KIMIA_A
کاربر نگاه دانلود
هفته آخر سال 2005 خانمی كه خود را ویدا سامعی و خبرنگار سایت "روزآن لاین" معرفی میكرد تلفنی با من تماس گرفته و تقاصای انجام یك مصاحبه در باره علل اجتماعی و حقوقی از هم پاشی خانواده های مهاجر ایرانی را نمود.
این خانم در پاسخ به این سوال كه تلفن مرا از كجا آورده نام یكی از زنان ایرانی متعلق به انجمن زنان ایرانی در پاریس را داد كه مرا میشناخت.
به اعتبار شناختی كه از انجمن زنان داشته و احترامی كه برای حرفه خبرنگاری قایلم این مصاحبه را جهت چاپ در سایت " روز" كه ضمنا خود را یك سایت طرفدار حقوق بشر معرفی میكند پذیرفتم.
این خانم جوان برای انجام مصاحبه برای چند روز بعد از من قرار گرفته وبه دفتر وكالت من مراجعه نموده و در معرفی خود گفت كه در ایران در روزنامه شرق و چند روزنامه دیگر خبرنگار بوده و به دلیل دشواری كار و سانسور در ایران فقط سه ماه است كه به اجبار به خارج آمده و فعلن برای سایت روز كار میكند.
از اینكه خانم جوانی را در ادامه فعالیت روزنامه نگاریش كمك كنم و با اعتماد به سایر گفته های ایشان در مورد علل مهاجرتش به خارج، ایشان را علی رغم كمی وقت و مشغله كاری، به دفتر خود برای انجام مصاحبه پذیرفتم.
ایشان به من اطمینان داد كه دو روز پس از مصاحبه متن آنرا با ایمیل برایم میفرستد تا هرگونه تغیییری كه لازم میدانم را درمتن آن انجام دهم.
قرار بر این شد كه بدون موافقت قبلی من مصاحبه به چاپ نرسد.
خانم ویدا سامعی، به مدت بیشتر از یكساعت با من به مصاحبه پرداخته و سوالاتی در مورد علل فرهنگی، اجتماعی و حقوقی از هم پاشی خانواده های مهاجر ابرانی انجام داد و با یادداشت برداشتن از اطلاعات و گفته های من و با این وعده كه همه مصاحبه را بزودی برایم خواهد فرستاد دفتر مرا ترك كرد.
بیش از دو هفته از انجام مصاحبه گدشت و با كمال تعجب دیگر ازفرستادن متن مصاحبه خبری نشد، یكبار تلفنی برای ایشان پیام گذاشتم كه باز هم با كمال بی ا دبی پاسخی نداد.
به تاریخ 10 ژانویه 2006 یا 20 دی ماه1384 با گشودن اتفاقی سایت روزآن لاین متوجه چاپ مطلبی به نام "گزارشی در مورد علل طلاق بین مهاجرین ایرانی" در صفحه اول سایت روز به قلم خانم تازه از راه رسیده ای به نام ویدا سامعی شدم.
گرچه ایشان سوالات خود و پاسخ های مرا حذف كرده و اطلاعات و نظرات من و دیگران را به نام خود جعل كرده و از آوردن كلیه پاسخ هایم نیز برای رد گم كردن خود داری كرده و فقط به نقل قول كوچكی از من اكتفا كرده كه معلوم نیست آنرا از كجا آورده و برای خالی نبودن عریضه به نظر آقای مهرداد درویش پور نیز استناد كرده است، اما همه این ترقفندها چیزی جز سرقت نظر و اندیشه نیست.
و بدبختانه روزنامه نگار جوانی كه خود را محروم از كار در جمهوری اسلامی معرفی میكند در منش خود هیچ قرقی با دزدان حرفه ای آن مملكت فلك زده نداشته و چه بسا به مراتب بدتر است، چرا كه او با ماسك روزنامه نگاری، روشنفكری، جوان سر خورده از جمهوری اسلامی به غرب آمده است اما كار خود را بر مبنی بی صداقتی، دزدی و سرقت اندیشه دیگران بنا نهاده میخواهد مطلبی را بنام خود بنویسد كه درتوشه و توان فكری اش نیست.
او تیتر اطلاعات و دانسته های کش رفته را نیز به غلط گزارش میگذارد حال آنكه در مكتب روزنامه نگاری تعربف گزارش این است كه خبرنگار با رفتن به كنفرانس یا محلی مشاهداتش را به استناد به آنچه كه حقیقتا گذشته است بنویسد و نه آنكه نظرات دیگران را قاپیده و بنام نامی خود جعل كند.
