قضاوت دعاوی

  • شروع کننده موضوع nadiya_m
  • بازدیدها 120
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

nadiya_m

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/13
ارسالی ها
1,838
امتیاز واکنش
3,877
امتیاز
596
سن
27
محل سکونت
TEHRAN
شرح واقعه :
در تاریخ 26/9/85 خاتم رقیه شکایت کرده که شوهر وی را از منزل بیرون کرده ولی وی شاهدی نداشته است تقاضای نفقه از آذر ماه را به مبلغ 000/000/400 تومان داشته و در تاریخ 28/9/85 متهم حضور یافت و در دفاع از خود بیان کرده که ایشان چون از زندگی با پدر و مادرم که خاله ایشان نیز می باشند ناراضی هستند در حالیکه ما در آنجا به اندازه کافی اتاق داریم و حال با این اوصاف می گوید تا زمانی که خانه مستقل پیدا نکنی بر نمی گردم . ضمناً چون ایشان خودشان رفتند من ایشان را مستحق به نفقه نمی دانم دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به انشاء رای می نماید .
« رای دادگاه بدوی »
دادگاه با توجه به دفاعیات متهم شاکیه را ناشی محسوب کرده و او را مستحق نفقه ندانسته است و برای متهم قرار وضع پیگرد صادر نمود پس از صدور قرار شاکیه با داشتن استشهادیه از سوی شورای اسلامی محل مبنی بر تکمین و اخراج از منزل وسط شهر درخواست تجدید نظر مورد قرار را نموده است که دادگاه تجدید نظر مبادرت به انشاء رای نموده است .
« رای دادگاه تجدید نظر »
در خصوص اعتراض شاکیه با استناد استشهادیه که پیوست پرونده است و مدعیتکمین شده و محتویات پرونده حکایتی به تحقیق در اطراف قضیه و ورود در ماهیت ندارد پس دادگاه اعتراض شاکیه را پذیرفته و نقض رای معترض عنه را صادر می نماید و پرونده او جهت اجرای بند 2 ماده 257 ق-آ-ک جهت رسیدگی و صدور به دادگاه صادر کننده رأی اعاده می گردد.
پس از ارسال پرونده به دادگاه بدوی مبادرت به صدور رای نموده مبنی بر اینکه شکایت خانم رقیه با توجه به دفاعیات متهم مبنی بر عدم تمکین زوجه و عنایت به بند اول ماده 642 ق-م-آ نکمین با شرایط استحقاق نفقه دانسته لذا به لحاظ اینکه تمکین زوجه محرز نسبت به نظر دادگاه شکایت و قوم غیر صحیح و حکم برائت متهم را صادر می نماید .
مجدداً زوجه به رای صادره و در خواست تجدید نظر خواهی کرده است که در مرحله تجدید نظر خواهی متهم ( زوج ) بیان داشته مادر زنم در سال پیش آمد و بعد از گفتگو دخترش را بدون اجازه من حتی سه بار تأکید کردم که با اجازه چه کسی از خانه می رود گفت با اجازه خودم می روم و بعد به مادرش گفت چند تمکین خواستم ولی زوجه حاضر نشده است و زوجه خواستار منزل جداگانه ای بوده اند من خانه دیگری نمی گیرم و می خواهم با پدر و مادرم زندگی کنم .
« رای دادگاه تجدید نظر »
در این خصوص تجدید نظر خواهی وارد تشخیص چه آنکه برابر مندرجات پرونده بویژه اظهارات طرفین و استماع گواهی گواهان زوجه حاضر به تمکین نبوده لذا به نظر دادگاه مشار الیها مستحق دریافت نفقه از زوج می باشد بنابراین بزهکاری متهم آقای سعید محرز و مسلم است و دادگاه با نقض آن رای مستنداً به ماده 642 ق-م-آ- تجدید نظر خوانده یاد شده را به تحمل چهار ماه حبس تغریری محکوم می نماید .
• نتیجه گیری : اینکه از پرونده فوق نتیجه گرفته می شود که ترک انفاق جرم است و در ماده 642 ق-م-ا مجازات آن را سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس تعیین کرده است ضمناً زوج در صورتی محکوم ترک انفاق می شود که زوجه نسبت به وی تمکین داشته باشد یعنی اگر زن ناشزه باشد دیگر به وی نفقه ای تعلق نمیگیرد تا زوج نسبت به آن محکوم گردد. پس رای صادره صحیح می باشد .*

