibular که در استخوان لابیرنت و در انتهای حلزونی گوش قرار دارد به تعادل حیوان و بالا نگه داشتن سر ایا در موقعیت مناسب نگه داشتن آن و حرکت پاها و بال ها کمک می کند.
در طیور مثلاً کبوتر زمانی که یک یا هر دو لابیرنت Labyrinth در بخش مارپیچی گوش قطع شوند این سیستم به تعادل حیوان کمک می کند. برای نگه داشتن طبیعی سر و حرکت پاها و ... نیاز به پالسهای بینایی و دیدن دارند.
ظرفیت تحمل درد:
طیور درد را مانند انسان و سایر پستانداران حس می کنند.
پوست تو از اعصاب حساس به درد پوشیده شده است. از لحاظ مکانیسم درک و تحمل درد کاملا شبیه پستانداران و گاو هستند.عمل نوک زدن به پر و قاعده پر و کانیبالیسم برای طیور دردناک است.
ریش و تاج خروس به درد حساس است. تحـریـ*ک دردی این ناحیه موجب بروز رفتارهای همانند فرار، پریدن، تکان دادن بال و صدا کردن می شود.
چشایی: Taste
در سه ماهگی قوه چشایی توی کامل میشود. زبان و ته حلق حس چشایی دارند.تحمل بالایی برای اسیدی بودن و بازی بودن دارند.طیور به شکر ها و قند های معمولی بی علاقه هستند. ولی زمانی که شکر به غذا و آب جوجه ها و طیور افزوده شد ، آنها خوراک بیشتری خوردند.طیور می توانند کربوهیدرات‌های مختلف را تشخیص دهند ولی به تلخی و شوری حساس هستند.
طیور فقط 0.9 درصد نمک محلول در آب را تحمل می کند و بعد از آن دیگر آب نمی خورند. زمانی که آب ۲ درصد نمک داشته باشد ، از تشنگی می میرند ولی آب نمی خورند.طعم های مختلف را وقتی در آب است بیشتر از خوراک تشخیص میدهند.آنها تا اندازه ای مزه های اسیدی و قلیایی را می توانند تحمل کنند. مرغ ها آبی که دمای آن 5/5 درجه بیشتراز دمای بدن آنها باشد را استفاده نمی کنند.
بویایی:
طیور اپیتلیوم بویایی را دارند ولی حساسیت به بو در آنها به مقدار ناچیزی تکامل یافته است. تشخیص بوهان در طیور بسیار ضعیف تر از انسان است.

 

[HananehKH]

حساسیت دمایی و لامسه:
حس لامسه در رفتارهای خوردن(حرکات زبان ، منقار و تشخیص دانه و آرد و غیره...)، آرایش کردن پرها با منقار ، روی تخم خوابیدن ، رفتار جنـ*ـسی و ... دخالت دارد.
مواد خارجی که به پرها چسبیده اند را حس می کنند. گرد و خاک را روی پره ها حس می کنند و خود را تکان می دهند.
در رفتار روی تخم خوابیدن نه تنها حس کردن تخم‌مرغ دخالت دارد بعد که حرارت و حس های حرارتی نیز دخالت دارند.حس لامسه در برقراری ارتباط بین مادر و جوجه دخالت دارد. زمانی که مرغ با جوجه در تماس نباشد و یا زمانی که سـ*ـینه مرغ ها را بی حس کردند ، رفتار روی تخم خوابیدن را نشان ندادند.
حس لامسه روی پوست ، دهان و زبان طیور وجود دارد.رفتار روی تخم خوابیدن آنها با تماس تحـریـ*ک می شود.در سرما جوجه ها و بالغین به هم می چسبند و به هم فشار می‌آورند. در دو تا سه روز اول زندگی سیستم کنترل حرارت آنها فعال نیست و اگر دما مناسب نباشد آسیب می بینند.
بنابراین در چند روز اول پرورش جوجه ها درجه حرارت ۳۲ تا ۳۵ درجه سانتیگراد را برایشان فراهم می آورند.
اگر هوا سرد شود یا جوجه ها احساس سرما کنند به زیر بال مادرشان یا به زیر بال مادر مصنوعی می روند.
برای جوجه ها حرارت از غذا مهمتر است. اگر سالن سرد و جوجه ها گرسنه باشند ، در صورت تامین خوراک و منبع حرارتی ، جوجه ها بیشتر به حرارت تمایل دارند.
هرچه حرارت یکنواخت تر باشد و گله درست تغذیه شود، گله یک دست خواهیم داشت. زمانی که هوا سرد باشد جوجه ها یک جا جمع شده و اگر هوا گرم باشد ، از هم جدا میشوند.
در رفتار حمام آفتاب تشعشع آفتاب را تشخیص می دهند و گرمای خورشید را حس می کنند. نور مادون قرمز و لامپ عکاسی نیست همان پاسخ نور خورشید را برای آنها ایجاد می کند.
صدا کردن:
انواع صداها در طیور طبقه‌بندی شده است. هشدارها و اعلام خطر که معمولاً حضور شکارچی را خبر می دهد ، صداهایی برای تماس و ارتباط با یکدیگر، صدا های مربوط به تعیین قلمرو ، صداهای ترس و استرس و پریشانی ، صداهای خرسندی و رضایت و صداهای یافتن خوراک می باشند.
فرکانس بالای ۴۰۰۰ Hz در کمتر از یک ثانیه به معنی صدای هشدار یا سرزنش برای جوجه هاست و جوجه ها همه ساکت و بی حرکت می‌شوند. جیغ زدن دو ثانیه طول می کشد.
قد قد و صدای پیدا کردن غذا، فرکانس کوتاه تری دارد. در هنگام صدا کردن برای غذا سر را پایین گرفته و با پا دان و خاک را زیر رو می کنند و قدقد کوتاه پیوسته سر می دهند.
در زمان تخم گذاری مدت زمان صدا بالاست و زیاد سر و صدا می کنند.صدای هشدار ها برای خطرات زمینی یا هوایی، مربوط به خروس است. صدای هشدار ۴ ثانیه طول می کشد.
رفتارهای تغذیه ای:
تا کمتر از روز دوم بعد از هچ جوجه نمی تواند رفتار نوک زدن را بروز دهد. برای نوک زدن نرمال نیاز دارند که نوک زدن را در نور تمرین کنند و یاد بگیرند. جوجه ها هم مواد مغذی و هم مواد غیر مغذی را نوک زده و می خورند.
انتخاب غذا بر اساس دیدن ، چشیدن و حرکت جسم در داخل دهان و حلق تشخیص داده می‌شود.صدای نوک زدن تحـریـ*ک کننده خوردن است حتی اگر شبیه آن باشند. مثلاً ادا درآوردن توسط ناخن یا انگشت می تواند تحـریـ*ک کننده باشد.
طیور به خوراک تازه علاقه نشان می‌دهند. خوراک هر چه آردی تر باشد ، رفتار کاویدن و به هم زدن و تلف کردن دان بیشتر است.
درصورتی که جیره به صورت پلت ارائه شود کمتر کاوش می کنند و سریع تر مصرف می نمایند.جوجه ها و طیور دوست دارند به پرها ، بستر ، مدفوع و غیره... نوک بزنند.می ‌توان با در نظر گرفتن میوه و علف ها و کاه و علف خشک یا دانه را روی بستر بریزیم. خوراک را بر اساس تجربه یا تقلید از مادر و یا هم گله ای هایش می خورد و یاد می گیرد کدام مواد قابل هضم تر هستند.

