چکیده
واژگان کلیدی: شورشیان، شورشیان انقلابی، شورشیان تجزیه طلب، شناسایی، شناسایی بعنوان دولت در قرن بیستم و قرن کنونی با تشکیل گروههای انسانی تحت عنوان گروههای شورشی این گروهها از یکسو به بسیاری از قواعد حقوق بین الملل ملتزم شده اند و از سوی دیگر با توجه به افزایش روند تشکیل این گروهها در عرصه بین المللی ضرورت توجه به جایگاه بازیگران غیر دولتی تحت عنوان شورشیان جلب توجه می کند. در شرایط کنونی بین المللی که بسیاری از دولتها در پی اهداف خود و محدودیت در مداخله مستقیم اقدام به حمایت از گروههای شورشی می کنند و این موضوع بر تاثیر گذاری این گروهها در معادلات جهانی افزوده است. یکی از روشهای شایع حمایت از شورشیان شناسایی آنها می باشد. شورشيان در يك دولت ممكن است براي تغيير حكومت بجنگند و ممكن است براي جدايي بخشي از سرزمين. شورشيان نوع اول را به شورشيان انقلابي و شورشيان نوع دوم را به شورشيان جداييطلب ميشناسيم. شناسايي شورشيان انقلابي نيز خود چند حالت ميتواند داشته باشد،در این پژوهش با توجه به اهمیت حقوقی موضوع سعی بر بررسی جوانب مختلف شناسایی شورشیان داریم.
مقدمه
تشکیل کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه از بافتهای مختلف اجتماعی، سیـاس*ـی، قومی و مذهبی و خود این تفاوتهای قومی، مذهبی و... و بروز نارضایتی از حکومتها باعث ایجاد روحیه خودمختاری، جدایی طلبی و در نهایت انقلابی میان گروههای ناراضی شده و این عامل، تشکیل گروههای مسلح شورشی را در پی داشته است. که هم اکنون ده ها گروه شورشی در سراسر دنیا به ویژه آفریقا و آسیا برای سرنگونی دولت مرکزی یا جدال برای جدایی در حال مبارزه مسلحانه می باشند. که این گروهها به بسیاری از قواعد بین المللی ملتزم شدند. و هر روز بر تاثیر گذاری آنها در عرصه بین المللی افزوده شده است. و خود را بعنوان بازیگران غیر دولتی در میان تابعان حقوق بین الملل معرفی کرده اند. کشورهای ثالث نیز که با وجود قواعد بین المللی چون اصل عدم مداخله و اصل عدم توسل به زور، دست خود را از این کشورها که معمولا یا دارای موقعیت ژئوپولتیک یا برخوردار از منابع طبیعی و معدنی(نفت، طلا، ذغال سنگ، گازو...) هستند کوتاه می بینند، مناسب ترین راه را برای نیل به مقصود خود حمایت از گروههای شورشی یافتند. که از مهمترین اقدامات حمایتگرانه دولتها از شورشیان می توان به شناسایی اشاره کرد. که از یکسو راه را برای سایر حمایتهای مالی، نظامی و...باز و از سوی دیگر دولت مرکزی را تحت فشار قرار می دهد. اما باید دید شناسایی به جه عنوانی صورت میگیرد وآثار آن چیست و آیا این شناسایی مشروعیت دارد. که در این پژوهش به آن می پردازیم.
مبحث نخست: تبیین مفاهیم
الف: منازعه نظامی باید در عموم سرزمین و نه قسمتی از سرزمین وجود داشته باشد
ب: شورشیان باید قسمتی از سرزمین را تحت تصرف و مدیریت داشته باشند
ج: شورشیان باید با مبارزان طبق حقوق جنگ عمل نمایند و تحت نظام فرماندهی مسئول قرار داشته باشند
د: می بایستی شرایطی موجود باشد که برای کشورهای خارجی ضروری باشد که منافعشان را با شناسایی شورشیان تعریف کنند.
برخی دیگر نیز معتقد بودند که شورشیان می توانند تحت یک نظام سازمان دهی شده مدنی باشند و نه لزوماً فرماندهی نظامی هم چنین شورشیان عمدتاً برای نیل به غایات خود دست به اعمال توریستی م زنند اما لزوماً تمام اقدامات مسلحانه شورشیان در طول مبارزه تروریستی نیست بعلاوه بسیاری از اقدامات تروریستی که از سوی غیر شورشیان و چه بسا خود دولت مرکزی علیه غیر نظامیان صورت می گیرد.(سرداری،1388،3) در ارتباط با دولتی که شناسایی شورش ورقیبانش را اعلام می کند اثر چنین شناسایی لازم الاجرا کردن اکثر حقوق و عرفهای جنگی است شناسایی شورشیان اثرات مفیدی دارد و شناسایی شورشیان شیوه ی موثری از محدود کردن خشونت در جنگ داخلی است از آنجایی که اکثر آن لازم الاجرا کردن قسمت عظیمی از حقوق و عرفهای جنگی است هر چند این یک موضوع صلاحیتی است و بستگی به دولتی که در سرزمینش با شورش مواجه شده است. در صورت عدم شناسایی شورشی ، عامل غیر دولتی می تواند برای داشتن الزام در خصوص انجام حقوق بین الملل بشردوستانه تشویق شود ماده 3 مشترک چهار کنواسیون برای همه ی طرفهای درگیر در جنگ به اکتفای ماهیت الزامی خود اعمال می شود امروزه همین موارد در مورد پروتکل دوم نیز گفته می شود .
