عصب دهی قلب

  • شروع کننده موضوع nadia.seif
  • بازدیدها 162
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

nadia.seif

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/01/01
ارسالی ها
331
امتیاز واکنش
1,229
امتیاز
401
محل سکونت
یزد
قلب یک عضو چهار حفره‌ای عضلانی می‌باشد که ۱ درصد سلولهایش خاصیت خود تحریکی دارند و دارای سیستم هدایت خودکاراست. این عضو دارای سلولهای ماهیچه قلبی (کاردیومیوسیتهای) تخصص یافته و فیبرهای هدایتی هست که انقباض ریتمیک را شروع می‌کنند.[۱۲] قلب در ۲۱–۲۲ روزگی در جنین انسان شروع به تپش می‌کند و نمو قلب ۵۰ روز طول می‌کشد.[۱۳]

در روز هشتم جنینی در موش (معادل هفته سوم در انسان)، قلب از یک لوله اولیه قلبی تشکیل شده‌است. این لوله توخالی شامل دو لایه می‌باشد: کاردیومیوسیتها در خارج و سلولهای اندوتلیال در داخل.

بین این دو لایه، ژله قلبی وجود دارد. در این مرحله هنوز اعصاب خودکار (اتونومیک) قلبی نمو پیدا نکرده‌است و خون در سرتاسر جنین به وسیلهٔ امواج انقباضی پیش برنده (پریستالتیک)، پمپ می‌شود. این حرکات پریستالتیک از قسمت دم قلبی شروع می‌شود. با ادامه نمو، لوله قلبی طویلتر شده و یک لوپ به سمت راست تشکیل می‌دهد. سلولهای اندوکاردیال به سلولهای مزانشیمی تبدیل شده و بین دو لایه مهاجرت می‌کنند و ژله قلبی را می‌پوشانند. برای تشکیل لایه سوم قلبی، لوله قلب توسط لایه اپی کاردیومی پوشیده می‌شود. سلولهای اولیه اپی کاردیومی در روز نهم جنینی در موش (تقریباً هفته چهارم در انسان)، درون ارگان پیش اپی کاردیومی (یک دسته سلول شبیه گل کلم در قاعده لوله قلبی) یافت می‌شوند. این سلولها به سمت لوله قلب مهاجرت کرده و قلب را می‌پوشانند. در روز دوازدهم جنینی در موش، پوشش اپی کاردیال کامل می‌شود. در این زمان، مهاجرت سلولهای ستیغ عصبی (نورال کرست سلها) در نمو عصبدهی قلبی نقش دارد.[۱۲] نورال کرست سلها گروهی از سلولهای مهاجر هستند که در همه مهره داران یافت می‌شوند و قادر به تبدیل به انواع بافت از جمله عضله صاف، سلولهای عصبی (نورونها) و سلولهای گلیا و غیره می‌باشند. کنده شدن نورال کرست سلها و مهاجرت آن‌ها ازلوله عصبی (نورال تیوب) به کمک تغییرات در چسبندگی سلولها رخ می‌دهد که شامل کاهش مقدارمولکول چسبندگی سلول نورونی (NCAM) و N- کادهرین می‌باشد.[۱۴]

در طول نمو قلبی، حرکات پریستالتیک به وسیلهٔ انقباض هماهنگ، توسط گره سینوسی- دهلیزی جایگزین می‌شود.[۱۲]

مراحل نمو اعصاب قلب به این ترتیب می‌باشد:

مهاجرت نورال کرست سلها به پشت آئورت
تمایز آن‌ها به سلول عصبی
تجمع سلولهای عصبی برای تشکیل گانگلیا
گسترش انتهای آکسونی به بافت قلبی
لازم است ذکر شود که عصبدهی پاراسمپاتیک قبل از سمپاتیک انجام می‌شود.[۱۳]

Bone morphogenetic proteins (BMPs) که توسط سلولهای اپی کاردیومی ترشح می‌شوند، سبب تمایز سلولهای عصبی به سمپاتیک و پاراسمپاتیک می‌شوند.

فاکتور نوروتروفیک مشتق از رده سلولی گلیال (GDNF), نورتورین(NRTN) و آرتمین (artemin) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک (NTFs) برای تمایز نورونهای پاراسمپاتیک قلبی می‌باشند.[۱۵] نورونهای پاراسمپاتیک وقتی به قلب می‌رسند تشکیل عقده (گانگلیا) را می‌دهند و از اینجا سلولهای عصبی پس عقده ای (پس گانگلیونی) منشأ می‌گیرند و این در حالیست که سلولهای عصبی پس گانگلیونی سمپاتیکی از تنه سمپاتیکی در خارج از قلب منشأ می‌گیرند.[۱۲]

فاکتور رشد عصبی (NGF)، نوروتروفین- ۳ (neurotrophin-3) و نوروتروفین- ۴و۵ (neurotrophin-4/5) از جمله فاکتورهای نوروتروفیک هستند که عصبدهی سمپاتیک را تنظیم می‌کنند و سبب افزایش تراکم عصبدهی آن می‌شوند. اندوتلین - ۱ که از اندوتلیوم وریدی ترشح می‌شود نیز سبب افزایش بیان فاکتور رشد عصبی(NGF) می‌شود. این در حالیست که فاکتور سمافورین- ۳(semaphorin 3) تراکم عصبدهی آن را کاهش می‌دهد. به این ترتیب گرادیان عصبدهی سمپاتیک از اپی کاردیوم به اندوکاردیوم شکل می‌گیرد.[۱۶]

بدین ترتیب اعصاب اتونومیک قلبی، ضربان قلب را تنظیم می‌کنند. تحت شرایط پاتولوژیک، تراکم فیبرهای عصبی، تغییر یافته و منجر به فعالیت زیاد (عصب‌دهی زیاد) یا خیلی کم (عصب‌دهی کم) در قلب می‌شود.[۱۲]

تحـریـ*ک نامنظم قلبی در بیماری فیبریلاسیون دهلیزی(atrial fibrilation)، سبب تحـریـ*ک اندوتلین- ۱ شده و بیان فاکتور رشد عصبی را بالا می‌برد؛ که این عمل، سبب افزایش عصب‌دهی سمپاتیک می‌شود.[۱۶]
 

برخی موضوعات مشابه

بالا