شماره ۲۱ از کاربر Hamoos.V
شماره ۲۲ از PARISA_R
شماره ۲۳ از فرزانه خانم
شماره ۲۴ از m_alizadeh
شماره ۲۵ از Hima80
شماره ۲۶ از ARAM20
شماره ۲۷ از بهارگل
شماره ۲۸ از سیده آمین آرمان
شماره ۲۹ از Ali Reza
که به PARISA_R بابت برنده شدنشون تبریک میگم
لازم دونستم این متن رو هم که بعد از مهلت ارسال
بدستم رسید و شرمنده شدم که نشد در مسابقه شرکتش
بدم اینجا بفرستم و از ارسالش تشکر کنم
شنیده بودم اونی که میره حرفی نمیزنه باسکوت میره!
برنمیگرده ببینه پشت سرش یه دل ویرون میشه!
برنمیگرده و هرگز نمیبینه تکه های شکسته یه آدم رو!
میره بدون اینکه حتی از ذهنش بگذره یکی تو ثانیه های انتظار مونده و میریزه قلبش با هر زنگی که خاطره زنده میکنه !
خاطره ای که آد دل میبنده شاید برگشته بی دلیل مثل رفتنش !
رفتنی که دل ،دلداری داد شاید فراموشش شده یکی منتظره!
اما وای به زمانی که احساس آدم ته بکشه و ثانیه ها به رخ بکشن نبودش رو و یادت بیارن اون بی خیال داره زندگی میکنه وشاید شاید شاید دوباره عاشقی میکنه!
اما باز دل خوش میکنی به روزی که یه خاطره از ذهنش بگذره و تو طرح دلتنگی بندازی روی خیالش و اما از تو یک دست نوشته روی سنگ جا مونده با سایه ای تاریک و اون زیر لب آخر می خواند حرف دل را
من بی وفایی نکردم منتظر ماندم بیای و نیامدی!
شماره ۲۲ از PARISA_R
شماره ۲۳ از فرزانه خانم
شماره ۲۴ از m_alizadeh
شماره ۲۵ از Hima80
شماره ۲۶ از ARAM20
شماره ۲۷ از بهارگل
شماره ۲۸ از سیده آمین آرمان
شماره ۲۹ از Ali Reza
که به PARISA_R بابت برنده شدنشون تبریک میگم
لازم دونستم این متن رو هم که بعد از مهلت ارسال
بدستم رسید و شرمنده شدم که نشد در مسابقه شرکتش
بدم اینجا بفرستم و از ارسالش تشکر کنم
شنیده بودم اونی که میره حرفی نمیزنه باسکوت میره!
برنمیگرده ببینه پشت سرش یه دل ویرون میشه!
برنمیگرده و هرگز نمیبینه تکه های شکسته یه آدم رو!
میره بدون اینکه حتی از ذهنش بگذره یکی تو ثانیه های انتظار مونده و میریزه قلبش با هر زنگی که خاطره زنده میکنه !
خاطره ای که آد دل میبنده شاید برگشته بی دلیل مثل رفتنش !
رفتنی که دل ،دلداری داد شاید فراموشش شده یکی منتظره!
اما وای به زمانی که احساس آدم ته بکشه و ثانیه ها به رخ بکشن نبودش رو و یادت بیارن اون بی خیال داره زندگی میکنه وشاید شاید شاید دوباره عاشقی میکنه!
اما باز دل خوش میکنی به روزی که یه خاطره از ذهنش بگذره و تو طرح دلتنگی بندازی روی خیالش و اما از تو یک دست نوشته روی سنگ جا مونده با سایه ای تاریک و اون زیر لب آخر می خواند حرف دل را
من بی وفایی نکردم منتظر ماندم بیای و نیامدی!