سوال دیگر اینكه خانم جوانی كه به قول خودش فقط سه ماه است كه به خارج آمده چگونه میتواند در باره علل طلاق مهاجرین نه تنها اظهار فضل كند بلكه مقاله یا گزارش بدون ذكر دلایل و منابع و چگونگی تهیه گزارش بنویسد.
چه بسا این خانم در به اصطلاح "گزارش های" بعدی خود نیز از اطلاعاتی كه در مصاحبه با من كه تمامی آن را به چاپ نرسانده، مجددا و به نام خود سوء استفاده كند.
با دیدن تیتر مصاحبه خود در سایت مزبور، همان شب ایمیلی به سردبیر سایت روز زده و با شرح موضوع اعتراض خود از ایشان خواستم این مطلب را حذف كرده و خانم سامعی از زیر پاگذاری اصول اولیه خبر نگاری معذرت خواهی كنند.
باتوجه به اینكه تا كنون از سردبیراین سایت كه میبایست بنا به اصول روزنامه نگاری و احترام به پرنسیپهای این حرفه، از چاپ مطلب جعلی خوداری میكرد، پاسخ و توضیحی دریافت نكرده ام، مجددا تقاضای خود را از این سایت تكرار میكنم چرا كه این سایت اطلاعاتی باید به خبرنگار حقه بازو فرصت طلب خود بیاموزد كه در هر حرفه احترام به كار و زحمات دیگران احترام به حقوق بشر است.
بعلاوه این خبرنگار جوان باید بیآموزد كه در اروپا خبرنگاری و روزنامه نگاری مسولیت سنگینی است كه با آنچه كه ایشان درمكتب آن كشور بی قانون و احترام به حقوق افراد؛ بنام خبرنگاری آموخته فاصله بسیار است و در صورت تخلف یك روزنامه نگار كارت خبرنگاری او باطل میگردد.
و با فرصت طلبی، سلب اعتماد میان ایرانیان و جعل مطالب نمیتوان نام خود را خبرنگار گذاشت.
سایت روز كه مدعی دفاع از حقوق بشر، آزادی مطبوعات و مبارزه با سانسور است، تا كنون از چاپ نامه اعتراضی من خودداری كرده است.
دكتر افسانه خاكپور
نویسنده و وكیل دادگستری در پاریس
این خانم در پاسخ به این سوال كه تلفن مرا از كجا آورده نام یكی از زنان ایرانی متعلق به انجمن زنان ایرانی در پاریس را داد كه مرا میشناخت.
به اعتبار شناختی كه از انجمن زنان داشته و احترامی كه برای حرفه خبرنگاری قایلم این مصاحبه را جهت چاپ در سایت " روز" كه ضمنا خود را یك سایت طرفدار حقوق بشر معرفی میكند پذیرفتم.
این خانم جوان برای انجام مصاحبه برای چند روز بعد از من قرار گرفته وبه دفتر وكالت من مراجعه نموده و در معرفی خود گفت كه در ایران در روزنامه شرق و چند روزنامه دیگر خبرنگار بوده و به دلیل دشواری كار و سانسور در ایران فقط سه ماه است كه به اجبار به خارج آمده و فعلن برای سایت روز كار میكند.
از اینكه خانم جوانی را در ادامه فعالیت روزنامه نگاریش كمك كنم و با اعتماد به سایر گفته های ایشان در مورد علل مهاجرتش به خارج، ایشان را علی رغم كمی وقت و مشغله كاری، به دفتر خود برای انجام مصاحبه پذیرفتم.
ایشان به من اطمینان داد كه دو روز پس از مصاحبه متن آنرا با ایمیل برایم میفرستد تا هرگونه تغیییری كه لازم میدانم را درمتن آن انجام دهم.
قرار بر این شد كه بدون موافقت قبلی من مصاحبه به چاپ نرسد.
خانم ویدا سامعی، به مدت بیشتر از یكساعت با من به مصاحبه پرداخته و سوالاتی در مورد علل فرهنگی، اجتماعی و حقوقی از هم پاشی خانواده های مهاجر ابرانی انجام داد و با یادداشت برداشتن از اطلاعات و گفته های من و با این وعده كه همه مصاحبه را بزودی برایم خواهد فرستاد دفتر مرا ترك كرد.
بیش از دو هفته از انجام مصاحبه گدشت و با كمال تعجب دیگر ازفرستادن متن مصاحبه خبری نشد، یكبار تلفنی برای ایشان پیام گذاشتم كه باز هم با كمال بی ا دبی پاسخی نداد.
به تاریخ 10 ژانویه 2006 یا 20 دی ماه1384 با گشودن اتفاقی سایت روزآن لاین متوجه چاپ مطلبی به نام "گزارشی در مورد علل طلاق بین مهاجرین ایرانی" در صفحه اول سایت روز به قلم خانم تازه از راه رسیده ای به نام ویدا سامعی شدم.
گرچه ایشان سوالات خود و پاسخ های مرا حذف كرده و اطلاعات و نظرات من و دیگران را به نام خود جعل كرده و از آوردن كلیه پاسخ هایم نیز برای رد گم كردن خود داری كرده و فقط به نقل قول كوچكی از من اكتفا كرده كه معلوم نیست آنرا از كجا آورده و برای خالی نبودن عریضه به نظر آقای مهرداد درویش پور نیز استناد كرده است، اما همه این ترقفندها چیزی جز سرقت نظر و اندیشه نیست.
و بدبختانه روزنامه نگار جوانی كه خود را محروم از كار در جمهوری اسلامی معرفی میكند در منش خود هیچ قرقی با دزدان حرفه ای آن مملكت فلك زده نداشته و چه بسا به مراتب بدتر است، چرا كه او با ماسك روزنامه نگاری، روشنفكری، جوان سر خورده از جمهوری اسلامی به غرب آمده است اما كار خود را بر مبنی بی صداقتی، دزدی و سرقت اندیشه دیگران بنا نهاده میخواهد مطلبی را بنام خود بنویسد كه درتوشه و توان فكری اش نیست.
او تیتر اطلاعات و دانسته های کش رفته را نیز به غلط گزارش میگذارد حال آنكه در مكتب روزنامه نگاری تعربف گزارش این است كه خبرنگار با رفتن به كنفرانس یا محلی مشاهداتش را به استناد به آنچه كه حقیقتا گذشته است بنویسد و نه آنكه نظرات دیگران را قاپیده و بنام نامی خود جعل كند.
سوال دیگر اینكه خانم جوانی كه به قول خودش فقط سه ماه است كه به خارج آمده چگونه میتواند در باره علل طلاق مهاجرین نه تنها اظهار فضل كند بلكه مقاله یا گزارش بدون ذكر دلایل و منابع و چگونگی تهیه گزارش بنویسد.
چه بسا این خانم در به اصطلاح "گزارش های" بعدی خود نیز از اطلاعاتی كه در مصاحبه با من كه تمامی آن را به چاپ نرسانده، مجددا و به نام خود سوء استفاده كند.
با دیدن تیتر مصاحبه خود در سایت مزبور، همان شب ایمیلی به سردبیر سایت روز زده و با شرح موضوع اعتراض خود از ایشان خواستم این مطلب را حذف كرده و خانم سامعی از زیر پاگذاری اصول اولیه خبر نگاری معذرت خواهی كنند.
باتوجه به اینكه تا كنون از سردبیراین سایت كه میبایست بنا به اصول روزنامه نگاری و احترام به پرنسیپهای این حرفه، از چاپ مطلب جعلی خوداری میكرد، پاسخ و توضیحی دریافت نكرده ام، مجددا تقاضای خود را از این سایت تكرار میكنم چرا كه این سایت اطلاعاتی باید به خبرنگار حقه بازو فرصت طلب خود بیاموزد كه در هر حرفه احترام به كار و زحمات دیگران احترام به حقوق بشر است.
بعلاوه این خبرنگار جوان باید بیآموزد كه در اروپا خبرنگاری و روزنامه نگاری مسولیت سنگینی است كه با آنچه كه ایشان درمكتب آن كشور بی قانون و احترام به حقوق افراد؛ بنام خبرنگاری آموخته فاصله بسیار است و در صورت تخلف یك روزنامه نگار كارت خبرنگاری او باطل میگردد.
و با فرصت طلبی، سلب اعتماد میان ایرانیان و جعل مطالب نمیتوان نام خود را خبرنگار گذاشت.
سایت روز كه مدعی دفاع از حقوق بشر، آزادی مطبوعات و مبارزه با سانسور است، تا كنون از چاپ نامه اعتراضی من خودداری كرده است.
دكتر افسانه خاكپور
نویسنده و وكیل دادگستری در پاریس