2.مفهوم شناسایی1
شناسایی عملی است كه بهموجب آن دولتهای قدیمی وجود یك جامعه سیـاس*ـی جدید و مستقل را كه قادر به رعایت حقوق بینالملل است، در سرزمین معینی تصدیق و تأیید میكنند و در نتیجه اراده خود را دایر بر شناسایی آن به عنوان عضو جامعه بینالمللی اعلام میدارند. دولتهای جدید، واحدهای سیـاس*ـی مستقلی هستند كه به تازگی در جامعه بینالمللی ظاهر شدهاند.(ضیایی بیگدلی،1388،217) این دولتها عموماً از طریق حركتهای آزادیبخش ملی یا از طریق تجزیه امپراطوریهای بزرگ به وجود میآیند. این دولتها در صحنههای بینالمللی محتاج به رسمیت شناختن توسط دولتهای دیگر میباشند. ولی دولتهای دیگر در مورد شناسایی یا عدم شناسایی این دولتها مختارند. البته شناسایی مختص دولتها نیست بلکه شامل شناسایی حکومت ها، شورشیان و شناسایی سرزمین و وضعیات جدید نیز می باشد. که شناسایی شورشیان مدنظر ما می باشد که در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در خصوص ماهیت شناسایی، دو نظریه وجود دارد:
الف: نظریهی تاسیسی یا ایجادی
ب: نظریهی اعلامی
به موجب نظریهی تاسیسی که به آن نظریهی تکوینی نیز میگویند، عمل شناسایی دولتها به منزلهی اعطای شخصیت بینالمللی به دولت جدیدالتاسیس است. از این دیدگاه، مادامی که دولت نوپا، از سوی دولتهای دیگر به رسمیت شناخته نشده است، نمیتواند وجود قانونی پیدا کند. بنابراین، شناسایی اثر تاسیسی دارد. این نظریه که از سوی پیروان مکتبهای ارادی مثل آنزیلوتی، اپنهایم و تریپل مطرح شده است .مطالعات تاریخی نشان میدهد که کشورها صرفا با ارادهی کشورهای دیگر ایجاد نمیشوند، بلکه در نتیجهی اجتماع شرایط سیـاس*ـی، جغرافیایی، تاریخی و... بوجود میآیند. لذا اولین اشکال این نظریه این است که در مورد نقش اراده در تشکیل دولتها مبالغه شده است.اگر این نظریه پذیرفته شود، کشور جدیدی که هنوز مورد شناسایی قرار نگرفته است، نمیتواند از هیچگونه حمایت بینالمللی برخوردار باشد و در نتیجه میتوان قلمرو آن را چون سرزمین بلاصاحب تعریف کرد. همچنین کشور جدید، چون هنوز کشور شناخته نشده است، میتواند مقررات بینالمللی را نقض کند بدون اینکه مسئولیتی متوجه آن باشد.چنانچه کشور جدید توسط برخی از کشورها مورد شناسایی قرار گیرد، فقط از نظر کشورهای مزبور عضو جامعهی بینالمللی شناخته میشود.به موجب تئوری اعلامی، شناسایی فقط حالت اعلام و بیان یک امر موجود است. به عبارتی شناسایی فقط تایید واقعیتی است که وجود دارد و این واقعیت ممکن است وجود یا عدم وجود یک دولت یا حکومت باشد. در مواردی که تاسیس یک دولت یا حکومت مستلزم نقض حقوق بینالملل نیست، شناسایی یا عدم آن تاثیر زیادی در مساله ندارد و در این گونه موارد، شناسایی جنبهی اعلامی دارد. ولی در مواردی که شرایط پیرامون تشکیل یک دولت روشن نیست و قانونیت آن مورد بحث است، شناسایی نقش مهمی بازی میکند. مانند شناسایی اسراییل از سوی کشورهای غربی و غیره.هیچ یک از نظریات فوق نمیتواند با واقعیات موجود جامعهی بینالمللی سازگار باشد. لذا برای حل مسالهی شناسایی باید راه حل تازهای ارایه کرد. شاید بهترین راه حل، «دکترین لوترپاخت»باشد که در واقع، تعدیل و اصلاح نظریهی تاسیسی و در عین حال حاوی نظریهی اعلامی نیز میباشد. به اعتقاد لوترپاخت، هنگامی که شرایط مقرر در حقوق بینالملل برای احراز وضعیت دولت محقق گردد، کشورهای موجود، وظیفه دارند که آن را به رسمیت بشناسند. این امر بدان دلیل است که با عدم وجود یک مرجع مرکزی در حقوق بینالملل برای ارزیابی و اعطای شخصیت حقوقی، این کشورها هستند که باید این وظیفهی جامعهی بینالمللی و حقوق بینالملل را به انجام برسانند. از آنجا که طبق این نظریه دولتها واقعیت موجود جامعهی بینالمللی را تایید میکنند، به نوعی اعمال نظریهی اعلامی نیز میباشد.با توجه به آنچه گفته شد، معلوم میشود که شناسایی دارای خصیصهی اختیاری است. (ضیایی بیگدلی،1388،219) به عبارتی دولتها در برخورد با پدیدهی شناسایی، دارای آزادی عمل میباشند و میتوانند به هر نحوی که صلاح بدانند عمل کنند. با اینکه عمل شناسایی به اختیار دولتها میباشد، اما در مواردی حق شناسایی از دولتها سلب شده است که به مهمترین آنها اشاره میشود.شناسایی زودرس یکی از این محدودیتهاست. به عبارتی، حمایت از شورشیانی که هنوز بطور موثر نتوانستهاند کنترل کشور در اختیار خود بگیرند، عملی غیرقانونی تلقی میشود و از سوی کشوری که شورش علیه آن صورت گرفته است، شناسایی زودرس از سوی کشورهای دیگر، عملی غیردوستانه تلقی میگردد.نظریهی استیمسون، یکی دیگر از این محدودیتهاست. طبق این نظریه که توسط وزیر امور خارجهی آمریکا (استیمسون) ابراز گردیده، وضعیتهایی که به وسیلهی تجـ*ـاوز ایجاد شوند، مورد شناسایی دولت ایالات متحده قرار نمیگیرند. به عبارتی، دولتهایی که به وسیلهی زور ایجاد شوند طبق این نظریه غیر قابل شناسایی هستند. جامعهی ملل نیز طی صدور قطعنامهای از این نظریه حمایت کرد و اظهار داشت که دولتهای عضو جامعهی ملل حق ندارند وضعیتها یا معاهداتی را که بر خلاف پیمان صلح پاریس ایجاد شدهاند، به رسمیت بشناسند. در سال 1970 نیز، مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که یکی از اصول بنیادین حقوق بینالملل این است که «تملک اراضی با توسل یا تهدید به زور، غیرقانونی است و نباید به رسمیت شناخته شود».
مبحث دوم: شناسایی شورشیان
نخست، مقررات کنونی بینالمللی در خصوص شورشیان بسیار مبهم و ابتدایی است. ظاهرا به نظر میرسد که طرز برخورد تابعان حقوق بینالملل با شورشیان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار باشد؛ به نحوی که اگر همهی کشورها تصمیم بگیرند که یک گروه شورشی فاقد شرایط لازم است، چنین گروهی هر چند مقتدر هم باشد، دوام نخواهد آورد و نخواهد توانست شخصیت بینالمللی کسب کند.
دوم، بعضی از کشورها در پارهای موارد که ببینند، اعطای شخصیت بینالمللی به یک گروه شورشی به نفع خودشان است، به این امر مبادرت خواهند ورزید. مثلا وقتی که گروه شورشی بر سرزمینی حاکمیت دارد که جمعیت آن خارجی است. کشورهای خارجی برای حمایت از اتباع خود ناگزیر میشوند حاکمیت شورشیان را به رسمیت بشناسند تا در مقابل شورشیان از زندگی و اموال اتباع آنها حمایت کنند.
سوم، قواعد بینالمللی به ندرت شامل حال شورشیان میشود؛ چرا که اکثر این قواعد فقط در خصوص دولتها میباشد. دولتها نیز معمولا حمایتی از گروههای شورشی بعمل نمیآورند بلکه برعکس، سعی در کمک و حمایت از «حکومت قانونی» دارند. به همین دلیل کمکهای کشورهای خارجی اغلب به ضرر شورشیان است.
