صندلی داغ! صندلی داغ با حضور ZHILA.H | کاربر حرفه ای

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Ms.Azar

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2020/03/26
ارسالی ها
474
امتیاز واکنش
836
امتیاز
336
محل سکونت
ایران
سلام.
عیدت مبارک
ان شالله حال و احوالت خوبه

با سوال های متفاوت اومدم

چیشد که رمان نوشتن رو شروع کردی؟
انگیزه برای رمان نوشتن چیه؟
اسم اولین رمانت چیه؟
چی شد که داستانش به ذهنت اومد و دست به قلم شدی؟
کسی هست که در زمینه نوشتن تشویقت کنه؟
اون نفر کیه ؟
اگر از نزدیکانت که برات عزیزه تو رو از نوشتن منع کنه چیکار می‌کنی؟
دلیل انتخاب هر کدوم از سناریوها برای رمانت چیه؟
ایا شخصیت‌های رمان‌هایی که تا الان نوشتی براساس واقعیت هستن ؟
اگر آره کدومشون ؟ شخصیت چه کسی در واقعیت ؟
وقایع و صحنه‌ها چطور؟ بر اساس واقعیت یا تماما زاده ذهن خودت هست؟
اگر قرار باشه من رو وارد رمان بکنی چه شخصیتی بهم میدی؟
چرا؟
از نظر تو من شبیه کدوم یکی از شخصیت‌های رمان‌هایی تو هستم؟
تو فکر نوشتن رمان جدید هستی؟ چه موضوعی؟
اگر به نفر بهت بکنه که بیا باهم رمان گروهی بنویسیم جوابت چیه؟
هدفت از نوشتن چیه ؟ می‌خوای به کجا برسی؟
آیا از نوشتن لـ*ـذت می‌بری؟
دوست داری کدوم رمانت چاپ بشه؟
با کدوم رمانت زندگی کردی
کدوم یکی از شخصیت‌های رمان‌هایی که نوشتی رو دوست داری؟
اگر یکی از شخصیت‌های مرد رمان هات قرار باشه همسرت باشه ، کدوم رو انتخاب می‌کنی^^؟
اگر مرد بودی کدوم یکی از شخصیت‌های زن رو به عنوان همسرت انتخاب میکردی^^؟



پایان
 
  • پیشنهادات
  • 🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,895
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    سلام عزیز دلم خوب کردی 😁
    والا احتمالا مربوط ب بچگی میشه. همون وقتا ک سواد زیادی نداشتیم و رو‌کاغذ الکی خط خطی می‌کردیم. بعدشم الکی ی داستان براش می‌ساختم 😁
    برا دوستم فائقه. 😁😁 گفتم ازون خط خط الکی ها بود. الکی از خودم خوندم.
    به رنگ نارنجی ^^ همشونو دوست دارم ولی این ی جور خاصی ب قلبم میشینه‌
    لیلا تو ب رنگ نارنجی. ن بخاطر موقعیت و فلان شخصیت نه. بخاطر احساسات ظریفش.
    ارع بابا خیلی! ی جاها از خاطرات بچگیم برا شخصیتا میذارم 😁 مثل قهر کردن... من وقتایی ک قهر میکردم میرفتم زیر پتو انقد منتظر میموندم یکی بیاد منو بیرون بیاره...
    😁😁😁 نه اینطوری. ولی فضای تخیلی هومه نیلگون رو خیلی دوست داشتم.
    ی رازی هس. بگم دیگه راز نیس ولی خب میگم.
    بسم‌الله... ی حدیث قدسی هس میگه وقتی میگین بسم الله الرحمن الرحیم خدا بر خودش واجب میدونه کاری که به اسم اون شروع کردین رو ب بهترین شکل به سرانجام برسونه.. حدیثش دقیقا این شکلی نیستا برداشت من ازش اینه. بر همین اساس همیشه قبل شروع کردن پارت جدید، قبل زدن تاپیک رمان و... بسم الله رو از ته دلم میگم.
    ی راز دیگم اینکه وقتی تو رمان گیر میکنم نمی‌دونم چی بنویسم چنتا لا حول و لا قوه میگم. خود ب خود درست میشم🙂😁

    این Edward رو 😁😁
    زینب دختری بود با موهای خوش رنگ خرمایی، کمان ابروهای در هم و عینک دسته طلایی دور چشمان کشیده ی درشتش...
    عشق نداشت؟ 😁 عه؟ همینو فعلا قبول کنین تا ببینم این رفیق ما کی عاشق میشه رمانشو بنویسیم.

