* خلق فرصت هاي آشنايي و بازي:
يکي از روشهاي بسيار موثر در آموزش مهارتهاي اجتماعي به کودک، ديدار و آشنايي باافراد و کودکان هم سن و سال مختلف با حضور پدر يا مادر است. پارک رفتن، ملاقات همسايه ها، فاميل و دوستان خانوادگي که داراي فزند هم سن فرزند شما هستند، بسيار کمک کننده است.
در اين رابـ ـطه چند نکته زير را در نظر داشته باشيد:
ـ از همان دو سالگي شروع به خواندن کتاب هاي قصه با مفهوم و محتوي دوستي، همکاري وهمدلي ( درک احساسات و عواطف ديگران ) براي فرزندتان کنيد.
ـ با پرتاب کردن بازي و ايفاء نقش ( در قالب اسباب بازيها يا حيوانات به عنوان بازيگران نمايش ) نحوه تعامل و رفتار با ديگران را به زباني ساده و همراه با شادي و لـ*ـذت به نمايش بگذاريد. اين بازي و نمايش ها نبايستي بيش از 10 تا 15 دقيقه طول بکشند ( در اين سنين حوصله کودکان زود سر مي رود ). در اين نمايش و بازيها هرازگاهي نقش سر گروه و مسئول را به او واگذار کنيد.
ـ با يکي دو تا از کودکان هم سن و سال فاميل، همسايه و يا دوستان خانوادگي قرار ملاقات و بازي بگذاريد ( در خانه آنها و خودتان ) ( براي مطالعه جزئيات به کتاب « پرورش و مراقبت از کودکان 2 تا 5 ساله »از همين مجموعه مراجعه کنيد ).
ـ تا زمانيکه مسئله زورگويي و سوء استفاده و يا در شرف برخورد فيزيکي وجود ندارد در بازي کودکان با هم دخالت نکنيد و فقط از دور نظارت غير مستقيم و دائمي داشته باشيد. اجازه ندهيد تا کودکان خود بياموزند چگونه با اختلافات و مسائل برخورد کنند و آنها را مرتفع کنند.
ـ در مورد تجربيات خوب فرزندتان با همبازي هايش صحبت کنيد.
ـ نقش مهد کودک و کودکستان در پرورش کودک دست کمي از نقش خانواده ندارد. در انتخاب چنين مراکزي بسيار دقيق و حتي کمي وسواسي عمل کنيد ( به کتاب « پرورش و مراقبت از کودکان 2 تا 5 ساله »از همين مجموعه و انتشارات ما و شما مراجعه کنيد. )
ـ با مربي و يامعلم فرزندتان رابـ ـطه مستمر و نزديکي داشته باشيد و از موقعيت فرزندتان بطور کامل مطلع شويد.
ـ اگر فرزندتان به مهد کودک يا کودکستان مي رود، اجازه دهيد به غير از آخر هفته ها فرزندتان به تنهايي هم در منزل بازي کند ( لزومي ندارد تمامي روز و هر روز هفته کودک به صورت اجتماعي و با ديگر کودکان باشد واز اين کلاس به آن کلاس برود. همان مهد کودک يا کودکستان به اندازه کافي به کودک استرس وارد مي کند و براي رشد او کافي است و شما بايستي در منزل حامي او باشيدوکمک کنيد تاتنش ها و فشارها وارده درطول روز، در کل، اثرات مثبت و خوشايندي بگذراند ).
توجه:
براي پيدا کردن دوست و همبازي براي فرزندتان اگر لازم است رشوه هم بدهيد.
* يک فعاليت، هنر يا تردستي خاصي به او بياموزيد:
تمامي کودکان دوست دارند خودي نشان بدهند. بر حسب سن و توانايي فرزندتان يکي دو هنر و تردستي به او بياموزيد ( نظير بازي با طناب يا حلقه پلاستيکي و... ) کودکان به اين ترتيب راحت مي توانند ديگران را تحت تاثير قرار داده و خواستار مشارکت آنها در بازي ياگروه شوند.