بنابراین میتوان گفت که گروههای شورشی تابعانی هستند که با کشورها وجوه مشترکی دارند. زیرا اغلب خصوصیات آنها را دارا میباشند. اما حیات آنها زودگذر است و از امکان بینالمللی محدودی برخوردارند. با این حال، بر تعداد شورشها روز به روز افزوده میشود و قدرتهای بزرگ حتی قدرتهای نیمه بزرگ معمولا به طرفداری از یکی از طرفهای درگیر، اقدام به دخالت میکنند. از طرف دیگر، با اینکه واقعیتهای سیـاس*ـی ایجاب میکند تا در زمینهی بینالمللی مقرراتی تدوین گردد که حاکم بر شورشها باشد، ولی در این مورد تعلل میشود و اقدامی به عمل نمیآید. نتیجه این است که موقعیت فعلی چندان به نفع شورشیان نیست. شاهد این مدعا طرز رفتار دولتهای قانونی در برخورد با جنگهای داخلی اخیر از جمله در لیبی و سوریه است. کشورهای در حال توسعه، بعد از اینکه موفق شدند جنگهای آزادیبخش ملی خود را به مرتبهی جنگهای بدیهی است که کشورها ترجیح میدهند شورش را در محدودهی حقوق بینالملل وارد نکنند تا بهتر بتوانند با فقدان محدودیتهای قانونی، سریعا با این پدیده برخورد کنند.
2_1 . زمان شناسایی و شناسایی زودرس[1]
تشخیص موقع و زمانی که دولتها باید به شناسایی اقدام نمایند از اهمیت خاصی برخوردار است. وقتی اجتماعی کوشش می کند تا از دولت اصلی[2] جدا شده و شخصیت بین المللی مستقلی پیدا کند. دولتهای دیگر باید ببینند این کوشش به نتیجه مطلوب رسیده یا خیر. قبل از احراز این موضوع اقدام به شناسایی حاکی از بی اعتنایی به دولت اصلی بوده و برخلاف حقوق بین الملل تلقی میگردد. این نوع شناسایی قبل از موقع بوده و عملی است غیر دوستانه که بیشتر در جهت منافع سیـاس*ـی صورت گرفته و به عبارت دیگر از اختیار شناسایی سواستفاده شده زیرا هنوز شرایط لازم برای شناسایی را احراز نکرده است. شناسایی ایالات متحده آمریکا در سال 1778 از طرف فرانسه و نیز شناسایی جمهوریهای آمریکای لاتین از طرف دولت آمریکا و انگلیس در زمره شناسایی های زودرس قرار میگیرند. با وجود اهمیت این مسئله ملاک و معیار متقن وروشنی برای زمان شناسایی معلوم نشده. به عقیده اوپن هایم زمانی که دولت اصلی شکست خورده و یا از تلاش در سرکوبی شورشیان عاجز مانده و یا لااقل به نظر می رسد که تلاش منتج به نتیجه نمی گردد می توان اقدام به شتاسایی کرد. معیار اوپن هایم برای شناسایی یک معیار کاملا وسیع و قابل تفسیر است که هر یک از دولتها ممکن است آنرا به نفع خود تعبیر و تفسیر نمایند. بدیهی است موقعی که دولت اصلی خود در شناسایی شورشیان پیشقدم میشود دیگر موردی برای تامل سایر دولتها باقی نمی ماند.
2_2. شرایط شناسایی شورشیان
شناسایی شورشیان عبارت است از اینکه دول دیگر برای شورشیان حقوق و مزایایی قائل شوند و یا به آنها برای نیل به هدفهای خود کمک معنوی کنند. این نوع شناسایی غالبا در خلال جنگهای داخلی پیش می آید. یعنی زمانیکه شورشیان هنوز تحت فرمان یک قدرت متشکل قرار نگرفته و سرزمین قابل ملاحظه و امکانات کافی ندارند. دول دیگر بدون اظهار رسمی چنان تظاهر و عمل میکنند که دولت اصلی نباید با شورشیان مانند قانون شکنان و یاغیان غیر سیـاس*ـی رفتار کند و یا ازدولت قانونی میخواهندکه نتایج وضعیت شورشی را قبول و تحمل نماید. شناسایی به عنوان طرف مخاصمه عبارت از اینست که دول دیگر نظر به وضعیت و تشکیلات شورشیان و شرایط آنها و اینکه قادرند حقوق بین الملل و اصول و قواعد حقوق جنگ را رعایت کنند آنان را به عنوان طرف مخاصمه با دولت اصلی می شناسند. بدیهی است در مورد این دسته از انقلابیون رعایت قواعد حقوق بین الملل بشر دوستانه لازم است. دول دیگر با اعلام صریح و ضمنی حالت جنگ بین دو طرف شورشیان را به عنوان طرف مخاصمه میشناسند و این نوع شناسایی از نظر حقوق بین الملل با رعایت شرایط زیر بلا مانع است.
2_3. شناسایی به چه عنوان؟
شناسایی یک گروه شورشی به عنوان نماینده مشروع مردم اصولاً چند مزیت به دنبال دارد:
الف: به مبارزه آن گروه در مقابل دولت مرکزی مشروعیت می بخشد.
ب: موجب پذیرش بین المللی وضعیت می شود.
ج: این اجازه را به گروه می دهد تا برای نمایندگان یک سازمان بین المللی سخنرانی کنند و در کشورها «دفاتر نمایندگی» تأسیس نمایند.
د: معمولا موجب کمکهای مالی می شود. نکته قابل توجه اینست که شناسایی شورشیان بعنوان نماینده مشروع مردم اخلالی در وضعیت حقوقی بین المللی حکومت مرکزی به عنوان حکومت آن کشور وارد نمی سازد.
هرچند یک دولت نمی تواند دو حکومت دژوره به طور همزمان داشته باشد، اما می تواند یک حکومت دژوره و یک حکومت محلی دفاکتو یا گروهی به عنوان نماینده مردم آن کشور را داشته باشد. بنابراین دولتهایی که شورشیان را به عنوان نماینده مشروع مردم مورد شناسایی قرار می دهند.(ضیایی،1392،56) می توانند با این حال به شناسایی نقش و وضعیت دیپلماتیک دولت مرکزی ادامه دهند. و لذا سفیران منصوب این کشور را قبول کنند و نمایندگان این کشور را در سازمانهای بین المللی به عنوان نمایندگان آن دولت بپذیرند. بنابراین میان شناسایی شورشیان به عنوان نماینده مردم و شناسایی به عنوان نماینده کشور تفاوت وجود دارد. شناسایی شورشیان به عنوان حکومت دژوره کشور موجب پس گرفتن شناسایی از حکومت مرکزی می شود. کشورهایی که شورشیان را به عنوان حکومت آن کشور به رسمیت می شناسند لازم است که سفارت کشور را به شورشیان منتقل نمایند و به وضعیت دیپلماتیک سفیران منصوب دولت سابق پایان دهند مشروط به اینکه شورشیان چنین اقدامی را لازم بشمرد. در بعضی موارد، شناسایی با مشروعیت حکومت پیوند می خورد. درواقع، جایی که مسأله «جدایی» در میان است. چنانچه کشور ثالث قبلاً حکومت مرکزی را شناسایی «دوژور» کرده باشد، تنها در صورتی می تواند جدایی طلبان را به صورت «دوژور» شناسایی کند که جدایی طلبان، کنترل مؤثری بر منطقه مورد ادعایشان پیداکنند. به نظر لوترپاخت، احراز یک حاکمیت نسبی بر سرزمین در دست معترضین، شرط شناسایی صحیح آنهاست.