پرونده کلاسه : 525/85 اجرای احکام
شاکی : عباسی
متشاکی عنه : سیف الله پور
محکوم به موجب دادنامه شماره 785/85 مورخ 20/10/85 صادره از دادگاه محمود آباد عمومی شعبه اول محکوم علیه محکوم است به پرداخت مبلغ پنج میلیون ریال و یکصد هزار ریال بابت هزینه دادرسی و هم چنین حق الوکاله وکیل برابر تعرفه پس از محاسبه در اجرای احکام در حق محکوم له و هم چنین محکوم است به پرداخت دویست و پنجاه هزار ریال به عنوان نیم عشر دولتی در حق صندوق دولت ، پس از اخطار به محکوم علیه از طریق اجرای احکام به کلانتری 11 محمود آباد ، محکوم علیه در اجرای احکام حاضر شده است و با پرداخت نیم عشر دولتی له صندوق دولت با محکوم له طی یک توافق نامه ای به اجرای احکام طلب خود را طی یک فقره چک دریافت داشته است و اعلام رضایت نموده است که پرونده مختومه شده است .
* نتیجه گیری : محکوم له با محکوم علیه به توافق رسیده و طلب خویش را طی یک فقره چک دریافت داشته است . *

پرونده کلاسه : 783/85 اجرای احکام
شاکی : محمد جواد
متشاکی عنه : ولی الله
محکوم له : به موجب دادنامه شماره 1165/85 مورخ 15/9/85 صادره از دادگاه عمومی شعبه دوم محکوم علیه محکوم است به پرداخت مبلغ دو میلیون تومان با احتساب هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل برابر تعرفه قانونی پس از محاسبه در اجرای احکام و همچنین محکوم است به پرداخت یکصد هزار تومان به عنوان نیم عشر دولتی در حق صندوق دولت پس از اخطار به محکوم از طریق اجرائیات در اجرای احکام ، محکوم علیه حضور نیافت و مجدداً به ایشان اخطار شده برای بار دوم ایشان در اجرای احکام حاضر شده اند با پرداخت یکصد هزار تومان به عنوان نیم عشر دولتی ، محکوم علیه مهلت یک ماه با خواستند که در ظرف مهلت یک ماهه محکوم علیه طلب محکوم له را پرداخت کرده و محکوم له هم طی یک رضایت نامه ای مبنی بر اینکه به حق و حقوق خودم رسیدم به اجرای احکام مدنی ارسال داشته و پرونده مختومه اعلام شده است .
* نتیجه گیری : اینکه محکوم علیه نیم عشر دولتی و طلب محکوم علیه را طی یک مهلت یک ماه پرداخت نموده است و پرونده مختومه شده است . *

پرونده کلاسه : 782/85 اجرای احکام مدنی
شاکی : غلامعلی یوسفی
متشاکی عنه : کاظم فلاح – اصغر فلاح
محکوم له : به موجب دادنامه شماره 275/85 مورخ 16/8/85 صادره از دادگاه حقوقی اول محمود آباد محکوم علیه است به موجب دادنامه شماره 785/85 مورخ 10/10/85 به پرداخت ضرر وزیان مادی و منافع ممکن الحصول ناشی از جرم مبنی بر آتش زدن عمدی یک باب مغازه ، مطابق با نظریه کارشناسی به مبلغ یک میلیون و پانصد هزار ریال با احتساب هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل برابر تعرفه قاضی پس از محاسبه در اجرای احکام و هم چنین محکوم است به پرداخت یکصد و پنجاه هزار تومان به عنوان نیم عشر دولتی در حق صندوق دولت – پرونده از دفتر دادگاه به اجرای احکام ارسال پس از اظهار به محکوم علیها از طریق اجرائیات محکوم علیها در اجرای احکام حضور یافتند و با پرداخت نیم عشر دولتی به نسبت مساوی و هم چنین به پرداخت مبلغ هفتصد و پنجاه هزار تومان به نسبت هر یک از متهمان پرونده بسته شده است و محکوم له به حق و حقوق رسیده است .
* نتیجه گیری : محکوم علیها در اجرای احکام محکوم را به پرداخت نمودند و همچنین نیم عشر دولتی را پرونده مختومه شده است .*

پرونده کلاسه : 923/84 اجرای احکام مدنی
محکوم له : علی
محکوم علیه : حسین
محکوم له : به موجب دادنامه 1158/84 مورخ 15/5/85 صادره از دادگاه حقوقی محمود محکوم علیه محکوم است به تسلیم مبیع مطابق مبایعنامه و پرداخت مبلغ 000/53 ریال بابت هزینه داوری و حق الوکاله وکیل برابر تعرفه پس از محاسبه در اجرای احکام در حق محکوم له و هم چنین به پرداخت 000/20 ریال به عنوان نیم عشر دولتی در حق صندوق دولت جمهوری اسلامی که پس از اخطار به محکوم علیه ایشان در وقت مقرر در اجرای احکام مدنی حاضر نشدند و مجدداً به ایشان اخطار شده است ، ایشان در اجرای احکام حاضر شدند و نیم عشر دولتی را پرداخت نمودند و هم چنین نسبت به تسلیم مبیع که حدود 230 متر مربع از زمین می باشد محکوم علیه اظهار داشته که من بجای آن زمین زمین دیگری به ایشان می دهم اما محکوم له خواهان خواستار همین زمین شده اند و عنوان داشتند که من زمین را از ایشان خریداری نمودم و ثمن معامله را پرداخت کردم ، که وقت رسیدگی تعیین گردیده و محکوم له و محکوم علیه در اجرای احکام حاضر شدند و محکوم علیه مفاد دادنامه را اجرا نمودند و پرونده مختومه شده است .
* نتیجه گیری : با توجه به اینکه محکوم علیه مفاد دادنامه را اجرا نموده است و محکوم له به حق خود که تحویل مبیع بوده است رسیده است . *

پرونده کلاسه : 211/85اجرای احکام مدنی
محکوم له : رجبی
محکوم علیه : منوچهر علیزاده
محکوم له : به موجب دادنامه شماره 715/85 صادره از شعبه سوم دادگاه حقوقی محمود آباد محکوم علیه است به پرداخت دو میلیون و یکصد و هشتاد هزار تومان بابت اصل خواسته و مبلغ سی و هفت هزار تومان بابت هزینه دادرسی وحق الوکاله برابر تعرفه قانونی پس از محاسبه در اجرای احکام و مبلغ یکصد و پنج هزار تومان بابت نیم عشر دولتی در حق صندوق دولت ... پس از اصرار حکم ف دفتر دادگاه پرونده را به اجرای احکام مدنی ارسال داشته مورد اجرای احکام ابتداً به محکوم علیه اخطار شده و در ظرف مهلت مقرر در شعبه اجرای احکام حضور یافته و مبلغ یکصد و پنج هزار تومان بابت نیم عشر دولتی را پرداخت کرده و نسبت به مفاد رای که مبلغ فوق می باشد محکوم علیه با حضور محکوم له ابراز داشته که من دارای یک ماشین می باشم که در بنگاه می باشم هر زمان آنرا فروختم طلب ایشان را پرداخت می نمایم که محکوم له اظهار داشته که ممکن است چند ماه طول بکشد دفتر اجرای احکام یک مهلت یک ماهه برای محکوم علیه در نظر گرفته است که پس از مهلت یک ، ماهه محکوم علیه ماشین خود را فروخته و در اجرای احکام با حضور محکوم له حاضر شده طلب محکوم له را در اجرای احکام پرداخت کرده است و پرونده مختومه اعلام شده است .
* نتبجه گیری : اینکه چون در مهلت مقرر محترم علیه مفاد دادنامه را به اجرا در آورده است . بنابراین پرونده از آمار کسر و مختومه شده است . *

پرونده کلاسه : 912/85 اجرای احکام مدنی
محکوم له : علی
محکوم علیه : اکبر
محکوم له : به موجب دادنامه شماره 821/85 صادره از دادگاه حقوقی محمود آباد محکوم علیه محکوم است به فسخ معامله یکدستگاه خودروی پیکان به شماره 82183/ تهران م به انضمام هزینه دادرسی که پرونده به اجرای احکام مدنی ارسال و ثبت در آن شعبه به محکوم علیه اخطار شده است که در وقت مقرر در شعبه اجرای احکام حضور پیدا کنن ، در وقت مقرر محکوم علیه در شعبه اجرای احکام حضور پیدا کرده و اظهارر داشته که ماشین را من سالم به ایشان تحویل دارم چطور ممکن است که ماشین من معیوب باشد و محکوم عله هم عنوان داشته که من بعد از چند روز متوجه شدم که ماشین دادرسی معایبی است که نظریه افر رانندگی هم مبین این ادعاست که محکوم متوجه معایب آن شده است که به در خواست محکوم له معامله فسخ شده است و محکوم علیه ثمن معامله را پرداخت کرده است و پرونده از آمار کسر شده است .
* نتیجه گیری : اینکه چون ماشین دارای معایبی بوده نظریه افسر راهنمایی و رانندگی هم مبین این ادعاست بنابراین معامله فسخ شده است . *

پرونده کلاسه : 75/85 اجرای احکام مدنی
محکوم له : نوروزی
محکوم علیه : لطفی
محکوم له : به موجب دادنامه شماره 1025/85 صادره از شعبه اول دادگاه حقوقی محمود آباد محکوم علیه محکوم است به پرداخت مبلغ پنج میلیون تومان و مبلغ 200/95 تومان بابت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل بر اساس تعرفه قانونی پس از محاسبه در اجرای احکام در حق محکوم له و هم چنین به پرداخت مبلغ پانصد هزار تومان به عنوان نیم عشر دولتی در حق صندوق دولت محکوم شده است .
پس از ثبت پرونده در شعبه اجرای احکام به محکوم علیه اخطار شده است که در وقت مقرردر شعبه حاضر و اظهار داشته که من قادر به پرداخت محکوم له نیستم تقاضای اعسار دارم ، به پرونده مجدداً به شعبه رسیدگی کننده اعاده شده است که محکوم علیه دادخواست اعسار داده است و گواهانی آمده که گواهی دادند که دارای مال نیستند بنابراین دادگاه صادر کننده رای نسبت به دادخواست اعسار انشاء رای نمودند و ماهیان مبلغ یکصد هزار تومان را پرداخت نمایند که پرونده مجدداً پس از انشاء رای به شعبه اجرای احکام ارسال و محکوم علیه مبلغ یکصد هزار تومان را ماهیان پرداخت کند .
* نتیجه گیری : اینکه چون گواهی آمدند و گواهی دادند که محکوم علیه توان مالی ندارد دادگاه صادر کننده رای دادخواست اعسار ایشان را پذیرفته و ماهیان مبلغی را به عنوان اقساط پرداخت نماید . *

پرونده کلاسه : 417/85 اجرای احکام مدنی
محکوم له : مریم
محکوم علیه : قنبر
محکوم له : به موجب دادنامه شماره 1263/85 صادره از شعبه دوم دادگاه حقوقی محمود آباد محکوم علیه محکوم به پرداخت مبلغ پانزده میلیون تومان بابت اصل خواسته ( مهریه ) هزینه دادرسی و حق الوکاله برابر تعرفه قانونی پس از محاسبه در اجرای احکام در حق محکوم له و هم چنین پرداخت مبلغ 000/750 تومان به عنوان نیم عشر دولتی له صندوق دولت که محکوم علیه مدعی اعسار شده است که دادواست اعسار تقدیم دادگاه صادر کننده رای داده است و گواهانی آورنده گواهی دارند که ایشان دارای چند فرزند می باشند و کارگر روزانه مستند و خارج زندگی برای ایشان سنگین است . دادگاه اعسار ایشان را پذیرفته و مبلغ یکصد و پنجاه هزار تومان را به عنوان اقساط ماهیان پرداخت نمایند .
پرونده پس از انشاء رای از طریق دفتر شعبه به اجرای احکام مدنی ارسال و ثبت در آن شعبه محکوم علیه مبلغ ماهیان را در تاریخ تعیین شده به اجرای احکام یک عدد سکه بهار آزادی تحویل اجرای احکام می داده است .
* نتیجه گیری : اینکه چون محکوم علیه مدعی اعسار شده است و گواهانی گواهی دادند که ایشان کارگر روز مزد هستند بنابراین پرونده از آمار کسر نخواد شد تا اینکه اقساط ماهیانه پرداخت گردد . *

پرونده کلاسه : 535/85 اجرای احکام مدنی
محکوم له : مهدی
محکوم علیه : فرهاد
محکوم له : تقاضای تأمیت خواسته به میزان مبلغ مندرج در چک به انضمام هزینه دادرسی که محکوم له ( خواهان طی یک دادخواستی بطرفیت خوانده ( محکوم علیه )) مبنی بر اینکه احتمال فروش مال یا اقدامی نسبت به مال و اموال خود نماید . از دادگاه تقاضای تأمین خواسته را نموده است که دادگاه فوراً تقاضای خوهان را پذیرفتند . و معادل مبلغ خواسته از اموال وی توقیف گردد . پرونده از دفتر شعبه دادگاه به شعبه اجرای احکام مدنی ارسال شده و به درخواست خواهان محکوم له ، محکوم علیه (خوانده که دارای یک دستگاه پیکان بودند معادل خواسته ماشین وی را توقیف کردند .
* نتیجه گیری : اینکه چون دعوا تأمین خواسته از دعاوی اتفاقی است و در وقت فوق العاده رسیدگی می شود و دادگاه و خارج از نوبت به آن رسیدگی می کند ، و رای صادر می کند .
 

برخی موضوعات مشابه

بالا