شناسایی علل دروغگویی در کودکان ودرمان آن

  • شروع کننده موضوع DENIRA
  • بازدیدها 116
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

DENIRA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/12
ارسالی ها
9,963
امتیاز واکنش
85,309
امتیاز
1,139
محل سکونت
تهران
وقتي بابا دروغ گفت...مرز بين دروغ و خيال
همه انسانها در محدوده اي برابر پا به عرصه وجود ميگذارد. هيچكس از كودكي دروغگو به دنيا نيامده است. همه انسانها راه فكركردن و توجيه اعمال خويش را از ديگران آموخته و تكامل يافته اند. درستي يانادرستي از طريق كلمات و اعمال ديگران به ما القا مي شود و ما اين كلمات واعمال را در ذهنيات خود تلفيق كرده، سرانجام شخصيت خود را شكل مي دهيم. راستي شما فكر مي كنيد كه اين گونه توجيهات استادانه چگونه توسط بعضي ازجوانان ونوجوانان بيان مي شوند؟ والدين نقش مهمي در تكوين شخصيت فرزندانخود بازي مي كنند و اين نقش در سالهاي اوليه تربيت كودكان ارزشي به غايتوالا دارد. براي اينكه فرزندان خود را راستگو تربيت كنيم ابتدا مي بايست نسبت به اعمال خود نهايت دقت را داشته باشيم و نيز درارتباط خود با ديگران دقت كنيم، صداقتو راستگويي از مواردي است كه بايد قبل از سنين مدرسه به آن توجه شود.البته ما بايد توجه داشته باشيم كه كودك اساساً قصد فريب والدين را ندارد،ولي توجيهات او راهي براي فرار از مجازات است.


كودك با جعل داستان يا باطرح مبالغه آميز بعضي از واقعيات، اغلب خواسته خود را با ما درميان ميگذارد و غيرمستقيم از اميالش صحبت مي كند.
دروغ گفتن يكي از رفتارهاي متداول كودكان 4ـ5 ساله استكه از لحاظ اخلاقي اشكالي ندارد. كودكان در اين سن و سال معمولاً به دوشكل دروغ مي گويند كه نخستين آن خيال پردازي است، كودكبا جعل داستان يا با طرح مبالغه آميز بعضي از واقعيات، اغلب خواسته خود رابا ما درميان مي گذارد و غيرمستقيم از اميالش صحبت مي كند. در اين صورتبهتر است كه پدر و مادر در تأييد خواسته كودك حرف بزنند. دروغ نوع دومدروغ به اصطلاح مفيد است، دروغي است كه بزرگترها هم مي گويند و آن رابهحساب دروغ مصلحت آميز مي گذارند تا به جاي نتيجه بد، نتيجه خوب بگيرند. دراين مرحله از رشد كودك تنها كار درست را در خواسته خود مي جويد و بااستفاده از دروغ براي رسيدن به خواسته اش ترديدي به خود راه نمي دهد.

در اين موارد بايد به كودك تفهيم كنيم كه از راستگوييو صداقت او خوشحال مي شويم ، دروغ و دروغگويي را دوست نداريم. بايد توجهداشت كه اين مسأله در سنين بالاتر رفتاري ناپسند است كه به كودك شخصيتساختگي و تصنعي مي بخشد. هرگاه كودك شما در موقعيت نامطمئن و ناامن قرارگيرد و احساس خطر يا حقارت كند به گفتن دروغ متوسل مي شود. كودك دروغگو بهگفته هايش ايمان ندارد و به طور قاطع و صريح حرف نمي زند، به تدريج اعتمادخود را به ديگران از دست مي دهد و نسبت به اطرافيان بدبين مي شود.متأسفانه برخورد بسياري از والدين در اين موارد با تنفرهمراه است زيرا ازخود سؤال مي كنند كه چرا فرزندشان دست به چنين عملي زده است؟


در برخورد با چنين موارديوالدين نبايد به چشم يك آدم دروغگو به كودك نگاه كنند و يا دائماً به آنهاظنين باشند زيرا چنين برخوردي عواقب ناگواري را به همراه خواهد داشت.
براي درمان دروغگويي شناخت علل آن كاملاً ضروري است،دروغگويي به عنوان يك مشكل علل گوناگون و متعددي دارد كه درا ينجا به برخياز آنها اشاره مي شود:


بــــررســــــي علل دروغگويـــــــي

همانطور كه قبلاً هم اشاره شد يكي از علتهاي دروغگويي آموزش نادرست خانوادهاست. در خانواده اي كه پدر و مادر و ديگر اعضاي آن همواره به يكديگر دروغمي گويند نمي توان انتظار داشت كه كودكي راستگو تربيت شود.

دروغگويي كودك ممكن است براي جلب توجه اطرافيان باشد.چنانچه كودكي در خانواده يا مدرسه مورد بي توجهي اطرافيان قرار گيرد، براينشان دادن خود و جلب توجه آنان ممكن است به گفتن دروغ در زمينه هايگوناگون متوسل شود.

كودكاني كه نسبت به دوستان و اطرافيان خود احساس كمبود مي كنند، ممكن است براي جبران كمبودهادر زمينه هاي گوناگون نظير شغل والدين، محل سكونت، وضع تغذيه، دوستان وتفريحات و سفرها به دروغ متوسل شوند و درون آشفته ونگران خود را به آنوسيله به طور موقت تسكين دهند.

ترس نيز از ديگر عواملي است كه موجب دروغگويي مي شود. اگركودك به سبب راستگويي تنبيه شود، در آينده براي نجات و رهايي از مجازاتبه دروغگويي متوسل مي شود. بايد اذعان كرد كه سختگيريهاي افراطي وبرخوردهاي خشن والدين و مربيان با كودك از علل مهم دروغگويي كودك محسوب ميشود.

گاهي نحوه بيان و برخورد والدين و مربيان با كودك اورا به دروغ گفتن وامي دارد و به او دروغگويي را مي آموزد. به عنوان مثالوالدين به كودكي كه مرتكب عمل خلافي شده است اصرار مي ورزند كه او اين كار را انجام نداده استبلكه ديگري مثلاً همسايه يا دوست يا برخي موجودات خيالي سبب آن بوده اند.در اين حالت والدين علاوه بر آنكه كودك را دروغگو بار مي آورند او را بهگريز از قبول مسئوليت رفتارش نيز وامي دارند.

انتظار و توقع بيش از حد از كودكان ومقايسه آنان با دوستان و همكلاسيها در زمينه هاي گوناگون از ديگر عواملدروغگويي كودكان مي شود دراين صورت كودك از طريق دروغ مي تواند هم براحساس حقارت خود به طور موقت غلبه يابد و هم والدين را راضي و خشنود سازدو نظر آنان را به سوي خود جلب كند.


درمـــــــــان دروغگويــــــي

براي پيشگيري و درمان دروغگويي، والدين و مربيان بايدواقعيات را بپذيرند و براي شنيدن موارد شيرين و تلخ از طرف كودكان آمادهشوند و با رفتار خود به كودك بياموزند كه گفتن واقعيات به هر صورتي كهباشد مقبول است و موجبات تنبيه و آزار كودك را فراهم نخواهد كرد.


اگر كودك پي ببرد كه والدينو مربيان او را براي دروغگويي تشويق و براي راستگويي تنبيه نمي كنند بهتظاهر در رفتار و جعل واقعيت نخواهد پرداخت.
همچنين والدين و مربيان بايد از طرح پرسشهايي كه كودك به آنها به احتمال قوي پاسخ نادرست خواهد داد خودداري كنند. درصورت مشاهده دروغ، والدين و مربيان نبايد شتابزده عمل كنند و به تنبيهكودك مبادرت ورزند. براي بازداشتن كودك از دروغگويي و اصلاح رفتار آنانبايد روش برخورد باتوجه به موقعيت انتخاب شود كه برخي از روشها به اختصارعبارت است از:


نشــــــان دادن ارزش راســـــت گفتــــن:
در وهله اول كودك بايد دريابد كه دروغگويي كار نادرستو ناپسند و راستگويي عملي باارزش و پسنديده است. كودك بايد ارزش راست گفتنرا درعمل تجربه كند. والدين و مربيان نبايد در برابر دروغهاي كودكانبرآشفته شوند و او را كتك بزنند. بيان نتايج زشت و تلخ دروغگويي به صورت داستان برايآنها مي تواند در آموزش عواقب تلخ دروغگويي مفيد واقع شود. همچنين اگروالدين و مربيان، كودك را در خلوت ( نه در جمع ) در جوي محبت آميز وپرعطوفت با مضرات و نتايج دروغگويي آشنا سازند و به پند دادن او بپردازند،در جلوگيري و نيز درمان دروغگويي مي تواند مؤثر باشد.


اجــــازه بيان احساســـات:

كودك بايد احساسات خود را آزادانه ابراز كند و درصورتي كه بيان احساسات، باعث آزار و اذيت اطرافيان شود بايد به كودك آموختكه به تدريج اين احساسات را با احساسات خوشايند جابجا سازد و نبايد براياحساساتش تنبيه شود. براي نمونه اگر كودكي از برادر كوچكش خوشش نمي آيد،بايد به او اجازه داده شود كه احساساتش را بيان كند، پس از شنيدن نظركودك، والدين بايد ضمن تحليل رفتار خود با كودك و يافتن علل پيدايش چنيناحساسي به راهنمايي كودك و تغيير رفتار و احساسات او مبادرت ورزند. درمواردي كه كودك مرتكب كار خطايي شده ولي راست مي گويد، بايد به ملايمت وبه طور صحيح به او تذكر داده شود كه رفتارش درست و پسنديده نيست و بايد آنرا تغيير دهد. هشدار به كودك، همدردي با او در مواردي كه لازم است، ناديدهگرفتن حرفهاي كودك و بي توجهي به آنها از روشهايي است كه در مواقع مشخص ميتواند براي پيشگيري و درمان دروغگويي كودكان استفاده شود.

تعـــــــديل انتظارات از كــــــودكان:
والدين و مربيان بايد از هر كودك انتظاراتي داشتهباشند كه با واقعيات و امكانات او منطبق است. در غير اين صورت، دروغگوييكودك تقويت و تشديد خواهد شد. چون كودك توان عملي ساختن خواسته هاياطرافيان را ندارد به گفتن دروغ متوسل مي شود بنابراين از كودك بايدانتظارات در حد توانش داشته باشيم.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا