علل و درمان کمرويي،خجالت و اضطراب اجتماعي در كودكان

  • شروع کننده موضوع ԼƠƔЄԼƳ
  • بازدیدها 546
  • پاسخ ها 22
  • تاریخ شروع

ԼƠƔЄԼƳ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/08
ارسالی ها
3,970
امتیاز واکنش
22,084
امتیاز
736
محل سکونت
زیر سقف آسمون
پ) علل اجتماعي ( مدرسه ):

ساختار قوانين و ميزان نظارت حاكم بر محيط مدرسه و قوانين و باورها و هنجارهاي اجتماعي نقش بسيار زيادي در بروز با پيشگيري از زورگويي دارند.
كمک به كودك:

برخلاف تصور عامه كه زورگويي و كشمكش ميان كودكان و نوجوانان رامسئله طبيعي ومرحله تكاملي گذار در كودكان در نظر مي گيرند، اين موضوع يك نوع اختلال رفتاري بسيار مهم و جدي بوده و بايستي بلافاصله اقدام مناسب به عمل آيد. كودك قرباني معمولاً‌ بدليل احساس گـ ـناه، شرم، قصور و يا
ترس چيزي به زبان نمي آورد و شما ( و اوليا و مربيان مدرسه ) بايستي به محض مشاهده نشانه هايي، ترتيبي اتخاذ كنيد تا زمينه و تمايل او براي گفتگو بوجود آيد. مشاهده وضعيت مشابهي ( برنامه تلويزيوني يا در زندگي روزمره ) و يا ذكر خاطره مشابهي از دوران كودكي، خود زمان مناسبي براي طرح اين مسئله است. سوالاتي نظير« تو در اين مورد چي فكر مي كني؟ »يا « بنظرت اون فرد چيكارمي تونه بكنه؟ شروع هاي خوبي هستند كه مي توانند با سوالات بعدي همچون« تا حالا شاهد چنين موضوعي بودي؟ »يا « تا حالا چنين اتفاقي براي تو هم افتاده؟ »همره باشد.
در چنين ارتباط و گفتگويي نبايستي خود را عصباني و نگران نشان داد بلكه بايد با حفظ آرامش و درايت، ناخرسندي خود را از اتفاق افتاده بيان كرده و به كودك ابراز كرد كه اشتباه و قصوري از او رخ نداده و رفتار شخص خاطي است كه بسيار زشت و ناپسند بوده و شما حامي او خواهيد بود و مي توان قضيه و مسئله را بدرستي حل كرد.
بر حسب مورد، نحوه برخورد متفاوت و به قرار زير است:
ـ اگركودك مورد اذيت و آزارقرار گرفته باشد: از طريق صحبت با كودك و يا دوستان او اطلاعات لازم را بدست آوريد ( كي، كجا، چطور، ‌چندين بار و... ) و با معلم و در صورت لزوم ناظم يا مدير مدرسه موضوع را در ميان بگذاريد. از رو در رو كردن كودك با فرد خاطي خودداري كنيد و موارد زير را به كودك انتقال دهيد:
ـ عصباني شدن يك واكنش طبيعي است ولي اين مسئله همان چيزي است كه فرد زورگو مي خواهد. در ضمن، گريه كردن يا ترس ( از جمله فرار كردن ) باعث مي شود تا فرد زورگو احساس قدرتمندي بيشتري كند. لذا به كودك بگوييد كه در اين موارد بايستي خونسردي خود را حفظ كند و با صلابت و بدون دويدن خود را ازمحل دور كند. تلافي و مقابله به مثل كردن مي تواند باعث بدتر شدن موضوع و درگيري فيزيكي و جراحت يك يا دو طرف شود. به او توضيح دهيد كه چنين عملي نه نشانه ضعف بلكه نشانه درايت و هوش بيشتر است ( فرار عاقل از نادان بهتر از غلبه بر آن است ).
ـ گاهي با گرفتن قيافه اي جدي و نگاه چشم در چشم و بيان توقف اذيت و آزار، فرد خاطي عمل خود را متوقف مي كند ( از پوزخند زدن، مسخره كردن و يا بكار بردن كلمات زشت خودداري كند ).
ـ در اولين فرصت ممكن موضوع را با يك فرد بالغ مطمئن ( معلم، ناظم و... ) در ميان بگذارد ( خصوصاً‌ اگر درگيري فيزيكي رخ داده باشد. )
ـ از قرار گرفتن در موقعيت و مكانهاي بروز زورگويي و درگيري تا حد امكان دوري كند.
ـ در صورت امكان سعي كند با دوست يا دوستان و يا گروه خود باشد و از تنها ماندن دوري كند.
ـ گاهي همراهي دوست يا خواهر/برادر بزرگتر يا تنومند تر و درصورت لزوم متوقف كردن فرد زورگو و پرخاشگركمك كننده خواهد بود.
ـ اگر واقعه در مدرسه رخ داده باشد بايستي قضيه بامعلم، ناظم و يا مدير مدرسه در ميان گذاشته شود و از آنها خواسته شود تا محيط امني براي دانش آموزان بوجود آورند و اگر قادر به اين كار نيستند، مدرسه فرزندتان را تعويض كنيد.
ـ خود را با كودك زورگو و يا والدين او درگير نكنيد ( مگر اينكه هيچ انتخاب ديگري نداشته باشيد ).
ـ برداشت و نظر هم سن و سالان براي كودك بسيارمهم است و بايستي از هرنوع رفتار و گفتار درحضورهم سن و سالان و مجامع عمومي كه بوي ناز پروري و توجه بيش از حد و يا بچه ننه بودن را بدهد خودداري كرد ( حمايت و تحسين در حد معمول و ابراز محبت در خلوت خصوصي ).
ـ از طريق بازي نمايشي نحوه برخورد با مسئله را به او آموزش دهيد.
ـ اگر قرار باشد فقط يك اقدام كارساز باشد آن يك چيز تقويت حرمت نفس مثبت و اعتماد به نفس كودك است. دراين زمينه خاص، يكي از اقدامات خوب، ‌درگير كردن كودك در يك فعاليت ورزشي و هنري و ثبت نام او در يك كلاس آموزش دفاع شخصي ( و نه لزوماً‌ رزمي ) است.
اگر كودك شاهد زورگويي و اذيت باشد، به كودك خود بياموزيد كه در حد توان خود از مظلوم حمايت و با ظالم مقابله كند و اگر مي ترسد و يا تصور مي كند كه اقدامش موثر نخواهد بود از دوستان يا يك فرد بالغ قابل اعتماد درخواست كمك نمايد واز گروه هايي كه ديگران را مورد اذيت و آزار قرار مي دهند، خارج مي شود ( حتي اگر از حمايت محروم شود ).
ـ اگر فرزند شما مرتكب زورگويي و پرخاشگري شده است: اگر متوجه چنين رفتاري از طرف فرزندتان شديد آن را نه يك ويژگي مثبت و زرنگي و قدرت او بلكه نوعي اختلال جدي رفتاري در نظر بگيريد كه در صورت عدم اصلاح ميتواند در آينده نه چندان دور به ترك تحصيل‌، اعتياد، ‌بزهكاري و يا جرايم جنايي بيانجامد ( در اكثر موارد ) :
ـ موضوع را با معلم، ناظم و يك مشاوره آگاه و با تجربه در ميان بگذاريد و نظرات آنها را جويا شويد.
ـ مشكلات و عوامل زمينه ساز خانوادگي رام مرتفع كنيد ( اصلاح تنش هاي خانوادگي، حذف خشونت در روابط خانوادگي، برقراري روابط انساني ميان اعضاء خانواده، حل منطقي مسائل و اختلافات و نه زور آزمايي و... ).
ـ پيوند عاطفي ميان خود و فرزندتان را اصلاح كنيد ( مهر و محبت بي قيد و شرط و وضع قوانين و مقررات عاقلانه و منصفانه و... ).
ـ هيچگاه از تنبيه فيزيكي استفاده نكنيد، بلكه با وضع مقررات درست ( و ازجمله عواقب تمرد از آنها ) رفتار قابل قبول و غير قابل قبول رامشخص كنيد ( مي توان خشمگين شد ولي رفتار خشونت آميز و پرخاشگرانه غير قابل تحمل خواهد بود و با عواقب مشخصي همچون محروميت موقت از امتيازي همراه خواهد بود ).
ـ تمامي تمهيدات لازم براي تقويت حرمت نفس و اعتماد به نفس فرزندتان را بكار ببنديد.
ـ فيلم و بازيهاي خشن را از صحنه زندگي كودك خارج كنيد.
ـ راه و روش برخورد صحيح و حل مسائل را به كودك آموزش دهيد.
ـ رفتار خوب و درست كودك را مورد تشويق و تحسين قرار دهيد.
ـ نقش و جايگاه مربيان و مسئولين مدرسه: مهمترين وظيفه مسئولين و مربيان مدرسه تامين محيطي امن و با كمترين تنش براي رشد اجتماعي و تحصيلي دانش آموزان است و توجه به نكات زير مي تواند بسيار كمك كننده باشد:
ـ در زمان ثبت نام، قوانين و مقررات حاكم بر مدرسه و اصول پيشگيري و برخورد با مسئله زورگويي و وظايف والدين و دانش آموزان به صورت مكتوب به آنها داده شود.
ـ در اولين نشست همگاني اولياء و مربيان و نيز بطور جداگانه با دانش آموزان كل مدرسه و با دعوت از يك كارشناس و يا روانشناس آگاه نحوه پيشگيري و برخورد با اين مسئله و وظايف و مسئوليت تك تك دانش آموزان ارائه شود.
ـ كودك آزار ديده را مورد حمايت قرار داده و او را به خاطر جمع كنيد كه تمام تمهيدات لازم براي جلوگيري از وقوع مجدد آن را بكارخواهيد بست و هويت او محفوظ خواهد ماند.
ـ از رو در رو كردن صدمه ديده با كودك خاطي خودداري كرده و از منابع اطلاعاتي متعدد نام ببريد. ( مثلاً‌ چندين نفر شاهد ماجرا بوده و گزارش داده اند ).
ـ به كمك ساير دانش آموزان و مربيان تمامي اطلاعات لازم و كامل را در مورد اتفاق رخ داده شده بدست آوريد.
ـ بلافاصله كودك خاطي را بازخواست نموده و عواقب تكرار اين مسئله كه مي تواند حتي اخراج از مدرسه باشد را به او گوشزد كنيد و با والدين او ترتيب يك نشست و گفتگو را بدهيد.
ـ بدون اصلاح جو و فضاي حاكم بر خانواده كودك زورگو و پرخاشگر، هر تلاش و اقدام ديگري اثرات موقتي خواهد داشت. لذا مشاوره خانوادگي و تربيتي جزو ضروريات است.
ـ والدين كودك آسيب ديده رامطلع كنيد و راهنمايي هاي لازم را انتقال دهيد و اقداماتي راكه به اجرا گذاشته ايد به اطلاع آنها برسانيد.
ـ ظرف دو سه روز بعد با كودك صدمه ديده گفتگوي مجددي داشته باشيد و از امنيت و راحتي او اطمينان خاطر پيدا كنيد و رفتار كودك خاطي را تحت نظر مداوم خود قرار دهيد.
ـ كودكان را تشويق كنيد تا حامي يكديگر در برابر فرد زورگو و خلافكار باشند ( و نه تماشاچي ) و عمل آنها را مورد تاييد و تحسين قرار دهيد.
 
  • پیشنهادات
  • ԼƠƔЄԼƳ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/08
    ارسالی ها
    3,970
    امتیاز واکنش
    22,084
    امتیاز
    736
    محل سکونت
    زیر سقف آسمون
    (7) آموزش نحوه ي برخورد و كنار آمدن با طرد شدن

    احساس تعلق داشتن به گروه و جمع و دوستي ازنيازهاي اساسي براي سلامت رواني و شخصيتي انسان است ( خصوصاً‌ براي تقويت حرمت نفس، بارور شدن توانمندي ها و قابليت ها، مقابله با احساس تنهايي ) و هسته اوليه آن با پيوند عاطفي
    امن ميان والدين و كودك در دو سال اول تولد شكل مي گيرد و در سنين بعدي با روابط بين فردي و دوستي رشد مي يابد و در سنين راهنمايي و دبيرستان احساس تعلق به گروه به شديدترين سطح خود مي رسد.