    تحمیل کردن نه! ولی خب آره. ببین نویسنده ها میتونن ی چیز بدو خوب نشون بدن، یا ی چیز خوب رو بد نشون بدن. انقد عادی ک کسی نفهمه!
    مثلا غرور رو خوب نشون بدن! سرد وبی روح بودنو!
    تو ب رنگ نارنجی دیدگاه آدما نسبت ب نارنجی پوش ها رو تغییر دادم.

    فکت؟ نه فک نکنم.
    آره. خندیدن که خیلی زیاد ولی گریه بازم تو ب رنگ نارنجی.
    خیلی. یادم نمی‌مونه. ولی ی مونولوگ هست ک :
    ادما عادت کردن هرچیزی رو بپرستن به جز خدا، پول، ماشین، خواننده، بازیگر... بت های امروزی شکل و شمایلشون فرق کرده...
    ) عینش نیستا. طبعا قشنگ تر ازین نوشتم ولی این ازش یادمه. فک کنم مال فرمول خاص باشه)

    نه هنوز
    نه حقیقتش نه. اما بخاطر مخاطب ک نکنه نوشته ام تاثیر بدی بذاره، از قرص تنهایی و قلندر بیخواب پشیمون شدم. بازم میگم خب من خودم دوسشون داشتم ‌
    نه هیچ وقت چنین آرزویی نکردم.
    🙂 شاید جای والنسی تو قصر آبی. یا جای دکتر توی کوری و بینایی.
    😑🙂
    دستت درد نکنه که ازین گونه سوالای جاذاب ازم پرسیدی خیلی خفن بودن 🙂😁
    خدا قوت و سال نوت هم مبارک باشه.
    ممنون ک شرکت کردی
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,895
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    سلام برتو.
    عید تو هم مبارک باشه عزیز دلم
    بلی بسیار زیاد
    رفیقای دوران راهنماییم نوشته های تو کلاسورمو انقد دوست داشتن بین خودشون دست ب دست میکردنو میخوندن... آخرش اونا وسوسه ام کردن گفتن چرا مجازی نمی‌نویسی؟ و روی اوردم ب مجازی😁
    بتونم تغییری توی کسی ایجاد کنم. یا حتی حال کسیو خوب کنم.
    اولینش.... فک کنم رقـ*ـص تنهایی. اونایی ک تو راهنمایی نوشتم اسمشون یادم نمیاد
    چ داستانی 😑
    دوست هام خیلی و دوست صمیمیم
    @Marshmalo🍡

    تا جایی که وجودم اجازه بده بهش گوش میدم ک بعدا فردا روزی بدهکار ارزوهام نشم.
    خیلی می گردم تا پیداشون گنم.
    ولی بیشتر به ذات ماجرا نگاه میکنم تا ایده های بهتر و‌جدیدتری پیدا کنم.
    کم و بیش.
    😑 خب کاملا عینش نبودن. بعضی ویژگیهاشون. پس نمیشه کامل گفت.
    گاهی الهام گرفته شده بر اساس چیزهایی ک اطرافم میبینم و می‌شنوم ( چون من خیلی گوش میدم و در عوض کم حرف میزنم). و گاهی هم خودم میسازم.
    قطعا یکی از شخصیت های هومه نیلگون میشی. شاید اون دختره ب اسم آسا
    آسا.
    هنوز نه.
    قرار بود با رفیقم بنویسیم
    ایده پیدا نکردیم.

    میخوام ب بالاترین جایی که میشه برسم. حد و انتها نداره.همه ی ارزوها اندازه گرفتنی نیستن.

    صد البته.
    ب رنگ نارنجی، فرمول خاص، و پهلوان
    ب رنگ نارنجی
    لیلا. بابا رحمان، رسول نارنجی، علی، اقای شیری

    😂😂 هیچ کدوم
    نخسته جانم^^ سال جدیدت هم مبارک باشه
    ممنون ک شرکت کردی ♥️
     

    Fatemeh_M

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/12/17
    ارسالی ها
    241
    امتیاز واکنش
    2,832
    امتیاز
    480
    سلاملیکم^_^حال شما چه‌طوره؟

    اول از همه بزار به نگار سلام کنم. بنده خدا اول همه تاپیکا به همه سلام میده منتها کسی جواب نمیده@_@
    سلام نگاااااااار( کوهیار، ندای قلب دیروز خانم مدیر کریمی امروز😁) سالام جون دل. برقراری عزیز؟ چ خبرا؟^_^😍🙌
    @N.Karimi

