اخبار سینما و تلوزیون صد چهره پرنفوذ "تایم"

[CAPRICORN]

صد چهره پرنفوذ "تایم"-۱/ همسر کیم کارداشیان در صدر

​

مجله معتبر تایم بنابر سنت دیرینه خود لیست صد چهره پرنفوذسال را اعلام کرد. چهره هایی از هنر و فرهنگ گرفته تا سیاست، اقتصاد و ورزش.

نشریه تایم امسال نیز در حضور چهره های شاخص سیـاس*ـی و اجتماعی، نفر اول لیست را به یک خواننده موسیقی اختصاص داده است. به سان سال گذشته که بیانسه در صدر فهرست قرار داشت، امسال این "کنی وست" است که توانست در صدر فهرست قرار بگیرد و روی جلد مجله تایم برود. گرچه عادت داشتیم نام وست را همواره با نام کیم کارداشیان بشنویم. اما این بار این ستاره موسیقی رپ، به تنهایی
توانست این عنوان مهم و معتبر را بدست آورد.

تایم در بخشی از مقاله اش درباره وست مینویسد:

«کنی وست تواضع دورغین را باور ندارد. او کسی است که به خود و سرسختیاش ایمان دارد. او حالا یک وزنه سنگین فرهنگ پاپ به شمار میرود. کنی از تمسخر و یا قضاوت شدن نمیترسد. او تازه در آغاز راه است.»

از دیگر چهره های شناخته شده فهرست تایم میتوان به باراک اوباما، هیلاری کلینتون، محمد جواد ظریف، کریستوفر نولان، تیم کوک مدیر اپل، تیلور سویفت و.. اشاره کرد.
کافه سینما

 

[CAPRICORN]

صد چهره پرنفوذ "تایم"-۲/ یادداشت های خواندنی چهره های مشهور درباره: جولین مور، برادلی کوپر، ریچارد لینکلیتر و کریستفر نولان/ مایکل کین: به نولان میگفتم دیوید لین جدید...

​

در این پست و در ادامه انتشار برگردان معرفی ۱۰۰ شخصیت برتر تایم، به سینماگران برگزیده میپردازیم. یادداشت جولین مور را تام فورد، ریچارد لینک لیتر را ایتان هاک و کریستفر نولان را مایکل کین نوشته است. دو نویسنده آخری نیاز به معرفی ندارند اما تام فورد، طراح مشهور مد است که یک فیلم هم در کارنامه کاری خود در مقام کارگردان دارد. یادداشت برادلی کوپر را الیور پلت، بازیگر نیویورکی نوشته است.

جولین مور/ ستاره نترس
نترس. وقتی به جولین مور فکر میکنم این نخستین واژه ای است که به ذهنم میرسد. البته واژگان زیبا، باشکوه، باهوش، صادق، ثابت قدم هم میتواند برای توصیفش استفاده شوند.

آنقدر خوش شانس بودم زمانی که با هم در فیلمی همکاری کردیم که من کارگردانی کردم به نام مرد مجرد، شاهد مهارت های شگفت انگیز او در مقام بازیگری درجه یک باشم. خاطرم هست پیش از برداشت اول از دورن لنز دوربین نگاه کردم و پی بردم که او ویژگی بسیار کمیابی را تصویر میکند: درخششی واقعی که در زندگی خیره کننده است که میتوان در سینما هم ثبتش کرد. این تفاوت میان بازیگر و ستاره است.

شخصیت مور بیرون از صحنه به اندازه حضور روی پردهٔ او مجذوب کننده است. زیبایی درونی دارد که هرگز زایل نخواهد شد.

خاکی و طبیعی است. برای تولد پنجاه سالگیام به قایق سواری در آِیداهو رفتیم جایی که مدت پنج روز نه حمام داشتیم و نه سرویس بهداشتی. به نظر میآمد او در طبیعت راحت و رها از دام دنیای ستارگان است. همانطور که مقابل دوربین این چنین است.

جولین یکی از بزرگترین بازیگران معاصر است، همچنین انسان شگفت انگیزی است. افتخار میکنم او را دوست خودم بخوانم.

تام فورد

ریچارد لینک لیتر/ کارگردانی غیرسنتی

لینک لیتر پیش از انکه به یکی از پیشروترین فیلمسازان نسل ما تبدیل شود شبها به عنوان دربان/پیشخدمت در هتل شیک تجاری در آستین کار میکرد. یک روز عصر یکی از مهمانان جوان VIP هتل را از فرودگاه برداشت. از قسمت پشت ماشین ون هتل مرد از ریک (ریچارد) پرسید که چطوری کارش را دوست دارد.

ریک جواب داد: «بهترین کاری است که میتوانم داشته باشم. همه شب مینشینم ومطالعه میکنم و مینویسم. کاری که در خانه بیحقوق انجامش میدهم. قسم میخورم که تقریبا تمام آثار تولستوی را خواندهام. به علاوه میتوانم هرچقدر دستم میرسد بخورم و مقداری هم به خانه ببرم.»

مرد واکنش داد: «جالبه.» سپس ریک (لینکلیتر) از او پرسید: «شما آیا کارتان را دوست دارید؟»

مرد پاسخ داد: «نه خیلی. میبینی که استخدام یک سازمان دولتی هستم تا راه های برای موثرتر بودن در منطقه آستین پیدا کنیم... خوب تو اخراجی.»

شاید هرگز مسیر غیر متعارف ریچارد لینک لیتر را نفهمیم واینکه چطور به کارگردانی فیلمهایی چون مدرسه راک، پیش از طلوع و پسربچگی رسید: ستاره سبزی خوار تیم بیسبال هانتزویل ِ تگزاس، سالهای سخت کارگری در دکل های نفتی خلیج مکزیک، تاریخ سینما را به خود یاد دادن به واسطه ابتکار راه اندازی انجمن فیلم آستین (باکمک یک کینکوی محلی و پرژکتور ۱۶ م. م) اما رشته ثابت کارنامه ریک عشق به سینما بوده که به هیچ وجه شکست نخورده و کم نشده است.

ایتان هاوک

کریستفر نولان/ فیلسوف سینما

از "بتمن آغاز می کند" تا "در میان ستارگان"، من شش فیلم پرفروش و پشت سرهم با کریستفر نولان همکاری کردم. گمان نمیکتم پشت سرهم دو فیلم پرفروش با هیچ کس دیگری داشتهام. قبلا او را دیوید لین جدید صدا میزدم اما او دیوید لین نیست. کریستفر نولان است.
جدا از اینکه کارگردان برجستهای است، فیلمنامه نویسی برجسته با عنصر غافلگیری و هوشی کاملا نامتعارف است. درست زمانی که دارید فکر میکنید مقصدتان کجاست به شما میگوید که برویم آنجا!

کریستفر خیلی پنهان کار است و هر فیلم یک عنوان رمز دارد. مجبورمان میکرد که فیلم اینسپشن را کمان الیور صدا کنیم. سرصحنه بیتوجه به هوای گرم اورکت میپوشد و تمام مدت جرعه جرعه چای مینوشد. شما قادر نیستید که او را به عنوان کارگردان تشخیص بدهید. داد و فریادی در کار نیست. کریستفر نولان یک جنتلمن بسیار آرام است. اگر او را درست نشناختید دوباره سعی کنید بشناسید. شبیه همکاری با یک فیلسوف است.

مایکل کین

بردلی کوپر

اولین بار بردلی کوپر را در سال 2007 سر صحنه فیلمبرداری مجموعه تلویزیونی Nip/Tuck ملاقات کردم. کاراکترهای ما در این مجموعه رابـ ـطه عجیب و پیچیدهای با هم داشتند: من نقش یک تهیهکننده تلویزیونی را بازی میکردم که علاقه خاصی به ستاره محبوب و موفق سریال تلویزیونیاش یعنی بردلی داشت.