نتیجه گیری
شناساييبهعنوانعملحقوقيوسياسيكهازسوي کشورهايعضوجامعهبينالملل برايپذيرشعضوجديدبهجامعهبينالمللصورتميگيرد،مفهوميبرساختهودرارتباط مستقيمبامفاهيمديگرچونسرزمينوحاكميتميباشد.بدينترتيب،حاكميتكهابتداجنبه داخليومطلقداشت،ازيكسودرداخلباظهورانديشههايليبراليستيمحدودشدودر دستانمردمقرارگرفتوازسويديگر،باانعقادپيمانصلحوستفالياوشكلگيريدقيق مرزها،بعدبيرونيپيداكرد . ازآنپس،بعدبيرونيحاكميتكههمانشناساييبود،درگذرزمانوهمگامباتحولوتكاملروابطوحقوقبينالمللدگرگونشد، شناسایی مسئله ای حقوقی و همراه با تعهدات بین المللی است اما معمولا کشورها به ویژه در رابـ ـطه با شورشیان با دیدگاه سیـاس*ـی به مساله نگریسته و منافع کوتاه مدت و دراز مدت خود را بر جنبه های حقوقی موضوع ارجح دانسته اند. چنانکه می بینیم دولت روسیه که با استقلال یک جانبه کوزوو با استناد به حقوق بین الملل و قطعنامه 1244 شورای امنیت مخالفت می کند. چند ماه بعد متعاقب جنگ میان روسیه و گرجستان، روسیه اقدام به شناسایی جمهوریهای خودخوانده آبخازیا و اوستیای جنوبی کرد. شناساييبهعنوانمفهوميكهدرپيوند تنگاتنگبامفهومحاكميتقراردارد،تحتتأثيرتحولمفهومحاكميت،ازدوبعد مفهومومعيارشناسايي،دچارتحولشدهاست. در رابـ ـطه با شناسایی شورشیان موضوع از پیچیدگی بیشتری هم برخوردار است چرا که هنوز قواعد مشخص و دقیقی مرتبط با آن تبیین نشده و این موضوع همواره باعث سواستفاده شورشیان و کشورهای دیگر بوده است که با چنگ زدن به اصولی مانند اصل حق تعیین سرنوشت رویای سرنگونی دولتهای مرکزی و جدایی طلبی را در سر پرورانده اند. بنابراین باید منتظر بود تا با توجه به رویدادهای اخیر در آفریقا و خاورمیانه به ویژه سوریه سرانجام ضابطه ای تمام حقوقی برای شناسایی شورشیان مد نظر قرار خواهد گرفت یا همچنان میان دیدگاه سیـاس*ـی و حقوقی سرگردان خواهد ماند.
منابع فارسی
1. امیدی، علی،1387 ،گسترش مفهومی حق تعیین سرنوشت از استقلال ملل تحت سلطه تا حق دمکراسی برای همه، فصلنامه حقوق و علو سیـاس*ـی، دوره38.
2. عسگری،پوریا،1388،مسئولیت بین المللی افراد و دولت ها در پرتو ضابطه کنترل،نشریه مرکز امور حقوقی بین المللی معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری،1388.40،تهران.
3. سرداری، راضیه،حفظ حق حیات و سرکوب شورشیان با استناد به آرایی از دیوان اروپایی حقوق بشر،دانشگاه شهید بهشتی دانشکده حقوق،1388.
4.شریفی طرازکوهی،حسین،1375 ،مجموعه مقالات حقوق جنگ،جلد اول،دانشگاه تهران،دانشگاه امام حسین(ع).
5.ضیایی،سید یاسر،،1392 جدایی طلبی در حقوق بین الملل،چاپ اول، نتشارات گنج دانش.
6. ضیایی بیگدلی،محمدرضا،1388،حقوق بین الملل عمومی،نشر میزان،چ31،گنج دانش.7. راعی، مسعود، 1388، کنترل کلی یا کنترل مؤثر عاملی برای تحقق مسئولیت بین المللی دولت ها؟ حقوق، حقوق، دوره 39، شماره3
7.ضیایی،سید یاسر،1389 ،تاملی بر وضعیت شورشیان از منظر حقوق توسل به زور،نشریه مرکز امور حقوقی بین المللی معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری،1389.42،تهران.
8.ضیایی،سید یاسر،1390،مسئولیت بین المللی جدایی طلبان، دولت مرکزی و دولتهای ثالث در قبال یکدیگر،نشریه مرکز امور حقوقی بین المللی معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری،1390.45،تهران.
9.ضیایی،سید یاسر،1390، تعمیم نظام مسئولیت بین المللی به بازیگران غیر دولتی با تاکید بر جدایی طلبان،نشریه مرکز امور حقوقی بین المللی معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری، 1390.45، تهران.
10.كاسسه، آنتونيو، نقش زور در روابط بين الملل، ترجمة مرتضي كلانتريان، انتشارات آگه، چاپ اول
11.ممتاز،جمشید،رنجبریان،امیر حسین،1384،حقوق بشردوستانه و مخاصمات مسلحانه داخلی،نشر میزان
منابع انگلیسی
1.Antonio Cassese2007,”TheNicaragua and Tadic Tests Revisited in Light of the ICJ Judgement on Genocide in Bosnia
2.James R Crawford 2006 Military and Paramilitary Activities in and against Nicaragua Case (Nicaragua v United States of America)
3. Military and Paramilitary Activities in and against Nicaragua (Nicaragua V. United States of America) I.C.J Reports
1986.
محمد فتاحی آلکوهی
* دانشجوی دکترای حقوق بین الملل عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد
1 recognition
[1] Premature
واژگان کلیدی: شورشیان، شورشیان انقلابی، شورشیان تجزیه طلب، شناسایی، شناسایی بعنوان دولت در قرن بیستم و قرن کنونی با تشکیل گروههای انسانی تحت عنوان گروههای شورشی این گروهها از یکسو به بسیاری از قواعد حقوق بین الملل ملتزم شده اند و از سوی دیگر با توجه به افزایش روند تشکیل این گروهها در عرصه بین المللی ضرورت توجه به جایگاه بازیگران غیر دولتی تحت عنوان شورشیان جلب توجه می کند. در شرایط کنونی بین المللی که بسیاری از دولتها در پی اهداف خود و محدودیت در مداخله مستقیم اقدام به حمایت از گروههای شورشی می کنند و این موضوع بر تاثیر گذاری این گروهها در معادلات جهانی افزوده است. یکی از روشهای شایع حمایت از شورشیان شناسایی آنها می باشد. شورشيان در يك دولت ممكن است براي تغيير حكومت بجنگند و ممكن است براي جدايي بخشي از سرزمين. شورشيان نوع اول را به شورشيان انقلابي و شورشيان نوع دوم را به شورشيان جداييطلب ميشناسيم. شناسايي شورشيان انقلابي نيز خود چند حالت ميتواند داشته باشد،در این پژوهش با توجه به اهمیت حقوقی موضوع سعی بر بررسی جوانب مختلف شناسایی شورشیان داریم.
مقدمه
تشکیل کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه از بافتهای مختلف اجتماعی، سیـاس*ـی، قومی و مذهبی و خود این تفاوتهای قومی، مذهبی و... و بروز نارضایتی از حکومتها باعث ایجاد روحیه خودمختاری، جدایی طلبی و در نهایت انقلابی میان گروههای ناراضی شده و این عامل، تشکیل گروههای مسلح شورشی را در پی داشته است. که هم اکنون ده ها گروه شورشی در سراسر دنیا به ویژه آفریقا و آسیا برای سرنگونی دولت مرکزی یا جدال برای جدایی در حال مبارزه مسلحانه می باشند. که این گروهها به بسیاری از قواعد بین المللی ملتزم شدند. و هر روز بر تاثیر گذاری آنها در عرصه بین المللی افزوده شده است. و خود را بعنوان بازیگران غیر دولتی در میان تابعان حقوق بین الملل معرفی کرده اند. کشورهای ثالث نیز که با وجود قواعد بین المللی چون اصل عدم مداخله و اصل عدم توسل به زور، دست خود را از این کشورها که معمولا یا دارای موقعیت ژئوپولتیک یا برخوردار از منابع طبیعی و معدنی(نفت، طلا، ذغال سنگ، گازو...) هستند کوتاه می بینند، مناسب ترین راه را برای نیل به مقصود خود حمایت از گروههای شورشی یافتند. که از مهمترین اقدامات حمایتگرانه دولتها از شورشیان می توان به شناسایی اشاره کرد. که از یکسو راه را برای سایر حمایتهای مالی، نظامی و...باز و از سوی دیگر دولت مرکزی را تحت فشار قرار می دهد. اما باید دید شناسایی به جه عنوانی صورت میگیرد وآثار آن چیست و آیا این شناسایی مشروعیت دارد. که در این پژوهش به آن می پردازیم.
مبحث نخست: تبیین مفاهیم
- 1. مفهوم شورش و شورشیان
الف: منازعه نظامی باید در عموم سرزمین و نه قسمتی از سرزمین وجود داشته باشد
ب: شورشیان باید قسمتی از سرزمین را تحت تصرف و مدیریت داشته باشند
ج: شورشیان باید با مبارزان طبق حقوق جنگ عمل نمایند و تحت نظام فرماندهی مسئول قرار داشته باشند
د: می بایستی شرایطی موجود باشد که برای کشورهای خارجی ضروری باشد که منافعشان را با شناسایی شورشیان تعریف کنند.
برخی دیگر نیز معتقد بودند که شورشیان می توانند تحت یک نظام سازمان دهی شده مدنی باشند و نه لزوماً فرماندهی نظامی هم چنین شورشیان عمدتاً برای نیل به غایات خود دست به اعمال توریستی م زنند اما لزوماً تمام اقدامات مسلحانه شورشیان در طول مبارزه تروریستی نیست بعلاوه بسیاری از اقدامات تروریستی که از سوی غیر شورشیان و چه بسا خود دولت مرکزی علیه غیر نظامیان صورت می گیرد.(سرداری،1388،3) در ارتباط با دولتی که شناسایی شورش ورقیبانش را اعلام می کند اثر چنین شناسایی لازم الاجرا کردن اکثر حقوق و عرفهای جنگی است شناسایی شورشیان اثرات مفیدی دارد و شناسایی شورشیان شیوه ی موثری از محدود کردن خشونت در جنگ داخلی است از آنجایی که اکثر آن لازم الاجرا کردن قسمت عظیمی از حقوق و عرفهای جنگی است هر چند این یک موضوع صلاحیتی است و بستگی به دولتی که در سرزمینش با شورش مواجه شده است. در صورت عدم شناسایی شورشی ، عامل غیر دولتی می تواند برای داشتن الزام در خصوص انجام حقوق بین الملل بشردوستانه تشویق شود ماده 3 مشترک چهار کنواسیون برای همه ی طرفهای درگیر در جنگ به اکتفای ماهیت الزامی خود اعمال می شود امروزه همین موارد در مورد پروتکل دوم نیز گفته می شود .
2.مفهوم شناسایی1
شناسایی عملی است كه بهموجب آن دولتهای قدیمی وجود یك جامعه سیـاس*ـی جدید و مستقل را كه قادر به رعایت حقوق بینالملل است، در سرزمین معینی تصدیق و تأیید میكنند و در نتیجه اراده خود را دایر بر شناسایی آن به عنوان عضو جامعه بینالمللی اعلام میدارند. دولتهای جدید، واحدهای سیـاس*ـی مستقلی هستند كه به تازگی در جامعه بینالمللی ظاهر شدهاند.(ضیایی بیگدلی،1388،217) این دولتها عموماً از طریق حركتهای آزادیبخش ملی یا از طریق تجزیه امپراطوریهای بزرگ به وجود میآیند. این دولتها در صحنههای بینالمللی محتاج به رسمیت شناختن توسط دولتهای دیگر میباشند. ولی دولتهای دیگر در مورد شناسایی یا عدم شناسایی این دولتها مختارند. البته شناسایی مختص دولتها نیست بلکه شامل شناسایی حکومت ها، شورشیان و شناسایی سرزمین و وضعیات جدید نیز می باشد. که شناسایی شورشیان مدنظر ما می باشد که در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در خصوص ماهیت شناسایی، دو نظریه وجود دارد:
الف: نظریهی تاسیسی یا ایجادی
ب: نظریهی اعلامی
به موجب نظریهی تاسیسی که به آن نظریهی تکوینی نیز میگویند، عمل شناسایی دولتها به منزلهی اعطای شخصیت بینالمللی به دولت جدیدالتاسیس است. از این دیدگاه، مادامی که دولت نوپا، از سوی دولتهای دیگر به رسمیت شناخته نشده است، نمیتواند وجود قانونی پیدا کند. بنابراین، شناسایی اثر تاسیسی دارد. این نظریه که از سوی پیروان مکتبهای ارادی مثل آنزیلوتی، اپنهایم و تریپل مطرح شده است .مطالعات تاریخی نشان میدهد که کشورها صرفا با ارادهی کشورهای دیگر ایجاد نمیشوند، بلکه در نتیجهی اجتماع شرایط سیـاس*ـی، جغرافیایی، تاریخی و... بوجود میآیند. لذا اولین اشکال این نظریه این است که در مورد نقش اراده در تشکیل دولتها مبالغه شده است.اگر این نظریه پذیرفته شود، کشور جدیدی که هنوز مورد شناسایی قرار نگرفته است، نمیتواند از هیچگونه حمایت بینالمللی برخوردار باشد و در نتیجه میتوان قلمرو آن را چون سرزمین بلاصاحب تعریف کرد. همچنین کشور جدید، چون هنوز کشور شناخته نشده است، میتواند مقررات بینالمللی را نقض کند بدون اینکه مسئولیتی متوجه آن باشد.چنانچه کشور جدید توسط برخی از کشورها مورد شناسایی قرار گیرد، فقط از نظر کشورهای مزبور عضو جامعهی بینالمللی شناخته میشود.به موجب تئوری اعلامی، شناسایی فقط حالت اعلام و بیان یک امر موجود است. به عبارتی شناسایی فقط تایید واقعیتی است که وجود دارد و این واقعیت ممکن است وجود یا عدم وجود یک دولت یا حکومت باشد. در مواردی که تاسیس یک دولت یا حکومت مستلزم نقض حقوق بینالملل نیست، شناسایی یا عدم آن تاثیر زیادی در مساله ندارد و در این گونه موارد، شناسایی جنبهی اعلامی دارد. ولی در مواردی که شرایط پیرامون تشکیل یک دولت روشن نیست و قانونیت آن مورد بحث است، شناسایی نقش مهمی بازی میکند. مانند شناسایی اسراییل از سوی کشورهای غربی و غیره.هیچ یک از نظریات فوق نمیتواند با واقعیات موجود جامعهی بینالمللی سازگار باشد. لذا برای حل مسالهی شناسایی باید راه حل تازهای ارایه کرد. شاید بهترین راه حل، «دکترین لوترپاخت»باشد که در واقع، تعدیل و اصلاح نظریهی تاسیسی و در عین حال حاوی نظریهی اعلامی نیز میباشد. به اعتقاد لوترپاخت، هنگامی که شرایط مقرر در حقوق بینالملل برای احراز وضعیت دولت محقق گردد، کشورهای موجود، وظیفه دارند که آن را به رسمیت بشناسند. این امر بدان دلیل است که با عدم وجود یک مرجع مرکزی در حقوق بینالملل برای ارزیابی و اعطای شخصیت حقوقی، این کشورها هستند که باید این وظیفهی جامعهی بینالمللی و حقوق بینالملل را به انجام برسانند. از آنجا که طبق این نظریه دولتها واقعیت موجود جامعهی بینالمللی را تایید میکنند، به نوعی اعمال نظریهی اعلامی نیز میباشد.با توجه به آنچه گفته شد، معلوم میشود که شناسایی دارای خصیصهی اختیاری است. (ضیایی بیگدلی،1388،219) به عبارتی دولتها در برخورد با پدیدهی شناسایی، دارای آزادی عمل میباشند و میتوانند به هر نحوی که صلاح بدانند عمل کنند. با اینکه عمل شناسایی به اختیار دولتها میباشد، اما در مواردی حق شناسایی از دولتها سلب شده است که به مهمترین آنها اشاره میشود.شناسایی زودرس یکی از این محدودیتهاست. به عبارتی، حمایت از شورشیانی که هنوز بطور موثر نتوانستهاند کنترل کشور در اختیار خود بگیرند، عملی غیرقانونی تلقی میشود و از سوی کشوری که شورش علیه آن صورت گرفته است، شناسایی زودرس از سوی کشورهای دیگر، عملی غیردوستانه تلقی میگردد.نظریهی استیمسون، یکی دیگر از این محدودیتهاست. طبق این نظریه که توسط وزیر امور خارجهی آمریکا (استیمسون) ابراز گردیده، وضعیتهایی که به وسیلهی تجـ*ـاوز ایجاد شوند، مورد شناسایی دولت ایالات متحده قرار نمیگیرند. به عبارتی، دولتهایی که به وسیلهی زور ایجاد شوند طبق این نظریه غیر قابل شناسایی هستند. جامعهی ملل نیز طی صدور قطعنامهای از این نظریه حمایت کرد و اظهار داشت که دولتهای عضو جامعهی ملل حق ندارند وضعیتها یا معاهداتی را که بر خلاف پیمان صلح پاریس ایجاد شدهاند، به رسمیت بشناسند. در سال 1970 نیز، مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که یکی از اصول بنیادین حقوق بینالملل این است که «تملک اراضی با توسل یا تهدید به زور، غیرقانونی است و نباید به رسمیت شناخته شود».
مبحث دوم: شناسایی شورشیان
- 1. شناسایی شورشیان
نخست، مقررات کنونی بینالمللی در خصوص شورشیان بسیار مبهم و ابتدایی است. ظاهرا به نظر میرسد که طرز برخورد تابعان حقوق بینالملل با شورشیان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار باشد؛ به نحوی که اگر همهی کشورها تصمیم بگیرند که یک گروه شورشی فاقد شرایط لازم است، چنین گروهی هر چند مقتدر هم باشد، دوام نخواهد آورد و نخواهد توانست شخصیت بینالمللی کسب کند.
دوم، بعضی از کشورها در پارهای موارد که ببینند، اعطای شخصیت بینالمللی به یک گروه شورشی به نفع خودشان است، به این امر مبادرت خواهند ورزید. مثلا وقتی که گروه شورشی بر سرزمینی حاکمیت دارد که جمعیت آن خارجی است. کشورهای خارجی برای حمایت از اتباع خود ناگزیر میشوند حاکمیت شورشیان را به رسمیت بشناسند تا در مقابل شورشیان از زندگی و اموال اتباع آنها حمایت کنند.
سوم، قواعد بینالمللی به ندرت شامل حال شورشیان میشود؛ چرا که اکثر این قواعد فقط در خصوص دولتها میباشد. دولتها نیز معمولا حمایتی از گروههای شورشی بعمل نمیآورند بلکه برعکس، سعی در کمک و حمایت از «حکومت قانونی» دارند. به همین دلیل کمکهای کشورهای خارجی اغلب به ضرر شورشیان است.