* آموزش مشارکت:
رکن اساسي بازي گروهي و دوستي مشارکت است. با رعايت نکات زير مفهوم شراکت را به کودکتان بياموزيد.
ـ کودکان کم سن و سال درک درستي از شراکت ندارند و تصور مي کنند وقتي وسيله يا متعلقاتشان به کسي داده شود، براي هميشه آن را از دست مي دهند. به او توضيح دهيد وقتي يکي از اسباب بازي هايش را به دوستي مي دهد، دوستش از بازي کردن با آن خشنود و خوشحال مي شود و بعداً به او باز مي گرداند. در مورد خوراکي ها نيز توضيح دهيد که با دادن قسمتي از خوراکي اش به ديگري موجب خوشحال شدن آن شخص مي شود و هر دو نفر آنها از آن لـ*ـذت مي برند و همين طور برعکس.
ـ بخاطر داشته باشيد که مفهوم مشارکت به شراکت گذاشتن چيزي به خواسته و اجازه صاحب آن چيز است. لذا در موقع غذا خوردن حداقل در حضور فرزندتان بدون اجازه ودرخواست از همسرتان از بشقاب او چيزي برنداريد.
ـ در طول زندگي روزمره خانوادگي خود مصاديق و نمونه هايي از شراکت را به او بطور عيني نشان دهيد. همچنين مواردي را که نبايستي به شراکت گذاشت ( نظير مسواک و... ) توضيح دهيد.
ـ يکي دو داستان که مفهوم مشارکت را نشان مي دهد براي کودک بخوانيد.
ـ با درک احساسات ديگران، مفهوم مشارکت براي کودک ملموس ومعني دار مي شود ( به مطالب بعدي مراجعه کنيد ).
ـ هيچگاه کودک را در به اشتراک گذاشتن و شريک شدن وسايل ش مجبور و يا اصرار نکنيد و در صورت تمايل اجازه دهيد او انتخاب کند که چه چيزي را مايل به شراکت است.
ـ در موضوعات مختلف و حتي ساده روزمره نظرات يکديگر را پرسيده به راي گيري بگذاريد.
آموزش درک احساسات و عواطف و همدلي:
از ديگر ملزومات تعامل و دوستي باديگران درک احساسات و عواطف ديگران و به اصطلاح همدلي با آنها است.
ـ از سه سالگي به بعد، به کمک بازي تغيير حالت صورت و مثال زدن، احساسات اصلي را آموزش دهيد ( عصباني، غمگين، خوشحال، حال به هم خوردن، اضطراب،
ترسيدن ). مثلاً « وقتي به من توجه نمي کني، ناراحت وغمگين مي شوم »؛ يا « وقتي کسي اسباب بازيت رو بدون اجازه ات برداره تو چه حالتي پيدا ميکني؟ » و...
ـ فضا و جو خانوادگي را سرشار از مهر و محبت کنيد و با همه اعضاء خانواده باز و صادق باشيد.
ـ واکنش هاي احساي عاطفي فرزندتان ( و ديگر اعضاي خانواده ) را شناسايي کرده و به زبان آوريد و همواره پاسخگو و کمک کننده باشيد ( گلم!چي شده که عصباني هستش؟ کاري از دستم برمي ياد؟ ... ) در موقعيات مختلف زندگي روزمره و مناسب و يا در موقع تماشاي برنامه هاي تلويزيوني در مورد احساسات و افکار ديگران با فرزندتان صحبت کنيد ( به نظرات اون بچه که سرش رو انداخته پايين حوصله اش سر نرفته؟ يا غمگين نيست؟؛ اوخ!ببين مثل اينکه اون سگه خيلي درد مي کشه؟ به نظرت اون بچه داره چي فکرمي کنه و حدس مي زني چي کار بکنه؟ )
ـ در رفتار و گفتار خود به فرزندتان بياموزيد تا سپاسگزار و قدردان لطف و کمک ديگران باشد ( دست شما درد نکنه عزيزم، غذات خيلي خوشمزه شده ) و درصورت مرتکب شدن خطايي در حق کسي، معذرت خواهي کرده و سعي در جبران آن نمايد.
