مطالب طنز طنز؛ توافق سوفیایی

  • شروع کننده موضوع BARANA.R
  • بازدیدها 144
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

BARANA.R

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/10/29
ارسالی ها
2,921
امتیاز واکنش
20,204
امتیاز
746
سن
23
من میدون هستم، میدون دوم، عاشق سوفیا. بابای سوفیا اما عاشق من نیست و روی وطن و ناموس و پرسپولیس حساس است.

دیروز هم رفتم خواستگاری و گفتم: سوفیا را بده من.

بابای سوفیا گفت: پسر سوفیا در زندگی من مثل برجام است. من هم که می‌دانی روی برجام حساسم. یعنی من به این سادگی نمی‌توانم با تو توافق سوفیایی کنم. چرا؟ چون من الان تو را تحریم کردم و تو هیچ دادوستدی با من نداری. وقتی می‌آیی اینجا که دستت به بند کیفت است و یک جعبه شیرینی نمی‌خری؛ چون پول نداری. تو برای منافعت هم که شده باید با سوفیا ازدواج کنی. از آن‌طرف تا وقتی با سوفیا ازدواج نکنی، نه دنبال کار می‌روی، نه دنبال تحصیل. هرکی هم ازت می‌پرسد چرا هیچ کاری نمی‌کنی می‌گویی داری روی سوفیا کار می‌کنی. حالا من هی روی تو فشار می‌آورم که سوفیا را به تو نمی‌دهم. نتیجه؟ هیچی. تو دوباره می‌روی با سنگ می‌زنی شیشه ما را می‌شکنی. می‌روی آنتن ما را می‌چرخانی. توی محل هم شروع می‌کنی به سمپاشی علیه ما که ما این ایرادات را داریم و سوفیا صدتا مشکل دارد. چرا؟ تا سوفیا بماند روی دست ما و صاحب اول و آخرش هم خودت باشی. از آن‌طرف این‌قدر مرام نداری و پا شدی و رفتی خواستگاری شش‌تا از دخترهای همسایه. چرا؟ تا به سوفیا فشار بیاوری که سوفیا از درون من را آزار دهد. اما کور خواندی. چون سوفیا چطوری می‌خواهد به من فشار بیاورد؟ باید قهر کند و غذا نخورد. غذا نخورد به کی صدمه زده؟ به من یا خودش؟‌ها هاها. حالا با این اوصاف اگر من توافق سوفیایی با تو کنم، اوضاع می‌ریزد به‌هم و رابـ ـطه ما با این شش‌تا همسایه‌ای که تو رفتی خواستگاری دخترانشان به‌هم می‌ریزد. اگر با تو توافق سوفیایی نکنم، سوفیا می‌ماند رو دستم. فامیل و در و آشنا هم که مخالف این وصلت و توافق بودند و می‌گفتند تو ریگی به کفشت است و آدم مشکوک و بی‌پولی هم هستی و هدف از به‌دست‌آوردن سوفیا این است که به خانواده ما ورود کنی و فرهنگ بی‌فرهنگیت را بیاوری وسط خانه ما. خلاصه پسر با تو توافق سوفیایی کنم ضرر است، توافق هم نکنم دردسر است. تازه توافق هم بکنم الکی نیست که، سوفیا چندتا پسرعمو و پسردایی و بچه‌محل دارد و همین که من بله را به تو بگویم، اینها عصبانی می‌شوند و می‌آیند سراغت.

نتیجه‌گیری: بعضی‌وقت‌ها نه شما می‌خواهید بخرید، نه طرف می‌خواهد بفروشد، به این وضعیت می‌گویند دیپلماسی.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
12
بازدیدها
271
پاسخ ها
381
بازدیدها
7,693
پاسخ ها
0
بازدیدها
477
پاسخ ها
2
بازدیدها
207
پاسخ ها
0
بازدیدها
229
پاسخ ها
0
بازدیدها
197
پاسخ ها
0
بازدیدها
223
پاسخ ها
0
بازدیدها
177
پاسخ ها
0
بازدیدها
156
پاسخ ها
16
بازدیدها
576
پاسخ ها
0
بازدیدها
176
پاسخ ها
0
بازدیدها
164
بالا