    احساس دفع و طرد شدگي بسيار دردناك ومخرب بوده و گاهي عواقب و اثرات آن مي تواند تا آخر زندگي فرد باقي بماند ( اگر والدين بدرستي با آن برخورد نكنند ) و اكثر كودكان و بالغين چنين موقعيت و حالاتي را هراز گاهي تجربه مي كنند ( عدم تمايل خواهر يا برادر براي بازي با او، عدم بازي دادن همكلاسي ها، ‌عدم دعوت به جشن تولد و... ) علل مختلفي در طرد كودك توسط همسالان نقش ايفاء مي كنند كه مهمترين آنها عبارتند از: خصوصيات ظاهري كودك ( نظافت، لباس، وزن، نژاد، رنگ پوست، ‌معلوليت جسمي و... )؛ رفتار و عادات كودك ( لكنت زبان، ‌حركات و رفتارهاي نامتناسب با جنسيت، ‌... )؛ ‌زمينه هاي اقتصادي يا قومي كودك؛ ‌مهارتهاي اجتماعي كم ( خصوصاً‌ عدم توانايي در درك احساسات ديگران و واكنش مناسب نشان دادن )؛ برخي از ويژگيهاي شخصيتي منفي ( خشونت و عصبي بودن، تدافعي بودن، مضطرب و حساس بودن و... ) و خجالتي بودن.
    اگر كودك براي بازي بادوستانش بيرون مي رود ولي مدت كوتاهي يا گريان بر مي گردد، يادوستانش ديگر بااو تماس نمي گيرند، يا ابراز مي كند كه دوست ندارد به مدرسه برود و يا به كرات تمارض مي كند بايستي به فكر طرد و دفع كودك توسط دوستان ياهمسالانش بود. برخورد هاي لازم براي چنين تجربياتي عبارتند از:
    * با او ابراز همدلي كنيد:
    اولين و مهمترين قدم، درك احساس كودك و ابراز همدلي است. هيچگاه با تصور كمك به كودك احصاص و ناراحتي او را كوچك و بي اهميت تلقي نكنيد و جملاتي نظير« اون ( اونا ) كي هستش كه اصلاً‌ ناراحت بشي »يا « اون چيزه مهمي نيست كه خودتو ناراحت مي كني »بكار نبرديد. فقط و فقط احساس او
    را با كمك و لحن همدلانه مشخص و تاييد كنيد. مثلاً‌ »معلمومه خيلي ناراحت و مايوس شدي كه به جشن تولد دعوت نشدي »
    * گفتگوي دروني منفي او را اصلاح كنيد:
    در پي چنين وقايعي بسياري از كودكان ( خصوصاً‌ كودكان خجالتي )، در درون خود را مقصر دانسته و سرزنش مي كنند و احساس دوست نداشتني بودن مي كنند. از بكار بردن جملاتي كه باعث تشديد چنين درك و باوري دراو مي شوند، خودداري كنيد ( مثلاً‌ چي كار كردي كه تو رو دعوت نكرد؟ ) كودك ممكن است جملاتي نظير« هيچ كي ( يا اونا ) منو دوست نداره »يا « من غير عادي هستم »به زبان آورد. در اين موارد به كودك متذكرشودي كه چنين نتيجه گيري درست نيست زيرا فلاني و فلاني و... تو رو دوست دارند يا « اونايي كه تو رو خوب مي شناسند دوستت دارند »يا « غير عادي و عجيب و غريب اين هستش كه ديگران رو مسخره كني و... »به كودك توضيح دهيد كه چنين اتفاقي مي تواند دلايل بسيار زيادي داشته باشد. مثلاً‌ تكميل بودن گروه براي بازي يا عدم امكان متوقف كردن بازي يا فعاليت يا نياز به داشتن هنر و مهارتي و يا حتي ناراحتي يا حسادت فرد يا افرادي و... از كودك بپرسيد كه خودش دليل آن را چه مي داند و اگر واقعاً‌ رفتار نادرستي از او سرزده مي توان به او آموزش داد كه اشتباه خود را بپذيرد و براي جبران با معذرت خواهي از طرف مقابل، ‌رفتار خود را اصلاح كند. اگر تجربه مشابهي در روابط خود داريد و توانستيد با آن بدرستي برخورد كنيد، بيان آن خالي از فايده نخواهد بود.
    * يادآوري توان محدود و عدم امكان كنترل برخي از چيزها:
    به كودك توضيح دهيد كه بسياري از چيزها خارج از كنترل ماهستند ( مثلاً‌ رنگ پوست، قد، ‌محدود بودن افراد شركت كننده در يك مسابقه، ‌رفتار نامناسب كسي و... ) و بايستي آنها را بپذيريم و در مقابل بهترين تلاش مان را در مورد چيزهايي كه تحت كنترل و تاثير ماهستند انجام دهيم ( تمرين، ‌رفتار درست، پايداري و... )
    * تفاوتها را متذكر شويد:
    به كودك توضيح دهيد همانطور كه حتي ميان اعضاء خانواده تفاوت وجود دارد افراد در سليقه ها، ‌آرزوها، ارزشها، ‌نظرات و عقايد نيز باهم بسيار متفاوت هستند و برخي از افراد با هم جوش نمي خورند و عدم تمايل فردي به
    برقراري ارتباط يا دوستي و غيره به منزله بد بودن طرف مقابل نيست و فقط تفاوت در سليقه و ذائقه وجود دارد.
    * به او كمك كنيد تا راه حلي پيدا كند:
    در چنين تعامل و گفتگويي بايستي علاوه بر چراغ انداختن بر روي مسئله و آشكار كردن واقعيت ها، به كودك كمك نمود تا راه حل هاي مناسبي براي آن پيدا و انتخاب كند ( به نظرت حالا چي كار مي توني بكني تا ناراحتي ات كمتر بشه؟ )
    * مهارت هاي اجتماعي را به او آموزش دهيد:
    نحوه صحيح ملحق شدن به گروه، ‌شروع ارتباط، حفظ و نگهداري رابـ ـطه، پايبندي به رابـ ـطه، حمايت از يكديگر، روحيه ورزشكاري داشتن و رازداري را به او آموزش دهيد. ( به مطالب ديگر اين فصل مراجعه كنيد ).
    * اعتماد به نفس او را تقويت كنيد:
    تمامي اقدامات لازم براي ارتقاء حرمت نفس و اعتماد به نفس او را بكارببنديد ( به مبحث مربوطه مراجعه كيند ).
    (8) آموزش ابراز وجود و جرأت و جسارت

    از نظرتعريف به توانايي درابرازنظر و درخواست و ايستادن براي حفظ حرمت و طلب حق و حقوق خود بدون تجـ*ـاوز به حريم و حق و حقوق ديگران جرات و جسارت گفته مي شود. يكي از مشكلات اصلي افراد كمرو و خجالتي كمبود جرات و ابراز وجود است. براي پرورش و تقويت چنين ويژگي رعايت نكات زير كمك كننده خواهد بود.
    * او را با حق و حقوقش آشنا كنيد:
    در هر جامعه اي چه كودكان و چه بالغين داراي يك سري حق و حقوق اوليه انساني هستند و پدر و مادر ( و مسئولين جامعه ) بايستي در بطن زندگي آنها را به فرزندان خود منتقل كنند كه مهمترين آن ها عبارتنداز:
    ـ با احترام و حرمت بااو برخورد شود. هيچكس حق ندارد ديگري را مورد تحقير، سركوفت و تمسخر قرار دهد و به او بي احترامي كند و يا دراو احساس گـ ـناه حماقت و ناديده گرفته شدن بكند ( مگر اين كه طرف مقابل به حريم و حرمت فرد تجـ*ـاوز نمايد )
    ـ هر انساني حق دارد كه اشتباه كند ولي بايستي نتايج و پيامدهاي آن را نيز بپذيرد و مسئوليت آن را خود به عهده بگيرد.
    ـ هر فردي مي تواند بدون اين كه احساس گـ ـناه يا خود خواهي بكند، به خواسته ديگران جواب رد دهد و نه بگويد.
    ـ در زندگي خصوصي خود، فقط در برابر تعداد محدودي از افراد مي تواند پاسخگو باشد ونه هيچكس ديگري ( خود، ‌والدين، خواهر، و برادر وگاهي اعضاء بسيار نزديك خانواده از جمله همسر ).
