⚔پاسخ کوتاه از دکتر فرهنگ مهر در مورد آنچه که ازدواج با محارم در ایران باستان نامیده میشود ! ⚔
اول آنکه هرچه در نوشته و در گفته ها، با نص و روح گات ها ناسازگار باشد ، مربوط به دین نیست و تحریف در دین زرتشت هست .
دوم آن که برخی از عادات را که به زرتشتیان قدیم نسبت میدهند و مبنای تاریخی و علمی ندارد،باید صریحا نادیده گرفته شود
مثال تعبیر غلطی که از واژه خیتوك داس می شود و ( کمک به خودی ) را مغرضان ازدواج با محارم خوانده اند! این امر هیچ اساس تاریخی ندارد.
همه میدانند که ، فراعنه مصر با محارم نزدیک خویش مانند ( خواهر ) ازدواج میکردند، و در دین یهود ، ازدواج مرد با خواهرزاده صحیح است.
ولی در دین زرتشت ، نه تنها چنین مجوز های وجود ندارد ، بلکه شواهد بر خلاف آن هست.
مثلا یکی از مستندات مدعیان ازدواج با محارم در ایران باستان نقل داستانی از هردوت است که اردشیر هخامنشی میخواست با خواهرش ازدواج کند و بزرگان و مؤبدان را جمع کرد و از آنان پرسید : ( آیا در دین و قانون چنین ازدواجی منع شده است ؟ موبدان پاسخ دادند که، ( پادشاه مافوق قانون است ).
این داستان اگر بر فرض هم راست باشد، به خودی خود مؤید این است که چنین ازدواجی معمول نبوده و الٱ پادشاه در باره آن از موبدان و بزرگان سوال نمیکرد و موبدان نمی گفتند ، پادشاه مافوق قانون است.
و در کتابی نیز از دکتر مطهری ( درباره سهم ایران در تمدن اسلامی ) دیدم که از قول علی ( ع ) نوشته است که دین زرتشت ازدواج با محارم را مجاز نمی داند.
بن مایه کتاب دیدی نو از دینی کهن دکتر فرهنگ مهر صفحات ۱۵۲ و ۱۵۳ چاپ ۱۳۸۱
اول آنکه هرچه در نوشته و در گفته ها، با نص و روح گات ها ناسازگار باشد ، مربوط به دین نیست و تحریف در دین زرتشت هست .
دوم آن که برخی از عادات را که به زرتشتیان قدیم نسبت میدهند و مبنای تاریخی و علمی ندارد،باید صریحا نادیده گرفته شود
مثال تعبیر غلطی که از واژه خیتوك داس می شود و ( کمک به خودی ) را مغرضان ازدواج با محارم خوانده اند! این امر هیچ اساس تاریخی ندارد.
همه میدانند که ، فراعنه مصر با محارم نزدیک خویش مانند ( خواهر ) ازدواج میکردند، و در دین یهود ، ازدواج مرد با خواهرزاده صحیح است.
ولی در دین زرتشت ، نه تنها چنین مجوز های وجود ندارد ، بلکه شواهد بر خلاف آن هست.
مثلا یکی از مستندات مدعیان ازدواج با محارم در ایران باستان نقل داستانی از هردوت است که اردشیر هخامنشی میخواست با خواهرش ازدواج کند و بزرگان و مؤبدان را جمع کرد و از آنان پرسید : ( آیا در دین و قانون چنین ازدواجی منع شده است ؟ موبدان پاسخ دادند که، ( پادشاه مافوق قانون است ).
این داستان اگر بر فرض هم راست باشد، به خودی خود مؤید این است که چنین ازدواجی معمول نبوده و الٱ پادشاه در باره آن از موبدان و بزرگان سوال نمیکرد و موبدان نمی گفتند ، پادشاه مافوق قانون است.
و در کتابی نیز از دکتر مطهری ( درباره سهم ایران در تمدن اسلامی ) دیدم که از قول علی ( ع ) نوشته است که دین زرتشت ازدواج با محارم را مجاز نمی داند.
بن مایه کتاب دیدی نو از دینی کهن دکتر فرهنگ مهر صفحات ۱۵۲ و ۱۵۳ چاپ ۱۳۸۱
دانلود رمان و کتاب های جدید