بنابراین میتوان گفت که گروههای شورشی تابعانی هستند که با کشورها وجوه مشترکی دارند. زیرا اغلب خصوصیات آنها را دارا میباشند. اما حیات آنها زودگذر است و از امکان بینالمللی محدودی برخوردارند. با این حال، بر تعداد شورشها روز به روز افزوده میشود و قدرتهای بزرگ حتی قدرتهای نیمه بزرگ معمولا به طرفداری از یکی از طرفهای درگیر، اقدام به دخالت میکنند. از طرف دیگر، با اینکه واقعیتهای سیـاس*ـی ایجاب میکند تا در زمینهی بینالمللی مقرراتی تدوین گردد که حاکم بر شورشها باشد، ولی در این مورد تعلل میشود و اقدامی به عمل نمیآید. نتیجه این است که موقعیت فعلی چندان به نفع شورشیان نیست. شاهد این مدعا طرز رفتار دولتهای قانونی در برخورد با جنگهای داخلی اخیر از جمله در لیبی و سوریه است. کشورهای در حال توسعه، بعد از اینکه موفق شدند جنگهای آزادیبخش ملی خود را به مرتبهی جنگهای بدیهی است که کشورها ترجیح میدهند شورش را در محدودهی حقوق بینالملل وارد نکنند تا بهتر بتوانند با فقدان محدودیتهای قانونی، سریعا با این پدیده برخورد کنند.
- 2. انواع شناسایی شورشیان
2_1 . زمان شناسایی و شناسایی زودرس[1]
تشخیص موقع و زمانی که دولتها باید به شناسایی اقدام نمایند از اهمیت خاصی برخوردار است. وقتی اجتماعی کوشش می کند تا از دولت اصلی[2] جدا شده و شخصیت بین المللی مستقلی پیدا کند. دولتهای دیگر باید ببینند این کوشش به نتیجه مطلوب رسیده یا خیر. قبل از احراز این موضوع اقدام به شناسایی حاکی از بی اعتنایی به دولت اصلی بوده و برخلاف حقوق بین الملل تلقی میگردد. این نوع شناسایی قبل از موقع بوده و عملی است غیر دوستانه که بیشتر در جهت منافع سیـاس*ـی صورت گرفته و به عبارت دیگر از اختیار شناسایی سواستفاده شده زیرا هنوز شرایط لازم برای شناسایی را احراز نکرده است. شناسایی ایالات متحده آمریکا در سال 1778 از طرف فرانسه و نیز شناسایی جمهوریهای آمریکای لاتین از طرف دولت آمریکا و انگلیس در زمره شناسایی های زودرس قرار میگیرند. با وجود اهمیت این مسئله ملاک و معیار متقن وروشنی برای زمان شناسایی معلوم نشده. به عقیده اوپن هایم زمانی که دولت اصلی شکست خورده و یا از تلاش در سرکوبی شورشیان عاجز مانده و یا لااقل به نظر می رسد که تلاش منتج به نتیجه نمی گردد می توان اقدام به شتاسایی کرد. معیار اوپن هایم برای شناسایی یک معیار کاملا وسیع و قابل تفسیر است که هر یک از دولتها ممکن است آنرا به نفع خود تعبیر و تفسیر نمایند. بدیهی است موقعی که دولت اصلی خود در شناسایی شورشیان پیشقدم میشود دیگر موردی برای تامل سایر دولتها باقی نمی ماند.
2_2. شرایط شناسایی شورشیان
شناسایی شورشیان عبارت است از اینکه دول دیگر برای شورشیان حقوق و مزایایی قائل شوند و یا به آنها برای نیل به هدفهای خود کمک معنوی کنند. این نوع شناسایی غالبا در خلال جنگهای داخلی پیش می آید. یعنی زمانیکه شورشیان هنوز تحت فرمان یک قدرت متشکل قرار نگرفته و سرزمین قابل ملاحظه و امکانات کافی ندارند. دول دیگر بدون اظهار رسمی چنان تظاهر و عمل میکنند که دولت اصلی نباید با شورشیان مانند قانون شکنان و یاغیان غیر سیـاس*ـی رفتار کند و یا ازدولت قانونی میخواهندکه نتایج وضعیت شورشی را قبول و تحمل نماید. شناسایی به عنوان طرف مخاصمه عبارت از اینست که دول دیگر نظر به وضعیت و تشکیلات شورشیان و شرایط آنها و اینکه قادرند حقوق بین الملل و اصول و قواعد حقوق جنگ را رعایت کنند آنان را به عنوان طرف مخاصمه با دولت اصلی می شناسند. بدیهی است در مورد این دسته از انقلابیون رعایت قواعد حقوق بین الملل بشر دوستانه لازم است. دول دیگر با اعلام صریح و ضمنی حالت جنگ بین دو طرف شورشیان را به عنوان طرف مخاصمه میشناسند و این نوع شناسایی از نظر حقوق بین الملل با رعایت شرایط زیر بلا مانع است.
- شورشیان بخشی از سرزمین را به کنترل موثر خود درآورند.
- شورشیان به صورت سازمان یافته و تحت فرماندهی واحد باشند.
- شورشیان تعهدات راجع به حقوق بین الملل بشر دوستانه را رعایت کنند.
2_3. شناسایی به چه عنوان؟
شناسایی یک گروه شورشی به عنوان نماینده مشروع مردم اصولاً چند مزیت به دنبال دارد:
الف: به مبارزه آن گروه در مقابل دولت مرکزی مشروعیت می بخشد.
ب: موجب پذیرش بین المللی وضعیت می شود.
ج: این اجازه را به گروه می دهد تا برای نمایندگان یک سازمان بین المللی سخنرانی کنند و در کشورها «دفاتر نمایندگی» تأسیس نمایند.
د: معمولا موجب کمکهای مالی می شود. نکته قابل توجه اینست که شناسایی شورشیان بعنوان نماینده مشروع مردم اخلالی در وضعیت حقوقی بین المللی حکومت مرکزی به عنوان حکومت آن کشور وارد نمی سازد.
