- عضویت
- 2016/07/20
- ارسالی ها
- 247
- امتیاز واکنش
- 1,383
- امتیاز
- 0
پل نو به چهار مكان مشخص بطور تقريبي نزديك به هم در منطقه رامجرد گفته مي شود.اولين مكان نام پلي معروف به پل نو است. اين پل بر روي رودخانه كر نزديك كوه استخر يا ميان قلعه قرار دارد.قدمت اين پل به زمان هاي دور بر مي گردد تا جايي كه ساخت آن را به زمان هخامنشيان و يا ساسانيان مربوط مي دانند. در دوره هاي تاريخي بعدي بنابه نياز آن را مرمت و يا در صورت تخريب دوباره مي ساختند.آخرين بار با خراب شدن پل قديمي در پايين آن پلي جديد ساختند و معروف به پل نو شد.
اسامي سه مكان ديگر كه در تكميل اين نوشتار مي آيد از اين پل برگرفته شده است.
دو مكان ديگر روستاهايي به نام پل نو بالايي و پل نو پاييني بوده كه قدمت آنها بنابه گفته افراد قديمي به دهه اول سال هاي 1300 شمسي باز مي گردد و در سال هاي 56 و 57 به دليل مهاجرت روستائيان خالي از سكنه و به مرور زمان بطور كامل تخريب شدند.
چهارمين مكان شهرك طالقاني رامجرد است كه شركت سهامي زراعي رامجرد قبل از انقلاب٬ خانه هاي سنگي به روش مدرن براي يكپارچه سازي روستاها در منطقه رامجرد ساخت و در اختيار روستائيان مجاور به خصوص پل نويي ها قرار داد.ابتدا با نام همان شركت خوانده مي شد و بعد از انقلاب به شهرك طالقاني تغيير نام يافت.البته گاهي به آن قلعه سنگي هم مي گويند.با توجه به اينكه تعداد زيادي از روستائيان پل نو در آن مستقر شده اند به اين مكان پل نو هم گفته مي شود.
پل نو پاييني تقريبا در وسط زمين هاي پل نو قرار داشت و پل نو بالايي در سمت شمال غربي آن به فاصله تقريبي 2 الي 3 كليومتري قرار داشت.. البته در محاورات روستائيان پل نو پاييني به روستاي بالا ٬ساختمان بالايي گفته مي شد و فقط لفظ پل نو به روستاي پاييني اطلاق مي شده است.
در اين مبحث بيشتر به روستاي پل نو پاييني پرداخته مي شود و در مجالي ديگر با استفاده از اطلاعات افراد قديمي تر به روستاي پل نو بالايي خواهم پرداخت.
پل نو پاييني كه در سال هاي 51 تا 56 شمسي حدود بيست و نه خانوار افرادي در روستا زندگي مي كردند از طوايف و تيره هاي مختلف بودند كه طايفه قرقلاغ از بزرگترين آنها بودو بر همين اساس مردم ناحيه رامجرد٬ همه پل نويي ها را قره قلاغ خطاب مي كنند به عبارت ديگر كلمه پل نو برابر با قره قلاغ شد.
خانواده علمدار رضايي٬صمد رفيعي٬ولي قرباني٬رستم قرباني٬حمزه قره قلاغ٬شمسعلي امين زاده(قره قلاغ)٬كوچكعلي فرهادپور٬ابوالقاسم شمشيري٬احمد فرهنگ٬جانعلي قره قلاغ(ابراهيمي)٬ خداخاص ابراهيمي(قره قلاغ)٬عوض مسعودي راد( بادكي)٬خداداد ابراهيمي(قره قلاغ)٬خداكرم ساسان فر(قره ه قلاغ)٬پيرعلي قره قلاغ ٬سرافرازكوچكي٬ريحان ميرزايي٬عروجعلي ميرزايي ٬چراغ ميرزايي٬بيگ ميرزا كشاورزي٬خانميرزا(غلامرضا)كشاورزي٬علي قرباني ٬شاه ميرزا كشاورزي ٬علي ميرزا كشاورزي٬علي اصغرراستي٬حسينقلي باصري٬غلامرضاغلامي عمادآبادي٬خليل عسكري٬عبدالحسين خليلي در اين روستا زنگي مي كردند.
در قديم سه دانگ زمين هاي پل نو متعلق به مالكي به نام دهقان و سه دانگ ديگر به مالك ديگري به نام معدل بود.آقاي معدل ساختمان هايي براي تسهيل در سرپرستي زمين هايش ساخته بود كه به نام ساختمان بالايي بود و بعدها به نام پل نو بالايي شناخته مي شد. بعد در زمين هاي پايين تر قلعه ايي به كمك رعيت ساخت كه ابتدا به نام قلعه معدلي شناخته مي شد و بعد از اصلاحات ارضي به نام پل نو يا پل نو پاييني شناخته شد.
بعد از فوت معدل٬زمين هايش توسط آقايان جوكار و عبدالهي خريداري شد.
به مرور زمان با افزايش جمعيت (به دليل مهاجرت از بيرون به داخل روستا) و درخواست خانه سازي و محدوديت جا در داخل قلعه٬ مردم مجبور شدند در بيرون قلعه شروع به ساختن خانه كنند و هفت خانواده ٬ساختمان هايي در بيرون قلعه ساختند.
قلعه ديوار بلندي داشت و در اوايل ساخت آن بطور كامل محصور بود .دري چوبي و بزرگ در سمت غربي داشت كه در اصلي بود و در كوچكتر و معمولي ديگر به حياط مرحوم بيگ ميرزا باز مي شد .بعد از سال هاي 50 تا 55 شمسي عده ايي از روستائيان براي عبور و مرور درهاي ديگري براي خود ايجاد كردند كه مي توان به در خانه مرحوم خانميرزا و خيرالله(عبدالحسين) اشاره كرد. البته دروازه اصلي قلعه در زمان ما يك لنگه بيشتر نداشت و آن هم بعد از مدتي خراب شد.يادم مي آيد بچه هاي روستا از چوب هاي قطور آن براي الاكلنگ استفاده مي كردند.
اسامي سه مكان ديگر كه در تكميل اين نوشتار مي آيد از اين پل برگرفته شده است.
دو مكان ديگر روستاهايي به نام پل نو بالايي و پل نو پاييني بوده كه قدمت آنها بنابه گفته افراد قديمي به دهه اول سال هاي 1300 شمسي باز مي گردد و در سال هاي 56 و 57 به دليل مهاجرت روستائيان خالي از سكنه و به مرور زمان بطور كامل تخريب شدند.
چهارمين مكان شهرك طالقاني رامجرد است كه شركت سهامي زراعي رامجرد قبل از انقلاب٬ خانه هاي سنگي به روش مدرن براي يكپارچه سازي روستاها در منطقه رامجرد ساخت و در اختيار روستائيان مجاور به خصوص پل نويي ها قرار داد.ابتدا با نام همان شركت خوانده مي شد و بعد از انقلاب به شهرك طالقاني تغيير نام يافت.البته گاهي به آن قلعه سنگي هم مي گويند.با توجه به اينكه تعداد زيادي از روستائيان پل نو در آن مستقر شده اند به اين مكان پل نو هم گفته مي شود.
پل نو پاييني تقريبا در وسط زمين هاي پل نو قرار داشت و پل نو بالايي در سمت شمال غربي آن به فاصله تقريبي 2 الي 3 كليومتري قرار داشت.. البته در محاورات روستائيان پل نو پاييني به روستاي بالا ٬ساختمان بالايي گفته مي شد و فقط لفظ پل نو به روستاي پاييني اطلاق مي شده است.
در اين مبحث بيشتر به روستاي پل نو پاييني پرداخته مي شود و در مجالي ديگر با استفاده از اطلاعات افراد قديمي تر به روستاي پل نو بالايي خواهم پرداخت.
پل نو پاييني كه در سال هاي 51 تا 56 شمسي حدود بيست و نه خانوار افرادي در روستا زندگي مي كردند از طوايف و تيره هاي مختلف بودند كه طايفه قرقلاغ از بزرگترين آنها بودو بر همين اساس مردم ناحيه رامجرد٬ همه پل نويي ها را قره قلاغ خطاب مي كنند به عبارت ديگر كلمه پل نو برابر با قره قلاغ شد.
خانواده علمدار رضايي٬صمد رفيعي٬ولي قرباني٬رستم قرباني٬حمزه قره قلاغ٬شمسعلي امين زاده(قره قلاغ)٬كوچكعلي فرهادپور٬ابوالقاسم شمشيري٬احمد فرهنگ٬جانعلي قره قلاغ(ابراهيمي)٬ خداخاص ابراهيمي(قره قلاغ)٬عوض مسعودي راد( بادكي)٬خداداد ابراهيمي(قره قلاغ)٬خداكرم ساسان فر(قره ه قلاغ)٬پيرعلي قره قلاغ ٬سرافرازكوچكي٬ريحان ميرزايي٬عروجعلي ميرزايي ٬چراغ ميرزايي٬بيگ ميرزا كشاورزي٬خانميرزا(غلامرضا)كشاورزي٬علي قرباني ٬شاه ميرزا كشاورزي ٬علي ميرزا كشاورزي٬علي اصغرراستي٬حسينقلي باصري٬غلامرضاغلامي عمادآبادي٬خليل عسكري٬عبدالحسين خليلي در اين روستا زنگي مي كردند.
در قديم سه دانگ زمين هاي پل نو متعلق به مالكي به نام دهقان و سه دانگ ديگر به مالك ديگري به نام معدل بود.آقاي معدل ساختمان هايي براي تسهيل در سرپرستي زمين هايش ساخته بود كه به نام ساختمان بالايي بود و بعدها به نام پل نو بالايي شناخته مي شد. بعد در زمين هاي پايين تر قلعه ايي به كمك رعيت ساخت كه ابتدا به نام قلعه معدلي شناخته مي شد و بعد از اصلاحات ارضي به نام پل نو يا پل نو پاييني شناخته شد.
بعد از فوت معدل٬زمين هايش توسط آقايان جوكار و عبدالهي خريداري شد.
به مرور زمان با افزايش جمعيت (به دليل مهاجرت از بيرون به داخل روستا) و درخواست خانه سازي و محدوديت جا در داخل قلعه٬ مردم مجبور شدند در بيرون قلعه شروع به ساختن خانه كنند و هفت خانواده ٬ساختمان هايي در بيرون قلعه ساختند.
قلعه ديوار بلندي داشت و در اوايل ساخت آن بطور كامل محصور بود .دري چوبي و بزرگ در سمت غربي داشت كه در اصلي بود و در كوچكتر و معمولي ديگر به حياط مرحوم بيگ ميرزا باز مي شد .بعد از سال هاي 50 تا 55 شمسي عده ايي از روستائيان براي عبور و مرور درهاي ديگري براي خود ايجاد كردند كه مي توان به در خانه مرحوم خانميرزا و خيرالله(عبدالحسين) اشاره كرد. البته دروازه اصلي قلعه در زمان ما يك لنگه بيشتر نداشت و آن هم بعد از مدتي خراب شد.يادم مي آيد بچه هاي روستا از چوب هاي قطور آن براي الاكلنگ استفاده مي كردند.