    دوم: سلااااام جیلا خوبی؟^_^ چه طوری؟
    دوباره عیدت مبارک😍♥️
    اونقدری بچه‌ها خلاقیت به‌خرج دادن به رگبار بستنت سوال پرسیدن راستیتش دیگه نمیدونم چی بپرسم@_@.اگه سوالا تکراریه ببخشید🥺🥺


    **خب بریم سراغ سوالا^_^ اول از خودت**

    ۱: حال دلت فی‌الحال چه گونه است؟🙂
    ۲: لبخند داری؟🤗
    ۳: اولین واکنشت به پیام من چی بود؟🙄
    ۴: دلت همین لحظه چی می‌خواد؟( خوراکی، وسیله، رفتن به یه جایی هرچی فرقی نداره...)
    ۵: دلت میخواد امروز به کسی چیزی بگی که تا حالا نگفتی( تگش کن:) )
    ۶: توی سال گذشته شده از کسی خیلییی دلگیر بشی؟
    ۷: از من دلگیر شدی؟
    ۸: اگه آره، چرا؟
    ۹: چی باعث میشه خیلی ناراحت بشی؟
    ۱۰: چه حرفی از جانب بقیه دلگرمت میکنه؟
    ۱۱: وقتی ناراحتی کی بهتر از بقیه ناراحتیت رو درک میکنه و حالت رو میفهمه؟
    ۱۲: صبوری؟
    ۱۳: زود جوشی؟
    ۱۴: اگه میتونستی دوباره متولد بشی دوست داشتی دوباره ژیلا حیدری باشی؟
    ۱۵: الگوی زندگیت کیه؟
    ۱۶: دل‌تنگ کسی هستی الآن؟
    ۱۷: اگه قرار بود به یک دوره‌ای بری عقب میرفتی یا جلو؟
    ۱۸: به چه زمانی میرفتی؟
    ۱۹: دوست داری برای جبران اشتباهاتت به عقب برگردی؟ یا نه آینده رو ببینی؟
    ۲۰: یکی از بهترین لحظات زندگی ژیلا حیدری؟
    ۲۱: چی عمیقا خوش‌حالت میکنه؟
    ۲۲: چی عمیقا عصبیت میکنه؟
    ۲۳: چی خیلی ناراحتت میکنه؟( یعنی غمگین)
    ۲۴: بهترین دعا در حق ژیلا:
    ۲۵: دوست داشتنی‌ترین شخص برای ژیلا:
    ۲۶: بهترین آدم از نظر ژیلا:
    ۲۷: نمره‌ای که به خودت میدی توی ۲۰ سال زندگی با عنوان یه انسان:
    ۲۸: توی سال گذشته چه اتفاقی خیلی خوش‌حالت کرد؟
    ۲۹: توی سال۹۹ کسی باعث خوش‌حالی عمیقت شد؟
    ۳۰: توی سال ۹۹ به آرزوهات رسیدی؟ چنتاشون؟



    **یه نفس عمیق میکشیم🤕. حالا بریم سراغ سانس بعدی سوالا**

    ۱: به خودت با عنوان یه نویسنده چند میدی؟
    ۲: تا حالا به نوشتن یه رمان با ژانری خیلی متفاوت فکر کردی؟
    ۳: موضوع رماناتو از کجا میاری؟
    ۴: در مورد رمانات بیشتر از کی نظر خواهی میکنی؟
    ۵: چند درصد از شخصیت خودت رو وارد شخصیت پردازی کارکتر های رمانت میکنی؟
    ۶: تا حالا شده از یکی از شخصیت‌های رمانت بدت بیاد؟
    ۷: به‌نظرت وقتی اولین بار یه رمان بلند نوشتی چه کتابی رو الگوی نوشتنت قرار دادی؟
    ۸: الگوی نوشتاریت کیه؟
    ۹: با خلق کدوم شخصیت خوش‌حال شدی؟
    ۱۰: بعد تموم شدن کدوم رمانت دلت برای دنیای اون داستان تنگ شد؟
    ۱۱: دلت میخواد تو کدوم یکی از دنیاهای داستانت زندگی میکردی؟
    ۱۲: اگه انتخاب با خودت بود میتونستی جای یکی از اشخاص داستانات باشی. کدوم بودی؟
    ۱۳: نوشتن آرومت میکنه؟
    ۱۴: تو چه حالی باشی می‌نویسی؟
    ۱۵: نوشتن رو تا کی ادامه میدی؟
    ۱۶: کدوم شخصیت رمانت رو دوست داشتی واقعی باشه؟
    ۱۷: اگر قرار بود شخصیت مورد علاقت واقعی باشه و تو میدیدیش. چی بهش میگفتی؟
    ۱۸: اگر قرار بود بخشی از زندگی خودت رو بنویسی کدوم قسمتش رو انتخاب میکردی؟
    ۱۹: شده که اتفاقات توی رمانت واقعی باشن؟ (یعنی برگرفته از زندگی الآن باشه یا یه اتفاقی توی دنیای واقعی.)
    ۲۰: اگه رمانی مینوشتی من رو یکی از شخصیت های رمانت میزاشتی؟🙈
    ۲۱: چه شخصیی رو بهم میدادی؟ خبیث😈؟ مظلوم؟🥺شیطون؟😁 آروم🤫؟ پیام بازرگانی وسط رمان😅؟
    ۲۲: اگه میتونستی یه بخشی از یکی از رمان هاتو پاک کنی و از نو بنویسی کجاش می‌بود؟
    ۲۳: اسم سخصیت هاتو بر چه اساس انتخاب میکنی؟
    ۲۴: دوست داری یه بار یه ژیلای خیالی خلق کنی؟یا یه ژیلای واقعی در قالب یه شخصیت داستانی؟
    ۲۵: چند بار نوشته هات رو پاک می‌کنی و می‌نویسی تا اون چیزی باشه که می‌خوای؟
    ۲۶: تا حالا شده چندین بار یه پارت رو بنویسی و باز اونی نباشه که می‌خوای؟
    ۲۷: بهترین رمان، ژیلا از نظر خودش:
    ۲۸: بهترین بخش پهلوون از نظر ژیلا:
    ۲۹: اولین خواننده داستان بلندت کی بود؟
    ۳۰: بهترین خواننه از نظر توئه نویسنده:
    ۳۱: بهترین نویسنده کیه؟
    ۳۲: نویسنده‌ی خوبی هستی؟
    ۳۳: با کدوم شخصیت رمانت همزاد پنداری بیشتری میکنی؟
    ۳۴: کتاب مورد علاقت:

    ** نفس کم آوردم🥵**

    خب به قول مهران مدیری:

    ۱: احساس خوشبختی می‌کنی؟😇
    ۲:کلام آخر:
    ۳:سوالی بود که دوست داشتی بپرسم ولی نپرسیدم؟ (اگه آره بگو:) )


    و به قول رضوانی:
    ۴: بدون تعارف‌ترین حرف ژیلا:
    ۵: یه نصیحت:
    ۶: حرفی میخوای بهم بزنی؟
    ۷: سوالی هست که از من یا بقیه بخوای بپرسی؟ ( بپرس و تگ کن^_^)
    ۸: سوختی؟🤔

    و
    در آخر مرسی که اینقدر مهربونی😍🥰 به قول زن قیمت: میسی هسی😍😍😁😁

    خسته نباشی. روزگارت پر از خووووووووشی و نگاه مهربون خدا:)
    خدافظی^_^💜
     
    آخرین ویرایش:

    _Janan_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/04/21
    ارسالی ها
    360
    امتیاز واکنش
    6,351
    امتیاز
    601
    محل سکونت
    رویابافی های ناتمام :)
    سلام :)
    خب من بالاخره آمدم (حالا همزمان دارم به اف اف چشم غره میرم که زنگ نخوره:/ )
    من سوالای بقیه رو نخوندم. یعنی وقت نکردم. پس ممکنه سوالام تکراری باشن. دیگه به بزرگی خودت ببخش :)
    بریم سراغ سوالات:

    یه کم در مورد کتاب و نوشتن:

    ۱_ به نویسندگی خودت از ۱۰ چند میدی؟
    ۲_ قلم کدوم نویسنده‌ یا نویسنده‌های سایت رو دوست داری؟
    ۳_ نویسنده‌ی مورد علاقه‌ات؟ اثر مورد علاقه‌ت؟ چرا؟
    ۴_ بهترین و دوست داشتنی ترین شخصیتی که تا حالا نوشتی؟
    ۵_ بهترین و دوست داشتنی ترین شخصیتی که تا حالا خوندی؟
    ۶_اگه یه روزی قرار بود جانان رو بنویسی، چجور شخصیتی میشد؟
    ۷_ اگه یه روزی قرار باشه ژیلا رو بنویسن، چجور شخصیتی میشه؟
    ۸_ دوست داشتی زندگی تو فضای کدوم کتاب رو تجربه کنی؟ (مثلا من هری پاتر، غرور و تعصب و...)
    ۹_ دوست داری کدوم نویسنده رو از نزدیک ببینی و باهاش صحبت کنی؟
    ۱۰_ فکر میکنی یه روزی اسمت روی جلد کتابی بره؟ با چه تیراژی؟ تو چه ژانری؟
    ۱۱_ چه کتابی رو بیشتر از یک بار خوندی؟ چندبار؟
    ۱۲_ ژانر مورد علاقه‌ت؟