​

 

[HananehKH]

طیور همه چیز خوار هستند.همیشه مقدار کمی از سنگ ها را می خورند تا برای فرایند هضم در سنگدان به عنوان دندان عمل کند. بعضی از گونه های طیور مثل مرغ ، جوجه های شان مستقل است و نیاز به مادر ندارند ولی بعضی از پرنده ها باید تا چند ماه پدر و مادر غذا برای جوجه ها فراهم کنند(مثل کبوتر).
سلول های جدار چینه دان خاصیت ترشحی دارد و شیره چینه دان را ترشح می کند تا غذا خیس بخورد.در کبوتر ماده شیره چینه دان بیشتر ترشح می شود و با غذای خورده شده مخلوط شده و سپس در هنگام تغذیه جوجه ها ، مادر دهانش را باز کرده و جوجه نوکش را در چینه دان فرو بـرده و غذا می خورند. در حالت گرسنگی جوجه ها سر را بالا گرفته و بال را میلرزاند. هر چه گرسنگی بیشتر باشد شدت لرزش هم بیشتر می‌شود.
بعد از اینکه جوجه ها از هچری به سالن انتقال یابند تا قبل از روز دوم انتقال نباید جوجه ها نوک بزنند و غذا بخورند. چون احتمالاً کیسه زرده جذب نشده و باید حیوان باز هم از کیسه زرده استفاده کند. پرنده قوی تر اول غذا میخورد و ممکن است ، مجدداً برگردد و غذا بخورد در نتیجه مصرف خوراک پرنده قوی تر افزایش میابد. برای جستجو جهت خوراک، طیور قدرت تشخیص رنگ بالایی دارند.
قدرت تشخیص صدای عالی برای پیدا کردن اعضای گروه در یک منطقه وسیع با درختان متراکم را دارند. مرغان جنگلی که اجداد وحشی طیور اهلی هستند ساعتهای زیادی را برای کنار زدن برگ ها و خراشیدن زمین صرف می کنند. تا پوشش با برگ و شاخه و خاک و... او را کنار بزنند تا غذای مورد علاقه خود یعنی بزرگ و کوچک بامبو را پیدا کنند و بخورند. این رفتار نسل ها در حافظه طیور باقی مانده است.
جستجو و سعی کردن برای غذا را دوست دارند حدود ۳۵ تا ۵۰ درصد از زمان خود را برای جستجوی غذا و خوابیدن و خراشیدن زمین صرف می کنند. در صورتی که در طول روز وقت زیادی را صرف خوابیدن و جستجوی غذا و غذا خوردن صرف نکنند ، رفتار نوک زدن به پر ، بانوک فشاردادن اشیا و پاره کردن اجسام یا هم نوع خود را بروز می دهند.
نوک زدن به پر بعد از نوک زدن به زمین می باشد و یک رفتار نامطلوب است. این نشان دهنده آن است که شرایط لانه یا محل زندگی و شرایط تغذیه ای مناسب نیست و نیازهای رفتاری حیوان را پاسخگو نمی باشد.
نوک چینی نیز راه حل اصلی این رفتار نیست. این روش در حیوانات مسن تر انجام می گیرد و نتیجه در دردی می دهد که برای هفته ها حیوان آن را حس میکند.حتی اگر دستیابی به غذا آسان باشد طیور دوست دارند به دست آوردن آن زحمت بکشند.
لذا در نظر گرفتن منطقه یا محدوده ای برای کاویدن و خراشیدن الزامی است. در یک منطقه محدود لایه ماسه یا شن پاشیده می شود که با تقریباً ۱۰ سانتیمتر کاه پوشانده شده باشد. مقداری دانه در داخل ماسه یا شن قرار داده می شود. وقتی طیور بعد از کاویدن ماسه ها دانه پیدا می کنند به مثابه این است که در ازای تلاش‌شان مزد یا جایزه گرفته باشند. این بستر را می‌توان برای نیمی از فضای افقی کف سالن اختصاص داد.
در صورتی که خوراک به صورت پلت یا دانه های درشت باشد طیور خیلی سریع تر غذا می‌خورند. حالتهای خوراک پلت کرامبل و ناگت را بخوبی می خورند. خوراک آردی و ریز را بیشتر می خورند ولی هدر می‌دهند، چون آن را بیشتر می کاوند. خوراک های پلید شده به دلیل این که موجب سریعتر غذا خوردن می شوند، موجب افزایش رفتار نوک زدن به پر می شوند. به همین دلیل توصیه می شود مقداری دانه بر روی بستر ریخته شود.
قرار دادن میوه ، سبزی یا علوفه سبز ، کاه و علوفه خشک در سبد یا ظرفی که از سقف آویزان است، عمل مناسبی می باشد.در صورتی که کاه برای بستر انتخاب می شود در قطعات بزرگ تر بریده شود تا طیور به آن ها نوک بزنند.غذاخوری های مدور ۵ سانتی متر برای هر پرنده و غذا خوری های تسمه ای ۱۲ سانتیمتر برای هر پرنده باید در نظر گرفت.