در حیطه کاری ما رفاقت های پایدار از همین جاها شکل میگیرد. باید بگویم بردلی، این آدم خل و چل، در واقع یک رفیق بامحبت و دوستداشتنی و سختکوش است که علاقه مندیهایش در زندگی، سگش شارلوت، تیم فوتبال «عقابهای فیلادلفیا» و بازیگری در سریال و تلویزیون برای مردمی است که عاشقانه دوستشان دارد.

و بله. واقعیت این است که او بازیگر بینظیریست. بازی او در فیلمهای «دفترچه بارقههای امید» (Silver Linings Book)، «کلاهبرداری آمریکایی» (American Hustle)، و «مرد فیلنما» (The Elephant Man) به شکل عجیبی قدرتمند، جذاب و نفسگیر بود. وقتی داشتم فیلم «تکتیرانداز آمریکایی» (American Sniper) را میدیدم در نگاه اول بردلی را تشخیص ندادم. حقیقتاً باید گفت که او از نظر فیزیکی و احساسی در نقش فرو رفته بود.

به عنوان یک بازیگر، خیلی سخت است که نقشتان را به نحوی بازی کنید که مردم و به ویژه دوستان و نزدیکانتان شخصیت واقعی شما را فراموش کنند. اما بردلی به خوبی از پس این کار برآمد. و به عقیده من این تنها گوشهای از تواناییهای اوست.

الیور پلت
ارغوان اشتری و آناهیتا منجزی/ کافه سینما/ فروردین ۱۳۹۴

 

[CAPRICORN]

صد چهره پرنفوذ "تایم"-۳/ یادداشتهای خواندنی درباره سه سیاستمدار: هیلاری کلینتن، باراک اوباما و محمد جواد ظریف/ رابین رایت: ظریف، فاصله ها را با دنیا کم میکند

در پست های امروز کافه سینما به یادداشت های مهمی که درباره چهره های پرنفوذ سال در تایم منتشر شده، پرداخته ایم. این پست درباره سه یادداشتی است که این نشریه به همین بهانه درباره سه سیاستمدار مهم سال از نگاه خود، نگاشته است.

​

هیلاری کلینتون
هیلاری کلینتن عادی نیست. انقلابی است. رادیکال نیست فقط انقلابی است: وجه تمایز قایل شدن (میان این دو واژه) ضروری است. او یکی از بزرگترین مخلوقات مدرن آمریکا است. دههها حضورش در زندگی اجتماعی مان نباید چشم ما را روی این مساله ببندد که کلینتن واقعیتها و امکانات جدید را عرضه میکند. به علاوه این سال ها به او ویژگیهایی را داده که معمولا نوبودن فاقد آن است : قضاوت و حتی بینش.

زنانی که از زنان دیگر حمایت میکنند معمولا در دستهای قرار دارند وبه حاشیه رانده میشوند. این اتفاق برای هیلاری نیفتاده چون زمانی که برای حقوق زنان و دختران به پا میخیزد نه تنها از (تبعیض) جنسیتی سخن میگوید بلکه از عدالت و آزادی سخن میراند.

همانطوری که هیلاری همواره تصریح میکند، این ارزشها جهانی و جامه عمل پوشاندن به آنها کاری اخلاقی و اجرایی است. هیلاری واقع گرایی توام با آگاهی و آرمانگرایی است که با بکارگیری قدرت، آشنایی دارد. این به توضیح این مساله که چرا هیلاری حتی در این دوران طلایی دوقطبی خیلی موثر است کمک میکند. هیلاری بلد است که دشمنان را درباره مسایل مورد مشاجره به حرف آورد و راه حل هایی برای تفاهم پیدا کند. او سیاستهای آشتی و عقلانی را اجرا میکند. تصادفی نیست که این سیاستها پیشرونده هم به حساب میآیند.
البته مهم است که هیلاری یک زن است. اما انچه اهمیت بیشتری دارد این است که او چه جور زنی است.