    حالا سوالای سینمایی و موسیقی:

    ۱۲_ فیلم مورد علاقه‌ت؟
    ۱۳_ شخصیت مورد علاقه‌ت؟
    ۱۴_دوست داشتی تو کدوم فیلم زندگی کنی؟
    ۱۵_ جذاب‌ترین بازیگر مرد و زن وطنی و غیروطنی؟
    ۱۶_ سخیف ترین فیلمی که دیدی؟
    ۱۷_ داستان فیلم رو نویسنده مینویسه ولی افتخارش برا کارگردانه. چرا؟!
    ۱۸_ سبک و ژانر مورد علاقه‌ت؟
    ۱۹_کارگردان محبوبت؟
    ۲۰_ چجور موسیقی رو بیشتر دوست داری؟
    ۲۱_ خواننده‌ی محبوبت؟
    ۲۲_ ترانه‌ی محبوبت که هیچ وقت ازش خسته نمیشی؟
    ۲۳_ فکر میکنی بتونی خواننده بشی؟ صدات خوبه؟
    ۲۴_ مضحک‌ترین خواننده؟
    ۲۵_ مزخرف‌ترین بازیگر؟
    ۲۶_ موسیقی متن کدوم فیلم؟
    ۲۷_ با کدوم فیلم گریه کردی؟ با کدوم آهنگ؟ با کدوم فیلم عمیقا خندیدی؟
    ۲۸_ دوست داری کنسرت کدوم خواننده بری؟

    یه کم سوالای شخصی و خصوصی (هرکدوم رو دوست نداشتی جواب نده)
    ۲۹_ از کدوم ویژگی شخصیتیت راضی هستی؟
    ۳۰_ از کدوم ویژگیی شخصیتیت متنفری؟
    ۳۱_ مغروری؟ چرا؟
    ۳۲_ کی رو از همه بیشتر دوست داری؟
    ۳۳_ بزرگترین ترست؟
    ۳۴_ از چی پشیمونی و اگه عقب برگردی انجامش نمیدی؟
    ۳۵_ تا حالا کاری انجام دادی که خیلی ازش رضایت داشته باشی و اگه به عقب برگردی بازم انجامش میدی؟
    ۳۶_ دل چند نفرو تا حالا شکستی؟ پشیمونی؟ از چندتاش پشیمون نیستی؟
    ۳۷_ کسی اینجا هست که از دیدنش حالت بد بشه؟
    ۳۸_ کسی اینجا هست که دلت بخواد از نزدیک ببینیش؟ کی؟
    ۳۸_ عاشق شدی؟
    ۳۹_ دوست داری عاشق بشی؟ نظرت در مورد ازدواج کردن چیه؟
    ۴۰_ قراره چی کاره بشی؟
    ۴۱_ حست در مورد من؟ نظرت؟ نصیحتت؟
    ۴۲_ خودت رو آدم موفقی میدونی؟
    ۴۳_ بزرگترین شکستت؟
    ۴۴_ بزرگترین حسرتت؟
    ۴۵_ بزرگترین موفقیتت؟
    ۴۶_تیپیکال ظاهرت؟
    ۴۷_ کدوم وقت سال رو دوست داری؟ کدوم وقت روز رو؟ چرا؟
    ۴۸_ چه شکلی هستی؟
    ۴۹_ خودتو چجوری توصیف میکنی؟
    ۵۰_ تا حالا دلخورت کردم؟ کی؟ چرا؟
    ۵۱_ چقدر راستگویی؟
    ۵۲_ چی حالتو خوب میکنه؟ چی بد میکنه؟
    ۵۳_ دوست داری کجا سفر کنی؟
    ۵۴_ کاری که دوست داشتی انجام بدی ولی خانواده یا اجتماع اجازه نداد؟
    ۵۵_ خطرناک ترین کاری که کردی؟
    ۵۶_ مخفیانه ‌ترین کاری که کردی؟
    ۵۷_ خلاف یواشکی که انجام دادی یا دلت میخواد انجام بدی؟
    ۵۸_ فکر میکنی پتانسیل بد شدن رو داشته باشی؟
    ۵۹_ بدترین و بهترین چیزی که تجربه کردی؟
    ۶۰_ چقدر سوالا رو با صداقت جواب دادی؟
    ۶۱_ حرف پایانی؟
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,895
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    سلام بر تو فاطمه خانوم گل. حال تو چطوره؟
    🙂♥️
    😑 همین ک شرکت کردی ی دنیاس.
    فی الحال خوبم^^ داشتم کراش بازی میکردم خیلی چسبید.
    زیاد😁
    ب کدامین پیامت؟ 😁
    دلم می‌خواد بازم کراش بازی کنم.
    دلم میخواد. ولی دیگه دلم باهاش نیس 🙂 قبلا اسمش از دهنم نمیوفتاد. الان کلاهشم سمت ما نمیوفته🙂
    اهوم.
    یوخ.
    فقط هنوز نمیدونم چرا زیر استاتوس ها نظرتو راجب رمان میذاری 😁
    نشدم ک 🙂
    نمی‌دونم... خیلی چیزا.
    شاید اینکع تشویق کنن بابت رمانم.
    زینب. و تو. 🙂 کلا نمیدونم چی میشه ک میفهمی ناراحتم
    ب مقدار زیاد.
    وقتی بی دلیل چیزی بهم نسبت داده بشه اره.
    اگه ژیلا نبودم یکی دیگه می‌شدم. اونوقت نه هیچ وقت تو رو میدیدم نه هیچ کس دیگه از زندگی حالم رو. ^^ ژیلا بودن زیادم بد نیس.
    سعی میکنم از بزرگان یاد بگیرم. الگوی مشخصی ندارم ^^
    هستم.
    هیچ کدوم... میدونی من طاقت دیدن آینده رو ندارم. اگه ببینم دیگه نمیتونم واسش دووم بیارم. یا از ذوق یا از ناراحتی.
    نمیرفتم.
    اشتباهاتم باعث بزرگ شدنم شده... عوضشون نمیکنم اما ناراحتم میکنن.
    نه🙂
    لحظه ای که رفت به یه خونه ی با صفا با در سبز رنگ