    ـ فرد مي تواند بدون اين كه احساس بدي بكند، ‌نظر خود را عوض كند ( اول بستني ميخواستم ولي حالا مي بينم شكلات مي خوام؛ ‌فكرمي كردم بچه نمي خوام ولي حالا با هر قيمتي مي خوام بچه دار شوم و... )
    ـ حق دارد خواسته خود راابراز كند ( و درنظر دارد كه طرف مقابل حق دارد جواب رد بدهد ).
    ـ شنيده شود و جدي گرفته شود
    ـ بدون اين كه احساس بدي بكند اگر موضوعي را متوجه نمي شود، ‌آن را ابراز كندو درخواست توضيح و اطلاعات بيشتر كند.
     

    ԼƠƔЄԼƳ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/08
    ارسالی ها
    3,970
    امتیاز واکنش
    22,084
    امتیاز
    736
    محل سکونت
    زیر سقف آسمون
    * به او بياموزد كه قرار نيست همه او را دوست داشته باشند:
    بايستي كودك متوجه اين موضوع شود كه قرار نيست با همه دوست باشد و همه او را دوست داشته باشند و يا همه را از خود راضي نگه دارد. همين كه با ديگران دوستانه و محترمانه رفتار كند كافي است و داشتن چند دوست خوب و نزديك و صميمي كافي است.
    * قرار نيست كامل و بي عيب و نقص باشد:
    كودك بايستي دريابد كه هيچ انساني كامل نيست و هر كسي داراي توانايي ها و ضعف هايي است و در زندگي همين كه تلاش كند بهترين خود باشند كافي است و اشتباه و شكست آخر دنيا نيست و ما از طريق اشتباهات خود به كمال و موفقيت مي رسيم.
    * مسائل و حوادث را شخصي نكند:
    برخي از كودكان ( خصوصاً‌ افراد خجالتي ) هر نوع اشكال و خراب شدن كارها و وقايع ناخوشايند را به خود گرفته و خود را
    مقصر مي پندارد ( مثلاً‌ جدا شدن پدر و مادر، ‌تصادف رانندگي، خراب شدن غذا و... ). به كودك بايستي توضيح داده شود كه ما بر روي بسياري از چيزها كنترل و اثري نداريم و بايستي بدون مقصر خواندن كسي واقعيت راهمانطور كه هست پذيرفت و اگر كاري از دستمان بر مي آيد ومسئوليت و وظيفه ما نيز هست، تلاش خود را نماييم و بيش از توان خود هم توقع و انتظار نداشته باشيم.
    * چگونه از پيامهاي « من »استفاده كند: بايستي از طريق تمرين ( خصوصاً‌ بازيهاي نمايشي ) در شرايط و موقعيتهاي نامناسب با ديگران به كودك آموزش داد تا نظر و احساس خود وعلت و چرايي آن را از طريق بكار بردن جملات اول شخص با حفظ آرامش و با جديت و صلابت ابراز كند. چند مورد از اين موقعيتها و ابراز خود به قرار زير هستند:
    ـ كودك مورد بي محلي دوستش قرار مي گيرد: « من دلم مي گيره ( احساس ) وقتي نمي خواي با من صحبت كني ( عامل ). چون فكر مي كردم با هم دوست هستيم ( چرايي ).
    ـ به كودك گفته مي شود كه بايستي شكلاتش ( يا مدادش و... . ) را بدهد درغير اينصورت مورد اذيت قرار نخواهد گرفت: « من از اين كه تهديد مي كني عصباني هستم و كسي حق نداره به زور از كسي چيزي بخواد ».
    ـ دوست كودك با سر به سر گذاشتن يا خواسته اي نابجا موجب اختلال در كار او مي شود: « من احساس درماندگي مي كنم چون رفتارت باعث هواس پرتي من مي شه و نمي تونم كارم رو انجام بدم ».
    ـ دوست او اعتياد پدرش را به ديگران بيان مي كند: « من احساس تأسف و ياس مي كنم كه اعتياد پدرم رو به ديگران ميگي. چون فكرمي كردم ميشه به تو اعتماد كرد ».
    ـ كودك مورد تمسخر وريشخند وقرار مي گيرد: « من احساس شرم و خجالت مي كنم وقتي به من مي خندي و خنديدن به ديگران كار درستي نيست ».
    * خواسته خود را بيان كند.
    بتدريج بايستي به كودك آموزش داد كه علاوه بر ابراز احساس و علت چرايي آن، ‌خواسته خود را نيز بيان كند. نظير:
    از كودك خواسته مي شود كه از بازي خارج شود يا اجازه بازي با هم داده نمي شود: « من خيلي ناراحت مي شم نمي خواي با من بازي كني. چون وقتي تو مي خواي بازي كني من قبول مي كنم. من مي خوام باهات بازي كنم »
    ـ به كودك ناسزا و حرف زشت زده مي شود: « من خيلي عصباني مي شم وقتي فحش ميدي. چون من به تو يا كسي ديگه حرف زشت نمي زنم. ازت مي خوام كه اين كارت رو متوقف كني ».
    ـ ديگري وسيله امانت داده شده را پس نمي دهد: من ناراحت هستم كه چيزي كه به تو امانت دادم، پي نميدي. من الالن خودم اونو نياز دارم ( يا هديه تولدم هستش، يا... ) و ازت مي خوام كه اونو پس بدي.
    ـ كودك مثلاً‌ بدليل نمره پايين گرفتن مورد تمسخر يا دست انداختن مي شود: وقتي منو دست ميندازي يا مسخره ام مي كني دل سرد وغمگين مي شوم چون من بيشترين تلاشم رو مي كنم ( يا مريض بودم ) و مي خوام كه دست از مسخره كردن برداري. بتدريج به كودك آموزش دهيد كه حتي در ابراز احساسات خوب و مثبت خود نيز ازاين گونه پيامها استفاده كند ( مثلاً‌ « ازا ين كه بعد از مدرسه مي خواي با هم بازي كنيم خيلي هيجان زده و خوشحال هستم. چون ميدونم بهمون خيلي خوش ميگذره » ).
    * الگوي خوبي براي او باشيد:
    كودكان ضبط صوتهاي بسيار قوي و حساسي هستند و آنچه را كه مي بينند و مي شنوند ( خصوصاً‌ از والدين خود ) درون ذهن و حافظه خود ضبط مي كنند و از آنها به عنوان الگو استفاده مي كنند. در خانواده اي كه اصول تربيتي مستند و ديكتاتوري حاكم است معمولاً‌ كودك يا فردي ضعيف و توسري خود بار خواهد آمدو يا پرخاشگر و مهاجم. ميگنا دات آي آر، بايستي آن روز را كه فرزندمان شروع به نه گفتن به ما مي كند و در برابر حق و حقوق خود مي ايستد جشن بگيريم و نه اين كه فكر كنيم فرزندمان خيره سر و ياغي شده است. اگر تصميم و رفتار كودك برخلاف ميل و اشتياق ما است ولي بر خلاف قواعد و اصول مهم نيست آن را بايد به فال نيك گرفت و فقط با ذكر نظر و عقيده خود، به نظر و تصميم او احترام گذاشت ( حتي اگر بدانيم صد درصد اشتباه خواهد بود ). مثلاً‌ زماني كه كودك اشتها
    ندارد و يا به غذايي يا انجام كاري غيرضروري علاقه اي ندارد بايستي به او اصرار كرد. اما بايستي دربرابرآن درسته ازقواعد و مقررات مهم خانواده با ثبات و سرسخت بود. كودك كه از طريق مقررات و قوانين باثبات و درعين حال درست، منطقي و منصفانه با حق و حقوق خود آشنا شده ودر مطالبه آنها استوار و صبور خواهد شد. بايستي هر اقدام و رفتار جسورانه ( و نه پرخاشگرانه ) كودك مورد تأييد، ‌تشويق و تحسين قرار گيرد.
    توجه:

    با آموزش نحوه ابراز وجود و نظر خود، اعتماد به نفس كودك افزايش يافته و جسورتر مي شود و جلوي بسياري از زورگويي هاي همسالان خوبخود گرفته مي شود.
    نكته:

    از فرزندتان بيشتر ودور و بر كودكان رياست طلب و سلطه جو است. فرصتهايي بوجود آوريد كه با دوستان و همبازيهايي كه كمتر چنين ويژگي را دارند باشد تا اين توانايي در او تقويت شود و بتواند خودش باشد. براي كودكان خجالتي و كمرو بهتر است در هر نوبت بيش از يك همبازي يا دوست براي بازي دعوت نشود.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا