dinaz
کاربر نگاه دانلود
طنز؛ وعده برگزاری کنسرت در یکی از ستادها
شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي در روزنامه شهروند نوشت:
مجری: بعد ازبرگزاری موفقیت‌آمیز نخستین مناظره و بازخوردهای خوب آن درجامعه تصمیم گرفتیم مناظره‌های بعدی را هم تندتند برگزار کنیم. درمناظره امروز من سوالی طرح می‌کنم و همگی دوستان تک به تک نظرشان را درمورد آن موضوع بیان می‌کنند. موافقید؟
هر ٦ کاندیدا: بله!
مجری: خب. سوال اول. به نظر شما کدام شغل جزو مشاغل پرخطر محسوب می‌شود و برای بهبود وضع کاری آن شغل چه برنامه‌ای دارید؟
روحانی: به نظر من ریاست‌جمهوری خودش پرخطر‌ترین شغل دراین کشور است. یعنی شما کافی است فقط به سرنوشت سه رئیس‌جمهوری قبل از من دقت کنید. می‌بینید کار من چقدر کار ریسکی‌ای است. متاسفانه من دراین خصوص کاری از دستم برنمیاد جز اینکه بنشینم به سرنوشت و آینده محتوم خودم فکر کنم.
رئیسی: من تا حالا به شغل و کار اجرایی فکر نکرده بودم. اینم حرفیه‌ها. من گفته بودم تو شعارهام شغل درست می‌کنم اما شغل پرخطر تو برنامه‌هام نبود انگار. من اگه ممکنه درمناظره بعدی به این سوال جواب میدم.
قالیباف: خیلی عجیبه چون به نظر من هم همان جوابی که جناب روحانی گفت، درسته و این امکان نداره که من با ایشون موافق باشم. برای پرستیژم بده اصلا. حالا شده دیگه. فقط من این نکته را اضافه می‌کنم که برای کاهش خطر این شغل برنامه‌ای مردمی دارم و آن هم این است که خودم به جای دیگران جانفشانی می‌کنم. میله داغ را می‌گیرم و داخل گود می‌شوم و سختی و مرارت رئیس‌جمهوری را به جان می‌خرم که مردم ناغافل دراین آتش نسوزند. در واقع خودم را ققنوس‌وار فدا می‌کنم.
میرسلیم: بمیرم الهی. من با تجربه ویژه در امر نجات غریقی و امور وابسته و پیوسته فکر می‌کنم. زیرآبی‌رفتن خیلی شغل سخت و جانفرسایی است. باید تسهیلاتی فراهم کرد. عزیزانی که زیرآبی می‌روند، بدون ترس به سطح آب برگردند.
جهانگیری: فعلا کسی به جناب روحانی حرفی نزده که من مجبور به پاسخگویی بشم. من هم درمناظره بعدی عرض می‌کنم.
هاشمی‌طبا: من هنوز فکر می‌کنم اشتباه شده و من در انتخابات شوراها ثبت‌نام کرده بودم. باور کنید جواب‌های من هم مربوط به سوالات شوراهاست.
مجری: نظر شما درمورد برگزاری کنسرت چیست؟
رئیسی: بنده یک پدر خانمی دارم که مجبورم نظر ایشان درمورد برگزاری کنسرت درمشهد را درسراسر کشور اجرایی کنم. ریاست‌جمهوری جای خودش اما ما را با پدرخانم دعوا نیندازید بالاغیرتا.
هاشمی‌طبا: تا وقتی که درتهران سالن مناسب نسازیم... ببخشید من هنوز تو تهران موندم. تا وقتی سالن مناسب درکشور ساخته نشود، باید جلوی کنسرت‌ها را بگیریم.
جهانگیری: خیلی هم خوب است. من صدبار به این وزیر ارشاد گفتم مرا با خودش ببرد اما مدام جواد ظریف را می‌برد.
میرسلیم: اگر تماشاچی‌ها دو انگشتی دست بزنند، مشکلی نداره اما در غیراین صورت باید همه کنسرت‌ها لغو بشوند.
قالیباف: بستگی داره به زمان اجرا. نزدیک انتخابات باشه بگو تو ستاد من برگزار بشه. بعد از انتخابات باشه، اصلا برگزار نشه. تابع زمان و مکان باید باشه.
روحانی: کلید کنسرت تو جیب من هست اما قفلش نه. با کلیدی که تو جیب منه، دربعضی سالن‌ها باز میشه اما کلید برخی سالن‌ها دربرخی شهرستان‌ها تو جیب من نیست. قفلشم که بقیه زدن. از خودشون بپرسین.
شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي در روزنامه شهروند نوشت:
مجری: بعد ازبرگزاری موفقیت‌آمیز نخستین مناظره و بازخوردهای خوب آن درجامعه تصمیم گرفتیم مناظره‌های بعدی را هم تندتند برگزار کنیم. درمناظره امروز من سوالی طرح می‌کنم و همگی دوستان تک به تک نظرشان را درمورد آن موضوع بیان می‌کنند. موافقید؟
هر ٦ کاندیدا: بله!
مجری: خب. سوال اول. به نظر شما کدام شغل جزو مشاغل پرخطر محسوب می‌شود و برای بهبود وضع کاری آن شغل چه برنامه‌ای دارید؟
روحانی: به نظر من ریاست‌جمهوری خودش پرخطر‌ترین شغل دراین کشور است. یعنی شما کافی است فقط به سرنوشت سه رئیس‌جمهوری قبل از من دقت کنید. می‌بینید کار من چقدر کار ریسکی‌ای است. متاسفانه من دراین خصوص کاری از دستم برنمیاد جز اینکه بنشینم به سرنوشت و آینده محتوم خودم فکر کنم.
رئیسی: من تا حالا به شغل و کار اجرایی فکر نکرده بودم. اینم حرفیه‌ها. من گفته بودم تو شعارهام شغل درست می‌کنم اما شغل پرخطر تو برنامه‌هام نبود انگار. من اگه ممکنه درمناظره بعدی به این سوال جواب میدم.
قالیباف: خیلی عجیبه چون به نظر من هم همان جوابی که جناب روحانی گفت، درسته و این امکان نداره که من با ایشون موافق باشم. برای پرستیژم بده اصلا. حالا شده دیگه. فقط من این نکته را اضافه می‌کنم که برای کاهش خطر این شغل برنامه‌ای مردمی دارم و آن هم این است که خودم به جای دیگران جانفشانی می‌کنم. میله داغ را می‌گیرم و داخل گود می‌شوم و سختی و مرارت رئیس‌جمهوری را به جان می‌خرم که مردم ناغافل دراین آتش نسوزند. در واقع خودم را ققنوس‌وار فدا می‌کنم.
میرسلیم: بمیرم الهی. من با تجربه ویژه در امر نجات غریقی و امور وابسته و پیوسته فکر می‌کنم. زیرآبی‌رفتن خیلی شغل سخت و جانفرسایی است. باید تسهیلاتی فراهم کرد. عزیزانی که زیرآبی می‌روند، بدون ترس به سطح آب برگردند.
جهانگیری: فعلا کسی به جناب روحانی حرفی نزده که من مجبور به پاسخگویی بشم. من هم درمناظره بعدی عرض می‌کنم.
هاشمی‌طبا: من هنوز فکر می‌کنم اشتباه شده و من در انتخابات شوراها ثبت‌نام کرده بودم. باور کنید جواب‌های من هم مربوط به سوالات شوراهاست.
مجری: نظر شما درمورد برگزاری کنسرت چیست؟
رئیسی: بنده یک پدر خانمی دارم که مجبورم نظر ایشان درمورد برگزاری کنسرت درمشهد را درسراسر کشور اجرایی کنم. ریاست‌جمهوری جای خودش اما ما را با پدرخانم دعوا نیندازید بالاغیرتا.
هاشمی‌طبا: تا وقتی که درتهران سالن مناسب نسازیم... ببخشید من هنوز تو تهران موندم. تا وقتی سالن مناسب درکشور ساخته نشود، باید جلوی کنسرت‌ها را بگیریم.
جهانگیری: خیلی هم خوب است. من صدبار به این وزیر ارشاد گفتم مرا با خودش ببرد اما مدام جواد ظریف را می‌برد.
میرسلیم: اگر تماشاچی‌ها دو انگشتی دست بزنند، مشکلی نداره اما در غیراین صورت باید همه کنسرت‌ها لغو بشوند.
قالیباف: بستگی داره به زمان اجرا. نزدیک انتخابات باشه بگو تو ستاد من برگزار بشه. بعد از انتخابات باشه، اصلا برگزار نشه. تابع زمان و مکان باید باشه.
روحانی: کلید کنسرت تو جیب من هست اما قفلش نه. با کلیدی که تو جیب منه، دربعضی سالن‌ها باز میشه اما کلید برخی سالن‌ها دربرخی شهرستان‌ها تو جیب من نیست. قفلشم که بقیه زدن. از خودشون بپرسین.