​

 

[HananehKH]

رفتارهای اجتماعی
بررسی رفتارهای اجتماعی نشان می دهد بین مرغ قرمز جنگلی وحشی و گونه های وحشی و اهلی تفاوت وجود ندارد. صدا نقش مهمی در رفتارهای اجتماعی به خصوص در مرغان تخم گذار ایفا می کند.
در رفتارهای جنگیدن جوجه ها تا سن ۶ تا ۱۰ هفتگی حالت بازی دارند و تمرین رفتارهای تهاجمی می کنند. جست خیز کردن، بال زدن، روی هم ایستادن، به طرف هم آمدن را انجام می دهند؛ ولی به هم نوک نمی زنند و نمی جنگند.
حالت تهاجم و جنگیدن در غلبه اهمیت دارد. این عامل کاملا ژنتیکی است. به طوری که نژادهای وجود دارند که کاملا جنگی هستند مثل خروس لاری. این صفت در مرغ های صنعتی به وسیله انتخاب ژنتیکی کم شده است.
در جنگیدن بیشتر نوک زدن ها به سر و صورت ، تاج و ریش ، پشت پرنده ، ناحیه گردن و بین دو بال است و پر ها را می کنند.
رفتارهای جنگیدن شامل: حمله کردن، دعوا کردن، نوک زدن، تهدید کردن و واکنش های معکوس این رفتارها مثل: اطاعت کردن ، فرار کردن و پرواز کردن می باشند. در خروس ها و مرغ های تهاجمی یا جنگی استفاده از ناخن ها هم در درگیری انجام می‌گیرد.
مرغ یا خروس مغلوب گردن را سریع پایین آورده و گردن را زیر سـ*ـینه فرق قالب می برد و اظهار تصمیم می کند تا از نوک زدن فرد غالب در سر و صورت خود ممانعت کند. مرغ ها در اطاعت کردن خم شده یا قوز می کنند. تسلیم پرنده غالب می‌شوند و یا فرار می‌کنند. خروس ها قوز نمی کنند فقط فرار می کنند. رفتار های غالب و مغلوبیت بین جنس های مخالف وجود ندارد یا خیلی کم وجود دارد. این رفتارها بین هم جنس ها مشاهده می شود.
شکل ظاهری در غالبیت تاثیر دارد. هر مرغ یا خروس که تاج و ریش بزرگتر داشته باشد، غالب تر است. تزریق آندروژن یا تستوسترون موجب بزرگ شدن تاج و ریش میشود. قطع کردن تاج و ریش ریختن پرها(پریزی)، تو لک رفتن موجب می شوند تا مرغ غالب، مغلوب شود. بیماری ، زخمی بودن و کرچی پرنده نیز باعث مغلوبیت می شود.
غالبیت و مغلوبیت در همه گله ها وجود دارد ولی وجود پرنده هایی که حالت تهاجمی شدید دارند در گله استرس زا است. اگر این مرغ ها شناسایی شوند و از گله حذف شوند یا جدا نگهداری شوند، تولید تخم مرغ گله افزایش می‌یابد. این حالت در مرغان داخل قفس شدیدتر است.مرغان با رتبه بالاتر ممکن است تولید تخم بیشتر و بهتری داشته باشند. چون بیشتر به خوراک دستیابی دارند.
در قفس درگیری‌ها اتفاق می‌افتد و بین طیور رقابت وجود دارد. درگیری در قفس نسبتاً کمتر است زیرا مرغ ها به مرغ غالب اجازه خوراک خوردن میدهند و سلسله مراتب غالبیت ثابت ایجاد شده است.
به هر حال در هر گروه هر زمان که سازماندهی اجتماعی انجام می گیرد ، درگیری ها کاهش می یابد و رفتارهای تهدید کردن یا دیگر رفتارها نیست کم می‌شود. معاشرت اجتماعی بین طیور باعث کاهش استرس در آنها می‌شود.
در گله های مادر زمانی که یک مرغ برای تخم گذاری آماده می شود، صدای آشیانه سازی در می آورند و جفت خود را دعوت می کنند تا در پیدا کردن مکان آشیانه سازی به او ملحق شود. پس از آشیانه سازی مرغ شروع به تخم گذاری میکند و خروس را به کنار خود می خواند. پس از تخمگذاری به همراه هم دیگر به گله ملحق می‌شوند.
رفتارهای اجتماعی شامل: نوک زدن ، تهدید کردن ، دنبال کردن ، لگد زدن ، درگیر شدن و جنگ کردن ، اجتناب یا دوری کردن ، قوز کردن و صدا کردن می باشند.عواملی چون: سن ، رنگ ، جنس و اندازه تاج نیز مهم هستند.

 

[HananehKH]

رتبه بندی بین گروه های کوچک طیور بر اساس وابستگی خویشاوندی، علاوه بر رفتارهای تهدیدی و اجتنابی، با عواملی چون: سن ، رنگ ، جنس و اندازه تاج انجام می‌گیرد.
رفتار های اجتماعی می توانند دوستانه باشند مثل صدا کردن خروس که مرغ ها را دعوت به منبع خوراک می کند.تغییرات ناگهانی در محیط و تماس با افراد مختلف انسان که در دسته شکارچی های طبیعی هستند به سادگی جنگ کردن در گله را افزایش می‌دهد.
پرندگان رفتارهای ضد شکارچی نشان می دهند. این رفتارها عبارت از: صدا زدن خطر ، هول کردن ، فرار ناگهانی از ترس ، فعالیت و تقلای زیاد و خود را به مردن زدن مردن کردن؛ هستند. در صورتی که طیور نیمی از وقت خود را در فضای باز سپری کنند، استرس و ترس و طول زمان بی حرکتی در آنها کمتر و کوتاه تر است. لذا پرورش در سیستم باز موجب بالا بردن قدرت تحمل استرس طیور می‌شود.
مرغ ها سیستم بستر را به کف نرده ای ترجیح می دهند چون می توانند بستر را بکاوند و به خراشند.در سالن برای مرغ های مادر باید لانه های تخمگذاری ، چوب خواب های بلند و مکانی برای خوابیدن و خراشیدن زمین و نوک زنی در نظر گرفت. میزان صدمه به پر و پا و ناخن در این هنگام کمتر می‌شود.
زمانی که مورد تهدید واقع می‌شوند به دنبال سرپناه یا پناهگاه می گردند تا از دست مهاجم یا شکارچی در امان بمانند. انسان هم برای آن ها یک موجود شکارچی است.رفتن و لمس جوجه ها باعث می‌شود به شدت مستعد برای استرس شوند.
رفتار با جوجه ها و طیور بسیار با اهمیت است. با آرامی رفتار کردن می‌تواند ترس را در آنها کاهش دهد. در هنگام حمل با دست حتماً باید هر دو پای آنها را نگه داشت. قرار دادن سر حیوان به آرامی به زیر بازو ها می تواند به حیوان آرامش دهد. رابـ ـطه منظم و دوستانه انسان با جوجه ها ، به آنها اجازه می‌دهد تا به ترس خود غلبه کنند.
در صورتی که سالن روشن را موقتا تاریک کنیم به راحتی می توان طیور را گرفت. در هنگام غروب یا سپیده دم ، یا زمانی که چراغها خاموش هستند، طیور را می توان از سطح زمین یا از چوب خواب ها به آرامی گرفت.
در سالن در صورتی که نیاز باشد آنها را بگیریم ، باید فضای کافی برای دویدن و پر زدن داشته باشند. همین عمل موجب استحکام استخوان های آنها می شود.در رفتارهای غالبیت و مغلوبیت در طیور هورمون های استروژن و آندروژن(تستوسترون) تاثیر دارد.استروژن موجب رفتارهای مغلوبیت و آندروژن موجب رفتارهای غالبیت می‌شود.
مرغها به طور طبیعی آندروژن و خروس ها به طور طبیعی استروژن تولید می کنند.تزریق هورمون آندروژن به مرغهای با رتبه‌بندی پایین تر موجب می شود غالب شوند و به رتبه بالاتر بروند.
تزریق استروژن به خروس ها موجب افزایش غالبیت و درگیری شد. اثر تزریق تستسترون از استروژن در این مورد بیشتر بود و رفتارهای غالبیت و درگیری را افزایش داد.
رفتارهای اجتماعی و ساختار اجتماعی:
سه نوع عمومی سیستم های نگهداری طیور برای پرورش متراکم وجود دارد:
1- قفس(Cages): طیور در گروه های ۳ تا ۱۰ پرنده در قفس با فضای حدود ۳۵۰ تا ۶۰۰ سانتی متر مربع نگهداری می شوند. در سوئیس و نروژ فضای مورد نظر تا ۷۰۰ تا ۸۰۰ مترمربع افزایش داده می‌شود.
2- سالن جوجه های گوشتی: حدود ده هزار تا ۷۰ هزار پرنده گوشتی بر روی بستر پرورش داده می شوند. سالن یا کاملا بسته یا نیمه بسته است. تراکم گله ۳۰ تا ۵۰ کیلوگرم به ازای هر متر مربع می باشد.
3- سالن Breeder مرغ های مادر: این سیستم هزاران مرغ را بر روی بستر یا قفس در سیستم بسته یا نیمه بسته نگهداری می کند. نسبت جنس خروس به مرغ از ۱ به ۸ تا ۱ به ۱۵ متفاوت است و حدود 0.2 متر تا 0.3 متر مربع فضا برای هر مرغ در نظر می‌گیرند.
مرغ های جنگلی و جوجه های اهلی و شکاری عموماً در گروه های کوچک زندگی می کنند.هر گروه یک خروس غالب دارد. یک یا تعداد بیشتری مرغ و تعدادی پرنده غیر بالغ در این دسته ها هست. مرغ در زمان جفت گیری و پرورش جوجه از قلمرو گله جدا میشود. در طبیعت یک خروس با یک گروه حدوداً هفت تایی مرغ زندگی میکند.
در طبیعت و سیستم های پرورشی یک سلسله مراتب اجتماعی قوی وجود دارد طیور توانایی تشخیص بیش از ۸۰ نفر از اعضای گروه خود را دارند و هر گروه معمولاً بیش از ۸۰ عضو ولی می توانند اجتماع سازمان یافته ۲۲۰۰ تایی برقرار کنند. ولی ترجیح می دهند در گروه های کوچک زندگی کنند.
غالبیت توسط نوک زدن و تهدید کردن ایجاد می‌شود.در مرغان تخمگذار روابط داخلی پیچیده ای وجود دارد که رده اجتماعی تهاجم ، رفتار تغذیه ای و تولید تخم‌مرغ در آن دخالت دارند.در گروه های بزرگ که چند ماه با هم نگهداری شوند، زیر گروه هایی تشکیل می شود که این زیر گروه ها در یک منطقه محدود فعالیت می کند.
لذا هر گروهی، خود و گروه های مجاور و همسایه را می شناسند که باعث کاهش درگیری میشود. در هر منطقه از سالن یک فرد غالب است. طیور کاملا نزدیک به هم خوراک بخورند در موقع غذا خوردن کاملاً نزدیک به هم و چسبیده به هم هستند.

​

 

[HananehKH]

