مطالب طنز طنز؛ مطالبات ما از رئيس‌جمهوری

[dinaz]

طنز؛ مطالبات ما از رئيس‌جمهوری

شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي در روزنامه شهروند نوشت :

دولت جدید مدتی است شروع به کار کرده و درواقع استارت خورده. ما در ستون گمشده‌ها به‌عنوان متولی اشیا و افعال مفقوده وظیفه داریم یک‌بار هم شده بعضی چیزها را به رئیس دولت یادآوری نماییم که فردا نگویند اگر می‌گفتید می‌شد. به همین منظور در دفتر روزنامه ستاد بحران تشکیل دادیم تا مطالبات‌مان از دولت قبل را که درواقع همین دولت فعلی است و دیگر نمی‌توانیم به آن بگوییم قبل چون بعد شده (جمله جواد خیابانی‌وار شد) فهرست کنیم. چون گویا مطالبات ما در بین کاغذهای رئیس دفتر سابق ایشان مفقود شده بود. راستش كف مطالبات ما چسبيده به زيرزمين منفي دو. سقفش هم ساييده به آسمان. خيلي سعي كرديم يك ميانگيني بگيريم بين‌شان. بعد از اين كه سر و ته مطالباتمان زده شد، گفتيم ذره‌ذره ارایه‌اش كنيم كه رئيس‌جمهوری يكهو با انبوهي از مطالبات سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ورزشي روبه‌رو نشود. لذا از آن‌جا كه براي ما اهالي قلم - براي ژستش هم شده - مطالبات فرهنگي بر هر درد بي‌درمان دواست، در اين شماره به ذكر مطالبات فرهنگي می‌پردازيم كه نه سيخ بسوزد و نه كباب. اگر دیدیم کک کسی نگزید، روزهای بعد مطالبات سياسي، اقتصادي و غيره‌مان را هم ارایه مي‌كنيم. به ويژه منتظر مطالبات و غيره‌مان باشيد!

از آن جايي كه حتي در كشور دوست و برادر، افغانستان هم روزنامه‌ها نيازي به دريافت پروانه انتشار ندارند، به‌عنوان يك روزنامه‌نگار از رئيس‌جمهوری منتخب انتظار دارم لايحه‌ای بدهند كه روزنامه‌ها بدون اخذ پروانه منتشر شوند. حسن اين پيشنهاد در اين است كه در صورت تصويب و اجرا براي توقيف روزنامه هم نيازي به لغو پروانه نيست و آبروريزي نمي‌شود!

یکی از مسئولان گفته يك فرد معتاد به فاصله ٥ تا ١٥ دقيقه می‌تواند موادمخدر خود را در كنار خانه‌اش تأمين كند. بنده به‌عنوان يك روزنامه‌نگار از آقاي روحاني درخواست می‌كنم تدبيري بينديشند كه مسئولان ذيربط توزيع مطبوعات را هم به ساقی‌های موادمخدر بسپارند بلكه از شر اين توزيع بد راحت شويم!

همان‌طور كه در آمار رسمي ذكر شده، سرانه مطالعه در کل جمعيت کشور بیست دقيقه در شبانه‌روز است. مطالبه من از آقاي روحاني اين است كه كاري كنند اين بیست دقیقه مربوط به سرانه مطالعه برادران ممیز كتاب در وزارت ارشاد و دادگاه ویژه مطبوعات نباشد. آنها اصلا زياد مطالعه نكنند بهتر است!

چون شادي كردن حق مسلم ماست، يك آيين‌نامه جهت نحوه استاندارد شادي كردن ارایه نمايند. ما بدانيم كي و كجا بايد بجنبانيم. البته برخي هستند كه بخش جنباندن دم را از بر هستند. اما تقاضاي ما از رئيس‌جمهوری جديد اين است كه حتي اگر با جنباندن كل اعضا مخالفند، جلوي دم‌جنباني را هم بگيرند. يا رومي روم يا زنگي زنگ.

از آقاي روحاني تقاضا داريم جاي هنر و هنرمند را عوض كند. الان به هنرمند نقاش و مجسمه‌ساز و بافنده و نوازنده و... به چشم يك اثر عتيقه نگاه می‌كنند و خيلي تكريم شوند، جايشان در موزه است. من خواهش می‌كنم هنرمندجماعت را از موزه خارج و به جايش اثر هنري او را از زيرزمين‌هاي نم گرفته و مرطوب بيرون آورده و در موزه‌ها جا دهند.

 

[dinaz]

طنز؛ مطالبات ما از رئيس‌جمهوري


شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي در روزنامه شهروند نوشت:

یک.

رئیس سازمان بهزیستی کشور گفته اورژانس اجتماعی جلوی ٥٠٠٠ خودکشی را گرفته است.

البته ایشان نگفته چند نفر از این ٥٠٠٠ نفر عزیزی که از خودکشی‌شان جلوگیری شده، هنوز زنده‌اند. این‌طور که خبرنگارهای ما تحقیق کرده‌اند، زحمات سازمان بهزیستی در کاهش آمار مرگ‌ومیر به ثمر نمی‌رسد؛ چون دوستانی که اقدام به خودکشی کرده بودند پس از مشاوره برای این‌که به دستور پزشک هوایی تازه کنند، می‌روند سفر و در تصادفات جاده‌ای و سقوط اتوبوس به دره فوت می‌کنند.

دو.

می‌گویند پزشکان سراسر کشور با امضای بیانیه‌ای از محمدرضا عارف خواستند از این به بعد اگر خواست سکوتش را بشکند و چیزی بگوید، یادش باشد بعضی خبرها را باید یواش یواش به ملت داد و اعلام ناگهانی خبر، ضریب سکته قلبی و البته مغزی را بالا می‌برد. نه فقط خبر بد که خبر خوب هم این‌طوری است؛ مثلا از لحظه‌ای که ایشان گفته «در انتخابات‌ سال ۹۸ ائتلاف نمی‌کنیم» آمار سکته و آنفارکتوس بشدت در کشور بالا رفته. نمی‌دانید مردم بعد از شنیدن این خبر چقدر شادمانی کردند. هر چند خیلی از احزاب و گروه‌ها و جبهه‌های سیـاس*ـی هم زانوی غم بغـ*ـل کرده‌اند و می‌گویند ددم وای یعنی اگر با ما ائتلاف نکنند ما می‌میریم؟

سه.

فردی به دکتر مراجعه کرده بود، در هنگام معاینه بازرس وزارت بهداشت از راه می‌رسد و از دکتر می‌خواهد مدارک نظام پزشکی‌اش را ارایه کند. دکتر، بازرس را کنار می‌کشد و می‌گوید: عزیزم گیر نده. من دکتر واقعی نیستم! بالاغیرتا این پول رو بگیر و بی‌خیال شو. بازرس هم پول را می‌گیرد و راهش را می‌گیرد و از کلینیک می‌رود بیرون. بیمار

دوان دوان خودش را می‌رساند به بازرس و می‌گوید كه مرد حسابی تو باید گزارش می‌دادی که او دکتر نیست؛ الان زنگ می‌زنم پلیس. بازرس دستپاچه می‌شود و می‌گوید جان مادرت این کار را نکن. من بازرس واقعی نیستم و بیچاره می‌شوم. بیا این پول را بگیر و بی‌خیال من بشو. بیمار پول را می‌گذارد تو جیبش و دوباره راه می‌افتد سمت کلینیک. بازرس می‌گوید اما تو به‌عنوان مریض می‌توانی از آن دکتر قلابی شکایت کنی. بیمار می‌گوید: بدبختی من هم بیمار واقعی نیستم و فقط آمده بودم خودم را مریض جا بزنم یک گواهی پزشکی بگیرمو بروم. حالا هم این پول را می‌دهم به او که گواهی را زود صادر کند!

این داستان را چرا تعریف کردم؟ نمی‌دانم. شاید چون صبح در خبرها شنیدم با وجود تشکیل کارگروه برای حل بحران کاهش سطح آب دریاچه ارومیه و وعده دولت به حل مشکل ‌این دریاچه اوضاع در آن از خط قرمز گذشته است.

چهار.

تست هوش: با توجه به این‌که محمدجواد لاریجانی گفته مقصود اصلاح‌طلبان از کنسرت مجلس بزن و برقص است، لطفا مقصود اصولگراها از کنسرت را تشریح فرمایید. با توجه به محتوای پاسخ احتمالی رسم شکل ضرورت ندارد؛ چون ما نمی‌توانیم شکل آن را چاپ كنيم.