زندگی غار نشینی در ایران

...zαнrα...*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/16
ارسالی ها
3,488
امتیاز واکنش
30,283
امتیاز
913
محل سکونت
تبــــ❤️ـــریز
زندگی غار نشینی در ایران
amin-tafreshi.jpg


غارهاى قدیمى شکارچیان ایرانى
نشانه‌هاى زیست انسان در مراحل نخستین دورۀ پالئولیت ١Paleolthic در ایران کشف نشده است. ابزارى از نوع دورۀ شل ٢Chellean و اشول ٢Acheulian در ماوراء قفقاز و کشورهاى آسیاى باخترى بدست آمده و نزدیک مرزهاى ایران در کردستان عراق نشانه‌هائى از سکونت انسان در دورۀ اشول دیده شده (تقریبا ۴٠٠-٢٠٠ هزار سال پیش) . اما در دوران پیش از اشول هم بیگمان انسان در ایران ساکن بوده است، چون در خاور این سرزمین یعنى ترکمنستان ابزار ابتدائى ساخت دست انسان که ویژۀ زندگى انسان‌هاى آسیاى باخترى بوده تصادفا پیدا شده‌اند.

١) . پالئولیت: اصطلاح باستان‌شناسان و مربوط به دورانهاى نخستین تمدن انسان‌هاى ماقبل تاریخ است. م.
٢) . شل-اشل: مربوط به دوران «پالئولیت» است اما زمانش نزدیکتر و در نتیجه تمدن انسان‌هاى آندوران پیشرفته‌تر است. م.
به موجب آثارى که در خود ایران به دست آمده، این سرزمین در زمان موستر ١Mousterian (پالئولیت میانه) کاملا به‌وسیله انسان مسکون بوده است. آثار مربوط به این زمان در قسمت باخترى ارومیه، خاور کویر نمک، فارس و مناطق دیگر ازجمله لرستان و کردستان به مقدار زیاد کشف شده‌اند. همۀ این آثار در غارها و سرپناه‌هاى صخره‌اى بدست آمده. منزل‌گاههاى گروهى دوران پالئولیت در ایران تاکنون کمتر دیده شده‌اند.

آغاز فرهنگ دوران موستر در ایران به صد هزار سال قبل مى‌رسد، به موجب نتایجى که از طریق آزمایش رادیو کربن ٢بدست آمده، این دوران در ایران قرن‌ها زودتر از سر زمین اروپا آغاز گردیده است-۵۵ الى ٣٠ هزار سال پیش. بنا به نظریه چند تن از دانشمندان آثارى در ایران بدست آمده که زمان کهنگى آنها از صد هزار سال بیشتر بوده است. اما بر پایۀ آزمایش‌هائى که از اشیاء دوران پالئولیت میانه یعنى زمان موستر در ایران به عمل آمده و بنابر تاریخ‌گذارى‌هائى که از راه آزمایش رادیو کربن در غار کونجى (در دره خرم‌آباد و لرستان) و شانیدار (در حاشیه شمال شرقى عراق) شده، قدمت این آثار از ۴٠ الى ۵٠ هزار سال بیشتر نبوده است.

زمان موستر با پایان آخرین مرحله دورۀ یخ‌بندان در ایران و آغاز این دوره در اروپا مقارن بوده است. در دوران یخ‌بندان شمال، شدت یخ‌بندان در کوه‌هاى ایران بارها بیشتر بود و هنگامى که به منتها حد خود رسید، یخ فروکش کرد و بنابراین رطوبت زیادى در پهنۀ فلات پدید نیامد و هواى این منطقه تدریجا به خشکى گرائید. اما آن زمان هوا نمناک‌تر از هم‌اکنون بود. بنابراین بیشتر گیاهانى که در این سرزمین روئیدند از نوع نباتات صحرائى بودند. فقط جنگل‌ها، بیشتر در مناطق کوهستانى پدید آمدند. نوع حیواناتى که در دوران موستر در ایران مى‌زیستند تقریبا نظیر همان حیوانات کنونى این سرزمینند.

شکل اصلى اقتصاد در دوران موستر شکار حیوانات وحشى بود، ضمنا انسان‌ها کم- کم انواع ویژه‌اى از حیوانات را نزد خود نگاه مى‌داشتند. عمل شکار به گونۀ گروهى انجام مى‌گرفت. فعالیت و کار مشترک گروهى از سوئى و پیوستگى خویشاوندى از سوى دیگر باعث ایجاد اتحاد میان افراد گردید و سرانجام بنیاد عشیره‌هاى نخستین شکل گرفت.