    عمیقا؟ عمیقا خوشحالی خونوادم منو خوشحال میکنه. ی اتفاق قشنگ برا هممون بیوفته.
    کسی که دوستش دارم، ی روز بخواد حرمت بشکنه.
    به ثمر نرسیدن تلاش.
    عاقبت بخیر بشی
    خواهرم، مادرم، پدر و برادرم، زینب. م.ا
    حضرت مهدی
    بیست سال زندگی... تا نه سالگی ک هیچ. .... مجموعه شاید یازده بدم از بیست.
    دانشگاه^^ برنده شدنم تو مسابقه رمان ^^
    اره بچه ها تو تولدم سنگ تموم گذاشتن🙂 همشون.
    نمیدونم... شاید 🙂
    🙂😁 وی آستین هایش را بالا می‌دهد.
    ۱۵ از ۲۰
    بلی. پهلوانو نگاه نکن ب محض تموم شدن هومه نوشتمش. حدود سه چهار ماه ایده اش رو داشتم.
    😁🙂 از خداوند متعال 😁 کلی فکر میکنم و از خدا میخوام بهترین چیزارو سر راهم بذاره ^^
    مخاطبام. ( ی سری مخاطب ثابت دارم خیلی برام مهمه نظر اونا).
    پخش و پلا میشه دیگه😁
    شاید شصت درصد هفتاد درصد
    آرش. امین تو نارنجی

    چکیده ی همه ی رمانایی ک خونده بودم و دوسشون داشتم😁😁😂
    الگو ندارم آخه. سعی میکنم خودم چیزیو خلق کنم. ولی مطالعه دارم.
    رسول نارنجی. علی پهلوون.
    نارنجی. فرمول خاص.
    شاید جای مسـ*ـتانه 🙂 ولی همینطوری گفتم . مسـ*ـتانه رو خیلی دوست داشتم.
    نه دلم نمیخواد جای هیچ کدوم باشم 🙂 چون زیر و بم همه شونو میدونم.
    بعضی وقتا تو غم می‌نویسم، بعضی وقتا با درد می‌نویسم،‌بعضی وقتا باگریه... همه حالتی هست برا من. پس نمیتونم کاملا بگم آره... اما آره تا حدی

