طنز؛ بروندی: همسایهها یاری کنید تا من کشورداری کنم
فریور خراباتی در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
«جمهوری بروندی» کشوری است در مرکز آفریقا و پایتخت آن «بوجومبورا» نام دارد که تلفظش سخت است و خود مردم بروندی هم به جای «بوجومبورا» ترجیح میدهند بگویند: «اینجا» یا «اونجا!». بروندی شاید (یا قطعا!) یکی از بدشانسترین کشورهای دنیاست. زیرا همسایههای آن را کشورهای اوگاندا، کنگو، رواندا و تانزانیا تشكيل میدهند که یا در حال آدمکشی هستند، یا در فقر دست و پا میزنند، یا دچار خشکسالی هستند. کمی آن طرفتر هم قبایل آدمخوار مشغول پخت و پز هستند. در نتیجه سالها پیش بزرگ بروندی، همینطوری که زانو روی زمین زده بود و رو به آسمان کرده بود، فریاد زد: «به کجا روم ز دستت که نمیدهی مجالی/ نه ره گریز دارم نه طریق آشنایی!» که مشاورین او گفتند که طریق «آشنایی» همیشه باز است و شما میتوانید زیر عکس و کپشنهای آبکی بنویسید: «خیلی زیبا و تاثیرانگیذ(!) بود بانو!» و یک راست وسط طریق آشنایی بپرید.
جنگهای قبیلهای بزرگترین تفریح مردم این کشور است اما به دلیل اینکه قرنهاست ادامه پیدا کرده، قبایل دیگر حوصله ندارند به یکدیگر حمله کنند، در نتیجه با دود شکل یک انسان را برای هم میفرستند که محتوی آن این است: «ما امشب کار داریم نميتونیم بیایم قبیلهتون، خودتون یکی رو خلاص کنید!» در سال 1993 رییسجمهور این کشور، استاد «ملشیور اندادایه» به دست افسران توتسی کشته شد و ارتش هم در جواب این کار دهها هزار نفر را کشت و توتسیها پیغامی برای فرماندهان ارتش فرستاده و گفتند: «چند نفر به یه نفر؟!». متاسفانه در سال 2004 دولت بروندی احساس کرد که آنها در کشت و کشتار به خود کفایی رسیدهاند و حیف از این ظرفیتها که به درستی استفاده نشود، در نتیجه کاملا بیدلیل حدود 150 پناهنده توتسی اهل کنگو را در یک روز کشت تا رکورد جدیدی به نام خود بزند اما این رکورد خیلی زود توسط کشورهای همسایه شکسته شد.
در چند سال گذشته حداقل 300 هزار نفر بر اثر جنگها و درگیریهای داخلی در این کشور جان خود را از دست دادهاند، رییسجمهور بروندی ظاهرا الگوی خود را در زندگی انیشتین و گراهام بل قرار نداده و از حاکمان روآندا خواسته که: «همسایهها یاری کنید تا من کشورداری کنم».
فریور خراباتی در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
«جمهوری بروندی» کشوری است در مرکز آفریقا و پایتخت آن «بوجومبورا» نام دارد که تلفظش سخت است و خود مردم بروندی هم به جای «بوجومبورا» ترجیح میدهند بگویند: «اینجا» یا «اونجا!». بروندی شاید (یا قطعا!) یکی از بدشانسترین کشورهای دنیاست. زیرا همسایههای آن را کشورهای اوگاندا، کنگو، رواندا و تانزانیا تشكيل میدهند که یا در حال آدمکشی هستند، یا در فقر دست و پا میزنند، یا دچار خشکسالی هستند. کمی آن طرفتر هم قبایل آدمخوار مشغول پخت و پز هستند. در نتیجه سالها پیش بزرگ بروندی، همینطوری که زانو روی زمین زده بود و رو به آسمان کرده بود، فریاد زد: «به کجا روم ز دستت که نمیدهی مجالی/ نه ره گریز دارم نه طریق آشنایی!» که مشاورین او گفتند که طریق «آشنایی» همیشه باز است و شما میتوانید زیر عکس و کپشنهای آبکی بنویسید: «خیلی زیبا و تاثیرانگیذ(!) بود بانو!» و یک راست وسط طریق آشنایی بپرید.
جنگهای قبیلهای بزرگترین تفریح مردم این کشور است اما به دلیل اینکه قرنهاست ادامه پیدا کرده، قبایل دیگر حوصله ندارند به یکدیگر حمله کنند، در نتیجه با دود شکل یک انسان را برای هم میفرستند که محتوی آن این است: «ما امشب کار داریم نميتونیم بیایم قبیلهتون، خودتون یکی رو خلاص کنید!» در سال 1993 رییسجمهور این کشور، استاد «ملشیور اندادایه» به دست افسران توتسی کشته شد و ارتش هم در جواب این کار دهها هزار نفر را کشت و توتسیها پیغامی برای فرماندهان ارتش فرستاده و گفتند: «چند نفر به یه نفر؟!». متاسفانه در سال 2004 دولت بروندی احساس کرد که آنها در کشت و کشتار به خود کفایی رسیدهاند و حیف از این ظرفیتها که به درستی استفاده نشود، در نتیجه کاملا بیدلیل حدود 150 پناهنده توتسی اهل کنگو را در یک روز کشت تا رکورد جدیدی به نام خود بزند اما این رکورد خیلی زود توسط کشورهای همسایه شکسته شد.
در چند سال گذشته حداقل 300 هزار نفر بر اثر جنگها و درگیریهای داخلی در این کشور جان خود را از دست دادهاند، رییسجمهور بروندی ظاهرا الگوی خود را در زندگی انیشتین و گراهام بل قرار نداده و از حاکمان روآندا خواسته که: «همسایهها یاری کنید تا من کشورداری کنم».