ثبت هر ساعت 16 طلاق در کشور بنا بر آخرین آمار، هشدار بزرگی است که نمیشود از کنار آن به سادگی عبور کرد. شیوع طلاق در بین زوجهای زیر 30 سال (مردان با سن 25 تا 29 و زنان با سن 20 تا 24 سال)، ثبت 14 درصد طلاقها مربوط به زوجهایی است که کمتر از 5 سال و 65 درصد طلاقها مربوط به زوجهایی است که کمتر از 8 سال زندگی کردهاند و وقوع 11 درصد طلاقها در بین زوجین همسن آمار تکاندهندهای از این معضل اجتماعی است، اما از آن مهمتر آثار زیانبار اجتماعی است که این پدیده از خود برجای میگذارد، شکست عاطفی، بههم ریختن تعادل اشتغال میان زنان و مردان، رواج سبک زندگی غیرایرانی، گرایش به اعتیاد و همه و همه رهاورد طلاق به اجتماع است.
روزنامه ایران ؛ کم نیستند کسانی که به جدایی خودخواسته رسیدهاند و طعم تلخ آن را به جان خریدهاند. لااقل آمار و ارقامی که رسانهها هر روز منعکس میکنند، گواهی بر این ادعاست. افزایش 40 درصدی طلاق در تهران، ثبت 16 طلاق در هر ساعت و 387 طلاق در شبانهروز، وقوع 20 درصد طلاقها در سال اول ازدواج، وقوع 50 درصد طلاقها در 5 سال نخست ازدواج، 18 طلاق از هر 100 ازدواج، وجود 440 هزار زن مطلقه بدون همسر، وجود 240 هزار مرد مطلقه بدون همسر، وجود بیش از 89 هزار زن و 43 هزار مرد مجرد بالای 50 سال (مربوط به آمار سرشماری سال ) و در نهایت افزایش 5/1 برابری سرعت طلاق نسبت به ازدواج، آمارهایی است که هر روزه شاهد اعلام آن از سوی ارگانهای مرتبط با این موضوع هستیم. به تازگی هم رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور با اعلام آمار ازدواج و طلاقهای 6 ماهه نخست سالجاری، خبر از ثبت 395 هزار و 626 ازدواج و 76 هزار و 644 طلاق در کشور داد. به گفته احمد تویسرکانی، میزان طلاقهای به ثبت رسیده در مقایسه با مدت مشابه سال نزدیک به 8 درصد افزایش داشته است.
این در حالی است که میزان ازدواجهای به ثبت رسیده در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 5 درصد کاهش یافته. برای کوتاهی عمر ازدواجها دلایل متعددی وجود دارد اما پروفسور حسین باهر، فرار از مسئولیتپذیری، مداخله غیرواردها، سختی معیشت، عدم تفاهم در زندگی مشترک، ناهمخوانی خانوادهها، مردسالاری قدیمی و زنسالاری جدید را جزو مهمترین عوامل میداند. این جامعهشناس معتقد است: عدم پذیرش مسئولیت یا استرسهای ناشی از مشکلات محیطی و اجتماعی باعث شده بسیاری از پسران ایرانی تمایلی به ازدواج نداشته باشند. در عین حال دختران نیز با بالا رفتن سن، پیشرفت تکنولوژی و افزایش میزان سواد و تحصیلات در جامعه، دیگر به سادگی تمایل نخواهند داشت که با هر مردی ازدواج کنند. بنابراین سطح توقعشان نیز بالا میرود در حالی که توفیقات پسران در امر تحصیل و اقتصاد پایین میآید. تبعات این اتفاقها چیزی جز بالا رفتن سن ازدواج و پایین آمدن عمر زندگی مشترک نخواهد بود.
موضوع غم انگیزی که در نتیجه بررسی کارشناسان این حوزه حاصل شده و بسیار تأمل برانگیز است، «رواج و شیوع بیرویه طلاق در سالهای ابتدایی ازدواج است.» اینکه چرا با هفت خان رستمی که زوجین برای رفتن به زیر یک سقف طی میکنند و به نظر خیلیها معقول به نظر میرسد، گرایش زوجین برای جدایی بخصوص در سالهای نخستین زندگی مشترک زیاد است، پرسشی است که دکتر امانالله قراییمقدم استاد دانشگاه و جامعهشناس علت آن را عدم شناخت کافی، عدم درک متقابل از یکدیگر، ازدواجهای هـ*ـوسآلود، ازدواجهایی براساس آشنایی زودگذر و لحظهای، ازدواجهای فیسبوکی، ازدواجهای تلفنی و خیابانی میداند. وی با بیان اینکه 30 سال است در موضوع طلاق و علل وقوع آن تحقیق و بررسی میکند، معتقد است: این بررسیها نشان داده است ازدواجهایی که به این طریق رخ میدهد و زوجین شناخت کافی از یکدیگر ندارند و در معنای کلی طرفین ملاک مشخصی در ازدواج ندارند اغلب به طلاق میانجامد.
وجود دو مرحله پرخطر در زندگی مشترک دیدگاهی است که این جامعه شناس درباره آن میگوید: 2 مرحله در ازدواج دوران خطر محسوب میشود و با گذشت این دوره زن و شوهر به آرامش خواهند رسید. مرحله اول 5 سال اول ازدواج است که دلیل عمده این خطر عدم شناخت کافی طرفین از یکدیگر و عدم درک متقابل احساسات از سوی زوجین است. بنابراین اگر زن و مرد این دوران را با کمی تحمل پشت سر بگذارند، بهطور قطع به آرامش خواهند رسید. وی در ادامه میافزاید: مرحله دوم خطر دورانی است که در ایران از آن به عنوان دوران چل چلی یاد میشود. بررسی نشان میدهد در این دوران نیز آمار طلاق بالا میرود و دلیل عمده آن این است که زن و مرد به دلایل مختلف از هم دلزده و دلگیر میشوند و آن طور که باید نتوانستهاند یکدیگر را در زندگی مشترک راضی نگه دارند بنابراین گاه به تجدید فراش و در قدم بعد به جدایی فکر میکنند. قرایی مقدم افزود: سن طلاق در ایران بسیار پایین آمده و در سن 18 تا 23 سالگی بیشتر طلاق رخ میدهد.
روزنامه ایران ؛ کم نیستند کسانی که به جدایی خودخواسته رسیدهاند و طعم تلخ آن را به جان خریدهاند. لااقل آمار و ارقامی که رسانهها هر روز منعکس میکنند، گواهی بر این ادعاست. افزایش 40 درصدی طلاق در تهران، ثبت 16 طلاق در هر ساعت و 387 طلاق در شبانهروز، وقوع 20 درصد طلاقها در سال اول ازدواج، وقوع 50 درصد طلاقها در 5 سال نخست ازدواج، 18 طلاق از هر 100 ازدواج، وجود 440 هزار زن مطلقه بدون همسر، وجود 240 هزار مرد مطلقه بدون همسر، وجود بیش از 89 هزار زن و 43 هزار مرد مجرد بالای 50 سال (مربوط به آمار سرشماری سال ) و در نهایت افزایش 5/1 برابری سرعت طلاق نسبت به ازدواج، آمارهایی است که هر روزه شاهد اعلام آن از سوی ارگانهای مرتبط با این موضوع هستیم. به تازگی هم رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور با اعلام آمار ازدواج و طلاقهای 6 ماهه نخست سالجاری، خبر از ثبت 395 هزار و 626 ازدواج و 76 هزار و 644 طلاق در کشور داد. به گفته احمد تویسرکانی، میزان طلاقهای به ثبت رسیده در مقایسه با مدت مشابه سال نزدیک به 8 درصد افزایش داشته است.
این در حالی است که میزان ازدواجهای به ثبت رسیده در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 5 درصد کاهش یافته. برای کوتاهی عمر ازدواجها دلایل متعددی وجود دارد اما پروفسور حسین باهر، فرار از مسئولیتپذیری، مداخله غیرواردها، سختی معیشت، عدم تفاهم در زندگی مشترک، ناهمخوانی خانوادهها، مردسالاری قدیمی و زنسالاری جدید را جزو مهمترین عوامل میداند. این جامعهشناس معتقد است: عدم پذیرش مسئولیت یا استرسهای ناشی از مشکلات محیطی و اجتماعی باعث شده بسیاری از پسران ایرانی تمایلی به ازدواج نداشته باشند. در عین حال دختران نیز با بالا رفتن سن، پیشرفت تکنولوژی و افزایش میزان سواد و تحصیلات در جامعه، دیگر به سادگی تمایل نخواهند داشت که با هر مردی ازدواج کنند. بنابراین سطح توقعشان نیز بالا میرود در حالی که توفیقات پسران در امر تحصیل و اقتصاد پایین میآید. تبعات این اتفاقها چیزی جز بالا رفتن سن ازدواج و پایین آمدن عمر زندگی مشترک نخواهد بود.
موضوع غم انگیزی که در نتیجه بررسی کارشناسان این حوزه حاصل شده و بسیار تأمل برانگیز است، «رواج و شیوع بیرویه طلاق در سالهای ابتدایی ازدواج است.» اینکه چرا با هفت خان رستمی که زوجین برای رفتن به زیر یک سقف طی میکنند و به نظر خیلیها معقول به نظر میرسد، گرایش زوجین برای جدایی بخصوص در سالهای نخستین زندگی مشترک زیاد است، پرسشی است که دکتر امانالله قراییمقدم استاد دانشگاه و جامعهشناس علت آن را عدم شناخت کافی، عدم درک متقابل از یکدیگر، ازدواجهای هـ*ـوسآلود، ازدواجهایی براساس آشنایی زودگذر و لحظهای، ازدواجهای فیسبوکی، ازدواجهای تلفنی و خیابانی میداند. وی با بیان اینکه 30 سال است در موضوع طلاق و علل وقوع آن تحقیق و بررسی میکند، معتقد است: این بررسیها نشان داده است ازدواجهایی که به این طریق رخ میدهد و زوجین شناخت کافی از یکدیگر ندارند و در معنای کلی طرفین ملاک مشخصی در ازدواج ندارند اغلب به طلاق میانجامد.
وجود دو مرحله پرخطر در زندگی مشترک دیدگاهی است که این جامعه شناس درباره آن میگوید: 2 مرحله در ازدواج دوران خطر محسوب میشود و با گذشت این دوره زن و شوهر به آرامش خواهند رسید. مرحله اول 5 سال اول ازدواج است که دلیل عمده این خطر عدم شناخت کافی طرفین از یکدیگر و عدم درک متقابل احساسات از سوی زوجین است. بنابراین اگر زن و مرد این دوران را با کمی تحمل پشت سر بگذارند، بهطور قطع به آرامش خواهند رسید. وی در ادامه میافزاید: مرحله دوم خطر دورانی است که در ایران از آن به عنوان دوران چل چلی یاد میشود. بررسی نشان میدهد در این دوران نیز آمار طلاق بالا میرود و دلیل عمده آن این است که زن و مرد به دلایل مختلف از هم دلزده و دلگیر میشوند و آن طور که باید نتوانستهاند یکدیگر را در زندگی مشترک راضی نگه دارند بنابراین گاه به تجدید فراش و در قدم بعد به جدایی فکر میکنند. قرایی مقدم افزود: سن طلاق در ایران بسیار پایین آمده و در سن 18 تا 23 سالگی بیشتر طلاق رخ میدهد.