لورین پاول جابز
بیوه استیو جابز وموسس و مدیره امرسن کالوکتیوز

​

باراک اوباما: شکست نخورده
صبح ۵ نوامبر ۲۰۱۴ بی شک تاریک ترین سحرگاه دوره ریاست جمهوری باراک اوباما محسوب می شد. حذبش در میانه انتخابات سنا ضربه سختی خورده بود و همگان این شکست را به حساب اوباما می گذاشتند. کاندیدهای دموکرات از اوباما و سیاست هایش فاصله گرفته بودند و به چشم یک ماده مخرب سمی و یک نیروی هدر رفته در واشنگتن به او نگاه می کردند. نزدیک شدن به انتهای دوره ریاست جمهوری اش هم نتوانست این مساله را بپوشاند: مثل یک اردک گرفتار در نفت شده بود، که از دست این دنیای پیچیده و مخالفان نامهربانش، شکست خورده و فلج شده بود.

اما این طوری نبود. حقایق و داده های خام می گفت که اوباما شکست نخورده است.اقتصاد به خوبی رشد می کرد: هر ماه صدها هزار شغل ایجاد می شد. سیستم بهداشتی- درمانی اوباما- برخلاف آنچه مخالفانش پیش بینی می کردند زمین به آسمان می رسد و فاجعه ای اتفاق می افتد، نبود- و موفقیت محسوب می شد. و اگر هم شکست خورده بود، اوباما نخواست که مثل شکست خورده ها رفتار کند: او با پدید آوردن زمینه برای توافق هسته ای با ایران و شروع عادی سازی روابط با کویا، مهم ترین اتفاقات تاریخ ریاست جمهوری اش را خلق کرد. هنوز دنیای سختی پیش رو داریم و ریاست جمهوری اوباما از ریاست جمهوری ایده آل، فاصله زیادی دارد. اما باراک اوباما نشان داد، حتی بعد از یک شکست سخت، رییس جمهور امریکا همیشه، پتانسیل این را دارد که تاثیرگزار ترین فرد جهان باشد.

جو کلین
ستون نویس سیـاس*ـی مجله تایم

​

محمد جواد ظریف: معامله گر ایرانی
محمد جواد ظریف چهره شاد ایران است. من او را سه دهه است که می شناسم، به عنوان کسی که کمک کرد جنگ ایران و عراق پایان پذیرد، گروگانان امریکایی در لبنان آزاد شوند و دولت افغان پس از شکست طالبان به قدرت برسد. حالا به عنوان وزیر امور خارجه، او محور دیپلماسی هسته ای است.

برای هجده ماه، شش قدرت بزرگ جهانی به گونه ای به استقبال او رفتند که انگار مامور خارجه دیگری ندارند. هدف این است که طرح توافق هسته ای تا ۳۰ ژوئن رسمی شود. ظریف که در دو دانشگاه امریکایی تحصیل کرده است، به خوبی این توانایی را دارد که میان انقلابی ها و جهان آشتی ایجاد کند، به عنوان سفیری در سازمان ملل، او افراد بسیاری را به این کار تشویق کرد. در ماه مارس، آرای مردمی در ایران ظریف را به عنوان مرد سال برگزید و وقتی از مذاکرات بازگشت، مورد استقبال قرار گرفت. بعد از توافق، ظریف به طور طبیعی همان مردی خواهد بود که فاصله با دنیا را هم کم می کند.

رابین رایت
عضو انتستیو صلح و مرکز وودرو ویلسون

کافه سینما/ فروردین ۱۳۹۴

 

[CAPRICORN]

صد چهره پرنفوذ "تایم"-۴/ بانوی اول شهرت و موتور خلاق "امپایر": کیم کارداشیان و لی دنیلز/ "کیم" و برادر و خواهرهایش معنای خانواده را گسترش داده اند/ برایش مهم نیست چقدر طول می کشد، "لی دنیلز" جوینده حقیقت است

​

کیم کارداشیان: بانوی اول شهرت

کیم کارداشیان یک اتفاق قابل توجه رسانه ای است. او در ایسنتا ۲۹ و در توییتر ۳۰ میلیون فالوئر دارد و شوی تلویزیونی اش Keeping Up With the Kardashians مخاطبان زیادی دارد.

ممکن است از خودمان بپرسیم آخر چرا؟چرا؟ چرا؟ این ها دلایل خوبی هستند.

کیم یک زیبایی خارجی کاملا اغراق شده است که از خودش انرژی، جنسیت، درام، تصمیم، عجول بودن و شادی ساطع می کند. اما کیم و برادر و خواهران کارآفرینش که به وسیله یک مادر عاقل خستگی ناپذیر هدایت می شوند، معنای خانواده را گسترش داده اند.

کارداشیان ها یک ساختار کاملا مدرن هستند. خانواده ای مخلوط از همه چیز، از نژاد امریکایی که با دیگر نژاد ها وصلت کرده است(مثل کیم کارداشیان و شوهرش کاینه وست) و طبق گزارش ها یکی از اعضای خانواده تغییر جنسیت هم داده است. آنها به سختی کار می کنند و در تمام سختی ها کنار هم می مانند.

برخلاف زرق و برق ظاهری و خود شیفتگی و نمایش خود، کیم همیشه به عنوان خواهر بزرگتر قبیله ظاهر می شود که به نظر می آيد در آن همه یکدیگر را دوست دارند. آیا آنها بردی بانچ امروز* هستند؟

کیم از جایگاهی که الان در آن قرار دارد به کجا خواهد رسید؟ به نظر می رسد مرزهای کمی برای رسیدن به موفقیت های بزرگ آینده وجود دارد.

مارتا استوارت
مجری تلویزیونی برنده امی و نویسنده پرفروش
یک شوی تلویزیونی بسیار محبوب در دهه هفتاد که بعدها به سخره هم گرفته شد.

​

​

لی دنیلز: موتور خلاق سریال امپایر
​

تقریبا هیچ چیزی مرا برای کار کردن با لی دنیلز آماده نکرده بود. دو سال پیش برای بازی در فیلم باتلر، بعد از ۱۵ سال غیبت در سینما حاضر شدم. لی داشت مرا در اولین صحنه ام کارگردانی می کرد که یک هو از پشت دوربین بیرون آمد و با عجله بهم نزدیک شد و سرم فریاد کشید که دست از بازی کردن بردار!

این همان دلیلی است که بازیگران عاشق کار کردن با لی دنیلز هستند. او در هر نفس به تو فشار می آورد تا در شخصیت فیلم باقی بمانی. تا جان مایه حقیقت را در هر صحنه پیدا کنی. مهم نیست این کار چقدر طول بکشد، لی دنیلز جوینده حقیقت است. "هرچه کمتر بهتر" عقیده ه اش هست و جمله" یک هشتم آن را بهم بده" جمله محبوبم از گفته های اوست.

و حال با موفقیت نمایش "امپایر" فاکس، شوی جدیدش که یک درام هیپ هاپ اغوا کننده است، به نظر می رسد کاری نیست که لی از پسش بر نیاید.او همه ما را به سفری مهار نشده و جذاب می برد و هر هفته چیزی را به تماشاگرانش می دهد که در چشم انداز تلویزیون امروز ما غایب است.

چشمان و گوش هایش برای درک نکات ظریف و دقیق هماهنگ شده است. خوب بلد است چطور سر و صدای روح زمانه را در آورد، او فردی غیر قابل انکار و تک صداست که شبیه هیچ چیزی دیگری که قبلا دیده باشیم، نیست.

اپرا وینفری
مجری تاک شو، نویسنده و مدیر شبکه اپرا وینفری
​