نقد و بررسی فیلم خارجی صدایی آرام، نجوایی شنیدنی | نقد انیمه Koe No Katachi

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 254
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
photo_2017-06-22_03-36-03-660x330.jpg
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]این روزها انیمه‌های رومنس زیادی یافت می‌شوند که به اکثر قشرهای جامعه مشغول تماشای آن‌اند و در کمال تعجب بعد از پایان، از واژه شاهکار برای توصیف آن استفاده می‌کنند! ژانر رومنس، این روزها به آثاری کاملاً ساده، بدون منطق و پیچش داستانی خاصی تبدیل گشته‌اند که صرف نظر از هر گونه احساسی و جذاب بودن، محتوایی کاملاً تکراری و بدون هیچ‌گونه جذابیت و تفاوت را به تصویر می‌کشند. البته در این میان آثار استثنایی نیز یافت می‌شوند که با حفظ رومنس بودنشان تا آخرین لحظات، دم از هر چیزی زده و انتقادی به جامعه نیز وارد می‌آورند. آثاری جدید، آثاری هستند که احساسات، ایده‌های جدید و جو و فضایی بی‌نظیر در تک تک صحنه‌های آنان موج می‌زند و بیننده را به وجد می‌آورد. انیمه Koe No Katachi (A Silent Voice)، یکی از این آثار برجسته است. در ادامه برای نقد این اثر با سینماگیمفا همراه باشید.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]انیمه مانند یک اثر بیوگرافی شروع شده و به بررسی زندگی یک فرد نوجوان می‌پردازد، فردی که احساس می‌شود در زندگی با شکست‌های زیادی روبرو بوده و قصد خودکشی دارد. او به سوی پلی به راه افتاده و سعی می‌کند از آن بپرد ولی بعد به دلیلی نامعلوم نظرش عوض می‌شود. سپس انیمه به سراغ کودکی‌های او و زمان دبستانش می‌رود و آن را با موسیقی و به تندی نمایش می‌دهد؛ ناگهان سرعت انیمه و موسیقی در صحنه‌ای می‌ایستد، صحنه‌ای که دانش آموزی انتقالی وارد کلاس آنان می‌شود. او یک دختر است که به خوبی نمی‌تواند بشوند و حرف بزند و از طریق دفتری که خود را آن «دفترچه ارتباط نوشتاری» می‌نامد، با مردم ارتباط برقرار کرده و حرف می‌زند. داستان تاحدودی تمرکزش را از سوی شخصیت اصلی، به این دختر منحرف می‌کند و او به مرور به شخصیت اصلی دوم داستان بدل می‌شود. شخصیتی که علارغم این که در چهره‌اش چیزی مشاهده نمی‌شود، ولی غمی عجیب در دلش خود را نمایان می‌کند. شوکو نیشیمیا (Shouko Nishimiya) به مرور با جو کلاس آشنا شده و دوستانی برای خود می‌یابد. گرچه این تازه ابتدای زندگی سخت وی است. او توسط شویا ایشیدا (Shouya Ishida)، شخصیتی که در ابتدای انیمه مشاهده کردیم، مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد و بسیار آزرده می‌شود، این آزردگی و اذیت و آزار به حدی می‌رسد که وی مدرسه‌اش را عوض کرده و معلم‌ها نیز متوجه این کار ایشیدا می‌شوند و از وی می‌خواهند اگر کس دیگری در این کار شریک است، او را نیز لو بدهد. همه دوستان ایشیدا او را به عنوان مجرم معرفی کرده و خود که تاحدودی دلیل این کار بوده و ایشیدا را تشویق می‌کردند، کنار می‌روند و ایشیدا به شخصیتی منزجر کننده تبدیل شده و مورد تنفر واقع می‌شود. در این هنگام بیننده به خوبی احساس وی را درک می‌کند و دلیل تلاشش برای خودکشی معلوم می‌شود. شخصیت ایشیدا در اثر این رویداد بسیار عوض می‌شود و او به فردی گوشه‌گیر، منزوی و غیراجتماعی بدل می‌شود که هیچ کسی را به عنوان دوست خود نمی‌بیند و به مردم توجه چندانی نمی‌کند.[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
Capture-660x330.png

تصویری که به طور کامل نشان دهنده فروپاشی درونی ایشیدا و فاصله‌گیری‌اش از اجتماع و افرادی است که در زندگی روزمره آنان را مشاهده می‌کند. تلاش‌های وی برای رهایی از این رفتار و بازگشت به دورانی که اجتماعی بود بسیار دیدنی و غم‌انگیز است.