ـ در زندگي روزمره تفاوت در نظارت، عقايد و سليقه هاي ميان افراد را نشان دهيد ( ببين عزيزم، همانطور که تو حليم دوست نداري و داداشت قورمه سبزي، فلاني هم اين بازي رو دست نداره و... ).
ـ الگوي مناسبي براي ابراز درست ( و نه سرکوب ) و تحت کنترل در آوردن احساسات منفي خود براي او باشيد ( الان من بدليل اون کارت عصباني هستم و براي اينکه آروم بشم بايد چند دقيقه تنها باشم بعدش با هم صحبت مي کنيم ). درمواجهه با احساسات و تجربيات منفي فرزندان در اکثر موارد يک آغـ*ـوش پر مهر و محبت و نوازش و ابراز همدلي با کودک بهترين واکنش خواهد بود. در چنين مواردي هيچگاه سعي نکنيد به طريق مختلف سرپوشي بر احساس او يا عامل بوجود آورنده آن بگذاريد ( مثلاً!دوستت اذيتت کرده، يا باهات بازي نميکنه؟ عيبي نداره بيا با هم بريم پارک يا بستني بخوريم بدترين نوع واکنش است ). در چنين مواردي سعي کنيد در صورت امکان او را کمک کنيد تا راه حل و يا پاسخي براي مشکل و عامل بوجود آورنده ناراحتي اش پيدا کند. بدين ترتيب قدرت و توانايي برخورد صحيح با مسئله و حل آن در او پرورش مي يابد ( مثلاً خيي ناراحت شدي؟ فکر مي کني چرا اون کار روکرد؟ فکر مي کني از قصد اين کار رو کرده يا متوجه نبوده؟ ؛ يا ميتوني بهش بگي اين کارش درست نيست و باعث اذيت و ناراحتي ات شده؛ و... ).
ـ الگوي تربيتي مقتدرانه عاشقانه ( و نه مستبدانه ) را بکار ببنديد ( قواعد و مقررات معدود، ثابت و منطقي وعقلاني همراه با عواقب مشخص بر اساس مهر و محبت. براي مطالعه کامل به کتاب « پرورش و مراقبت از کودکان 2 تا 5 ساله »مراجعه کنيد ).
ـ جداً از هر نوع تحقير، سرزنش، مسخره کردن و برچسب زدن خودداري کنيد ( حتي در حد « مثل ني ني کوچولو ها نباش »تا چه برسد به کاربرد کلماتي نظير ( تنبل، هپلو و... ). در اين سنين اولاً کودک قادر به درک شوخي نيست و ثانياً هر نوع قضاوت وکلامي از طرف والدين به منزله حکم الهي تلقي شده و دردرون کودک نهادينه مي شود ( به جاي اينکه بگوييد: « اين قدرشرو شيطون نباش »مي توانيد بگوييد: « ما تو خونه ديگران به وسايلشون بدون اجازه دست نمي زنيم يااز مبلمانشون بالا نمي ريم »؛ يا: من الان نياز به کمي آرامش دارم و ازت ميخوام بري حياط بازي کني؛ و يا اينکه توجه کودک را به چيزي ديگر جلب
کرد. ( براي مطالعه کامل به کتاب « پرورش و مراقبت از کودکان 2 تا 5 ساله »از همين مجموعه مراجعه کنيد ).
ـ به جاي بازيهاي رقابتي بازيهاي همکارانه و گروهي برپا کنيد.