١) . موستر: این زمان هم جزء دوران «پالئولیت» بشمار مى‌رود اما زمانش از شل و اشل به زمان ما نزدیکتر است. م.
٢) . رادیو کربن: روشى است که به‌وسیله آن مدت کهنگى اشیاء را با وسایل فنى تعیین مى‌کنند. این وسایل که اخیرا اختراع شده مورد استفاده دانشمندان باستانشناس قرار گرفته است. م.
افرادى که اینگونه بهم پیوستند ناگزیر براى رفاه زندگى گروهى نیازمند به ساختن و بهره‌بردارى از ابزار مشترک بودند، طبعا همۀ افراد این گروه از تولید اشتراکى بهره مى‌بردند. اینگونه گروهها ظاهرا در رشته‌کوههاى زاگرس ایران-عراق پدید آمده بودند.

چون اقامت‌گاه‌هاى آنها در این محل کشف شده است. در میان آثارى که از دوران موستر در ایران کشف گردیده مهمترین آنها که به سال ١٩۴٩ پژوهش شده، غارى در کوه بیستون است، در این کوه کتیبۀ معروف داریوش اول حک شده. این کوه آهکى در کنار راه قدیمى‌اى قرار گرفته که بین النهرین را به ایران وصل مى‌کند، این غار در بین راه کرمانشاه و همدان در کناره دره‌اى نزدیک چشمه‌اى قرار دارد.

٣/٢ از بقایاى استخوان‌هاى حیوانات فراوانى که در غار شکارچیان مانده است مربوط به گوزنها و ٣/١ مربوط به اسب‌هاى وحشى بودند. این موضوع نه‌تنها موجود بودن فراوان اینگونه حیوانات را در این منطقه مى‌رساند، بلکه ثابت مى‌کند که آن زمان در این جایگاه هم جنگلى انبوه (وجود گوزن) و هم دشتى وسیع (وجود اسب‌هاى وحشى) در نزدیکى این غار وجود داشته و شکارچیان به گونۀ ثابت در این مکان اقامت گزیده بودند.

ابزار انسان‌هاى دوران موستر سخت به اقتصاد شکار وابسته بوده است. در بیستون، کونجى و غارهاى دیگر ابزار نوک‌تیزى یافت شده (اینها به‌جاى نیزه به‌کار مى‌رفته است) ضمنا ابزارهائى شبیه گیره (جهت عمل آوردن پوست براى لباس) ، تیغه‌هاى سنگى نازک مانند چاقو در این غارها دیده شده‌اند.

فرهنگ مردم زمان موستر در زمینه‌هاى گوناگون زیست همان فرهنگ انسان نئاندرتال (انسان‌هاى اولیه) بود. بقایاى جسدهاى ناچیزى از این نوع انسان در بیستون کشف شده است. در آثار شانیدار برگه‌هاى بیشترى دربارۀ انسان‌هاى نئاندرتال زاگرس شمالى بدست آمده است.

در مرز دورۀ پالئولیت میانه و جدید نوعى از انسان‌هاى قدیمى Homo sapiens در این سرزمین مى‌زیسته‌اند. از همین زمان‌ها آهنگ پیشرفت اقتصادى انسان آغاز شده است. در این دوران، ابزار نوین براى زندگى، اسلحۀ کامل‌تر و حتى روش‌هاى موثرتر براى شکار و ماهیگیرى به‌کار مى‌رفته است.

ایران در دوران پالئولیت جدید با کشورهاى همسایه‌اش حتى با سرزمین‌هاى خاورى و جنوبى مدیترانه داراى فرهنگى مشترک و نزدیک بهم بوده است. در این کشورها انسان‌هاى ساکن، علاوه از راه شکار حیوانات وحشى، از نوعى نرم‌تنان خوش‌خوراک و لذیذ تغذیه مى‌کردند، و حتى پیدا شدن پاره‌اى از بقایاى مواد گیاهى خوراکى در پایان این دوره حائز اهمیت است. تمام اینها نشانۀ بحران اقتصاد شکار در این مناطق در دوران پالئولیت جدید است، اگرچه باز هم شکار نقش عمده‌اى را در زندگى انسان‌ها بازى مى‌کرده است. به همین انگیزه از آن دوره اسلحه جنگى-قطعات سنگ چخماق تیز و برنده، سلاح‌هاى مرکب از قبیل پیکان (بقایاى کمان هم بدست آمده است) باقیمانده است.

در کاوش فرهنگ زارزى (در غار خار) و جاهاى دیگر، تعدادى زیادى اسلحه که با شکل‌هاى منظم هندسى ساخته شده و بنا به تشخیص باستان‌شناسان مربوط به هزارۀ یازدهم و اواسط هزارۀ دهم پیش از میلاد مى‌باشند، کشف شده، این اشیاء یا مربوط به پایان دوران پالئولیت یا زمان مزولیت مى‌باشند. درست آنزمان در این مناطق نخستین گام در راه دامدارى و کشاورزى برداشته شد. در قسمت‌هاى دیگر ایران روند سابق ادامه داشت و مردم مانند پیش از راه شکار زندگى مى‌کردند. اما تکنیک سنگ چخماقى و پیشرفت در زمینۀ ابزارسازى همانگونه در زاگرس ادامه داشت.

کاوش طبقۀ زیرین «غار کمربند» و «غار ختو» در خاور ایران برگه‌هاى مهمى از این دوران را بدست مى‌دهد. این غارها در صخره‌هاى سنگى آهکى نزدیک جلگه خزر و باختر بهشهر کشف شده‌اند. فرهنگ ساکنان این غارها مربوط به پایان هزاره ١١-١٠ قبل از میلاد است. کمى بیش از مسکون شدن این غارها، آب دریاى خزر فروکش کرد، اما سطح دریا در نزدیکى غار بوده و ساکنان آن در دریا ماهیگیرى و در جنگل به شکار گوزن مى‌پرداختند. اینان سگ داشتند و از تیر و کمان براى شکار بهره مى‌بردند. در میان ابزار این زمان بسیارى از سلاح‌هاى ساخته شده به شکل هندسى منظم، پیکان‌هاى تیز و گیره بدست آمده است.

تقریبا در نخستین نیمۀ هزاره هشتم قبل از میلاد در غار ختو انسان‌هائى زندگى مى‌کردند، که براى خود نردبان ساخته بودند اما خوراک گوشتى آنها منحصر به گوشت جوندگان بود. ظاهرا علت این موضوع کم بودن حیوانات شکارى بزرگ در منطقه بوده است. نماى دشت‌هاى صاف با علف‌هاى شاداب در آن منطقه وجود داشته است. در غار کمربند ضمن کاوش آثار هزاره هشتم و هفتم قبل از میلاد بقایاى استخوان‌هاى آهو فراوان بدست آمده است این خود نشانۀ آن است که از این زمان به بعد انسان‌ها در صدد تصاحب حیوانات به منظور دامدارى بوده‌اند.

بعدها طبعا اهلى کردن حیوانات معمول گردید. در کاوش بقایاى اواخر هزارۀ هفتم و اوائل هزاره ششم قبل از میلاد استخوان‌هاى این دامها (بره، بز، خوک، گاو) بدست آمده،٢۵%این استخوانها مربوط به حیوانات جوان بوده، این نشانۀ آنست که آنها را براى اهلى کردن نگاهداشته بودند بعدها یعنى تا بیش از اواسط هزاره هفتم ق. م. این نسبت به ۵٠%رسیده، و این گویاى آنست که کار دامدارى در میان انسان‌ها به سرعت پیشرفت مى‌کرده است. در همان هنگام اسلحه سنگ چخماقى تکامل یافته، تیغه‌هاى داس مانند سنگى و ظروف سفالى خشن درست مى‌شده. از نیمۀ دوم هزاره ششم ق. م. ابزارى از نوع نئولتیک مانند تبر و غیره کشف شده، اما در کاوش طبقه‌هاى نخستین هزارۀ پنجم ق. م. ظروف نقش‌دار و ظریف سفالى که ویژه مناطق شمالى ایران است، بدست آمده. از اشیاء کشف شده در غارهاى کمربند و ختو چنین برمى‌آید که انسان‌هاى ساکن آنجا داراى اقتصادى شکوفان بوده و این‌گونه زندگى در تمامى منطقه رواج داشته است
 

برخی موضوعات مشابه

بالا