    فرقی نداره. رو مودش باشم.
    غمگین هم باشم فرقی نداره. حتی تو حال غمگینی مونولوگ های قشنگ خفنی مینویسم.
    تا جایی که نیاز باشه. تا جایی که حس کنم کاری ازم برمیاد برای انجام دادن.
    پهلوان.
    فقط دلم می‌خواست یه روز کنارش رو یه نیمکت بشینم و باهاش چای بخورم. 🙂‌بعدشم بلند شه و بره.
    تصمیمشو دارم روزی تمام زندگیمو بنویسم. ولی تا وقتی که چیزی برای گفتن توی زندگیم باشه!
    صد البته که شده.
    جای گلاب. خیلی ب گلاب میخوری.
    🙂‌نه. ی شخصیت مهربون شیطون
    پاک ک نمیکنم خب😁 میدونی کلی فکر میکنم تا داستان زنجیرو حلقه هاش درست بشه تا تهش ی زنجیر کلفت باشه ک پاره نشه...
    بر اساس ساده ترین چیزها. انقد ساده که وقتی مخاطب میخونه باهاش احساس صمیمیت کنه.
    برخلاف بعضی نویسنده ها ک اسمشونو تو رمان مینویسن من خوشم نمیاد. شاید روزی ولی انجامش دادم

    بیشتر فکر میکنم تو ذهنم پاک میکنم بعد مینویسم.
    نه نشده. گیر کردم بارها ولی پاک کردن نه حقیقتا.


    بهترین رمان در آغـ*ـوش نور از بتی جین ایدی. صد دفعه اسمشوبگم بازم نمیرین بخونین ک
    ی بخشی هست، توی زورخونه... دارن زورخونه رو خراب میکنن... تموم رمان رو منتظر اون لحظه میمونم... نمیگم بقیشو.
    دوست های راهنماییم.
    اونی که واقعا با شخصیت زندگی کنه. نه رد کردن خطوط.
    اونی که بتونه چیزی یاد ادم بده و تفکر بدی رو عوض کنه.
    حداقل سعیمو میکنم براش 🙂
    محمد امین
    کوری و بینایی.
    دیروز چنتا سوال یادم بودا الان یادم نمیاد 😁
    بدون تعارف ترین ژیلا:
    آدمی که حقیقت رو ببینه، اما چشم هاش رو ببنده، نا اگاه نیست، احمقه. همینطوری بی منظور^^
    ادمی که به بقیه زور میگه و قدرتش رو به رخ بقیه می‌کشه، تا یه جاهای میتونه پله ها روبره بالا، صدتا، دویستا، سیصد تا هشتصد تا...
    بالاخره پله ی هزارم با سر میخوره زمین... از پله ی هزارم افتادن بهتره یا پله ی صدم؟ غرور همچین کاری با ادم میکنه. میبرتت رو هزار بعد میکوبتت زمین.
    منت خلق خدا رو نکش از خدا بخواه.
    ولی ن اینکع آدم ها رو هم فراموش‌کنی. آدم بدون هم نوعش دووم نمیاره.
    نه. ما ک قدیس نیستیم، نمیتونیم زیاد معصوم هم باشیم، پس بهترین نوع فاطمه ی خودت باش.
    ناپ 🙂♥️
    😁♥️ خیلی خوب بود

    😁😁😁🙂🙂🙂 عجبز😁 مرسی از خودت ک منو مهربون میبینی.
    تنت سلامت بازم برا بار هزارم عیدت مبارک.
    روزگارت پر از معجزه های رنگارنگ زیبا.
    به دوستم هم سلام برسون. کم پیدا شده دلم یراش تنگ شد🙂♥️
    بـ*ـوس به لپت🙂♥️
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,895
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    سلام بر تو ای دوست گرامی 😬 پس از جنگی ناجوانمردانه در میدان مین اومدی ولی اومدی 😁 مهم اینه 😁😁😁😁
    باوشه بابا ی بار جواب دادم ده بار دیگم جواب میدم چیه مگه😂😂 انقدم ثبات دارم هر دفه ی چی میگم.
    چند داده بودم قبلا؟😬 یادم نیس. پنج و هفتاد و پنج.
    😎 یو. هانیه، فرمانده پرنیا
    ژوزه ساراماگو. در آغـ*ـوش نور از بتی جین ایدی
    لیلا 😬♥️
    خوندم😬 بابا لنگ دراز
    جانان دختری بود با بینی قلمی، لب های اناری، کمان ابروهای در هم 😬
    با لبخندی که کنج لب هایش یک قل دو قل بازی می‌کرد.
    آتیش هاشو تو طول روز می‌سوزنه. تا وقتی شب می‌شه. همه جا که خاموش میشه بالاخره خسته لباس لبخند رو از تنش در میاره و میره زیر پتو تو افکارش غرق میشه 🙃
    هری پاتر خصوصا سوروس اسنیپو.
    ی مدت دوست داشتم با الیف شافاک هم صحبت بشم.
    🙃 اگه خدا برام بخواد چرا که نه. به رنگ نارنجی، پهلوان یا حتی فرمول خاص. با تیراژ یه عالمه 🙃♥️ ارزو کردن ک کنتور نمیندازه خب.
    در آغـ*ـوش نور و مغازه خودکشی، در جست و جوی من.
    اولیو پنج بار، دومیو چهار بار،‌سومیو سه بار
    همه چی میخونم. داستان برام جالب باشه بقیش فرقی نداره. ترسناک ولی زیاد دوست ندارم. هرچند کتابها سخت ترسناک میشن.

