- عضویت
- 2015/11/08
- ارسالی ها
- 22,523
- امتیاز واکنش
- 65,135
- امتیاز
- 1,290
نگاهی به نمایش «هاکلبری فین»
روایت شخصی از سفر پرماجرای «هاک»
در میان آثار متعدد مارک تواین سه رمان «تام سایر»، «ماجراهای هاکلبری فین» و «شاهزاده و گدا» به واسطه نسخههای سینمایی، سریالها و انیمیشنهایی که از روی آنها ساخته و در سراسر جهان به نمایش درآمدهاند برای مخاطبان نامآشناترند. البته برای اهل مطالعه در کشورمان «ماجراهای هاکلبری فین» جایگاه ویژهای دارد چون چندین مترجم با شیوه و سلایق مختلف این رمان را به فارسی برگرداندهاند. «ماجراهای هاکلبری فین» در سال ۱۸۸۴ برای اولین بار چاپ شد. این کتاب در پی کتاب «تام سایر» منتشر شد. «ماجراهای هاکلبری فین» داستان نوجوانی است که از پدری الکلی متولد میشود. او در پی دعوا با پدرش از خانه فرار میکند و در راه این فرار با بـرده سیاهپوستی به نام جیم آشنا میشود. آنها با کلکی که میسازند رودخانه میسیسیپی را طی میکنند. این کتاب به حوادثی میپردازد که برای این دو رخ میدهد. در سال ۱۸۸۵کتابخانههای عمومی ماساچوست این کتاب را به خاطر «زبان بیادبانهاش» ممنوع کردند. پیش از آن هم منتقدان، کتاب را به خاطر استفاده از زبان عامیانه مضر و بیاهمیت تشخیص داده بودند. اما ارنست همینگوی درباره این کتاب نوشته است: «کتاب «ماجراهای هاکلبری فین» بهترین کتابی است که تا به حال داشتهایم. تمام داستانهای آمریکایی از آن بیرون آمدهاند. چیزی پیش از آن نبوده است.»
«ماجراهای هاکلبری فین» گرچه ممکن است در نگاه نخست رمانی برای مخاطب نوجوان باشد اما اندکی دقت و توجه بیشتر در ویژگیهای زبانی، روایی و سمبولیک داستان آشکار میکند که مخاطب رمان نه صرفاً نوجوان که از هر رده سنی میتواند باشد.
درباره نمایش «هاکلبری فین» که این شبها در تالار هنر به صحنه رفته است ذکر چند نکته ضروریست:نمایشنامه «هاکلبری فین» اقتباسی از این رمان بلندآوازه است. اگرچه کیومرث قنبریآذر و مسعود شاکرمی، به راحتی از کنار بخش مهمی از اتفاقات و حوادث رمان گذشتهاند و به نظر میرسد روایت شخصی خود را از سفر پرماجرای هاک بر رودخانه میسیسیپی نقل میکنند. به بیان دیگر به جز هاک و جیم، بـرده سیاهپوست، بقیه اشخاص رمان در نمایشنامه حذف شده و آدمهای تازهای به نمایشنامه اضافه شدهاند. هرچند که به نظر میرسد کاراکترهای پروفسور و بارتالومئو در نمایشنامه برآمده از شخصیت دوک و ولیعهد در اصل رمان باشند. از حوادث رمان نیز چیز چندانی در نمایشنامه قابل ردیابی نیست. جیم و به ویژه هاک در جریان سفر روی کلک و در مسیر رودخانه با آدمهای مختلفی دیدار میکنند و درگیر حوادث گوناگونی میشوند. همین حوادث و دیدارها آنها را به نوعی از بلوغ فکری میرساند در حالی که در نمایشنامه «هاکلبری فین» نشانی از این بلوغ فکری مشاهده نمیشود. نمایشنامه با تغییر ماهیتی چشمگیر نسبت به رمان به نگارش درآمده است: هاکلبری فین فکر میکند در کودکی مادرش را از دست داده اما توسط جکسون که وکیل مادر است متوجه میشود که مادرش زنده است و در شهر کایرو زندگی میکند. بنابراین علیرغم مخالفت پدر به همراه جیم، به سمت کایرو حرکت میکند. در طول مسیر اتفاقاتی شکل میگیرد اما هاک همچنان به مسیرش ادامه میدهد تا مادر را بعد از سالها ببیند و از حال او جویا شود. شاید به دلیل همین تغییرات گسترده، در بروشور نمایش هیچ اشارهای به اقتباسی بودن نمایشنامه نشده و نامی هم از مارک تواین و رمان «ماجراهای هاکلبری فین» بـرده نشده است.
پیشتر اشاره شد که به نظر میرسد رمان «ماجراهای هاکلبری فین» برای مخاطب بزرگسال به نگارش درآمده است و طبیعتاً خوانندگان کودک و نوجوان رمان، بخش مهمی از ویژگیهای کلامی، روایی و سمبولیک رمان را درنخواهند یافت، اما نمایش «هاکلبری فین» قطعاً برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته و پرداخته شده است و دقیقاً از همین روست که بخشهای مهمی از رمان در این آداپتاسیون دچار حذف و تغییر شده است. گرچه در روند نمایش برخی موارد با رده سنی مخاطبان سازگار نیست. به عنوان نمونه مفهوم بـرده و بـردهداری اگر برای کودکان و نوجوانان تا نسل من آشنا و قابل درک بود قطعاً برای کودکان مخاطب این نمایش قابل درک نیست بنابراین وقتی در نمایشنامه به بـرده بودن جیم سیاهپوست اشاره میشود حتماً باید به نحوی معنای بـرده هم به مخاطب کودک توضیح داده شود. یا به عنوان نمونهای دیگر علیرغم جایگاه ویژه عنصر موسیقی و ترانه در نمایشهای کودکان و نوجوانان به واسطه نقش مهمی که موسیقی در حفظ ارتباط مخاطب کودک و نوجوان با نمایش دارد در اجرای نمایش «هاکلبری فین» آنگونه که باید و شاید به این موضوع توجه نشده است.
دقت و توجه پریا علیمحمدی به مقوله فضاسازی در طراحی صحنه نمایش و استفاده از عناصر بصری جذاب برای مخاطب کودک و نوجوان در اجرای نمایش «هاکلبری فین»را نمیتوان از نظر دور داشت. ایجاد فضاهای متفاوت و خاص در هر صحنه از نمایش باعث جلب توجه مخاطبان نمایش میشود و مخاطب خردسال را به سوی خود میخواند. توجه به این نکته ضروریست که در بسیاری از اوقات همانقدر که عنصر ایجاز در طراحی صحنه نمایشهای بزرگسالان باعث تحـریـ*ک تخیل مخاطبان میشود و آنها را به تکاپو وادار میکند در طراحی صحنه نمایشهای مربوط به کودکان و نوجوانان دقت در جزییات میتواند باعث حفظ و تداوم ارتباط مخاطب با نمایش شود.
در بروشور نمایش نام عروسکگردانها به چشم میخورد در حالی که در نمایش اثری از عروسک و عروسکگردان نیست. به شخصه معتقدم استفاده از عروسک در نمایش «هاکلبری فین» میتوانست کمک شایان توجهی به جذابیت نمایش برای تماشاگران داشته باشد و در تولید فانتزی مورد نیاز نمایش هم به کار آید.
یکی از نقاط قوت نمایش «هاکلبری فین» بازیهای خوب و حساب شده بازیگران نمایش است. محمد نوحیان در نقش هاک به خوبی از پس اجرای لحظات متنوع نمایش برآمده و حامد مدرس در نقش جیم به خوبی با تماشاگران ارتباط برقرار میکند. از سوی دیگر نمیتوان بازی میلاد رمضانی و مهران رضوی را از نظر دور داشت. همراهی این دو بازیگر با یکدیگر در ایجاد کمدی نمایش تأثیر به سزایی داشته و لحظات شادی را برای مخاطب خردسال نمایش پدید میآورد.
سخن پایانی اینکه نمایش «هاکلبری فین»، میتوانست با بهرهگیری بیشتر از محتوای رمان مارک تواین جذابتر و پسندیدهتر به مخاطب عرضه شود. هاکلبری فین و جیم در سفری هیجانانگیز جهان کوچک و پیشفرضشان را به بوته فراموشی میسپرند و به دنیای نوینی راه پیدا میکنند. اینکه در اقتباس از رمان «ماجراهای هاکلبری فین» این تغییر و تحول در شخصیت هاک و جیم از قلم میافتد لطمه بزرگی به نمایش زده است. به گمان من این بیتوجهی، باعث از دست رفتن اقبال بخشی از مخاطبان نمایش شده است. مخاطبانی که اگر چه تماشاگران اصلی نمایش نیستند اما با دیدن نمایش خاطرات خوش کودکی برایشان زنده خواهد شد.