مرغان تخمگذار در یک قفس و قفس های مجاور و همسایه ، خوراک خوردنشان همزمان است. زمانی که با هم هستند نسبت به زمانی که تنها یا انفرادی نگهداری می شوند ، خوراک بیشتری می خورند. مرغ ها فقط در محدوده خود هستند و به طور تصادفی در سالن حرکت نمی کنند.
در شرایط نرمال سالن، آنها سرهای خود را در یک الگوی مشابه در فضا نگه می دارند و با یک الگوی مشابه سرشان را حرکت داده می چرخانند.شناسایی بر اساس چهره و تاج انجام می گیرد.
طیور تفاوت بین نژادها را خیلی خوب تشخیص می دهند. تاریکی و چراغ های رنگی می توانند تشخیص دادن افراد را تحت تاثیر قرار دهند.روابط غالبیت و مغلوبیت در خروس ها از ۶ تا ۸ هفتگی و در پولت ها از ۸ تا ۱۰ هفتگی شروع می‌شود.
زمانی که فضا کم می شود طیور با هم درگیر می شوند و غالب و مغلوب جنگ می‌کنند. ولی زمانیکه فضا خیلی محدود شود درگیری ها پایان می یابد و رفتارهای تهدید و درگیری کم می شود.تراکم پنج مرغ در هر متر مربع از استرس های تراکم می کاهد و مناسب است. در فضای باز هر ۱۰ مرغ به ازای هر متر مربع می توان نگهداری نمود.
رفتار پس از خارج شدن از تخم:
دو حالت وجود دارد یا جوجه ها با مادر خود پرورش می یابند و یا به صورت صنعتی نگهداری می‌شوند. مادر به محض این که جوجه ها از تخم در می آیند با صدا کردن آنها را جمع می کند.
جوجه ها طی سه روز اول به دنبال هر چیز متحرکی می روند. لذا طی ده روز اول مادر کاملا آنها را کنترل می کند و با آنها ارتباط برقرار می کند. رفتار به دنبال اشیاء متحرک رفتن دو تا سه روز و حداکثر ۵ تا ۶ روز پس از تخم بیرون آمدن ادامه دارد.
پس از این دوره چیزهایی که برایشان جالب بود ترسناک می شود. این ترس به دلیل کسب تجربه و رشد سیستم هشدار به وجود می‌آید.
جوجه ها از سر و صورت همدیگر را میشناسند. اگر ۲ تا ۳ هفته از جایگاه دور شوند ، دیگر هم اتاقی خود را تشخیص نمی دهند. تنها ممکن است از طریق حس لامسه تشخیص بدهد.
وقتی مرغ می خواهد غلبه را نشان دهد ، اولین کار بالا نگه داشتن سر است تا خود را نشان دهد. جوجه ها وقتی سنشان بالاتر می رود ، جلوی هم ایستاده و گردن را بالا و بالاتر می برند یعنی سعی می‌کنند بالاتر از همدیگر ببرند. این عمل برای شناسایی هم است. زمانی که شروع به بازی و جست و خیز می‌کنند این رفتار نیز شروع می شود.
جوجه ها اگر با اردک یا گونه‌های دیگر نگهداری شوند ، می توانند تشخیص دهند که اردک از گونه دیگری است ولی قدرت شناسایی و تمایز خود اردکها از هم را ندارند و همه را یک جور می بینند.
جوجه ها به گرما حساس هستند و مرتب به زیر مادر یا مادر مصنوعی برای گرم شدن می‌روندبه تدریج مادرشان را می شناسند و به دنبال او راه می روند و صدای مادر را تشخیص می دهند. مادر آنها را راهنمایی می کند. در سالن هم به تقلید از یکدیگر رفتارهای تغذیه ای و جست و خیز و بازی و ... را بروز می‌دهند.
رفتارهای جفتگیری:
رفتار جنـ*ـسی پرندگان نسبت به پستانداران بسیار پیچیده تر است. به پرندگان هتروگاموس گویند در حالی که به پستانداران هموگاموس گویند. بدین معنی است که علاوه بر اینکه خروس چند همسر دارد ولی جفت گیری مرغ ها با خروس های دیگر هم غیر معمول نیست و مرغها نیز چند همسر ممکن است باشند.
تعداد دفعات جفت گیری در خروس زیاد است ولی همه جفت گیری ها بارور نیستند. ممکن است تعدادی از آنها فقط حرکات جفت گیری باشند.
جفت گیری در هر موقعی از روز اتفاق می افتد و معمولا در غروب درصد جفت‌گیری بالاتر است.در رفتار جفت گیری ممکن است خروس تمایل بیشتری برای جفت گیری با چند مرغ خاص داشته باشد و با بقیه کمتر جفت گیری کند.
رفتار جنـ*ـسی از مرحله آمادگی شروع می شود؛ یعنی آمادگی ماده از طریق جنس نر امتحان می شود. در خروس های اهلی یک نوع رقـ*ـص اصطلاحاً رقـ*ـص والس(Walse) انجام می گیرد. به محض این که پایش با مرغ تماس گرفت ، بالهایش را باز میکند و دایره وار دور مرغ می رقصد به مرغ نزدیک می‌شود. مرغ سه نوع رفتار نشان می دهد: 1- فرار می کند؛ 2- خودش را کنار می کشد؛ 3- خم می شود.
همه جفت گیری ها بارور نیستند ولی دستگاه تولید مثل مرغ در مجاری مترشحه درصد بالایی از اسپرم را ذخیره میکند. اسپرم تا حدود ۲۰ تا ۲۷ روز یا بیشتر می تواند زنده بماند. مرغ وقتی یک بار جفتگیری کند ، حداقل ۱۰ تا ۱۵ روز بعد تخم مرغ هایی بارور تولید می کند.
وقتی خروس را جداگانه نگهداری کنیم و ناگهان به گله وارد کنیم، ابتدا تعداد رفتارهای جفت گیری زیاد دارد که در سه دقیقه اول حداکثر جفت گیری وجود دارد و بعد کاهش می یابد. بیشترین ارتباط بین هورمون های جنـ*ـسی با رفتار وجود دارد. آندروژن بر روی سیستم عصبی مرکزی تاثیر دارد و مکانیسم های عصبی متقابلاً تنظیم هورمونی رفتار را به عهده دارند.

​

 

[HananehKH]

در صورتی که قبل از روز چهارم جوجه کشی به تخم مرغ آندروژن تزریق شود یک طیور دو جنـ*ـسی به دست می‌آید. خروس هایی که از این تخم ها به دست می آیند به تدریج به طرف خصوصیات زنانه در تغییر پیدا میکنند.
بین آندروژن و استروژن در رفتارهای مرغ و خروس هایی که اخته می شوند رابـ ـطه وجود دارد. مرغ های اخته ای که آندروژن یا استروژن به آنها تزریق شد ، ترسو شدند و برای خروس های معمولی قوز جفتگیری انجام می‌دادند.
خروس های اخته ای که به آنها آندروژن یا استروژن تزریق شد رقـ*ـص مخصوص را انجام دادند جفت گیری کردند ولی قوز نکرده و به پشت خود انحنا ندادند.استروژن موجب رفتار جفتگیری در خروس های اخته می شود.
آندروژن اثر بیشتری نسبت به استروژن داشت. تستسترون پروپیونات اثر به مراتب بیشتری در ایجاد رفتارهای واقعی نرینه در جوجه های نر نسبت به ماده ها داشت. نشاندن تستوسترون در زیر گردن مرغ ها می تواند ایجاد رقـ*ـص جفت گیری و آواز خواندن در مرغ کند ولی جفت گیری نمی کند. در حیوان نر بیشتر تستوسترون عامل حرکات و رفتارش است.
نقش حواس در رفتارهای جنـ*ـسی:
سیستم های حسی گوناگون نقش تنظیم رفتار تولید مثلی را دارند. سیستم شنوایی و بینایی در پرندگان گسترش یافته و رفتارهای تولید مثلی با این دو سیستم ارتباط دارند.
ایجاد صدا در پرندگان در فصل جفت گیری برای یافتن و ترغیب جنس مخالف کمک می کند.در مغز در ناحیه ای به نام هیپوکامپوس نقطه‌ای است که مرکز لـ*ـذت است. در انسان اگر این ناحیه تحـریـ*ک شود احساس لـ*ـذت ایجاد میشود. موارد مختلفی می‌توانند در طیور این نقطه را تحـریـ*ک کنند.
صداهای خاص و موسیقی می توانند موجب تحـریـ*ک این نقطه شوند. این نقطه در پرندگان خیلی فعال است و با صداها تحـریـ*ک می شود و احساس سرخوشی می کنند. مانند آواز خواندن قناری که خودش و پرنده های دیگر احساس سرخوشی و لـ*ـذت می کنند. همین مورد نیز در رابـ ـطه با صدا های جنـ*ـسی در طیور صادق است که موجب لـ*ـذت می شود.
ایجاد صدا در پرندگان در فصل جفت گیری برای جلب جنس مخالف کمک می کند. آواز خروس و آواز قناری هم نوعی طلب جنـ*ـسی است که در خروس کمتر ولی در قناری بیشتر است. در خروس آواز خواندن علاوه بر طلب جنـ*ـسی بیشتر برای غالبیت می باشد.
آواز خواندن خروس نوعی تعیین قلمرو و دفاع از آن می‌باشد. همین دفاع از قلمرو می تواند تغییر در فیزیولوژی حیوان ایجاد کند به طوری که هورمون جنـ*ـسی افزایش پیدا کند. تولید صدا های مشخص به همزمان کردن رفتار جفت گیری نیز کمک می کند.
حس بینایی نیز در تولید مثل طیور نقش دارد. در طیور جفت گیری انتخابی یا غیر تصادفی در بین مرغ ها و خروس ها مشاهده می شود. خروس ها برای جفت گیری با مرغ‌های خاصی در گله تمایل دارند. مرغ ها هم برای خروس های خاصی در گله به سرعت قوز می کنند و برای بعضی خروس های دیگر تمایل به جفتگیری ندارند یا دیرتر قوز می کنند.
در بسیاری از نژادهای طیور مثل اردک ها و غاز ها و... جفت گیری وابسته به فصل است. عوامل محیطی برای پیش بینی زمان فصل آمیـ*ـزش و زمان پایان آن کمک می کند. سیکل نوری و طول مدت روشنایی روز نسبت روشنایی به تاریکی در طول سال برای شروع فصل جفت‌گیری و پایان آن ملاک می باشد.
در طیور صنعتی نیز نور زیاد موجب می‌شود گنادها(غده ها) سریعتر فعال شوند و فرد زودتر به بلوغ برسد. با تغییرات نوری سالن در طیور تخمگذار می توان بلوغ را به تاخیر انداخت تا از گذاشتن تخم های ریز توسط مرغ هایی که زودتر به بلوغ رسیده‌اند ، جلوگیری شود.
طول روز بر هیپوتالاموس تحریکات نوری را زیاد میکند و هورمون محرکه گنادوتروپین را آزاد میکند. فعالیت این هورمون موجب ترشح FSH و LH می شود. غده هیپوفیز مقدار تستوسترون در خون را کنترل میکند. هرگاه میزان تستوسترون زیاد شد ، فیدبک منفی رخ می دهد و این غده ترشح هورمون LH را کاهش می دهد که در مقابل موجب افت ترشح تستسترون می شود.
رفتارهای جنـ*ـسی مثل پر و بال باز کردن ، رقـ*ـص های همسر طلبی و یا رفتار طاووس در باز کردن پرها و اعمال این چنین جزو علامت های دیداری هستند که موجب تحـریـ*ک تولید مثلی می شوند. بعضی از گونه های پرندگان بر اساس رنگ های ماورا بنفش پر و بال که برای انسان قابل تشخیص نیست ، جفت خود را انتخاب میکنند.

​

 

[HananehKH]

رفتارهای مادری:
رفتار های مادری شامل: لانه سازی ، نشستن روی تخم ، تخمک گذاری ، کرچ شدن و تغذیه و نگهداری جوجه ها هستند. همه مرغ ها این رفتار را نشان می دهند. از خروس جدا می شوند. مکان های لانه سازی را پیدا می کنند. مکان های مختلف را امتحان کرده و یکی را انتخاب می‌کنند. به مواد لانه سازی احتیاج دارند و سپس شروع به لانه سازی میکنند.
ممکن است لانه ای را که قبلا ساخته شده را انتخاب کنند. لذا داخل آن شده به آن را خالی می کنند. پس از آن شروع به تخمگذاری می کنند. تخم ها را در زیر بدن خود می چینند و زیر بدن خود میچرخانند. بر روی تخم ها می خوابند. گاهی بلند شده و می ایستند. گاهی اوقات نیز لانه را ترک کرده و قد قد می کنند ، غذای کمی می‌خورند و دوباره روی تخم ها میخوابند.
برای روی تخم خوابیدن باید مرغ کرچ شود و در حالت استراحت تخمدانی قرار گیرد. در صورتی که مرغ درفضای مرطوب نیمه تاریک و گرم(بالای ۳۲ درجه سانتیگراد) نگهداری شود ، کرچ میشود.
تماس پوست سـ*ـینه با تخم مرغ و احساس گرمای آن تحـریـ*ک به کرچ شدن میکند. حرارت ۲۹.۴ درجه برای کرچی لازم است. با دادن الـ*کـل به خروس حالت تهاجمی را از دست داده حالت مادری پیدا می‌کند.
زمان ادامه کرچی در گونه های مختلف ، متفاوت است. پس از این که جوجه ها به سن خاصی برسند ، رفتار کرچی تمام می شود و تخمدان فعال می شود. این زمان قابل دستکاری است.اگر در هفته سوم جوجه های مرغ را برداشته و جوجه های یک روزه بگذاریم کرچی مرغ ادامه پیدا میکند.
کبوتر فعالیت تولید مثلی فصلی دارد. اگر در فصل تخم گذاری ، تخمهایش برداشته و یا هچ نشوند تخم ها را از لانه بیرون انداخته و دوباره تخم گذاری کرده و کرچ می شوند.چه جوجه ها در سالن نگهداری شوند چه در قفس و یا در بستر ، باید شرایط به گونه ای فراهم شود که حیوان را به سمت شرایط شبیه آموزش های اولیه توسط مادر ، راهنمایی کند.
مادر نحوه لانه سازی ، نوک زدن ، خراشیدن زمین ، حمام شن ، تظاهر به مردن و ... را به جوجه ها آموزش می دهد. واکنشهای برضد مهاجمین توسط مادر برای جوجه ها نیز حیاتی است. مرغ‌های مادر زمانی که هشدار می دهند و صدای هشدار سر می‌دهند ، جوجه ها ساکت می مانند و غیر فعال می شوند. ولی زمانی که صدای اضطراب مادر را می شنوند ، فعال می شوند.
جوجه ها صدای مادر را می شناسند و همچنین به اشیا متحرک واکنش مثبت نشان می‌دهند.جوجه ها در مرغابی گردن سیاه به وسیله جنس نر از تخم خارج می شوند ولی مستقل از والدین زندگی می کنند.یک سری از جوجه ها مثل سار آمریکایی توسط اعضای گروه های دیگر از تخم در می آیند و بزرگ می شوند.
حمام شن:
حمام شن یک فعالیت اجتماعی است که معمولاً با چند پرنده به طور همزمان اجرا می شود.برای این که پرهای طیور در شرایط خوبی بماند ، باید به طور منظم حمام خاک یا شن بگیرند تا پرهای خود را آراسته کنند..وقتی حمام خاک می گیرند خاک را درون و روی پرهای باز کرده خود ریخته سپس پرها را می بندند و خود را تکان می‌دهند.
این رفتارها باعث تنظیم میزان چربی ولی پیر پر میشود و پوش پر ها و کرک های پر ساختمان خود را در شرایط خوب نگه می دارند. حمام شن یا حمام خاک برای از بین بردن انگل های خارجی نیز مناسب است.می توان جعبه های شنی با ابعاد ۸۰ سانتی متر در ۸۰ سانتی متر برای هر ۵۰ پرنده در سالن یا جای دیگر تعبیه نمود تا حمام شن بگیرند.
انواع پر در طیور:
در طیور سه نوع پر از وجود دارد:
1- پرهای بزرگ یا شاه پرها؛
2- پر های کوچک یا پوش پر ها؛
و 3- پرهای سوزنی شکل؛
پرهای بال و دم پر های بزرگ هستند و تعدادشان کم است. یک شاخه اصلی دارند که در قسمت پایین توخالی هستند. به آن کالاموس میگویند و قسمت توپر را شیس گفته می‌شود. قسمت تو پر از دو طرف دارای شاخه های فرعی است که به آنها ریش گویند. از هر یک از این ریش ها شاخه های فرعی دیگر و به موازات هم از دو طرف جدا می شوند. به هر یک از آنها ریشک گویند. شاخه های فرعی در قسمت انتهایی خود دارای انشعابات کوچکتری هستند.
پرهای کوچک یا پوش پرها تمام بدن را فرا می‌گیرند و پوشش بدن می باشند. تعداد آن ها بسیار بیشتر از پرهای بزرگتر است.پرهای سوزنی شکل در زیر پرهای کوچکتر قرار دارند و شبیه کرک هستند.

​

 

[HananehKH]

حمام آفتاب:
طیور هر زمان که فرصت مناسب پیدا کنند ، حمام آفتاب می گیرند.نور آفتاب بر بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی حیوان تاثیر دارد و آنها را کنترل می کند.نور متابولیسم را تحـریـ*ک کرده و نقش مهمی در ساخت گلبول های قرمز و سفید خون و ویتامین دی بازی می کند.ترشح هورمونهای لازم جهت رشد و تولید مثل را نیز تحـریـ*ک می کند.بیشتر در آفتاب دراز می کشند و یا حتی می خوابند.
رفتارهای استراحت و خواب:
استراحت شامل: ایستادن ، درازکشیدن ، خوابیدن و چرت زدن است.جوجه ها به مرغ ها و خروس ها مکان های بلند را برای سپری نمودن شب به جایگاه پایین تر و روی زمین ترجیح می‌دهند که به دلیل احساس امنیت و یا دور از دسترس بودن شکارچی ها است.
به همین دلیل تعبیه یا جایگذاری چوب خواب در امتداد دیوارهای سالن و با ارتفاع مختلف برای استراحت و خواب مناسب می باشند.فاصله بین دو چوب خواب باید حداقل ۳۵ سانتی متر باشد.
طیور چوب خواب هایی را که ضخامت بیشتر از ۵ سانتی متر دارند را به ضخامت کمتر ترجیح می دهند.چوب خواب های مربعی یا مستطیلی و دایره ای به چوب خواب های مثلثی شکل ترجیح داده می شوند. طول کلی این چوب ها توسط تعداد جوجه تعیین می شود و نباید کمتر از ۱۸ سانتی متر طول برای هر پرنده باشد.
یادگیری و حافظه در پرنده ها:
توانایی یادگیری و به حافظه سپردن در کوتاه مدت و بلند مدت را دارند. در آزمایشات نشان داده شده است که در مقایسه با بعضی پستانداران مثل موش و خرگوش در کوتاه مدت و در میمون و انسان در بلند مدت مقداری بالاتر هستند.
به سرعت یاد می‌گیرند که از نیپل یا قطره چکان ها آب بخورند یا از دانخوری دام بخورند..بهترین زمان برای آموزش در مرغ دو هفتگی تا دو ماهگی است.تحـریـ*ک های کوتاه مدت در غشای عصبی منتقل شده و مکانیسم انتقال یون از غشا بر شدت جریان عصبی تاثیر گذاشته و به مغز رفته و در آنجا پروتئین های خاصی ساخته شده و این پروتئینها مدت زمان طولانی یا تمام عمر در سلولهای آن بخش از مغز باقی می مانند و به صورت حافظه دراز مدت نگهداری می شوند.

رفتارشناسی اسب ها​

این جانور پستاندار و فَرد سُم است و به تیره اسبیان تعلق دارد. فرگشت اسب از ۴۵ تا ۵۵ میلیون سال پیش به این سو آغاز شده است، گذشته ی اسب‌های بزرگ وتک‌ سم امروزی به جانورانی کوچک‌ جثه و چند سم باز میگردد. نزدیک به ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد انسان تلاش کرد تا اسب را اهلی کند. گمان بر این است که تا سال ۳۰۰۰ پیش از میلاد اسب‌ های اهلی در جاهای گوناگونی از زمین حضور داشتند.
رفتار حرکتی
اسب در حالت طبیعی، چهار نوع حرکت شامل: قدم، یورتمه، تاخت آهسته و تاخت سریع (چهارنعل) دارد.
قدم
چهار پای اسب به طور منظم با زمین برخورد می کنند؛ طوری که هنگام حرکت اسب، می توان قدم ها را به صورت 1، 2، 3 و 4 شمارش کرد. در حالت قدم، اسب بیشتر از سر و گردن خود برای ایجاد تعادل بدن استفاده می کند.
یورتمه
روش دیگری از حرکت اسب است. در این روش، سر و گردن اسب حرکتی ندارد، و سر به سمت عقب کشیده شده، و گردن نیز جمع است.
تاخت آهسته
در این روش، شمارش گام به صورت 1، 2، 3 و حالت معلق است ؛ یعنی سه گام قابل شمارش است؛ به همراه حالتی که به نظر می رسد چهار دست و پای اسب روی زمین قرار ندارند، که در اصطلاح « معلق در فضا » نامیده می شود.
اگر اسب متعادل باشد، تاخت آهسته، خیلی سبک است و با حرکات کوتاه و کنترل شده ی سر و گردن صورت می گیرد. مقدار سرعت تاخت آهسته، به میزان کشیده شدن پای جلوی اسب بستگی دارد.
تاخت سریع (چهار نعل)
این تاخت، سریع ترین حرکت اسب است. در زمان تاخت، اسب دست، پا و بدن خود را تا حد امکان می کشد و به جلو پرتاب می کند و با تمام نیرو، خود را به سمت جلو حرکت می دهد؛ طوری که نزدیک ترین فاصله را تا زمین خواهد داشت.