هرچند یک دولت نمی تواند دو حکومت دژوره به طور همزمان داشته باشد، اما می تواند یک حکومت دژوره و یک حکومت محلی دفاکتو یا گروهی به عنوان نماینده مردم آن کشور را داشته باشد. بنابراین دولتهایی که شورشیان را به عنوان نماینده مشروع مردم مورد شناسایی قرار می دهند.(ضیایی،1392،56) می توانند با این حال به شناسایی نقش و وضعیت دیپلماتیک دولت مرکزی ادامه دهند. و لذا سفیران منصوب این کشور را قبول کنند و نمایندگان این کشور را در سازمانهای بین المللی به عنوان نمایندگان آن دولت بپذیرند. بنابراین میان شناسایی شورشیان به عنوان نماینده مردم و شناسایی به عنوان نماینده کشور تفاوت وجود دارد. شناسایی شورشیان به عنوان حکومت دژوره کشور موجب پس گرفتن شناسایی از حکومت مرکزی می شود. کشورهایی که شورشیان را به عنوان حکومت آن کشور به رسمیت می شناسند لازم است که سفارت کشور را به شورشیان منتقل نمایند و به وضعیت دیپلماتیک سفیران منصوب دولت سابق پایان دهند مشروط به اینکه شورشیان چنین اقدامی را لازم بشمرد. در بعضی موارد، شناسایی با مشروعیت حکومت پیوند می خورد. درواقع، جایی که مسأله «جدایی» در میان است. چنانچه کشور ثالث قبلاً حکومت مرکزی را شناسایی «دوژور» کرده باشد، تنها در صورتی می تواند جدایی طلبان را به صورت «دوژور» شناسایی کند که جدایی طلبان، کنترل مؤثری بر منطقه مورد ادعایشان پیداکنند. به نظر لوترپاخت، احراز یک حاکمیت نسبی بر سرزمین در دست معترضین، شرط شناسایی صحیح آنهاست.
- 3. مشروعیت شناسایی و حمایت ازشورشیان
- 4. نقض حقوق بین الملل و مسئولیت بین المللی دولت شناسایی کننده شورشیان
نتیجه گیری
شناساييبهعنوانعملحقوقيوسياسيكهازسوي کشورهايعضوجامعهبينالملل برايپذيرشعضوجديدبهجامعهبينالمللصورتميگيرد،مفهوميبرساختهودرارتباط مستقيمبامفاهيمديگرچونسرزمينوحاكميتميباشد.بدينترتيب،حاكميتكهابتداجنبه داخليومطلقداشت،ازيكسودرداخلباظهورانديشههايليبراليستيمحدودشدودر دستانمردمقرارگرفتوازسويديگر،باانعقادپيمانصلحوستفالياوشكلگيريدقيق مرزها،بعدبيرونيپيداكرد . ازآنپس،بعدبيرونيحاكميتكههمانشناساييبود،درگذرزمانوهمگامباتحولوتكاملروابطوحقوقبينالمللدگرگونشد، شناسایی مسئله ای حقوقی و همراه با تعهدات بین المللی است اما معمولا کشورها به ویژه در رابـ ـطه با شورشیان با دیدگاه سیـاس*ـی به مساله نگریسته و منافع کوتاه مدت و دراز مدت خود را بر جنبه های حقوقی موضوع ارجح دانسته اند. چنانکه می بینیم دولت روسیه که با استقلال یک جانبه کوزوو با استناد به حقوق بین الملل و قطعنامه 1244 شورای امنیت مخالفت می کند. چند ماه بعد متعاقب جنگ میان روسیه و گرجستان، روسیه اقدام به شناسایی جمهوریهای خودخوانده آبخازیا و اوستیای جنوبی کرد. شناساييبهعنوانمفهوميكهدرپيوند تنگاتنگبامفهومحاكميتقراردارد،تحتتأثيرتحولمفهومحاكميت،ازدوبعد مفهومومعيارشناسايي،دچارتحولشدهاست. در رابـ ـطه با شناسایی شورشیان موضوع از پیچیدگی بیشتری هم برخوردار است چرا که هنوز قواعد مشخص و دقیقی مرتبط با آن تبیین نشده و این موضوع همواره باعث سواستفاده شورشیان و کشورهای دیگر بوده است که با چنگ زدن به اصولی مانند اصل حق تعیین سرنوشت رویای سرنگونی دولتهای مرکزی و جدایی طلبی را در سر پرورانده اند. بنابراین باید منتظر بود تا با توجه به رویدادهای اخیر در آفریقا و خاورمیانه به ویژه سوریه سرانجام ضابطه ای تمام حقوقی برای شناسایی شورشیان مد نظر قرار خواهد گرفت یا همچنان میان دیدگاه سیـاس*ـی و حقوقی سرگردان خواهد ماند.
منابع فارسی
1. امیدی، علی،1387 ،گسترش مفهومی حق تعیین سرنوشت از استقلال ملل تحت سلطه تا حق دمکراسی برای همه، فصلنامه حقوق و علو سیـاس*ـی، دوره38.
2. عسگری،پوریا،1388،مسئولیت بین المللی افراد و دولت ها در پرتو ضابطه کنترل،نشریه مرکز امور حقوقی بین المللی معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری،1388.40،تهران.
3. سرداری، راضیه،حفظ حق حیات و سرکوب شورشیان با استناد به آرایی از دیوان اروپایی حقوق بشر،دانشگاه شهید بهشتی دانشکده حقوق،1388.
4.شریفی طرازکوهی،حسین،1375 ،مجموعه مقالات حقوق جنگ،جلد اول،دانشگاه تهران،دانشگاه امام حسین(ع).
5.ضیایی،سید یاسر،،1392 جدایی طلبی در حقوق بین الملل،چاپ اول، نتشارات گنج دانش.
6. ضیایی بیگدلی،محمدرضا،1388،حقوق بین الملل عمومی،نشر میزان،چ31،گنج دانش.7. راعی، مسعود، 1388، کنترل کلی یا کنترل مؤثر عاملی برای تحقق مسئولیت بین المللی دولت ها؟ حقوق، حقوق، دوره 39، شماره3
7.ضیایی،سید یاسر،1389 ،تاملی بر وضعیت شورشیان از منظر حقوق توسل به زور،نشریه مرکز امور حقوقی بین المللی معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری،1389.42،تهران.
8.ضیایی،سید یاسر،1390،مسئولیت بین المللی جدایی طلبان، دولت مرکزی و دولتهای ثالث در قبال یکدیگر،نشریه مرکز امور حقوقی بین المللی معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری،1390.45،تهران.
9.ضیایی،سید یاسر،1390، تعمیم نظام مسئولیت بین المللی به بازیگران غیر دولتی با تاکید بر جدایی طلبان،نشریه مرکز امور حقوقی بین المللی معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری، 1390.45، تهران.
10.كاسسه، آنتونيو، نقش زور در روابط بين الملل، ترجمة مرتضي كلانتريان، انتشارات آگه، چاپ اول
11.ممتاز،جمشید،رنجبریان،امیر حسین،1384،حقوق بشردوستانه و مخاصمات مسلحانه داخلی،نشر میزان
منابع انگلیسی
1.Antonio Cassese2007,”TheNicaragua and Tadic Tests Revisited in Light of the ICJ Judgement on Genocide in Bosnia
2.James R Crawford 2006 Military and Paramilitary Activities in and against Nicaragua Case (Nicaragua v United States of America)
3. Military and Paramilitary Activities in and against Nicaragua (Nicaragua V. United States of America) I.C.J Reports
1986.
محمد فتاحی آلکوهی
* دانشجوی دکترای حقوق بین الملل عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد
1 recognition
[1] Premature