ـ روحيه ورزشکاري را در او تقويت کنيدو نه برنده شدن را ( بهترين خود را انجام دادن، عدم تحقير يا مسخره کردن بازنده و... )
يکي از روشهاي بسيار موثر در آموزش مهارتهاي اجتماعي به کودک، ديدار و آشنايي باافراد و کودکان هم سن و سال مختلف با حضور پدر يا مادر است. پارک رفتن، ملاقات همسايه ها، فاميل و دوستان خانوادگي که داراي فزند هم سن فرزند شما هستند، بسيار کمک کننده است.
در اين رابـ ـطه چند نکته زير را در نظر داشته باشيد:
ـ از همان دو سالگي شروع به خواندن کتاب هاي قصه با مفهوم و محتوي دوستي، همکاري وهمدلي ( درک احساسات و عواطف ديگران ) براي فرزندتان کنيد.
ـ با پرتاب کردن بازي و ايفاء نقش ( در قالب اسباب بازيها يا حيوانات به عنوان بازيگران نمايش ) نحوه تعامل و رفتار با ديگران را به زباني ساده و همراه با شادي و لـ*ـذت به نمايش بگذاريد. اين بازي و نمايش ها نبايستي بيش از 10 تا 15 دقيقه طول بکشند ( در اين سنين حوصله کودکان زود سر مي رود ). در اين نمايش و بازيها هرازگاهي نقش سر گروه و مسئول را به او واگذار کنيد.
ـ با يکي دو تا از کودکان هم سن و سال فاميل، همسايه و يا دوستان خانوادگي قرار ملاقات و بازي بگذاريد ( در خانه آنها و خودتان ) ( براي مطالعه جزئيات به کتاب « پرورش و مراقبت از کودکان 2 تا 5 ساله »از همين مجموعه مراجعه کنيد ).
ـ تا زمانيکه مسئله زورگويي و سوء استفاده و يا در شرف برخورد فيزيکي وجود ندارد در بازي کودکان با هم دخالت نکنيد و فقط از دور نظارت غير مستقيم و دائمي داشته باشيد. اجازه ندهيد تا کودکان خود بياموزند چگونه با اختلافات و مسائل برخورد کنند و آنها را مرتفع کنند.
ـ در مورد تجربيات خوب فرزندتان با همبازي هايش صحبت کنيد.
ـ نقش مهد کودک و کودکستان در پرورش کودک دست کمي از نقش خانواده ندارد. در انتخاب چنين مراکزي بسيار دقيق و حتي کمي وسواسي عمل کنيد ( به کتاب « پرورش و مراقبت از کودکان 2 تا 5 ساله »از همين مجموعه و انتشارات ما و شما مراجعه کنيد. )
ـ با مربي و يامعلم فرزندتان رابـ ـطه مستمر و نزديکي داشته باشيد و از موقعيت فرزندتان بطور کامل مطلع شويد.
ـ اگر فرزندتان به مهد کودک يا کودکستان مي رود، اجازه دهيد به غير از آخر هفته ها فرزندتان به تنهايي هم در منزل بازي کند ( لزومي ندارد تمامي روز و هر روز هفته کودک به صورت اجتماعي و با ديگر کودکان باشد واز اين کلاس به آن کلاس برود. همان مهد کودک يا کودکستان به اندازه کافي به کودک استرس وارد مي کند و براي رشد او کافي است و شما بايستي در منزل حامي او باشيدوکمک کنيد تاتنش ها و فشارها وارده درطول روز، در کل، اثرات مثبت و خوشايندي بگذراند ).
توجه:
براي پيدا کردن دوست و همبازي براي فرزندتان اگر لازم است رشوه هم بدهيد.
* يک فعاليت، هنر يا تردستي خاصي به او بياموزيد:
تمامي کودکان دوست دارند خودي نشان بدهند. بر حسب سن و توانايي فرزندتان يکي دو هنر و تردستي به او بياموزيد ( نظير بازي با طناب يا حلقه پلاستيکي و... ) کودکان به اين ترتيب راحت مي توانند ديگران را تحت تاثير قرار داده و خواستار مشارکت آنها در بازي ياگروه شوند.
* آموزش مشارکت:
رکن اساسي بازي گروهي و دوستي مشارکت است. با رعايت نکات زير مفهوم شراکت را به کودکتان بياموزيد.
ـ کودکان کم سن و سال درک درستي از شراکت ندارند و تصور مي کنند وقتي وسيله يا متعلقاتشان به کسي داده شود، براي هميشه آن را از دست مي دهند. به او توضيح دهيد وقتي يکي از اسباب بازي هايش را به دوستي مي دهد، دوستش از بازي کردن با آن خشنود و خوشحال مي شود و بعداً به او باز مي گرداند. در مورد خوراکي ها نيز توضيح دهيد که با دادن قسمتي از خوراکي اش به ديگري موجب خوشحال شدن آن شخص مي شود و هر دو نفر آنها از آن لـ*ـذت مي برند و همين طور برعکس.
ـ بخاطر داشته باشيد که مفهوم مشارکت به شراکت گذاشتن چيزي به خواسته و اجازه صاحب آن چيز است. لذا در موقع غذا خوردن حداقل در حضور فرزندتان بدون اجازه ودرخواست از همسرتان از بشقاب او چيزي برنداريد.
ـ در طول زندگي روزمره خانوادگي خود مصاديق و نمونه هايي از شراکت را به او بطور عيني نشان دهيد. همچنين مواردي را که نبايستي به شراکت گذاشت ( نظير مسواک و... ) توضيح دهيد.
ـ يکي دو داستان که مفهوم مشارکت را نشان مي دهد براي کودک بخوانيد.
ـ با درک احساسات ديگران، مفهوم مشارکت براي کودک ملموس ومعني دار مي شود ( به مطالب بعدي مراجعه کنيد ).
ـ هيچگاه کودک را در به اشتراک گذاشتن و شريک شدن وسايل ش مجبور و يا اصرار نکنيد و در صورت تمايل اجازه دهيد او انتخاب کند که چه چيزي را مايل به شراکت است.
ـ در موضوعات مختلف و حتي ساده روزمره نظرات يکديگر را پرسيده به راي گيري بگذاريد.
آموزش درک احساسات و عواطف و همدلي:
از ديگر ملزومات تعامل و دوستي باديگران درک احساسات و عواطف ديگران و به اصطلاح همدلي با آنها است.
ـ از سه سالگي به بعد، به کمک بازي تغيير حالت صورت و مثال زدن، احساسات اصلي را آموزش دهيد ( عصباني، غمگين، خوشحال، حال به هم خوردن، اضطراب،
ترسيدن ). مثلاً « وقتي به من توجه نمي کني، ناراحت وغمگين مي شوم »؛ يا « وقتي کسي اسباب بازيت رو بدون اجازه ات برداره تو چه حالتي پيدا ميکني؟ » و...
ـ فضا و جو خانوادگي را سرشار از مهر و محبت کنيد و با همه اعضاء خانواده باز و صادق باشيد.
ـ واکنش هاي احساي عاطفي فرزندتان ( و ديگر اعضاي خانواده ) را شناسايي کرده و به زبان آوريد و همواره پاسخگو و کمک کننده باشيد ( گلم!چي شده که عصباني هستش؟ کاري از دستم برمي ياد؟ ... ) در موقعيات مختلف زندگي روزمره و مناسب و يا در موقع تماشاي برنامه هاي تلويزيوني در مورد احساسات و افکار ديگران با فرزندتان صحبت کنيد ( به نظرات اون بچه که سرش رو انداخته پايين حوصله اش سر نرفته؟ يا غمگين نيست؟؛ اوخ!ببين مثل اينکه اون سگه خيلي درد مي کشه؟ به نظرت اون بچه داره چي فکرمي کنه و حدس مي زني چي کار بکنه؟ )
ـ در رفتار و گفتار خود به فرزندتان بياموزيد تا سپاسگزار و قدردان لطف و کمک ديگران باشد ( دست شما درد نکنه عزيزم، غذات خيلي خوشمزه شده ) و درصورت مرتکب شدن خطايي در حق کسي، معذرت خواهي کرده و سعي در جبران آن نمايد.
ـ در زندگي روزمره تفاوت در نظارت، عقايد و سليقه هاي ميان افراد را نشان دهيد ( ببين عزيزم، همانطور که تو حليم دوست نداري و داداشت قورمه سبزي، فلاني هم اين بازي رو دست نداره و... ).
ـ الگوي مناسبي براي ابراز درست ( و نه سرکوب ) و تحت کنترل در آوردن احساسات منفي خود براي او باشيد ( الان من بدليل اون کارت عصباني هستم و براي اينکه آروم بشم بايد چند دقيقه تنها باشم بعدش با هم صحبت مي کنيم ). درمواجهه با احساسات و تجربيات منفي فرزندان در اکثر موارد يک آغـ*ـوش پر مهر و محبت و نوازش و ابراز همدلي با کودک بهترين واکنش خواهد بود. در چنين مواردي هيچگاه سعي نکنيد به طريق مختلف سرپوشي بر احساس او يا عامل بوجود آورنده آن بگذاريد ( مثلاً!دوستت اذيتت کرده، يا باهات بازي نميکنه؟ عيبي نداره بيا با هم بريم پارک يا بستني بخوريم بدترين نوع واکنش است ). در چنين مواردي سعي کنيد در صورت امکان او را کمک کنيد تا راه حل و يا پاسخي براي مشکل و عامل بوجود آورنده ناراحتي اش پيدا کند. بدين ترتيب قدرت و توانايي برخورد صحيح با مسئله و حل آن در او پرورش مي يابد ( مثلاً خيي ناراحت شدي؟ فکر مي کني چرا اون کار روکرد؟ فکر مي کني از قصد اين کار رو کرده يا متوجه نبوده؟ ؛ يا ميتوني بهش بگي اين کارش درست نيست و باعث اذيت و ناراحتي ات شده؛ و... ).
ـ الگوي تربيتي مقتدرانه عاشقانه ( و نه مستبدانه ) را بکار ببنديد ( قواعد و مقررات معدود، ثابت و منطقي وعقلاني همراه با عواقب مشخص بر اساس مهر و محبت. براي مطالعه کامل به کتاب « پرورش و مراقبت از کودکان 2 تا 5 ساله »مراجعه کنيد ).
ـ جداً از هر نوع تحقير، سرزنش، مسخره کردن و برچسب زدن خودداري کنيد ( حتي در حد « مثل ني ني کوچولو ها نباش »تا چه برسد به کاربرد کلماتي نظير ( تنبل، هپلو و... ). در اين سنين اولاً کودک قادر به درک شوخي نيست و ثانياً هر نوع قضاوت وکلامي از طرف والدين به منزله حکم الهي تلقي شده و دردرون کودک نهادينه مي شود ( به جاي اينکه بگوييد: « اين قدرشرو شيطون نباش »مي توانيد بگوييد: « ما تو خونه ديگران به وسايلشون بدون اجازه دست نمي زنيم يااز مبلمانشون بالا نمي ريم »؛ يا: من الان نياز به کمي آرامش دارم و ازت ميخوام بري حياط بازي کني؛ و يا اينکه توجه کودک را به چيزي ديگر جلب
کرد. ( براي مطالعه کامل به کتاب « پرورش و مراقبت از کودکان 2 تا 5 ساله »از همين مجموعه مراجعه کنيد ).
ـ به جاي بازيهاي رقابتي بازيهاي همکارانه و گروهي برپا کنيد.
ـ روحيه ورزشکاري را در او تقويت کنيدو نه برنده شدن را ( بهترين خود را انجام دادن، عدم تحقير يا مسخره کردن بازنده و... )
دانلود رمان و کتاب های جدید