- عضویت
- 2015/11/08
- ارسالی ها
- 22,523
- امتیاز واکنش
- 65,135
- امتیاز
- 1,290
شخصیتهای مهم و تأثیرگذار سریال Better Call Saul
١. سال گودمن يا همان جيمز مك گيل:
بسياری از مخاطبان وقتی فهميدند كه دومين سريال گيليگان قرار است درباره آقای وكيل يعنی سال گودمن باشد، دلزده شدند و در ذوقشان خورد. انتخاب گودمن بهعنوان قهرمان بعدی گيليگان با توجه به اينكه او يكی از رو اعصابترین و منفورترين شخصیتهای سريال «بركينگ بد»بود، كمی عجيب به نظر میرسید و به نظر نمیآمد بتواند بهاندازه كافي براي مخاطب جذاب باشد؛ اما اگر میخواهید سراغ «بهتره با ساول تماس بگیری» برويد، لطفاً قبل از پلي كردن اپيزود اول همه اين حرفهای صد من يك غاز را دور بريزيد! سال گودمن بركينگ بد و سال گودمن فصل اول سريال ديگر، كمتر ارتباطی به همديگر دارند. اگر سال گودمن در بركينگ بد يك وكيل موفق و اسمورسم دار تازه به دوران رسيده و حريص است و ذات كثيفی دارد، در بهتر است با سال تماس بگيريد در آغاز راه وكالت است. درحالیکه گذشته تاريكي را پشت سرش جاگذاشته و تصميم دارد آدم درستي باشد. سال در اينجا يك بازنده به تمام معناست كه دارد سخت تقلا میکند تا در نزاع بقا سرمایهداری آمريكايی زنده بماند. او هنوز آدم خوشقلب و مهرباني است كه حواسش به همه اطرافيانش هست تا از چيزی ناراحت و دلگير نباشند و هنوز آنقدر انسان هست كه حتی باوجوداینکه میداند چه تهديد بزرگی انتظارش را میکشد به آسيب ديدن يك خانواده متهم راضی نشود.
سال بسيار برونگراتر از والتر وايت است. جوانتر و پرشورتر از او و البته بیچارهتر و برای تماشاچي ملموستر و قابلفهم است.
٢. مايك:
يك پيرمرد تنها، جدی و شديدالحن كه به شهر ديگری آمده تا از عروس و تنها نوهاش دورا دور مراقبت كند. مايك در كار با هیچکس و هیچچیز شوخی ندارد. مايك جدي و عبوس در كار، با هيچ كس و هيچ چيز شوخي ندارد. چه شبيه به بركينگ بد سربه نيست كردن و كشتن آدم های مزاحم باشد، چه به عنوان دربان پاركينگ يك دادگاه! او مرد وظیفهشناس و روزهاي سخت است. اين بارزترين ويژگی او در دو سريال گيليگان است؛ اما در اينجا با سرك کشیدنهای گاهوبیگاه به گذشتهاش میفهمیم زخمخورده… همه سرسختیها و جدیتها، جايي در زخمهای بدخيم آدمی ريشه دارد. روشن شدن گذشته مايك، اينكه او پیشترها پليس بوده و داستان از دست دادن فرزندش و انتقام او مهمترین و بهترين خرده داستان سريال محسوب میشود. فارغ از محبوبيت خود شخصيت مايك، زوج سال/مايك از اواسط فصل اول شروع به شكل گرفتن میکند. رابـ ـطهای كه میدانیم سالها ادامه خواهد داشت تا به والتر وايت بزرگ برسد.
٣. كيم وكسلر:
همكار/ معشـ*ـوقه سال و بهترين و صمیمیترین دوستان يكديگر! كيم دختري است كه از روز اول برخلاف همه اختلافات طبقاتی حاكم بر دفتر وكالت ” اچ ام ام ” همدم و بزرگترین مشوق سال است تا بتواند از يك خلافکار خيابانی تبديل به يك وكيل تحصیلکرده شود.
رابـ ـطه آنها بيشتر از آنكه عاشقانه باشد رابـ ـطهای یکطرفه از جانب سال به نظر میرسد. هرچند كه كيم به او بسيار نزديك و محرم رازهايش است اما عاشقش نيست و اين مسئله بهخوبی كمك كرده تا سال از “يك بازنده بهتماممعنا ” هم حتی بازندهتر باشد.
٤-چاك مك گيل:
برادر بزرگتر سال. كاراكتری كه از اولين صحنههای حضورش در سريال عجیبوغریب مینماید و مخاطب باهوش از همان ابتدا میداند ريگي به كفش دارد. وكيل موفقي كه در میانسالی از كارش دست كشيده و با وسواسی ذهنی و بيمارگونه ادعا میکند به الكتريسيته حساسيت دارد و خانهنشین شده. يكي از ابزارهای مهم سريال براي نشان دادن مهرباني و انسانيت سال كه همهجوره حواسش به او هست. مهم نيست چقدر درگير باشد يا اوضاع نابسامانی داشته باشد. چاك اولويت اول اوست. برادري كه گمان میکند همين زندگي نکبتیاش را هم مديونش است اما در پيچ دراماتيك هوشمندانهای در اواخر فصل پردهها پاره میشود و او را تبديل به منفورترین شخصيت فصل اول میکند. حالا او كسي است كه باعثوبانی همه آوارگیهای برادر کوچکتر شده و سال هم اين را میداند. رابـ ـطه برادری میانسال و چاك اولين عاملی است كه از جيمز مك ويل دوستداشتنی هيولايی به نام سال گودمن میسازد
“منبع: بلاگ نماوا”