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]داستان انیمه، بسیار پرمحتواتر از چیزی است که به نظر می‌آید و به هیچ وجه در معذرت‌خواهی ایشیدا از نیشیمیا خلاصه نمی‌شود؛ داستان قدم‌های جدی و محکمی را برای وارد شدن به درون احساسات این دو شخصیت طی می‌کند و به ما احساسات عمیق و دردناکی که درون خود پنهان کرده‌اند را نشان می‌دهد. البته انیمه فقط به ایشیدا و نیشیمیا خلاصه نمی‌شود بلکه بسیار بیشتر از این حرف برای گفتن دارد و حتی به سراغ بقیه شخصیت‌ها که به مرور و به شکلی کاملاً قابل قبول وارد داستان می‌شوند، می‌پردازد و احساسات درونی آنان را نیز به بیننده نشان می‌دهد. احساسات، وجه اصلی داستان سرایی انیمه است و به قدری در لا به لای آن وجود دارد که بیننده به هیچ وجه احساس خستگی نکرده و در هر لحظه واکنشش از عصبانی شدن، هیجان زده شدن و غمگین شدن تا لبخند زدن و خوشحال شدن عوض می‌شود! زیبایی داستان انیمه را می‌توان در نحوه روایت آن نیز تشریح کرد؛ روایتی کاملاً منحصر به فرد و بر پایه احساسات عمیق شخصیت‌ها که مانند انسان‌های کاملاً عادی گاهی دست به کارهای احمقانه، گاهی دست به کارهای درست و گاهی دست به کارهایی می‌زنند که به طرز بسیار شگفت‌انگیز باعث می‌شود بیننده احساسات آنان را درک کند و به دنیای درونشان وارد شود. البته قطعاً برخورد بیننده با هر شخصیت فرق دارد و شخصیت پردازی به قدری عمیق است که ممکن است از تعدادی از آنها خوشتان بیاد و از تعدادی از آن‌ها متنفر شوید. شخصیت پردازی انیمه به قدری وسیع است که با وجود زیاد بودن شخصیت‌ها، همچنان تمرکز بی نظیرش بر روی شخصیت‌های اصلی را حفظ کرده و به شخصیت‌های فرعی نیز آسیبی نمی‌رسد! گرچه شخصیت پردازی آنان مانند شخصیت اصلی نیست ولی باز هم شخصیت پردازیی در حود کامل و بی‌نظیر دارند که بیننده به خوبی با آنان ارتباط برقرار خواهد کرد.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]روند انیمه، یکی دیگر از سنت شکنی‌های آن نسبت به آثار روز است. در این اثر سعی نشده روند اتفاقات کاملاً یکسان و بدون تغییر باشد و تنها پایانش به بخش هیجان انگیز تبدیل شود، یعنی به گونه‌ای نیست که از روندی آهسته پیش رفته و به مرور به چیزی هیجان انگیز که نقطه پایان و عطف داستان است تبدیل شود بلکه ترکیبی از روند آهسته و هیجان انگیز است که گاه در برخی رویدادها و صحنه‌ها روند انیمه سرعت گرفته و بعد از آن واقعه دوباره آهسته می‌شود. بر خلاف اکثر آثار روز، در دقایق پایانی انیمه به هیچ وجه شاهد سرعت گرفتن آن یا هیجانی بودنش نیستیم بلکه همانند شروع آن، آهسته و بدون هیجان خاصی است. در اصل انیمه می‌خواهد مطرح کند که نیازی به پایان هیجان انگیز که در آن شخصیت‌ها از هم جدا شده و یا به آن پایان خوش که همه شخصیت‌ها به خوبی و خوشی زندگی می‌کنند نیست بلکه صرفاً تغییری کوچک می‌تواند پایانی بر داستان موجود باشد و به جزئیات دیگری غیر از آن، نه نیاز باشد و نه این جزئیات دیده شوند بلکه اگر وجود داشته باشند به شکل اضافاتی حوصله سربر و بی‌اهمیت جلوه خواهند کرد. پس با این اوصاف داستان و روایت آن، چیزی است که بیشتر بیننده‌ها از آن لـ*ـذت خواهند برد زیرا سنت شکنی‌های بسیاری در آن روی داده و سازنده آن تلاش و ریسک زیادی برای ایجاد تغییراتی گرفته که همه آنان را می‌توان نقطه قوتی بی‌نظیر برای این اثر نامید.[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
Untitled-1-660x330.png

طراحی‌های انیمه به شدت زیبا هستند. صحنه‌های بسیار زیبایی را در طول انیمه شاهد خواهید بود که در کمتر اثری مشاهده شده است. البته نقطه قوت طراحی‌ها، در طراحی صورت شخصیت‌ها است.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]طراحی‌های انیمه متفاوت با آثار این روزها هستند؛ به طوری که بیشتر بر روی طراحی چهره‌ها تمرکز شده تا محیط. البته محیط نیز در بیشتر صحنه‌ها عالی کار شده است و درختان و شکوفه‌های آنان صحنه‌های شکوه‌مند و احساسی را ساخته‌اند که بسیار دیدنی است و به فضای انیمه نیز کمک شایانی می‌کند. طراحی چهره‌ها تداعی کننده احساسات شخصیت‌ها است، آن هم به گونه‌ای بسیار بی‌نظیر و عالی که باعث برقراری ارتباط کامل میان بیننده و شخصیت می‌شود و او را به شخصیتی فراموش نشدنی تبدیل خواهد کرد. احساسات هر فرد به خوبی در چهره‌اش مشخص است و تغییر حالات چهره آنان، بسته به احساسات و موقعیتی که در آن قرار دارند به خوبی