قسمت آخر رابـ ـطه اسکیزوفرنی با ارتکاب جرم

  • شروع کننده موضوع nadiya_m
  • بازدیدها 236
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

nadiya_m

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/13
ارسالی ها
1,838
امتیاز واکنش
3,877
امتیاز
596
سن
27
محل سکونت
TEHRAN
آیا راهي براي بهبود اين وضع هست؟ در بين داروها كدام در پيشگيري از عود قويتر است؟ عود در اسكيزوفرني تعريف ساده عود، بروز مجدد علائم پس از يك دوره بهبود است و در اسكيزوفرني معمولاً عود با تشديد علائم مثبت مشخص مي شود. تعريف عملياتي عود در تحقيقات مختلف متفاوت است و معمولاً شامل افزايش علائم به ميزاني مشخص، قضاوت پزشك معالج با نياز وي به افزايش دوز دارو يا بستري مجدد است. پژوهشها نشان داده اند عود بيش – آگهي بيماري بدتر مي شود. بنابراين اقدام جهت كاهش و پيشگيري از عود يك اولويت است. عوامل مختلفي در عود بيماري نقش دارند كه قطع يا مصرف نامنظم داروها، رخدادهاي استرس زا، مصرف مواد باقي ماندن علائم بيماري در بين اپيزودها از مهمترين علل زمينه ساز آن است. پيشگيري از عود نخست بايد اين آگاهي را داشت كه عود پديده اي شايع و جزو سير طبيعي بيماري است و در برخي بيماران به احتمال بيشتري رخ مي دهد. بنابراين بايد آماده شناسايي علائم هشداردهنده بود.[17] داروهاي آنتي سابكوتيك محور اصلي پيشگيري از عود داروهاي آنتي سابكوتيك است و با قطع اين داروها احتمال عود در حد قابل توجهي افزايش مي يابد. براي مثال، گزارش شده كه با قطع دارو احتمال عود به تقريباً 90% در طول 2 سال مي رسد. البته با تجويز اين داروها احتمال عود به هيچ وجه از بين نمي رود، ولي بسيار كمتر مي شود ميزان اين كاهش در برخي يافته ها به 50% مي رسد. بنابراين آنچه در حال حاضر توصيه مي شود درمان مستمر و نگهدارنده براي پيشگيري از عود است اما در مورد مدت اين درمان هنوز توافق كاملي وجود ندارد. راهنماي باليني انجمن روان پزشكي آمريكا پيشنهاد مي كند كه در صورت وجود اپيزودهاي متعدد بيماري با بروز دو اپيزود در عرض 5 سال گذشته لازم است بيمار به صورت مادام العمر درمان را دريافت كند. هر دو گروه داروهاي آنتي سابكوتيك سنتي يا تيبك و داروهاي جديدتر يا آنتيپيك براي پيشگيري از عود مؤثرند. در اينجا لازم است از يك روش مؤثر ديگر نام برد كه از مداخلات غير داروئي اسكيزوفرني است. در اين روش تيم هايي متشكل از چند حرفه (شامل روان پزشك، روان شناس، پرستار، مددكار اجتماعي، كار درمانگر) خدماتي جامعه نگر به صورتي پيگيرانه به بيماران ارائه مي كنند و سعي مي كنند تماس بيمار با تيم قطع نشود. بيمار معمولاً 3 بار در هفته يا بيشتر در محل سكونت يا ديگر مكان ها مانند محل كار، رستوران و غيره ويزيت مي شوند و طيف گسترده اي از خدمات (شامل مداخلات دارويي و غير دارويي) ارائه مي شود اين روشن نيست به روشهاي ديگر مي تواند ميزان عود و بستري بيماران را در بيمارستان كاهش دهد، به نحوي كه ميزان عود به حدود يك پنجم درمان و توان بخشي معمول بيمارستاني مي رسد. اما الگوي ساده تر اين خدمات كه نمي تواند باعث كاهش عود و بستري مجدد بيمار شود. در الگوي اخير فقط يك نفر مسئول هماهنگي مراقبت است و هماهنگي جهت ارجاع بيمار به خدمات مورد نياز رخ مي دهد و ممكن است برخي مداخلات باليني (از جمله برخي انواع مشاوره و روان درماني) هم صورت پذيرد. مداخله ديگر، درمان در منزل است كه به شكلهاي مختلفي است و جزء مشترك تمام آنها ارائه توسط يك فرد درمانگر (پزشك، پرستار و غيره) در منزل بيمار (و نه محيط هاي درماني) است. اما يك روش مؤثر، مداخلات خانوادگي است. در اين مداخلات معمولاً مسائل زير پوشش داده مي شود. آموزش ماهيت بيماري و عود، درمان دارويي، نقش خانواده و مسائل اجتماعي در بيماري، آموزش مهارتهايي به خانواده (مانند حل مسأله)، حمايت خانواده. محل ارائه آن يا مركز درماني (معمولاً به صورت جلسات آموزش خانواده با حضور چند خانواده بيماران) يا منزل بيماران است. در مطالعات مختلف نشان داده شده است كه انجام مداخلات خانوادگي مي تواند ميزان عود را 25% تا 50% كاهش دهد و تأثير آن تا 2 سال ادامه خواهد يافت.[18] گفتار 2- انواع درمان هاي اسكيزوفرني 1- (ECT) الكتروشوك درماني در پسيكوز حاد و زير گونه كاتاتونيك مي تواند مؤثر باشد. بيماراني كه در آنها دوره بيماري كمتر از يك سال درماني اميدواركننده در مورد علائم مثبت مقاوم به درمان Ect پاسخ مي دهند. ECT نشان داده است اثر سينر زيستي با داروهاي آنتي پسيكوتيك را دارد.[19] 2- رفتار درماني مثل مسافرت يا امتيازهاي ويژه (به شكل مثبت) رفتارهاي مطلوب با استفاده از ژتون هائي خاص تقويت مي شود. قصد اين است كه رفتار تقويت شده به دنياي خارج از بيمارستان تعميم يابد.[20] 3- گروه درماني محور آن حمايت و پرورش مهارت هاي اجتماعي (فعاليت زندگي روزانه) است گروه ها به خصوص در كاهش گوشه گيري اجتماعي و افزايش (واقعيت سنجي مفيد واقع مي شود).[21] 4- موسيقي درماني موسيقي درماني، افسردگي، تشويش و اضطراب، گوشه گيري و انزواطلبي را در افراد مبتلا به اسكيزوفرني كاهش مي دهد. اين نكته را نتايج يك تحقيقات در بريتانيا مشخص ساخته است اين بررسي نشان داد تشويق بيماران در اينكه خود را از طريق موسيقي بيان كنند، منجر به بهبود نشانه هاي اين بيماري مي شود. استفاده از موسيقي تنها زماني براي اين افراد توصيه مي شود كه در شرايط نسبتاً باثباتي هستند. موسيقي درماني ممكن است در موارد خاصي كه درمان اسكيزوفرني با مصرف دارو حداقل بهبودي را به دنبال دارد، به طور قابل توجهي اثربخش باشد.[22] نتيجه گيري براي مبارزه با بيماري اسكيزوفرني بايد تا حد ممكن از استرس و ضربه هاي اجتماعي خود را ايمن كنيم. از آنها مي توان جنگ و تهديدات ناشي از آن، ترقي و تنزل كالاها، ازدواج، نارضايتي شغلي، در رقابتهاي افراطي، امتيازات نژادي و تغييرات سريع نام برد كه از مسائل اجتماعي هستند كه ايجاد فشار شديد فردي و اجتماعي مي كنند. شرايط جنگي و از هم پاشيدن سازمان اجتماعي حاصل از آن تعداد زيادي از افراد را در معرض فشار قرار مي دهند. مرداني كه از خانواده و زندگي خود جدا مانده و در سازمانهاي مختلف تحت سلطه رژيم هاي خشن خدمت مي كنند و در معرض وحشت جنگهاي جديد قرار مي گيرند ممكن است اختلالات شخصيتي در آنها بروز كند. براي شهرنشينان تأثير جنگ مربوط است به مدت جنگ و محروميتهاي حاصل از آن و از دست دادن افراد محبوب و نظاير آن ايجاد اختلال شخصيتي مي كند. از جمله ديگر مسائلي كه براي مبارزه با بيماريهاي رواني از جمله اسكيزوفرني در مقابل آن بايد احتياط كرد تغييرات اقتصادي اجتماعي است. احتمال وقوع بيماريهاي رواني برطبق عقيده فلوز چنانچه از آمار بيمارستانهاي رواني برمي آيد. به موازات تغييرات اقتصادي دچار تغيير مي شود، همواره زندگي دستخوش تغيير است. اطفال بزرگ مي شوند و ازدواج مي كنند، صاحب فرزند مي شوند، مرگ عزيزان را مي بينم متحمل خسارات مادي مي گرديم و اجباراً نسبت به تمام تغييرات كوچك و بزرگي كه در زندگي اتفاق مي افتد سازش مي كنيم. به علاوه تغييرات بسياري در اساس سازمان اجتماعي كه طرح زندگي ما بر آن پايه گذاري شده است اتفاق مي افتد و اين تغييرات اجتماعي سريع اصول و ارزشهاي قبلي ما را ويران مي كند و حتي كمكهاي مادي نيزمعني و ارزش خود را از دست مي دهد و پيشرفت هاي تكنولوژيك نيز منجر به سعادت بشرنگر ديده است. از ديگر عواملي كه بايد در بيماريهاي رواني به آن توجه كرد محيط خانوادگي است. بسياري از روانشناسان معتقدند روابط اوليه بين والدين و فرزندان عامل اصلي رشد بسياري از بيماريهاي رواني است. به خصوص نظريه پردازان متعددي بر اين باورند كه والديني كه از نظر عاطفي سرد هستند،‌ والدين طردكننده، كمال گرا و كساني كه محافظت بيش از حد (حمايت افراطي) مي كنند در فرزندان تضادهايي ايجاد مي نماييد كه سبب اضطراب، كشمكش و نهايتاً بيماري رواني مي گردد. البته بهترين نتيجه گيري اين مي باشد عوامل ژنتيكي و استرسهاي محيطي هر دو به احتمال بيشتر تركيب آن دو با هم عامل ابتلا به بيماري رواني مي باشد. در مورد محيط خانواده و تأثير آن بايد گفت هر كودك با قابليتهاي بالقوه انساني پا به عرصه وجود نهاده و هر خانواده در خلال رشد كودك از او انتظارات معيني دارد. اين استعدادها و انتظارات توأماً نحوه اين فرايند اجتماعي شدن ناميده مي شود. بعد از مادر و پدر، گروه همسن، معلم و بالاخره جامعه در رشد رفتار كودك سهم بسزايي ايفا مي كنند. از ديگر مواردي كه بايد به آن توجه كنيم نگرش و شناخت نسبت به بيماري رواني است
 

برخی موضوعات مشابه

بالا