روایت شخصی از سفر پرماجرای «هاک»
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
علی جعفری فوتمی: برای همه آنها که با ادبیات کلاسیک آمریکا انس و الفتی دارند نام ساموئل لنگهورن کلمنس یا مارک تواین آنقدر آشناست که نیازی به معرفی و توضیح ندارد. نویسنده و طنزپرداز شهیر قرن نوزدهم آمریکا که به عقیده بسیاری، مسیر داستاننویسی در ایالات متحده را تغییر داد و افقهای تازهای را پیش روی نویسندگان معاصر و بعد از خود گشود.در میان آثار متعدد مارک تواین سه رمان «تام سایر»، «ماجراهای هاکلبری فین» و «شاهزاده و گدا» به واسطه نسخههای سینمایی، سریالها و انیمیشنهایی که از روی آنها ساخته و در سراسر جهان به نمایش درآمدهاند برای مخاطبان نامآشناترند. البته برای اهل مطالعه در کشورمان «ماجراهای هاکلبری فین» جایگاه ویژهای دارد چون چندین مترجم با شیوه و سلایق مختلف این رمان را به فارسی برگرداندهاند. «ماجراهای هاکلبری فین» در سال ۱۸۸۴ برای اولین بار چاپ شد. این کتاب در پی کتاب «تام سایر» منتشر شد. «ماجراهای هاکلبری فین» داستان نوجوانی است که از پدری الکلی متولد میشود. او در پی دعوا با پدرش از خانه فرار میکند و در راه این فرار با بـرده سیاهپوستی به نام جیم آشنا میشود. آنها با کلکی که میسازند رودخانه میسیسیپی را طی میکنند. این کتاب به حوادثی میپردازد که برای این دو رخ میدهد. در سال ۱۸۸۵کتابخانههای عمومی ماساچوست این کتاب را به خاطر «زبان بیادبانهاش» ممنوع کردند. پیش از آن هم منتقدان، کتاب را به خاطر استفاده از زبان عامیانه مضر و بیاهمیت تشخیص داده بودند. اما ارنست همینگوی درباره این کتاب نوشته است: «کتاب «ماجراهای هاکلبری فین» بهترین کتابی است که تا به حال داشتهایم. تمام داستانهای آمریکایی از آن بیرون آمدهاند. چیزی پیش از آن نبوده است.»
«ماجراهای هاکلبری فین» گرچه ممکن است در نگاه نخست رمانی برای مخاطب نوجوان باشد اما اندکی دقت و توجه بیشتر در ویژگیهای زبانی، روایی و سمبولیک داستان آشکار میکند که مخاطب رمان نه صرفاً نوجوان که از هر رده سنی میتواند باشد.
درباره نمایش «هاکلبری فین» که این شبها در تالار هنر به صحنه رفته است ذکر چند نکته ضروریست:نمایشنامه «هاکلبری فین» اقتباسی از این رمان بلندآوازه است. اگرچه کیومرث قنبریآذر و مسعود شاکرمی، به راحتی از کنار بخش مهمی از اتفاقات و حوادث رمان گذشتهاند و به نظر میرسد روایت شخصی خود را از سفر پرماجرای هاک بر رودخانه میسیسیپی نقل میکنند. به بیان دیگر به جز هاک و جیم، بـرده سیاهپوست، بقیه اشخاص رمان در نمایشنامه حذف شده و آدمهای تازهای به نمایشنامه اضافه شدهاند. هرچند که به نظر میرسد کاراکترهای پروفسور و بارتالومئو در نمایشنامه برآمده از شخصیت دوک و ولیعهد در اصل رمان باشند. از حوادث رمان نیز چیز چندانی در نمایشنامه قابل ردیابی نیست. جیم و به ویژه هاک در جریان سفر روی کلک و در مسیر رودخانه با آدمهای مختلفی دیدار میکنند و درگیر حوادث گوناگونی میشوند. همین حوادث و دیدارها آنها را به نوعی از بلوغ فکری میرساند در حالی که در نمایشنامه «هاکلبری فین» نشانی از این بلوغ فکری مشاهده نمیشود. نمایشنامه با تغییر ماهیتی چشمگیر نسبت به رمان به نگارش درآمده است: هاکلبری فین فکر میکند در کودکی مادرش را از دست داده اما توسط جکسون که وکیل مادر است متوجه میشود که مادرش زنده است و در شهر کایرو زندگی میکند. بنابراین علیرغم مخالفت پدر به همراه جیم، به سمت کایرو حرکت میکند. در طول مسیر اتفاقاتی شکل میگیرد اما هاک همچنان به مسیرش ادامه میدهد تا مادر را بعد از سالها ببیند و از حال او جویا شود. شاید به دلیل همین تغییرات گسترده، در بروشور نمایش هیچ اشارهای به اقتباسی بودن نمایشنامه نشده و نامی هم از مارک تواین و رمان «ماجراهای هاکلبری فین» بـرده نشده است.
پیشتر اشاره شد که به نظر میرسد رمان «ماجراهای هاکلبری فین» برای مخاطب بزرگسال به نگارش درآمده است و طبیعتاً خوانندگان کودک و نوجوان رمان، بخش مهمی از ویژگیهای کلامی، روایی و سمبولیک رمان را درنخواهند یافت، اما نمایش «هاکلبری فین» قطعاً برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته و پرداخته شده است و دقیقاً از همین روست که بخشهای مهمی از رمان در این آداپتاسیون دچار حذف و تغییر شده است. گرچه در روند نمایش برخی موارد با رده سنی مخاطبان سازگار نیست. به عنوان نمونه مفهوم بـرده و بـردهداری اگر برای کودکان و نوجوانان تا نسل من آشنا و قابل درک بود قطعاً برای کودکان مخاطب این نمایش قابل درک نیست بنابراین وقتی در نمایشنامه به بـرده بودن جیم سیاهپوست اشاره میشود حتماً باید به نحوی معنای بـرده هم به مخاطب کودک توضیح داده شود. یا به عنوان نمونهای دیگر علیرغم جایگاه ویژه عنصر موسیقی و ترانه در نمایشهای کودکان و نوجوانان به واسطه نقش مهمی که موسیقی در حفظ ارتباط مخاطب کودک و نوجوان با نمایش دارد در اجرای نمایش «هاکلبری فین» آنگونه که باید و شاید به این موضوع توجه نشده است.
دقت و توجه پریا علیمحمدی به مقوله فضاسازی در طراحی صحنه نمایش و استفاده از عناصر بصری جذاب برای مخاطب کودک و نوجوان در اجرای نمایش «هاکلبری فین»را نمیتوان از نظر دور داشت. ایجاد فضاهای متفاوت و خاص در هر صحنه از نمایش باعث جلب توجه مخاطبان نمایش میشود و مخاطب خردسال را به سوی خود میخواند. توجه به این نکته ضروریست که در بسیاری از اوقات همانقدر که عنصر ایجاز در طراحی صحنه نمایشهای بزرگسالان باعث تحـریـ*ک تخیل مخاطبان میشود و آنها را به تکاپو وادار میکند در طراحی صحنه نمایشهای مربوط به کودکان و نوجوانان دقت در جزییات میتواند باعث حفظ و تداوم ارتباط مخاطب با نمایش شود.
در بروشور نمایش نام عروسکگردانها به چشم میخورد در حالی که در نمایش اثری از عروسک و عروسکگردان نیست. به شخصه معتقدم استفاده از عروسک در نمایش «هاکلبری فین» میتوانست کمک شایان توجهی به جذابیت نمایش برای تماشاگران داشته باشد و در تولید فانتزی مورد نیاز نمایش هم به کار آید.
یکی از نقاط قوت نمایش «هاکلبری فین» بازیهای خوب و حساب شده بازیگران نمایش است. محمد نوحیان در نقش هاک به خوبی از پس اجرای لحظات متنوع نمایش برآمده و حامد مدرس در نقش جیم به خوبی با تماشاگران ارتباط برقرار میکند. از سوی دیگر نمیتوان بازی میلاد رمضانی و مهران رضوی را از نظر دور داشت. همراهی این دو بازیگر با یکدیگر در ایجاد کمدی نمایش تأثیر به سزایی داشته و لحظات شادی را برای مخاطب خردسال نمایش پدید میآورد.
سخن پایانی اینکه نمایش «هاکلبری فین»، میتوانست با بهرهگیری بیشتر از محتوای رمان مارک تواین جذابتر و پسندیدهتر به مخاطب عرضه شود. هاکلبری فین و جیم در سفری هیجانانگیز جهان کوچک و پیشفرضشان را به بوته فراموشی میسپرند و به دنیای نوینی راه پیدا میکنند. اینکه در اقتباس از رمان «ماجراهای هاکلبری فین» این تغییر و تحول در شخصیت هاک و جیم از قلم میافتد لطمه بزرگی به نمایش زده است. به گمان من این بیتوجهی، باعث از دست رفتن اقبال بخشی از مخاطبان نمایش شده است. مخاطبانی که اگر چه تماشاگران اصلی نمایش نیستند اما با دیدن نمایش خاطرات خوش کودکی برایشان زنده خواهد شد.