رخ می‌دهد. طراحی باران نیز بسیار عالی است و در بیشتر صحنه‌ها شاهد باریدن باران هستیم که بسیار زیبا و چشم نواز است و جو متفاوتی را حاکم می‌کند. طراحی چهره شخصیت‌ها یکی کمکی استثنایی را به انتقال احساسات و رفتار آنان کرده و در نتیجه باعث بهبود شخصیت پردازی انیمه تا حد زیادی شده است. البته در حالت عادی نیز بسیار خوب است ولی از طریق طراحی، کمک بسیاری به ساده‌تر و قابل درک‌تر بودن شخصیت‌ها شده است که در نوع خود تغییری استثنایی است. از طرفی طراحی شخصیت‌ها کاملاً به مانگا وفادار است و نه در نوع پوشش آنان و نه در بخش‌های جزئی، فرقی با مانگا مشاهده نمی‌شود که این بسیار عالی است و وفادار بودن انیمه به منبع اصلی‌اش را نشان می‌دهد.[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
Untitled-2-660x330.png

شب‌ها در انیمه، به حقیقت نقطه اوج آن است. طراحی‌ها، داستان و موسیقی در شب هنگام باران به طرز عجیبی متفاوت خواهند بود و انیمه به شدت احساسی می‌
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]صداگذاری انیمه بسیار کامل انجام شده است. صدای شخصیت‌ها همگی مناسب سن و رفتارشان است و نشان دهنده یک روز از زندگی عادی هر کدام از شخصیت‌ها است. صداگذار نیشیما خانم هایامی سائوری (Hayami Saori) است که از کارهای ایشان می‌توان به شیرایوکی (Shiraykui) در انیمه Akagami No Shirayuki Hime و هیراگی شینوآ (Hiiragi Shinoa) در انیمه Owari No Seraph اشاره کرد. همانطور که از دیگر کارهای ایشان پیدا است، صداگذار ماهری هستند و اکثراً کار صداگذاری شخصیت‌های محبوبی را به عهده داشته و در این کار موفق بوده‌اند. صداگذار ایشیدا نیز آقای ایرینو میو (Irino Miyu) است که از کارهای ایشان می‌توان به شخصیت هی (Hei) در انیمه Darker Than Black و شخصیت آکیزوکی تاکائو (Akizuki Takao) در اثر تحسین شده The Garden Of Words اشاره کرد. شخصیت‌هایی که ایشان صداگذاری کرده‌اند اکثراً مرموز و تاحدودی درون‌گرا بوده‌اند، درست مانند ایشیدا که آقای ایرینو به خوبی کار خود را برای شخصیت وی نیز انجام داده است و صداگذاریی شنیدنی و کاملاً مناسب را انجام داده است. موسیقی انیمه نیز به مانند صداگذاری زیبا است و کار خود را به خوبی انجام می‌دهد. در برخی صحنه‌ها به شدت موسیقی تندی پخش می‌شود و هیجان بیننده را بسیار افزایش می‌دهد در حالی که در صحنه‌های احساسی این موسیقی بسیار ملایم شده و بیننده را کاملاً محو صحنه در حال پخش می‌کند. در اکثر اوقات صحنه‌های هیجان انگیز، احساسی و غمگین به سرعت زیادی عوض می‌شوند که موسیقی نیز بدون کوچک‌ترین مشکلی همراه آنان به سرعت تغییر پیدا کرده و بیننده احساس کوچکترین مشکلی را نمی‌کند و کاملاً با موسیقی و صحنه‌های نمایش داده شده هماهنگ می‌شود.[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کوئه نو کاتاچی را به جرات می‌توان از بهترین و خوش ساخت‌ترین انیمه‌های تاریخ دانست. انیمه‌ای که سنت شکنی‌های بسیاری انجام داده و در عین انجام تمام آنان، به خوبی توانسته جذابیت خود را حفظ کند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قطعاً کوئه نو کاتاچی اثری است که ارزش بیشتر از یک بار تماشا را به خوبی دارا باشد. زیبایی این اثر در تک تک لحظات آن یافت شده و چیزی کاملاً متفاوت را به بیننده نشان می‌دهد. ترکیبی از هر احساسی که بتوانید فکرش را بکنید، در کنار شخصیت‌هایی بی‌نظیر و فراز و نشیب زندگی آنان و داستان پیچیده و در عین حال ساده این اثر، چیزی است که آن را از بیشتر آثار هم سبک خود و نیز غیر هم سبک، متمایز می‌کند. این اثر، به قدری زیبا و هماهنگ ساخته شده که بیننده از تک تک لحظات آن لـ*ـذت بـرده و نه چیزی در خاطرش اضافه می‌آید و نه چیزی کم و زمانی که به پایان نزدیک می‌شود، بیننده به خوبی احساس می‌کند که داستانی متفاوت را مشاهده کرده است. تماشای این اثر را به خوانندگان عزیز توصیه می‌کنیم.[/BCOLOR]​
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
1
بازدیدها
471
پاسخ ها
1
بازدیدها
181
پاسخ ها
0
بازدیدها
118
بالا