​

 

[HananehKH]

حواس
حس بینائی:
اسب ها می توانند به راحتی و با دقت مواد و پدیده های نزدیک خود را ببینند و نیز فاصله خود را با آنها تنظیم نمایند.آنها می توانند با تک بینی در دامنه 330 تا 350 درجه اطراف خود را ببینند. در حدود 60 – 70 درجه دوبینی دارند.نقطه کور دید آنها کم است و بستگی به نحوه قرار گرفتن سر دارد.
اسبها دارای قدرت دید در شب بوده و گمان می رود قادر به تشخیص رنگ ها نیز از همدیگر هستند. آنها رنگ زرد را براحتی از بقیه تشخیص داده و گمان می رود در زمینه تشخیص رنگ ها حتی بهتر از انسان نیز عمل می کنند.
رنگ زرد، سبز و آبی را به خوبی می بینند.ولی رنگ قرمز را خوب نمی بینند.زمینه رنگ دید آنها همانند انسان رنگ خاکستری است ولی خاکستری را خوب نمی بینند. دید آنها بهتر از انسان است..انسانها و صاحب خود بر حسب چهره، فرم و رنگ لباس را تشخیص می دهند.
قدرت شنوایی:
در اسب ها مانند انسان است، با این تفاوت که آنها صداهایی با فرکانس بالا را بهتر از انسان می شنوند. در شنیدن تن صدا از انسان قوی تر هستند. حس شنوایی به خوبی تکامل یافته است. فرکانس شنوایی اسب بین 60 هرتز تا 33 کیلوهرتز است.
حس چشایی:
در اسب ها از رشد و حساسیت قابل توجهی برخوردار است و آنها قادر هستند با استفاده از این حس خود گیاهان سمی و غیر سمی را از هم تشخیص دهند و دقت بالایی در این رابـ ـطه دارند.آنها همچنین با استفاده از قدرت چشایی بالای خود می توانند مزه مواد معدنی اصلی و منبع آنها و املاح معدنی کمیاب و منبع آنها را بشناسند.در برابر افزایش غلظت مواد محلول تاحدی پذیرش دارند ولی پس از آن تنفر مزه ای برایشان به وجود می آید.
حس لامسه:
اسب ها به لمس کردن بدن خود مخصوصاً در اطراف پوزه و گوش ها، حساسیت ویژه ای دارند.در اسب ها نقاط حسی حساسی وجود دارد که با لمس نمودن آنها می توان از اثرات مثبت این نکات در مهار کردن و یا ترغیب به حرکت آنها در زمان هایی نظیر مسابقات اسب دوانی استفاده کرد.لمس این نقاط زیر پوستی حساس تاثیرپذیری در کاهش ضربان قلب موثر است که در کنترل اسبها در مواقع عصبانیت و واکنشهای منفی موثر است.
نظم اجتماعی، غالبیت و رهبری
غالبیت در گله های وحشی و اهلی با شدت و اشکال مختلفی دیده می شود.
در گله های وحشی گروههای اجتماعی اسب شامل:
1- گروه حرم(حرمسرایی Harem) که شامل یک نر تعدادی ماده و نابالغها است؛
2- گروه مجردها bachelor که تعداد زیادی نر هستند.
در گله های وحشی غالبیت با نرهای غالب گله است، که نر غالب این صفت را با لگد زدن و گاز گرفتن سایرین از خود نشان می دهد.
در گله های اهلی این غالبیت در مواردی نظیر رقابت در مصرف غذای محدود صورت گرفته و سر افراد مغلوب گله توسط غالبین بالا نگه داشته می شود. همچنین غالبین با بوئیدن ادرار افراد دیگر به روی آن ادرار می کنند تا اثر ادرار آنها از بین رود.
رهبری گله: بروز این رفتار نیز در گله اسب های وحشی توسط آن نرغالب صورت گیرد، که عملا هدایت گله را در دست می گیرد.درعین حال ممکن است این رهبری هر از چند گاهی در گله عوض شود.نحوه هدایت و رهبری گله به اندازه گله نیز بستگی دارد.
بدین صورت که در گله های کوچک در ابعاد کوچک و با بزرگ شدن گله، دامنه آن نیز گسترش یافته و همه جانبه می گردد.اسبها به زندگی در کنار یکدیگر و گاهی در کنار دیگر حیوانات نیازمندند. از زمانی که اسبها به وسیله شکارچیان شکار می شدند. زندگی گله وار امنیت آنها را ضمانت می کرده است چرا که تعدد ، شانس بقاء را بیشتر کرده ، امنیت بخش بوده و فرار را تسریع می کرده است .
ممکن است در اغلب اوقات اسبها را در حال نزاع و درگیری با یکدیگر ببینیم که این ناشی از خصیصه اجتماعی بودنش است و تنهائی او را خمود و کج خلق می کند .اگر اسبی در محوطه ای محصور به تنهائی رها شود ، به وضوح دیده می شود که سرآسیمه و شیهه کشان به این طرف و آن طرف دویده و حتی از نرده ها می پرد تا خود را به دیگران و در کنارشان برساند .
بعضی از اسبها از بودن در کنار حیواناتی مثل گاو و گوسفند هم راضی به نظر می رسند ولی به ندرت تنهائی را دوست دارند .اسبها آزادی خواه نیستند و به همین دلیل به هنگام زندگی آرام در صورت هجوم دسته ای گرگ وقت را برای شور درباره فرار کردن یا نکردن تلف نمی کنند. در این حالت به تبعیت از رهبری سیلمی غالب ، پا به فرار می گذارند.
این سیلمی محافظ گله و راهنمای آنها به طرف آب و علوفه است .در بیشتر اوقات این نقش رهبری را برای اسب های اهلی ، انسان عهده دار می شود.در گله اسبهای وحشی سیلمی و یا مادیان غالب عهده دار رهبری است که این رهبریت تحت قانون اطاعت از برتر یا سلسله مراتب قدرت صورت می پذیرد و برای عهده دار شدن این نقش قدرت و قاطعیت نقش اساسی ایفا می کند.
زبان بدن در اسبها:
هر دو گوش عقب: عصبانی، تهدید شده، اعلام خطر
گوشها به مقدار جزئی عقب یا جلو باشد: در حال گوش دادن- در حال توجه
بالا نگه داشتن دم: آشفته
Flight Zone
حریم شخصی حیوانات، شاخص یا امکان تهدید اندازه آن تعیین می شود توسط:
۱- غالبیت فرد
۲- میزان هیجان زدگی
در خارج از این محدوده از هر چیزی فرار می‌کنند.