    🤔 دلشکسته
    حسن تو بادبادک باز خالد حسینی
    هری پاتر بازم.
    الن ریکمن غیر وطنی. وطنی شهاب حسینی وخسرو شکیبایی
    مادر قلب اتمی
    چون نویسنده پول دار نیست.
    عاشقانه اجتماعی
    رضا عطاران و مانی‌رهنما. خارجی نمیشناسم.
    پاپ سنتی
    علی زند وکیلی، محسن چاووشی، بابک جهانبخش....
    دیاموند ریحانا
    🙃 صدام خوبه ولی سمتش نمیرم

    ساسی
    شهره قمر
    هری پاتر
    با فیلم گریه نکردم ک
    با کارتون غارنشین های دو خیلی خندیدم
    علی زند وکیلی
    🙃♥️😎
    اروم و صبور
    عصبانی ک میشم عجول میشم انگار ضربدر هزار میره رو دور تند
    نه ولی حریم شخصی خودمو دارم
    مامانمو خواهرم و پدرمو برادرم.
    از چشم خدا افتادن. فراموش شدن.
    اینکه بمیرم و هیچیزی تو پروندم نباشه ک بهش افتخار کنم.. اینکه هیچ کاری انجام نداده باشم

    ی اشتباه بد داشتم خیلی بد... شاید اونو درست میکردم. حدود پنج شیش سال پیش
    اره خیلی
    نمیدونم چنتا ولی دل شکستنو بلدم. خیلی هم خوب بلدم. خیلی نسبت ب قبل بهتر شدم و بیشتر یاد گرفتم ادما رو ببخشم اما با کنایه و طعنه خیلی دل شکستم.
    هست
    سمانه امینیان ♥️
    عشق همیشه تو زندگی هست.
    ولی تا تعریف عشقو چی‌ببینی. .. ب اون معنا نه.
    🙃 انتخابی ک نیس. عشق باید دل ادمو انتخاب کنه.
    ادم درستش باشه چرا بد باشه؟ ادم تو تنهایی میپوسه🙃 عین مرغ عشق
    خانوم مهندس
    خب حسم ک حس خوبیه.
    نظرم اینه ک کم پیدایی😬
    نصیحت: نظر واقعیتو نسبت ب پهلوون بگو و اگه دوسش نداشتی نخون فقط برا مرام.
    نه هنوز. در مسیر هستم بیشتر
    لحظه ای که از همه جهان بریدم.
    رفتن کرونا.
    شکست دیو درون خودم.
    اسپرت
    بهمنو دی. بعد از ظهر ک ساکته
    شکل ژیلاها

    ی وقتا فک میکردم دیگ تحویلم نمیگیریو کلا نظرت نسبت بهم عوض شده ک تقصیر کم اومدناته😬
    اکثر مواقع. اگه بخوام راستشو نگم میپیچونم.دروغ نمیگم.
    کمک کردن حالمو خوب میکنه . خرابکاری هرچند کوچیک منو بهم میریزه(خرابکاری خودم)
    همه جا بیشتر کربلا.
    موتور سواری 😎
    از رو شیش تا پله پریدم
    😎 جای خلال سیب زمینی ها‌رو پیدا کردم و دستبرد زدم.
    😬 فک نکردم بهش تاحالا
    فک میکنی نداشته باشم؟

    ی حادثه تو گذشته.
    تاجایی ک میشد و حسم کفاف می داد.
    خدافسی و اینا 😬🙃♥️ خیلی خیلی ممنونم که وقت گذاشتی و شرکت کردی
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا