ققنوس خشم | نقد و بررسی بازی DarkSiders III | دارک سایدرز 3

[~*~havva~*~]

ققنوس خشم | نقد و بررسی بازی DarkSiders III | دارک سایدرز 3



اگر بخواهیم نگاهی کلی به سری Darksiders داشته باشیم، باید آن را مجموعه‌ای با سطح کیفی نسبتاً خوب و هسته‌ای متشکل از تکه‌های مختلف دانست که بدون هیچ تلاش عجیب‌وغریب و یا تبلیغات گسترده‌ای، به نامی بسیار محبوب در میان بازیکنان مختلف تبدیل شد. سه‌گانه‌ی موفقی که تا دقیقاً قبل از ساخته‌شدن قسمت سوم آن، بر لبه‌ی پرتگاه فراموشی ایستاد و با این حال، توانست به سلامت به عرصه باز گردد. قسمت سوم این مجموعه را می‌توان ققنوسی دانست که از میان خاکسترهای THQ بلند شده و بار دیگر، قصد همراه کردنمان با داستان سوارکاران آخرالزمان را دارد.


در Darksiders 3 داستان سومین سوارکار آخرالزمانی یعنی Fury (خشم) روایت می‌شود؛ سوارکاری که از سه برادر خود بسیار قدرتمندتر است و طبق گفته‌ی سازندگان، غیرقابل‌پیش‌بینی‌ترین آن‌ها هم محسوب می‌شود. خشم خواهری خودخواه و مغرور است که برای ثابت کردن قدرتش و بازگرداندن تعادل، قرار است پا بر روی زمین آخرالزمانی بگذارد. با بازی‌مگ، در آخرالزمانی به سبک سوارکار سوم همراه باشید.

این خشم است!


نقطه‌ی آغاز بازی برای تمامی کسانی که با دو نسخه‌ی قبلی این سری آشنایی داشته‌اند بسیار آشناست. خشم در پیشگاه Charred Council حاضر می‌شود و برادرش یعنی War (جنگ) را تحت زنجیرهای شورا می‌یابد. برخلاف Death (مرگ) که در طول داستان خود برای آزادی برادرش تلاش می‌کرد، خشم تنها با پوزخند و سخنانی نیش‌دار به استقبال برادرش می‌رود و در این میان متوجه می‌شویم که کینه‌ی دیرینه‌ای میان این برادر و خواهر وجود دارد. با وجود چنین شرایطی، خشم به‌هیچ‌وجه قرار نیست در حق برادرش لطفی کند و ماجرای او، داستانی کاملاً شخصی است. متأسفانه بااینکه داستان بازی از آن روند همیشگی دو قسمت قبلی و داستان پیوسته‌ی آن‌ها خارج شده است، نتوانسته از این امتیاز به خوبی استفاده کند و به داستانی معمولی و کاملاً ضعیف‌تر از دو قسمت قبلی خود، روی آورده است. همه‌چیز در این خلاصه می‌شود که خشم قرار است به زمین برود تا با مبارزه با هفت گـ ـناه کبیره، آن‌ها را نابود کند و تعادل را به دنیا بازگرداند. حتی اگر به شدت بر روی این موضوع تأکید کنیم که سازندگان سری Darksiders همواره در پی این بوده‌اند تا بر روی گیم پلی تمرکز کنند و داستان چندان برای آن‌ها اهمیتی نداشته، بازهم می‌توانیم داستان دو قسمت قبلی را تا حدودی قابل‌قبول و دارای کشش کافی برای همراه کردن بازیکنان بدانیم؛ درحالی‌که در Darksiders 3، نه‌تنها این داستان نمی‌تواند شما را با خود همراه کند؛ بلکه بیشتر باعث شده تا کل ماجراهای بازی زیر سؤال برود و گاهی اوقات در وجود لزوم برای ساخته‌شدن قسمت سوم این سری شک کنم. این روند زجرآور تا بخش‌های انتهایی همراه بازی است و تنها هنگامی‌که به انتهای داستان Darksiders 3 نزدیک می‌شویم، می‌توانیم شاهد بهتر شدن داستان بازی باشیم.


در کنار داستان بی در و پیکر و کاملاً ساده‌ی بازی، حتی نمی‌توانیم از یک روایت منسجم و قابل‌فهم بهره ببریم. اتفاقات بازی به‌هیچ‌وجه با ترتیب قابل‌درکی اتفاق نمی‌افتند. کل فاصله‌ی باس فایت‌های اصلی تقریباً تنها با مبارزه‌ی میان Fury و دشمنان عادی پر می‌شود و هیچ اتفاقی در بازی وجود ندارد که بخواهیم آن را به داستان اصلی مربوط کنیم. این که در طول بازی با چند شخصیت برخورد کنید، بستگی به میزان کنجکاوی شما برای گشت و گذار در محیط دارد ولی همان چند شخصیت اصلی حاضر در بازی هم فقط و فقط نقش مکانیکی دارند و حتی هنگامی‌که با دیگر سوارکاران برخورد می‌کنیم، امکان ندارد که باور کنیم قبلاً چنین اشخاصی شخصیت‌های اصلی دو بازی دیگر بوده‌اند! خلاصه اینکه بازی در بخش داستان پر شده است از پسرفت و نقطه‌ضعف‌های غیرقابل‌بخشش که بسیاری از آن‌ها حتی در قسمت‌های قبلی هم وجود نداشته‌اند! درهرحال همگی می‌دانیم که هیچ‌کس برای تجربه‌ی یک بازی با داستانی جذاب، به سراغ سری دارک سایدرز نمی‌رود؛ اما خب، چنین بی‌محتوایی و ضعف شدیدی هم به‌هیچ‌وجه قابل‌قبول نیست و سازندگان نمی‌توانند بهانه‌ای برای پوشاندن کم‌کاری خود در بخش داستانی بازی داشته باشند.


بگذارید به اصلی‌ترین بخش بازی برسیم: گیم پلی! راستش خود من که این اواخر دلم به شدت برای یک بازی هک‌اند اسلش کلاسیک و God of War مانند تنگ شده بود و این روزها به‌قدری به این سبک بی‌توجهی شده است که رسماً هیچ کاری جز انتظار کشیدن برای یک بازی خوب با المان‌های هک‌اند اسلش نداشتم. از همین جهت بسیار خوشحالم که توانستم Darksiders 3 را تجربه کنم. این عنوان دقیقاً یک بازی هک‌اند اسلش کلاسیک است که با المان‌های نقش‌آفرینی سری Dark Souls ترکیب شده و نتیجه، یک بازی سخت اما دل‌چسب است که می‌تواند برای مدتی بسیار طولانی، پاسخگوی نیاز شما به بازی‌های هک‌اند اسلش باشد. نکته‌ی جالب‌تر اینجاست که این بازی به‌هیچ‌وجه المان‌های این سبک را به‌طور کامل در خود استفاده نکرده است. در Darksiders 3، نه می‌توانید یک زنجیره‌ی طولانی از ضربات و combo های پشت سر هم داشته باشید و نه قرار است با گروه‌هایی که بیشتر از شش یا هفت نفر از دشمنان را در خود دارند مبارزه کنید؛ بلکه قرار است در کنار زنجیره‌های کوتاه ضربات، به طرز وحشتناک و پشت سر هم به حملات دشمنان جاخالی دهید و اگر بخت با شما یار باشد، بتوانید با یک ضد حمله‌ی حسابی، یک ضربه‌ی مرگبار را به آن‌ها وارد کنید.

این هم اسب خشم است! ترجمه‌‌ی نامش می‌شده «وحشی» ظاهرا!


راستش مبارزات بازی آن‌قدر دیوانه‌وار هستند که نمی‌دانم باید از کجا شروع کنم! خشم چند نوع سلاح مختلف دارد که از آن‌ها در مقابل تعداد بسیار زیاد و انواع مختلفی از دشمنان استفاده خواهد کرد. سلاح اصلی او یک زنجیر خاردار است که دوربردترین سلاح او در مبارزات نزدیک محسوب می‌شود. او با این سلاح قادر است تا هم مقابل و هم اطراف خود را به‌طور کامل پوشش دهد و با سرعت نسبتاً زیادی، به دشمنان آسیب وارد کند. او همچنین می‌تواند با استفاده از این خارها و با انداختن آن به دور سطح‌های میله‌ای مختلف، خود را در هوا تاب دهد و در ارتفاعات زیاد به‌راحتی جابه‌جا شود. حال این را به کنار بگذارید و 4 سلاح دیگر را هم به همین خارها اضافه کنید که هریک توانایی خاصی دارند! پتکی که می‌تواند اشیاء اطراف خود را جمع کند و سرعت کم ولی قدرت بسیار زیادی دارد؛ نیزه‌ای که قدرت رعد را به خشم ارزانی می‌دارد و به او این اجازه را می‌دهد تا با استفاده از انرژی برق، سرعت مبارزات شمشیری قسمت اول سری را تجربه کند و چند سلاح دیگر که ترجیح می‌دهم خودتان شاهد توانایی آن‌ها باشید. اینکه این سلاح‌ها چگونه به دست می‌آیند، بستگی به هاله‌ی مورد استفاده‌ی خشم دارند. خشم چهار هاله‌ی مختلف (به‌علاوه‌ی حالت عادی خودش که در کل پنج حالت مختلف را برای او خواهیم داشت) دارد که هریک علاوه بر اضافه کردن یک سلاح جدید به دستان خشم، سه قابلیت جدید را هم در اختیار او می‌گذارند: اولین قابلیت، توانایی حمله‌ی خاصی است که برای هریک از سلاح‌های فرعی موجود است؛ دوم، قابلیتی است که هنگام پرش خشم به او اضافه می‌شود (برای مثال هنگام فعال بودن هاله‌ی آتش، خشم می‌تواند پرش‌های بسیار بلندی را انجام دهد) و سوم، تغییر دادن اثر نوار خشم بر روی دشمنان است که هریک به نحوی، نحوه‌ی خالی شدن نوار خشمِ خشم (!) را به‌صورت اختصاصی عوض می‌کنند.


همان‌طور که اشاره شد، مبارزات بازی حالتی بسیار مشابه با سری Darksouls را به خود گرفته‌اند. جاخالی دادن در بازی نقش بسیار بسیار پررنگی را ایفا می‌کند و پر شدن سلامتی خشم هم تنها به آیتم‌هایی بستگی دارد که فیوری تنها می‌تواند تعداد معدودی از آن‌ها را با خود حمل کند. همین ویژگی‌ها –که البته تعدادی از آن‌ها به‌عنوان مشخصه‌های این سری شناخته می‌شوند ولی تابه‌حال چنین چالش‌برانگیز نبوده‌اند- احتمالاً باعث خواهند شد تا نظرات بازیکنان نسبت به بازی متفاوت باشد. هرچند که این تصمیم سازندگان برای افزایش چالش‌های بازی کاملاً قابل‌قبول و توجیه‌پذیر است؛ چراکه این روزها، هک‌اند اسلش دیگر نمی‌تواند تنها در یک‌تنه دخل هزاران دشمن را به‌صورت زنجیروار آوردن خلاصه شود و قرار دادن چنین چالش‌هایی در بازی، قطعاً می‌تواند باعث افزایش جدیت عناوین این سبک شود.

مبارزه با چنین اسلحه‌ای واقعا حس خوبی دارد


در طول بازی با چند شخصیت برخورد خواهید داشت که می‌توانند در افزایش قدرت‌های شخصیتتان و سلاح‌های او، در ازای برخی منابع شما را در طول بازی یاری کنند. برای مثال شیطانی درون بازی وجود دارد که در ازای دریافت روح‌هایی که در مبارزه با دشمنان و یا در طول گشت‌وگذارتان در محیط به دست آورده‌اید، می‌تواند سطح شخصیت شما را بالا ببرد و یا آیتم‌های مختلفی مانند آیتم‌های افزایش سلامتی و همچنین ارتقاءهایی برای سلاح‌هایتان به شما بفروشد. همچنین یک خالق هم در بازی وجود دارد که می‌توانید با جمع‌کردن منابع مختلفی مانند نقره و اشیاء هنری، سطح سلاح‌های خود و آیتم‌های قابل‌نصب بر روی آن‌ها را ارتقاء دهید و کارایی سلاح‌هایتان را بیشتر کنید. چند نکته‌ای که احتمالاً خودتان آن‌ها را حدس زده‌اید را هم بازگو می‌کنم: شما در Darksiders 3 برخلاف قسمت قبلی نمی‌توانید سطح شخصیتتان را در طول مبارزات ارتقاء دهید و مجبور هستید که با خرج کردن روح‌هایی که به دست می‌آورید و یا آیتم‌های مخصوصی که در محیط بازی پیدا می‌کنید به ارتقاء فیوری بپردازید. با هر ارتقاء سطح، شما یک امتیاز به دست می‌آورید که می‌توانید آن را در یکی از بخش‌های سلامتی، آسیب و مبارزه‌ی مخفیانه خرج کنید که بدون شک هیچ‌کدام نیازی به توضیح ندارند. نکته‌ی بعدی هم اینکه شما دیگر نمی‌توانید سلاح‌های مختلفی را از روی زمین پیدا کنید و آن‌ها را با یکدیگر تعویض کنید و در طول بازی، فقط و فقط قابلیت استفاده از سلاح‌های خود را خواهید داشت که بازهم فقط می‌توانید میزان آسیب آن‌ها را افزایش دهید.


همان‌طور که گفتم بازی به شدت سخت و چالش‌برانگیز است و امکان ندارد که بتوانید به‌راحتی آن را به اتمام برسانید. به همین جهت، سازندگان برای اینکه این سختی بازی در طول مردن و زنده شدن‌های فیوری برای بازیکن کمتر شود، سازوکارهایی را در بازی تعبیه کرده‌اند که می‌خواهیم به آن‌ها بپردازیم. اولین مورد، حالت آشوب یا همان Chaos Mode خودمان است که بدون توجه به مرگ‌های شخصیت اصلی و با کشتن دشمنان پر می‌شود که در نهایت می‌توانید از این ویژگی برای حملاتی مرگبار استفاده کنید. ویژگی دوم، نوار خشم فیوری است که بسیار سریع‌تر از حالت آشوب پر می‌شود و با فعال کردن آن، می‌توانید بر اساس هاله‌ی انتخابی خود مقداری آسیب بیشتر به دشمنان وارد کنید. مورد بعدی که اتفاقاً می‌تواند باعث اذیت شدن بازیکنان هم شود، از دست رفتن میزان روح‌هایی است که Fury تا لحظه‌ی مرگ جمع کرده و تنها با بازگشتن به محلی که در آن کشته شده است می‌تواند آن‌ها را بازیابی کند. دور بودن چک پوینت‌های بازی از یکدیگر هم عامل دیگری است که باعث می‌شود تا بازیکنان سختی بیشتری را پس از هر بار زنده شدن تجربه کنند؛ چراکه با هر بار مرگ، تمام دشمنانی که در طول مسیر کشته بودید هم به محل قبلی خود بازمی‌گردند و مجبور هستید در کنار آماده شدن برای غافلگیری‌های جدید و کشنده، برای رد شدن از دشمنان قبلی هم فکری بکنید؛ حتی گاهی اوقات لحظاتی فرا می‌رسند که مجبور می‌شوید از کنار ده‌ها هیولا عبور کنید تا در نهایت به چک پویتی که در نزدیکی شماست برسید و با خیال راحت کشته شوید.

وقتی دلار میره رو Chaos Mode (اون پشتیم گیمریه که قیمت دلارو دیده)


به غیر از مبارزات، وجود معماهای محیطی هم از دیگر مواردی است که سختی بازی را صدچندان می‌کنند؛ البته برخلاف چالش‌های موجود در مبارزات که به لـ*ـذت‌بخش‌تر شدن بازی کمک می‌کنند، این معماها گاهی اوقات فقط باعث سردرگمی بازیکن می‌شوند و بدون حتی یک راهنمایی کوچک، او را رها می‌کنند تا به‌تنهایی راه خود را پیدا کند. در اینکه این معماها جذاب هستند و سرگرمی جالبی در کنار بخش اکشن بازی محسوب می‌شوند حرفی نیست؛ اما بازی گاهی اوقات بدون هیچ نشانه‌ی خاصی، راه‌حل ساده‌ی یک معما را پیچیده می‌کند و انتظار دارد که شما بتوانید بدون هیچ کمک و راهنمایی‌ اضافه‌ای آن را حل کنید. همین موضوع باعث می‌شود که بازیکن پس از چندین بار تلاش بدون نتیجه، بدون اینکه بتواند راه‌حلی را برای معما پیدا کند از بازی خسته شده و در نهایت هم آن لـ*ـذت چالش‌برانگیز، به یک موضوع اذیت کننده تبدیل شود. جدای از سختی این معماها، شباهت خاصی میان آن‌ها با معماهای سری God of War وجود دارد که البته به‌هیچ‌عنوان کلون آن‌ها نیستند و تنها این معماها را به‌عنوان الگوی خود قرار داده‌اند که همین موضوع یک حس آشنایی و در عین حال تازگی خاصی به این پازل‌ها بخشیده است.


حالا تمام این موارد را در یک سو بگذارید و ویژگی‌های مترویدونیای بازی را در سوی دیگر! قسمت‌های مختلف دنیای بازی پر شده‌اند از موانعی که هریک به قدرت خاصی برای باز شدن احتیاج دارند و باید با پیشروی در بازی و کسب قدرت مربوطه، به مکان موردنظرتان بازگردید و قفل آن محل را باز کنید. حالا امکان دارد که این مکان راهی برای رسیدن به یک بخش جدید از داستان باشد و یا تنها قسمتی برای به دست آوردن غنائم بیشتر (که البته در بیشتر موارد مورد دوم پیش روی شما خواهد بود). به‌طورکلی، المان‌های مترویدونیای بازی در اکثر موارد برای به دست آوردن منابع بیشتر در بازی قرارگرفته‌اند و جز در معدود مواردی که در پشت این موانع می‌توان موارد هیجان‌انگیز و یا راه‌حلی برای رسیدن به بخش بعدی بازی را یافت، بقیه‌ی آنها چیز خاصی را در پشت خود پنهان نکرده‌اند و احتمالاً در نهایت تنها می‌توانید به چند آیتم نایاب دست یابید. در کنار این، نقشه‌ی بازی به قدری تو در تو و درهم‌تنیده است که گاهی اوقات تنها باید خود را وارد یکی از راه‌های پیش‌رو کنید و انتظار رسیدن به یک مکان جدید را داشته باشید. حس رها بودن در دنیای بازی هنگامی بسیار بیشتر حس می‌شود که متوجه می‌شوید هیچ خبری از نقشه نیست و شما باید خودتان برای پیدا کردن راهتان تلاش کنید. باور کنید یا نه، این موضوع به قدری برایتان لـ*ـذت‌بخش خواهد بود که نه تنها از این گم شدن در راه‌های تو در توی بازی خسته نخواهید شد، بلکه با اشتیاق هرچه بیشتر راه‌های مختلفی را در پیش خواهید گرفت که هر کدام شما را به مکان جدیدی می‌رسانند.


اگر تا به اینجا برایتان این سؤال پیش آمده است که دقیقاً منظور از این آیتم‌هایی که اینقدر درباره‌ی آنها صحبت می‌کنیم چیست، باید بگویم که درواقع در Darksiders 3، دو دسته آیتم وجود دارد که یک دسته از آن‌ها آیتم‌های قابل‌مصرف و تمام‌شدنی هستند و دسته‌ی دوم آیتم‌هایی که برای ارتقاء نزد خالق به کار می‌روند. آیتم‌های دسته‌ی اول تقریباً در طول بازی به دردتان نخواهند خورد و به‌جز آیتم‌هایی که سلامتی و خشم شما را بازیابی می‌کنند، به هیچ آیتم دیگری از این دسته نیاز نخواهید داشت و حتی خود من هم نتوانستم کاربرد یکی دو مورد از آن‌ها را متوجه شوم!

آه ای شاهد! خوبیش این است که در تمام ترجمه‌ها به بحث‎های فنی زبان فارسی کاملاً توجه شده است.


بیایید کمی هم راجع به هوش مصنوعی بازی صحبت کنیم که احتمالاً مهم‌ترین بخش بازی Darksiders 3 را تشکیل می‌دهد. هوش مصنوعی دشمنان در بازی، به‌طورکلی در سطح قابل‌قبولی قرار می‌گیرد وازآنجایی‌که بازی بیشتر بر روی مبارزات سرعتی تمرکز دارد، دشمنان هم نیازی ندارند تا حرکات بسیار دقیق و حساب شده را از خود نشان دهند؛ این موضوع در مبارزاتی که به‌صورت گروهی انجام می‌شوند چندان به چشم نمی‌آید و باعث ایجاد مشکل نمی‌شود؛ اما هنگامی‌که درحال مبارزه‌ی تک‌به‌تک با یک دشمن عادی هستید، ناگهان آن سختی و قابلیت مبارزه‌ی درست و حسابی دشمنان پر می‌کشد و شاهد ضعف‌های زیادی از سوی هوش مصنوعی دشمنان خواهید بود.


برخلاف دشمنان عادی، باس‌ها و به‌خصوص مینی باس‌های بازی، از هوش مصنوعی بهتری برخوردار هستند. هریک از این غول آخرها به‌راحتی می‌توانند مکان دقیق و حتی گاهی اوقات حرکت بعدی شما را متوجه شوند و به مقابله با آن بپردازند که همین موضوع مبارزه باس فایت‌های اصلی را به شدت حماسی و سخت کرده است. خوشبختانه با وجود چنین هوش مصنوعی خوبی برای باس فایت‌ها، تجربه‌ی مبارزه‌ی بازیکن در Darksiders 3، همواره تغییر می‌کند و می‌توانید شاهد تغییرات مختلف حرکات و حتی گاهی سبک مبارزه از سوی این غول آخرها باشید.


حرف از دشمنان بازی شد. سازندگان در این قسمت به صدای اعتراض طرفداران گوش داده‌اند و توانسته‌اند تنوع خارق‌العاده‌ای از انواع دشمنان را در بازی قرار دهند. هریک از دشمنان بازی قابلیت‌های منحصربه‌فردی دارند که حتی به موجودات با قابلیت‌های مشترک هم قابل‌ تقسیم شدن هستند. برخی از دشمنان همان موجودات عادی هستند که رنگی سیاه و شیطانی به خود گرفته‌اند و قدرتشان بسیار بیشتر از قبل شده است. برخی دیگر مینی باس‌هایی هستند که شبیه به هیچ‌یک از دشمنان عادی نیستند و نمی‌توانید جز در قسمت‌هایی خاص، با آن‌ها رودررو شوید. همچنین باس‌هایی مخفی هم در بازی وجود دارند که بسیار سخت‌تر و غیرقابل‌تحمل‌تر از باس‌های اصلی هستند و از بین بردن آن‌ها، جوایز خوبی را در بر دارد. گذشته از این‌ها، در هر قسمت از جهان بازی، شکل و ظاهر دشمنان هم با توجه به محیط اطرافشان فرق می‌کند و ممکن است حتی دشمنانی از یک نژاد ولی با ظواهری کاملاً متفاوت را شاهد باشید.

خشم ما خار داره... تمسخرشو البته! نیزه و زنجیر تمسخر هم داره!


از بحث گیم پلی که بگذریم، به بخش گرافیک بازی می‌رسیم. گرافیک Darksiders 3، به‌عنوان یک بازی منتشر شده در سال 2018، حرف چندانی برای گفتن ندارد و بیشتر، یک سبک گرافیکی خوب و قابل‌قبول به نظر می‌رسد. همانند دیگر قسمت‌های این سری، سبک گرافیک هنری Darksiders 3 هم بر پایه‌ی گرافیک واقع‌گرایانه به همراه المان‌هایی از سبک فانتزی قدیمی است. بازی نه از نظر هنری و نه از نظر فنی، نمی‌تواند هیچ‌گونه خبر خوشحال‌کننده‌ای را به ما بدهد؛ درعین‌حال که نمی‌توانیم ایراد چندانی را به آن وارد کنیم.


ازآنجایی‌که بیشتر طول بازی در مکان‌های سربسته و تنگ دنبال می‌شد، انتظار داشتم که سازندگان حداقل در بخش فنی گرافیک بازی، سنگ تمام بگذارند و از دلگیر بودن این مکان‌های تنگ بکاهند؛ درحالی‌که به‌هیچ‌وجه چنین نشد و محیط‌های افسرده‌ی بازی، همان‌طور افسرده باقی مانده اند. با این حال نمی‌توان از طراحی عالی مراحل مختلف بازی گذشت. وجود تنوع در محیط‌های مختلف و نبود شباهت میان محیط‌های مختلف بازی، ازجمله افتخاراتی است که در بازی‌های بزرگ این روزها، کمتر می‌توان شاهد آن بود. موضوعی که آن را نگه داشته بودم تا آن را در اینجا مطرح کنم، نبود پتانسیل در مکان‌های مختلف بازی برای اسب‌سواری خشم است. هرچه که نباشد او هم یک سوارکار است و مکانیسم‌های اسب‌سواری همواره به‌عنوان یکی از امضاهای این سری محسوب می‌شدند. با این حال در بیشتر طول بازی هیچ خبری از اسبتان نیست و مجبورید تا با پای پیاده در محیط‌های تنگ راهپیمایی کنید که برای طرفداران قدیمی سری، چنین موضوعی می‌تواند آزاردهنده باشد.


ازآنجایی‌که Darksiders 3 یک عنوان تقریباً هک‌اند اسلش است، انتظار داشتیم تا combo ها و افکت‌های زیادی را شاهد باشیم؛ درحالی‌که در Darksiders 3 قضیه از این قرار نیست و سازندگان به تعداد افکت و انیمیشن معدود بسنده کرده‌اند. مطمئناً جنین چیزی به مذاق هیچ‌کس خوش نخواهد آمد که چندین بار تنها با یک انیمیشن ثابت ضربه‌های مرگ‌بار خود را به دشمنان وارد کند. همچنین در مبارزات بازی هم با وجود سلاح‌های مختلف شخصیت خشم، هیچ تنوع خاصی را در زیبایی استفاده از آنها نمی‌یابیم و هر سلاح، فقط در چندین دقیقه‌ی اول و آنهم تنها به دلیل تازگی، انیمیشن‌های جذابی دارد. به هر حال همگی می‌دانیم که هک اند اسلش یعنی دنیایی از انیمیشن‌های مختلف و فینیشر‌های جذاب که Darksiders 3، به هیچ وجه از آنها بهره نبرده است.

ضدحمله‌هایی که هر هاله برای خودش دارد، کاملا متفاوت از دیگر هاله‌هاست.


علاوه بر این‌ها، بازی در رابط کاربری خود هم بسیار لنگ می‌زند و این رابط کاربری به‌هیچ‌وجه قابل‌قبول نیست. ضعف در طراحی این رابط، ضعف در قرار دادن آیکون‌های مختلف و همچنین نامناسب بودن فونت‌های زبان‌های دیگر به غیر از انگلیسی (مانند فارسی) ازجمله‌ی این ضعف‌ها هستند. علاوه بر این، همان‌طور که اشاره شد بازی از زیرنویس‌ها و منوی فارسی هم پشتیبانی می‌کند. هرچند که گاهی اوقات، این ترجمه‌ها به‌قدری نامفهوم هستند که مجبور هستید همان قسمت را با زبان انگلیسی تکرار کنید تا متوجه دیالوگ‌ها شوید؛ اما با این وجود، حضور زبان رسمی کشورمان در یک بازی بزرگ، یکی از مواردی است که سال‌های سال در این صنعت دیده نشده بود و این موضوع برای ما ایرانی‌ها قطعا غرورانگیز است.


بگذارید خیلی سریع از بخش موسیقی بگذرم. بازی از لحاظ موسیقی و ساندترک، کاملاً دست‌خالی است؛ نه به هنگام مبارزات و نه به هنگام گشت و گذار در محیط، ممکن نیست به‌جز صدای طبیعت صدایی به گوش شما برسد و این موضوع برای عنوانی همانند Darksiders 3 غیرقابل بخشایش است؛ چرا که یک بازی با تمرکز بر بخش اکشن، نیاز دارد تا با استفاده از قدرت موسیقیایی خود تأثیر بیشتری را بر روی بازیکنی که در مبارزات غرق شده است داشته باشد و آدرنالین را در خون او ترشح کند؛ اما هرچقدر که فکر می‌کنم، چیزی جز یک یا دو ترک -که انصافاً بسیار زیبا هم بودند- نه‌چندان محسوس را به یاد نمی‌آورم. در مقابل اما صداگذاری بازی بسیار خوب انجام گرفته و شخصیت‌ها –خصوصاً خود خشم- به خوبی صداگذاری و وکالیزه شده‌اند. همچنین در بازی شاهد حضور صداپیشه‌های قدیمی برای شخصیت‌های آشنا هستیم که همین هم می‌تواند نوستالژی خوبی برای طرفداران قدیمی سری باشد. وجود دیالوگ‌ها و موقعیت‌های مختلف و شدیدا پیچیده در طول داستان بازی (منظورم از داستان بازی همان چند ساعت انتهایی است که سازندگان تازه یادشان افتاده بود بازی جدیدشان نیاز به یک داستان هم دارد!)، این صداگذاری به خوبی توانسته فرصت خودنمایی داشته باشد و از خود خشم گرفته تا Watcher همراه او، تمامی شخصیت‌ها فرصت خودنمایی کافی را دارند.

طراحی محیط‌های بازی واقعا عالی انجام شده است و حتی بر روی گیم پلی بازی هم تأثیرگذار است.


نهایتاً اگر واقعاً هیچ بازی خاصی را مدنظر ندارید؛ اگر به دنبال یک هک‌اند اسلش کلاسیک و چالش‌برانگیز هستید و اگر از طرفداران سری Darksiders هستید؛ پیشنهاد من به شما تجربه Darksiders 3 است. یک بازی هک‌اند اسلش خوب که با قرض گرفتن تعداد بسیار کمی از المان‌های نقش‌آفرینی و مترویدونیا، توانسته یک تجربه‌ی ناب را برای کسانی که مدت‌ها است منتظر حضور دوباره‌ی این سبک و حتی این نام در عرصه‌ی بازی‌های رایانه‌ای هستند، فراهم کند.


« بازی دارک سایدرز 3 (Darksiders III) توسط ناشر برای نقد و بررسی در اختیار بازی‌مگ گذاشته شده است »

محمدرضا حیدری

 

[~*~havva~*~]

جنگ، مرگ، خشم | نقد و بررسی بازی Darksiders III



سعید آقابابایی


به عنوان یک گیمر (نه کسی که مقالات نقد و بررسی می نویسد) اصلا کاری ندارم که یک نفر به فلان بازی داده است ۶. نقدش است و حقش است هر نمره ای می خواهد بدهد، اما انتظار دارم در نقدش بگوید چرا و به چه دلیلی ۴ نمره از یک بازی کم کرده است و دلیل آن چیست و ایرادات بازی که این قدر بزرگ هستند چیست؟ نه این که در متن نقد و در نکات منفی کلا به یکی دو ایراد ریز اشاره کرده باشد و بعد بدهد ۶!! دیگر از دست نمرات نامتناسب با ایرادات بازی خسته شده ام. نمی فهمم که چطور یک نقد را می خوانم که در َآن پر از تعریف و تحسین نکات مثبت بازی است و تنها یکی دو مورد خیلی ریز را به عنوان نکات منفی نام بـرده و توضیح داده است ولی در آخر ۴ نمره از یک بازی کم کرده است! دیروز عصر که نمرات بازی Darksiders III منتشر شد من مثل کسی که هنگ کرده باشد همین طور خیره شده بودم و از تعجب دهانم باز مانده بود! خوشحال شدم که قبل از دیدن این نمرات، نقد بازی را تقریبا تمام کرده بودم و نمره ام را هم داده بودم تا ذره ای هم تحت تاثیر این ها قرار نگیرم. به خدا قسم خیلی خیلی واضح است که کیفیت Darksiders III ار هر دو بازی قبلی سری بهتر است و انشالله هر کدامتان که آن را چند ساعتی بازی کنید حتما این را درخواهید یافت و تایید خواهید کرد. نسخه سوم ترکیبی عالی از دو بازی اول و دوم با چالش خیلی بیشتر و سخت تر شدن مبارزات است. یعنی تقریبا از همه نظر این بازی پیشرفت کرده است و در بدترین حالت حقش همان نمره دو بازی قبل است ولی… دوستان وقتی که Darksiders III را بازی کنید به نمرات آن خواهید خندید. بدجور هم خواهید خندید و شاید هم باید گریه کرد! روز به روز نمرات بازی ها دارند عجیب تر و ناعادلانه تر می شوند و البته برخی شرکت ها مصون هستند و انگار یک هاله مقدس دورشان است و همیشه ۹۷ و ۱۰۰ می شوند حتی با دنیایی از مثلا مشکلات فنی و باگ، اما یک بازی دیگر با همان مشکلات فنی و باگ، کلی نمره از آن کم می شود. موضوع بالا گرفتن نمره برای باز های شاهکار و عالی و گذشات از ایرداتشان نیست زیرا این خیلی هم خوب است، بلکه مشکل ثابت نبودن و عادل نبودن معیار و مقیاس برای سنجش دو بازی است. در واقع عیبی ندارد که یک بازی عالی کلی نمره اش بالا شود و از عیب هایش بگذریم و به آن ۱۰ بدهیم، ولی برای بازی دیگر نیز مقداری عادلانه تر رفتار کنیم برای همان عیب هایی که در بازی قبلی ندید گرفتیم.

Darksiders III بهترین و لذتبخش ترین ترکیب ممکن از بازی اول و دوم سری است که چندین ساعت با گیم پلی جذاب، مبارزات چالش برانگیز، سلاح ها و Hollow های بسیار جذاب فیوری و دنیای پیچیده و پر از رمز و رازش شما را سرگرم می کند. فقط ببخشید که بازی بتل رویال ندارد وگرنه احتمالا جای این نمرات الان بازی سال می شد!


دیگر اصلا کسی به بازی کار ندارد. بازی را ۲۰ قسمت می کنند و جدا جدا بخش های مختلفش را می کوبند و نمره را پرت می کنند توی صورت سازنده بازی. من سعیم را می کنم که دقیقا همان تجربه ای که از بازی داشته ام را برایتان بنویسم تا خودتان بخوانید و قضاوت کنید و آخرش بگویید راست می گوید و یا بگویید تماما اشتباه است. هر چه باشد مغرضانه نیست و همان تجربه خودم است و نمره خودم. در این مطلب قصد داریم تا به بحث و بررسی در مورد عنوان Darksiders III پرداخته و بخش‌ها و المان‌های مختلف آن را تک به تک تحلیل و بررسی کنیم تا ببینیم آیا این عنوان توانسته است تا جانشینی شایسته برای دو عنوان زیبای Darksiders و حسن ختامی در خور نام این فرنچایز باشد یا خیر؟ آیا Darksiders III ارزش خرید را دارد و اگر دارد برای چه کسانی مناسب تر است؟ سعی می کنم زیر و بم این بازی را در این مقاله به ریزترین شکل ممکن برایتان بشکافم تا با خواندن این بررسی دیگر نیاز به هیچ مطلب دیگری نداشته باشید. پس اگر به هر دلیلی به این فرنچایز و نسخه سوم آن علاقمند هستید و می خواهید راحت تر برای خرید نسخه سوم تصمیم بگیرید، در ادامه مقاله نقد و بررسی بازی Darksiders III با بنده و وبسایت خبری تحلیلی گیمفا همراه شوید.

۳ گانه به شکلی عالی تکمیل شد و لـ*ـذت ۲ بازی قبلی را با هم در نسخه سوم می بریم که دقیقا انگار ترکیب آن دو بازی است با المان های سولز! البته هنوز Strife مانده است


ابتدا با مقدمه ای از سری عناوین Darksiders آغاز می کنیم. فرنچایز Darksiders شروع قدرتمند و خاصی داشت. شروعی که نوید ادامه ای درخشان را می داد و داستانی که می شد از آن چندین شاخه برای قسمت های مختلف گرفت و طراحی هایی که توسط یکی از بهترین هنرمندان حاضر در طراحی کمیک ها یعنی Joe Madureira انجام شده بود. همه چیز برای یک شروع رویایی آماده بود و همین طور هم شد. بازی Darksiders در سال ۲۰۱۰ و بدون سر و صدای زیاد توسط استودیو Vigil Games ساخته و به وسیله THQ فقید منتشر شد و با ترکیب المان‎های هک اند اسلش با نقش آفرینی و همین طور طراحی های بی نهایت خاص و زیبا به بهترین شکل توانست تقریبا در تمام زمینه ‎ها کم ‎نقص عمل نماید و یک تجربه لذتبخش را برای بازیبازان رقم بزند. پس از موفقیت نسخه اول بازی و دو سال بعد از انتشار آن، در سال ۲۰۱۲ بود که نسخه دوم بازی نیز با نام Darksiders II برای نسل هفتم یعنی پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ و رایانه های شخصی توسط کمپانی دوست داشتنی و فقید THQ منتشر شد و این بازی نیز توانست موفقیت نسخه اول بازی را ادامه دهد و البته با تغییراتی که به خود دیده بود کاملا یک بازی جدید و مجزا نیز به حساب می آمد و نه فقط یک ادامه دقیقا مانند بازی اول، که به همین دلیل نیز مورد تحسین قرار گرفت.

The Charred Council فیوری را فرا می خواند تا از ارتفاعات بهشت گرفته تا روی زمین و عمق جهنم به نبرد با گناهان اصلی رفته و تعادل و بالانس را دوباره برقرار نماید و از این راه به هدف خودش هم که ثابت کردن به The Charred Council در مورد این که او قوی ترین سوار آخرالزمان است و باید رهبر آنها باشد نیز دست پیدا کند.


زمان گذشت و با ورشکست شدن کمپانی THQ، امتیاز این سری به شرکت نوردیک گیمز رسید و صنعت بازی نیز پای به نسل هشتم گذاشت. با آغاز جاری شدن سیل عناوین بازسازی شده نسل هفتمی برای کنسول‎های PS4 و Xbox One، کمپانی Nordic Games و استودیو Vigil Games نیز که بازخوردهای بسیار مثبتی از بازی Darksiders II گرفته بودند و فروش خوبی را نیز تجربه کرده بودند، فرصت را مغتنم شمرده و تصمیم گرفتند تا Darksiders II را به همراه تمامی بسته‎های الحاقی منتشر شده و البته ارتقاهای گرافیکی، تحت نام Darksiders II: Deathinitive Edition منتشر کنند. وقتی هم که موفقیت این بازی ریمسترد شده زیر زبان سازندگان و ناشرین بازی مزه کرد تصمیم گرفتند تا سری هم به بازی اول بزنند و آن را هم برای نسل هشتم ریمسترد کردند تا War هم پای به نسل هشتم بگذارد و کنار Death قرار بگیرد.

فیوری از خیلی خــ ـیانـت ها و داستان های پشت پرده که برادرانش را آزار دادند آگاه نیست و هنگام رفتن، “جنگ” به او می گوید که “خواهر مراقب باش، یک چیزی در مورد این دنیا جور در نمی آید و یک جای کار می لنگد.” فیوری کله شق در ابتدا قبول نمی کند ولی وقتی که خودش به درون داستان می رود و خــ ـیانـت می بیند شروع به به یاد آوردن حرف های برادرش می کند.


خیلی از کسانی که در نسل‌ های قبلی و مخصوصا نسل هفتم کنسول نداشته‌ اند و به نوعی در نسل هشتم بازیباز شده و کنسول خریداری کرده اند، قطعا دوست دارند تا تجربه لذتبخش عناوین بی نظیر نسل قبل را نیز داشته باشند و این عناوین ریمستر شده بهترین فرصت برای آن‌ها بود بتوانند عناوین درجه یک که در نسل های قبل موفق به تجربه آن‌ ها نشده‌ بودند را با کیفیت بالاتر در نسل هشتم تجربه کنند و لـ*ـذت ببرند، لذتی که باید اعتراف کنم در بسیاری مواقع از تجربه بازی‌ های جدید نیز بالاتر است. THQ Nordic که دیگر نسخه ریمسترد هر دو نسخه را عرضه کرده بود می دانست که دیگر هیچ چیزی جایز نیست جز معرفی نسخه سوم و وقت آن است که سراغ بازی جدیدی از این سری برویم که همین اتفاق هم افتاد و Darksiders III تایید و با یک تریلر معرفی گردید. زمان گذشت و سرانجام امروز در تاریخ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۸ بازی Darksiders III که در ژانر Hack and Slash و نقش آفرینی و اکشن ماجرایی قرار دارد و توسط استودیو Gunfire Games ساخته شده است، توسط THQ Nordic برای پلتفرم های Playststion 4 ,Xbox One و PC منتشر گردید.

اولین باس و گـ ـناه بازی که حسادت است و ضیقی ترین گـ ـناه هم هست!


طی این مدت ۲-۳ ماه، خوش به حال من شده است که بعد از تجربه Sinner که بر پایه مبارزه با ۷ گـ ـناه اصلی بود، اکنون در Darksiders III هم شاهد داستانی جذاب در قالب از بین بردن ۷ گـ ـناه اصلی هستیم و پیچش های داستانی و جالبی که در این مسیر به چشم می خورد می تواند شما را به ادامه داستان بازی علاقمند نگه دارد. در داستان بازی Darksiders III نیز کنترل یکی دیگر از ۴ سوار آخرالزمان که این بار Fury، خواهر War و Death و Strife و سوارکار اسب سیاه Rampage است را بر عهده داریم و باید با کفش پاشنه بلند و شلاق به سراغ دشمنان برویم. بازی در سیاره نابود از جنگ و ویران شده زمین (جنگ بین بهشت و جهنم که تعادل دنیا را بهم ریخته است و گناهان اصلی هم در این وضعیت حسابی دارند صفا می کنند!) جریان دارد و باید Fury را در ماجراجویی اش برای از بین بردن ۷ گـ ـناه مرگبار اصلی، یاری نماییم. داستان بازی Darksiders III جذاب و تقریبا پر پیچ و خم است و توانایی دنبال خود کشاندن بازیباز را داراست ولی نه در سطح یک داستان فوق العاده عالی، بلکه بیشتر روایت جالب داستان است که کار را جذاب کرده و شخصیت های داستان به غیر از یکی دو مورد مثل Lords of Hollow که واقعا خفن است، چنگی به دل نمی زنند.

شخصیت Lords of Hollow بدون شک بهترین شخصیت بازی چه از نظر طراحی بی نظیر و مخوف ظاهری و چه از نظر شخصیت پردازی و صداگذاری فوق العاده است


برخلاف بازی دوم که داستان آن دقیقا موازی با بازی اول دنبال می شد، داستان دارک سایدرز ۳ کمی بعد از اتفاقات آن ها رقم می خورد و اکنون “جنگ” به خاطر اتفاقات نسخه اول در بند کشیده شده است به جرم خــ ـیانـت و از “مرگ” هم هیچ کس خبری ندارد. فیوری هم که می خواهد رهبر سواران آخرالزمان باشد از سوی انجمن قبول می کند که ۷ گـ ـناه اصلی را نابود کند، زمین که حالا در میان جنگ بهشت و جهنم تبدیل به ویرانه ای شده استٰ، محلی برای جولان دادن ۷ گـ ـناه اصلی و هیولاها و موجودات تغییرشکل یافته ای که بردگان آنها هستند شده است. The Charred Council فیوری را فرا می خواند تا از ارتفاعات بهشت گرفته تا روی زمین و عمق جهنم به نبرد با گناهان اصلی رفته و تعادل و بالانس را دوباره برقرار نماید و از این راه به هدف خودش هم که ثابت کردن به The Charred Council در مورد این که او قوی ترین سوار آخرالزمان است و باید رهبر آنها باشد نیز دست پیدا کند.

او به فیوری کمک می کند اما نیت و قصدش از این کار دقیقا مشخص نیست و البته او به فیوری اخطار می دهد که دشمنانش خیلی نزدیک تر از چیزی هستند که فکر می کند و باید خیلی مراقب باشد زیرا The Charred Council او را برای رسیدن به اهداف خود بازیچه کرده اند.


البته که او از خیلی خــ ـیانـت ها و داستان های پشت پرده که برادرانش را آزار دادند آگاه نیست و هنگام رفتن، “جنگ” به او می گوید که “خواهر مراقب باش، یک چیزی در مورد این دنیا جور در نمی آید و یک جای کار می لنگد.” فیوری کله شق در ابتدا قبول نمی کند ولی وقتی که خودش به درون داستان می رود و خــ ـیانـت می بیند شروع به به یاد آوردن حرف های برادرش می کند. جلوتر در بازی او به شخصیت Lords of Hollow برخورد می کند که بدون شک بهترین شخصیت بازی چه از نظر طراحی بی نظیر و مخوف ظاهری و چه از نظر شخصیت پردازی و صداگذاری فوق العاده است و او به فیوری کمک می کند اما نیت و قصدش از این کار دقیقا مشخص نیست و البته او به فیوری اخطار می دهد که دشمنانش خیلی نزدیک تر از چیزی هستند که فکر می کند و باید خیلی مراقب باشد زیرا The Charred Council او را برای رسیدن به اهداف خود بازیچه کرده اند.

زیباست.. فقط همین و بس…


فیوری هم که کله شق تر از این حرف هاست که بخواهد قبول کند و البته اگر قبول می کرد و حرف حساب در سرش می رفت که خب دیگر دارک سایدرز ۳ نداشتیم!! شخصیت هایی که در بازی می بینیم از نظر ظاهری جذاب خلق شده اند اما شخصیت پردازی خیلی مناسبی ندارند (مثل بازی های قبلی سری) و هیچ کدام شخصیت هایی به یاد ماندنی و عمیق نیستند که البته Lord of Hollow در این زمینه استثنا است و واقعا از نظر ظاهری و شخصیتی و صداگذاری خفن و جذاب است. حتی با این که خود شخصیت فیوری مقداری از بقیه در زمینه شخصیت پردازی بهتر است و طراحی ظاهری خیلی جذابی هم دارد اما اصلا نمی توان هم کتمان کرد که از لحاظ عمق شخصیتی، او نیز به شکلی فوق العاده پرداخت نشده است و شخصیتی زیادی سرد و یک بعدی است.

Lord of Hallow باعث و بانی بهترین بخش گیم پلی نیز هست زیرا که اوست که به فیوری Hollow های مختلف آتش و طوفان و برق و.. را اعطا می کندو سبب فوق العاده جذاب تر شدن گیم پلی و تنوع عالی َآن و همچنین تغییر ظاهری جذاب فیوری می شود.


محال است است که کسی دو عنوان Darksiders و Darksiders 2 را تجربه کرده باشد و زیبایی و جزییات بی نظیر دنیای فانتزی این دو عنوان بی نهایت زیبا و ابهت و قدرت و عظمت War و Death از لحاظ ظاهری را هیچ گاه از یاد ببرد. تمامی این ها حاصل دست های هنرمند Joe Madureira بودند Joe Madureira یک هنرمند بی نظیر و فوق العاده قدرتمند در خلق کمیک بوک های فانتزی و خلق دنیاها و شخصیت های پیچیده و پر از جزییات است و می تواند دنیاها و شخصیت هایی را خلق کند که به حدی از لحاظ ظاهری خاص و جذاب و پر ابهت هستند که هیچ گاه از خاطر بازیبازها و کمیک دوستان نخواهند رفت. هر چند او به طور کامل در مورد بازی سوم مانند قبل همکاری ندارد ولی خلق و طراحی شخصیت Fury و بسیاری از کانسپت ارت های بازی و شخصیت های آن و زره Fury و .. کار دست هنرمند Joe Madureira است و بدون شک همین که نام او در در کنار تیم سازنده و طراحان بازی Darksiders III هم به چشم می خورد باعث شده بود تا حتی قبل از انتشار هم خیالمان از نظر گرافیکی و طراحی هنری در مورد Darksiders III راحت باشد و حالا بعد از تجربه بازی سوم هم این موضوع کاملا به واقعیت پیوسته و شاهد یک بازی دارک سایدرز” کامل و کلاسیک از نظر بصری هستیم که البته ای کاش مقداری نوآوری بصری بیشتری داشت.

هر چه که به جلو پیش می روید، گناهانی که باس های بعدی هستند قوی تر از قبل می شوند


بگذارید این مورد را بیشتر توضیح دهم. طراحی مراحل و مناطق مختلف بازی Darksiders III ترکیبی از نسخه اول و دوم با برخی موارد جدید است و شاهد طراحی های هنری و طراحی های ظاهری بسیار زیبا و جذابی در اکثر بخش ها هستیم (مثل دو بازی قبلی) اما موضوع اینجاست که زیاد خلاقیت خاص و جدیدی در آن ها دیده نمی شود و برخی مناطق تکراری و مدل های تکراری ماشین ها و خیابان ها و سطل آشغال ها که دقیقا عین آنها را بدون هیچ تغییری در بازی های قبلی دیده ایم مقداری توی ذوق می زند. خوشبختانه از نظر گرافیک فنی بازی کاملا باثبات است و هرگز باگ و افت فریم در بازی نمی بینیم (لااقل نه در جندین ساعتی که من در نسخه پلی استیشن بازی را تجربه کرده ام). تنها موردی که وجود دارد لودینگ های ۲-۳ ثانیه ای است که بین مناطق کوچک مدام تکرار می شوند یعنی مثلا از یک بخش کوچک وقتی به می خواهید وارد بخش دیگری شوید فیوری ۲-۳ ثانیه بی حرکت می ایستد و تکان نمی خورد تا بازی لود شود و اگر چند ثانیه بعد بخواهید دوباره به اتاق قبل برگردید دوباره همان ۲-۳ ثانیه ایستادن تصویر را خواهید داشت که البته خیلی کوتاه تر از آن است که بخواهیم َآن را عیبی تاثیرگذار به حساب بیاوریم اما می توانیم خیلی خفن باشیم و برای این ۵ نمره از بازی کم کنیم!

نورپردازی بازی در تمام حالات فوق العاده است


گیم پلی بازی Darksiders III بیشترین محل بحث طرفداران و بازیبازان قبل از انتشار بازی و بر اساس تریلرهای آن بود. نکته ای که در مورد گیم پلی بازی قبل از انتشار وجود داشت نگرانی هایی بود که طرفداران این سری و خود بنده با دیدن نمایش های گیم پلی این بازی داشتیم و به نظر می رسید انگار بازی و مبارزات آن، روح و هیجان دو بازی قبل را ندارند اما اکنون که بازی را تجربه می کنم کاملا جواب این سوال را گرفته ام و به شما نیز می گویم که اصلا نگران گیم پلی نباشید زیرا که در آن تریلرها به خاطر این که فقط شلاق فیوری نمایش داده می شد و مدام با آن ضربه می زد این طور برای ما ساده و تکراری به نظر می رسید ولی در بازی اصلی اصلا و ابدا این گونه نیست و مبارزات و گیم پلی بازی فوق العاده عالی و متنوع و جذاب هستند. همچنین یکی از دیگر مهم ترین سوال های ما قبل از انتشار این بود که دوست داشتیم بدانیم که آیا نسخه سوم از نظر گیم پلی به مانند بازی نخست بیشتر یک اکشن ماجرایی خواهد بود یا یک اکشن نقش آفرینی به مانند بازی دوم. اما اکنون بعد از تجربه این عنوان باید بگویم Darksiders III یک ترکیب هماهنگ و بالانس از هر دوی این سبک هاست.

اصلا روح هایی که به دست می اورید و در پایین ضفحه سمت راست نمایش داده می شوند را زیاد نزد خود نگه ندارید و فکر کنید دارید سولز بازی می کنید تا با دو بار مردن همه را از دست ندهید.


اگر بخواهم بهترین جمله را به طور خلاصه و کوتاه در مورد Darksiders III بگویم این است که ” Darksiders III بهترین و لذتبخش ترین ترکیب ممکن از بازی اول و دوم سری است که اگر مقداری خلاقیت بصری بیشتری داشت خیلی هم جذاب تر می شد.” در مورد گیم پلی بازی Darksiders III باید گفت مانند هر بازی هک اند اسلش فوق العاده و قدرتمند دیگری بار اصلی جذابیت و موفقیت آن را گیم پلی بازی است که بر دوش می کشد. خوشبختانه در بازی Darksiders III علاوه بر این که سایر بخش های بازی عالی عمل می کنند، باز هم گیم پلی، بین آنها باکیفیت ترین و لـ*ـذت بخش ترین قسمت این عنوان زیبا به حساب می آید. قطعا از آن جا که این بازی نام Darksiders را بر روی خود دارد خواه ناخواه با بازی اول و دوم مقایسه می شود که این طبیعی است.

همان روح هایی که از کشتن دشمنان می گیرید و برای ارتقای فیوری لازم دارید، به عنوان واحد پولی رایج برای خرید و فروش در بازی نیز هستند که این موضوع نیز مثل سری سولز است و گیم پلی بازی را عمیق تر کرده است و باید تصمیم بگیرید در چه موقع چه کاری بهتر است که با روح ها انجام دهید.


به طور کلی در مورد وضعیت گیم پلی این بازی و تفاوت های آن با گیم پلی نسخه دوم و بازی نخست باید گفت “گیم پلی در بازی Darksiders II بیشتر رنگ و بوی اکشن نقش آفرینی داشت و سرعت کلی مبارزات بازی با توجه به چابک تر بودن Death نسبت به برادر عزیزش War، بالاتر بود. بازی اول یک اکشن ماحرایی کامل بود با معماها و پازل هایی که برخی از آن ها مانند معمای نورها و آینه ها در اواخر بازی به حد مرگباری سخت و دشوار بودند و در بازی تعداد زیادی پازل وجود داشت اما نسخه دوم زیاد این طور نبود و تعداد و درجه سختی پازل ها نسبت به بازی اول کمتر بود. جالب است که در نسخه سوم انگار دقیقا بازی نخست و بازی دوم سری با هم ترکیب گشته اند و Darksiders III یک اکشن ماجرایی نقش آفرینی با مبارزات هک اند اسلش است که هم المان های نقش آفرینی بازی دوم در آن وجود دارد و هم المان های ناب اکشن ادونچر نسخه اول. این ترکیب، بسیار هم خوب بالانس شده است و بدون شک Darksiders III کامل ترین بازی سری از نظر عمق و پختگی گیم پلی است.”

باس های بازی واقعا در برخی موارد سخت هستند.


مهم ترین نکته در مورد گیم پلی بازی Darksiders III سخت تر شدن عجیب و غریب بازی است که واقعا برای من باور نکردنی است. یعنی روی درجه سختی نرمال معمولی ترین دشمنان با ۴-۵ ضربه شما را می کشند و دشمنانی که تنها کمی قوی تر هستند شما را با ۳ ضربه به دیار باقی می فرستند و تازه نکته اینجاست که سازندگان فقط به این المان سری سولز قناعت نکرده اند و وقتی می میرید روح های جمع شده توسط شما هم در آنجا می ماند اما اگر یک بار دیگر هم بمیرید و این اتفاق چند بار هم بیافتد باز هم مشکلی نیست و مجموع روح هایتان در آن چند باری که مرده اید در آخرن منطقه مرگتان جمع می شود و از این نظر چیزی بین سری سولز و نسخه های قبلی سری است. باس فایت ها بسیار سخت هستند و باورم نمی شد که یک باس شاید حدود ۱۵ بار من را کشت و مدام هی باید از بونفایر، ببخشید چک پوینت تا رسیدن به باس را طی می کردم و باز کشته می شدم! این هم به خاطر تاکید وحشتناک بازی به ضد حمله و جاخالی است و در واقع اگر جاخالی دادن خیلی خیلی سریع را یاد نگیرید و ضد حمله نزنید در بازی کارتان بدجوری ساخته است.

Charred Council طبق معمول یک واچر هم دنبال شما می فرستد که در مسیر سفر برایتان وراجی کند!! البته واچر فیوری مقداری مودب تر است و به پر رویی قبلی ها نیست!


مثلا در تصویری که برایتان قرار داده ام که یک دشمن تقریبا بزرگ آتشین یک کمبوی دو ضرب به فیوری می زند و او دو بار به چپ و راست جاخالی می دهد، اگر یکی از آن ها به او بخورد احتمالا دومی هم برخورد می کند و تازه باس ها کمبوهای ۳ تا ۴ ضربه خیلی خیلی سریع تر دارند که یک کمبوی کامل از خط سلامتی کامل، شما را به مرگ می رساند. بدتر هم اینجاست که آیتم سلامتی را باید بایستید و مصرف کنید که گاهی واقعا فرصت نمی شود. مثلا در باس دوم بازی که در یک اتاق خیلی کوچک با او می جنگید و وحشتناک سریع حمله می کند اصلا نمی گذارد که شما بایستید تا آیتم مصرف کنید و اگر هم این کار را بکنید یک بار لااقل ضربه اش به شما می خورد و یک سوم خونتان می رود و دوباره در یک اتاق خیلی کوچک باید مدام جاخالی دهید و با دوربین بازی سر کنید تا سرانجام بتوانید آن را شکست دهید و واقعا شما را اذیت می کند. در واقع اصلا به هوای درجه سختی بازی های قبلی دارک سایدرز نباشید زیرا که این نسخه خیلی سخت تر و دشوارتر شده است و کاملا تحت تاثیر المان های سولز قرار گرفته است.

هر جایی که جنگ (War) باشد خرابی (Ruin) است، هر جایی که مرگ (Death) باشد ناامیدی (Despair) هست و هر جایی که خشم (Fury) باشد خشونت (Rampage) هست. نام اسب های سواران آخرالزمان واقعا زیبا و با مفهوم قرار داده شده است و حالا نوبت به زیباترین اسب سری یعنی Rampage رسیده است که بدون شک محصول خشم است اما متاسفانه حضورش خیلی کوتاه و غمناک است


البته بدون شک برای بازیبازهای هاردکور و طرفداران سولز این موضوع سبب جذاب تر شدن بازی و طولانی شدن آن شده است و چالش را برای آنها بیشتر کرده است که نکته مثبتی به حساب می آید ولی برای بقیه اینطور نیست و پیشنهاد می کنم اصلا برای بار اول درجه سختی را از نرمال بالاتر نبرید (حتی سولز بازان). یک نکته مهم هم اینجاست که میازاکی دقیقا می داند چطور بازی و باس را سخت کند که بالانس برقرار باشد و بازی نسبتا عادلانه باشد ولی همه نمی توانند این کار را بکنند و مثلا در این بازی سخت تر کردن باس را قرار دادن شما در یک اتاق خیلی کوچک با دوربین بد و قوی کردن وحشتناک باس انجام داده اند که اصلا عادلانه نیست ولی غیر قابل بازی کردن هم نیست و فقط باید در جاخالی دادن و ضد حمله زدن خیلی خیلی خبره شوید.

اینجا نوشته گیم پلی قبل از آلفا، ولی در نسخه نهایی هم دقیقا این بخش هایی که می بینید کاملا همین هستند و هیچ فرقی از نظر طراحی و .. ندارند. چون این بخش مربوط به اوایل بازی است و من چندین بار این قسمت ها را رفت و آمد کرده ام کاملا با شکل و محیط آن آشنا شده ام


مبارزات در بازی Darksiders III به معنای واقعی کلمه لذتبخش و جذاب هستند و لـ*ـذت ناب یک بازی اکشن با مبارزات هک اند اسلش را به بازیباز هدیه می دهد. Fury که شما کنترل او را بر عهده دارید، تنها شخصیت مونث ۴ سوار آخر الزمان و خواهر War و Death و Strife است. شخصیت Fury که در واقع به عنوان یک Mage از او نام بـرده شده است، به عنوان غیر قابل پیش بینی ترین و مرموزترین شخصیت از بین ۴ سوار آخرالزمان شناخته می شود و در مبارزات با کمک جادو و شلاق مخصوصش کار را پیش می برد. او بسیار قدرتمند و بسیار بی اعصاب و زودجوش است که البته از اسمش هم پیداست. او بسیار اعتماد به نفس دارد و خیلی کله شق است و سرش برای نبرد درد می کند! به حرف هیچ کس حتی برادرش هم گوش نمی دهد تا وقتی که به خودش ثابت شود که وی درست می گفته است.

گاها باید چندین و چند بار به یک منطقه بازگردید تا بتوانید کل آیتم های آن بخش را به دست اورید و گنج ها را بیابید که این موضوع ارزش تکرار و انگیزه لازم برای بازگشتن به محیط های قبلی را بالا می برد و با استفاده از بخش هایی به نام مسیرهای مخفی که از نقاط چک پوینت های Vulgrim به آنها دسترسی دارید برای سفر سریع بین مناطق استفاده کنید. دقیقا مثل سفر بین بونفایرهای سری سولز که در این بازی بونفایرها همان چک پوینت های Vulgrim هستند که هم می توانید آنجا شخصیتتان را ارتقا دهید، هم از او خرید کنید و هم از طریق وی بین چک پویت های کل دنیای بازی که آنها را باز کرده اید جابجا شوید.


فیوری شخصیتی بسیار جذاب است و باید با کمک او دشمنان وحشی بازی را قلع و قمع نمایید که باید بگویم کارتان خیلی خیلی سخت تر از دو بازی اول است و جدا من را بدجوری سورپرایز کرد و یاد سولز انداحت و برایم جالب بود که چقدر سری سولز تاثیر عمیقی بر صنعت بازی داشته است که المان ها و درجه سختی اش دارد به تمام بازی ها سرایت می کند. فیوری در مبارزات به مراتب از War سریع تر است و مقداری از مرگ نیز به خاطر نوع سلاحش که شلاق است، سریع تر مبارزه می کند و مبارزات در هنگام کمبوها و زدن ضربات روی هوا حالتی شبیه به دویل می کرای پیدا می کنند که جذابیت خاصی دارد. استفاده عالی از شلاق فیوری هم ما را یاد کرتوس کبیر می اندازد اما ابدا نباید فکر کنید که همینطور شلاق می زنید و همه را قلع و قمع می کنید زیرا که در ۱۵ ثانیه دخلتان می اید و باید حسابی حواستان به حمله کردن دشمنان که بسیار وحشی تر و قوی تر از قبل هستند نیز باشد و روی جاخالی دادن و ضد حمله زدن تمرکز کنید.

مهم ترین نکته در مورد گیم پلی بازی Darksiders III سخت تر شدن عجیب و غریب بازی است که واقعا برای من باور نکردنی است. یعنی روی درجه سختی نرمال معمولی ترین دشمنان با ۴-۵ ضربه شما را می کشند و دشمنانی که تنها کمی قوی تر هستند شما را با ۳ ضربه به دیار باقی می فرستند


سلاح اصلی Fury همان طور که گفته شد یک شلاق جذاب است که در نمایش های قبل از انتشار هم دیده بودیم و مبارزات را بسیار سریع تر از دو بازی قبلی کرده است و همچنین برای پلتفرمینگ هم به کار فیوری می آید. البته در طول بازی و با پیشروی شما تا انواع و اقسام سلاح های مختلف در اختیارتان قرار می گیرند و هرچقدر جلوتر می روید سلاح های جدیدتری به شما اعطا می شود. در واقع با پیشروی در داستان، کلی سلاح مختلف و Artifact های گوناگون برای شخصی سازی و ارتقای سلاح ها پیدا می کنید که بعد از قرار دادن یکی از این ارتیفکت ها روی سلاحتان می توانید با جمع کردن سنگ های شیطان و فرشته، آن آرتیفکت را در دو شاخه فرشته و شیطانی ارتقا دهید که شبیه به سیستم دانته اینفرنو است البته نه به آن گستردگی و در سطحی خیلی پایین تر.

برخی مناطق تکراری و مدل های تکراری ماشین ها و خیابان ها و سطل آشغال ها که دقیقا عین آنها را بدون هیچ تغییری در بازی های قبلی دیده ایم مقداری توی ذوق می زند.


همچنین با جمع آوری آیتمی خاص می توانید خود سلاح را هم از نظر آسیب و .. ارتقا دهید و آنها را به لول ۲ و ۳ و ببرید که کل عملیات ارتقا را باید نزد Maker ها که آنها را در نسخه قبل خیلی دیده ایم انجام دهید. در بازی باس فایت های جذاب و لذتبخشی در قالب شکل فیزیکی و موجودیت ۷ گـ ـناه اصلی در بازی وجود دارند که گیم پلی را هرچه بیشتر جداب می کنند. اما تنوع دشمنان در بازی دقیقا به مانند نسخه دوم سری یکی از نقاط ضعف گیم پلی Darksiders III است و درطول بازی شاهد تنوع خیلی بالای دشمنان مختلف در حد نام و کیفیت بازی نیستیم و چند نوع دشمن ثابت و نه چندان جذاب به طور مداوم تکرار می شوند که چون بسیار هم جان سخت تر از بازی های قبلی سری هستند و مبارزات خیلی سخت شده است، این کمبود تنوع بیشتر هم به چشمتان می آید. البته امیدوارم که با ادامه پیشروی من در بازی شاهد تنوع بیشتری هم از دشمنان باشم.

وقتی که Darksiders III را بازی کنید به نمرات ۵ و ۶ آن خواهید خندید. بدجور هم خواهید خندید و شاید هم باید گریه کرد! روز به روز نمرات بازی ها دارند عجیب تر و ناعادلانه تر می شوند و البته برخی شرکت ها مصون هستند و یک هاله مقدس دورشان است و همیشه ۹۷ و ۱۰۰ می شوند حتی با دنیایی از مشکلات عجیب و غریب، مشکلاتی که یک بازی دیگر با ذره ای از همان، ۴ نمره از دست می دهد چون دو تا باگ دارد مثلا!! منظورم اساسین یا دارک سایدرز نیست!


از کشتن دشمنان و از برخی از آیتم های محیط روح بدست می آورید که این روح ها برای ارتقای شخصیت فیوری و بالا بردن توانایی های او لازم است. با هر بار بالارفتن لول شخصیت که به صورت خرج کردن روح ها نزد Vulgrim و لول زدن است (چقدر آشنا)، یک امتیاز تجربه برای خرج کردن در ۳ بخش خط سلامتی، میزان آسیب ضربات فیزیکی بازیباز با سلاح (با مربع و مثلث) و میزان آسیب جادویی یا Arcane (که بعد از جاخالی دادن به موقع و ضد حمله زدن یا هنگام وارد کردن ضربه شارژ شده آزاد می شود) به دست می آورید. ولی موضوع جالب اینجاست که همین روح ها به عنوان واحد پولی رایج برای خرید و فروش در بازی نیز هستند که این موضوع نیز مثل سری سولز است و گیم پلی بازی را عمیق تر کرده است و باید تصمیم بگیرید در چه موقع چه کاری بهتر است که با روح ها انجام دهید. همچنین سعی کنید اصلا روح ها را زیاد نزد خود نگه ندارید تا با دو بار مردن همه را از دست ندهید.

از کشتن دشمنان و از برخی از آیتم های محیط روح بدست می آورید که این روح ها برای ارتقای شخصیت فیوری و بالا بردن توانایی های او لازم است. با هر بار بالارفتن لول شخصیت که به صورت خرج کردن روح ها نزد Vulgrim و لول زدن است (چقدر آشنا)، یک امتیاز تجربه برای خرج کردن در ۳ بخش خط سلامتی، میزان آسیب ضربات فیزیکی بازیباز با سلاح (با مربع و مثلث) و میزان آسیب جادویی یا Arcane (که بعد از جاخالی دادن به موقع و ضد حمله زدن یا هنگام وارد کردن ضربه شارژ شده آزاد می شود) به دست می آورید.


بعد از پیشروی در داستان بازی و به دست آوردن تمامی قدرت های کلیدی فیوری (من هنوز به این سطح نرسیده ام و تنها ۲-۳ قدرت را در طول چند ساعت بازی آزاد کرده ام)، دنیای بازی تقریبا به صورت یک بازی جهان آزاد با محیط های وسیع و بخش های مختلف (که جابجایی بین آنها لودینگ دارد) برای گشت و گذار و اکتشاف در اختیار شما قرار می گیرد و گاها باید چندین و چند بار به یک منطقه بازگردید تا بتوانید کل آیتم های آن بخش را به دست اورید و گنج ها را بیابید که این موضوع ارزش تکرار و انگیزه لازم برای بازگشتن به محیط های قبلی را بالا می برد و با استفاده از بخش هایی به نام مسیرهای مخفی که از نقاط چک پوینت های Vulgrim به آنها دسترسی دارید برای سفر سریع بین مناطق استفاده کنید. دقیقا مثل سفر بین بونفایرهای سری سولز که در این بازی بونفایرها همان چک پوینت های Vulgrim هستند که هم می توانید آنجا شخصیتتان را ارتقا دهید، هم از او خرید کنید و هم از طریق وی بین چک پویت های کل دنیای بازی که آنها را باز کرده اید جابجا شوید.

با پر شدن نوار قدرت خاص فیوری می توانید وی را برای مدت کوتاهی به فرم Havoc در بیاورید که بسیار قدرتمندتر و مرگبارتر می شود


از سفر سریع که بگذریم می رسیم به سفر غیر سریع که در این بازی با پای پیاده است و اسب زیبا و فوق العاده فیور حضور خیلی کمرنگ و ناراحت کننده ای در بازی داره! هر جایی که جنگ (War) باشد خرابی (Ruin) است، هر جایی که مرگ (Death) باشد ناامیدی (Despair) هست و هر جایی که خشم (Fury) باشد خشونت (Rampage) هست. نام اسب های سواران آخرالزمان واقعا زیبا و با مفهوم قرار داده شده است و حالا نوبت به زیباترین اسب سری یعنی Rampage رسیده است که بدون شک محصول خشم است اما متاسفانه برای جابجایی در محیط های وسبع بازی نمیتونیم از اون استفاده کنیم و در واقع اسب فیوری فقط نقشی داستانی داره اون هم به صورت خیلی کوتاه و ناراجت کننده. اما بدون شک باید گفت باحال ترین اسب بین هر ۳ اسب این سری تا امروز همین Rampage هست که بسیار بسیار زیبا و با ابهت خلق شده و کاملا شایسته Fury است.

وقتی می میرید روح های جمع شده توسط شما هم در آنجا می ماند اما اگر یک بار دیگر هم بمیرید و این اتفاق چند بار هم بیافتد باز هم مشکلی نیست و مجموع روح هایتان در آن چند باری که مرده اید در آخرن منطقه مرگتان جمع می شود و از این نظر چیزی بین سری سولز و نسخه های قبلی سری است


Darksiders III از نظر تنوع مراحل، گستردگی و پیوستگی محیط ها و همچنین لول دیزاین بسیار عالی عمل می کند (البته همان طور که در بحث بصری بازی گفته شد، شباهت زیادی به مناطق بازی های قبلی از نظر طراحی دارند) اما خب قاعدتا انتظار دنیایی به وسعت و عظمت عناوینی مثل اسکایریم و ویچر و فال آوت را نداشته باشید ولی دنیای Darksiders III در سطح خود بسیار وسیع و پر از محیطهای متنوع و آیتم های جمع کردنی و راه های مخفی برای گشت و گذار و اکتشاف است و به خوبی هم این محیط ها به هم وصل می شوند. در بازی به سبک و استایل Metroidvania و مثل هر دو بازی قبلی سری باید چندبن بار به مناطق قبلی بازگردید (بازی پر است از راه های مخفی و آیتم های مخفی) و با استفاده از قابلیت هایی که با پیشروی در بازی کسب کرده اید یا آیتم های کلیدی که یافته اید مثلا به بخشی که قبلا پرش جادویی نداشتید و نمی توانستید به آن برسید، پریده و به منطقه جدیدی وارد شوید و همینطور برخی معماهای بازی را نیز که قبلا قابل حل شدن نبودند حل کنید. مثلا با گرفتن یک سلاح آتشین از Lord of Hollow که با پیشروی در مقداری از داستان به دست می آورید و در تریلر قبل انتشار بازی نیز نشان داده شده بود، فیوری آتشین می شود و موهایش رنگ آتش می شود و یک پرش جادویی خیلی بلند تر از قبل پیدا می کند و همچنین با آتش قابلیت از بین بردن مناطقی که با موادی مثل تار عنکبوت ورودیشان بسته شده است را پیدا می کنید و این یعنی می توانید برگردید عقب و کلی از مناطق مخفی و اصلی که قبلا نمی توانستید بروید را کشف کنید و این ارزش تکرار بازی را فوق العاده بالا می برد و به شما انگیزه می دهد.

ظاهر فیوری هم در حالت Hollow های مختلف تغییر می کند و به رنگ آن قدرت در می آید که مخصوصا رنگ موهایش بسیار جذاب می شود.


نسخه اول سری دارک سایدرز بیشتر بر معماهای محیطی و ذات ماجرایی بازی تمرکز داشت و نسخه دوم بیشتر به سمت المان های اکشن نقش آفرینی رفت، اما اکنون درDarksiders III شاهد ترکیب خیلی متعادلی از هر دوی این ها هستیم و معماهای جذاب پلتفرمینگ و باز کردن راه ها و مناطق مخفی را داریم که البته در اینها هم تکرار دیده می شود مثل معماهای پرتاب بمب ها برای از بین بردن برخی سدها و .. که این بار بمب های تبدیل به حشراتی شده اند که باید از ماده ای بخورند و چاق شوند و سپس چند ثانیه وقت دارید که قبل از ترکیدن آنها را به جایی که می خواهید پرتاب نمایید. در بازی علاوه بر ماموریت های اصلی یک سری بخش های فرعی و مخفی هم وجود دارد که اگر آن ها را پیدا کنید ممکن است در آنجا انسان هایی را بیابید که زنده مانده اند و از ترس جانشان قایم شده اند تا در خطر مرگ هستند. شما می توانید با استفاده از یک آیتم که یکی از Maker ها به شما می دهد این انسان ها را نجات دهید و به نزد Maker بفرستید که دارد انسان های نجات یافته را جمع می کند.

عده ای اسکلت نشسته اند و برخی دعا می کنند و سجده می کنند و به شما کاری ندارند و وقتی به آن ها حمله کنید به شما حمله می کنند!! زیادی آشنا نیست؟!!


در زمینه صدا گذاری شخصیت ها و موسیقی های بازی، Darksiders III به مانند هر دو بازی قبلی عنوانی کاملا مناسب و استاندارد است و برخی قطعات موسیقی و ساندترک بازی آن قدر زیبا هستند که دوست داردی آن ها را جداگانه هم گوش دهید که همین اتفاق برای من دقیقا در نسخه اول و دوم نیز رخ داده بود و هر دوی این بازی ها هم قطعاتی داشتند که فوق العاده زیبا بودند و اکنون خوشبختانه در Darksiders III نیز این سنت رعایت شده است. صداگذاری شخصیت Lord of Hollow و “Fury” در بازی فوق العاده است و بسیار با کیفیت و هماهنگ با چهره های آنها انجام شده است. از نظر کلی نیز می توانیم بگوییم در صداگذاری سایر شخصیت های Darksiders III نیز هیچ نقص خاصی مشاهده نمی شود و صداگذاران بازی کار خود را به درستی انجام داده اند و همچنین صداگذاری های محیطی بازی هم مشکل خاصی ندارند.

مبارزات بازی واقعا سخت شده اند و باید خیلی خیلی در جاخالی دادن خبره شوید و روی ضد حملات تمرکز کنید تا از پس دشمنان بازی بر آیید. همین دشمن که می بینید و مقدار از دشمنان معمولی قوی تر است با تقریبا ۲ یا ۳ ضربه شما را می کشد!!! باور می کنید؟!! باورم نمی شد که یک باس دارک سایدرز ۳ در همان اوایل بازی من را بیشتر از ۱۰-۱۵ بار بکشد آن هم روی درجه نرمال!! این سولز نیست دارک سایدرز است ولی سولز لعنتی تاثیرش را کم مانده روی ریسینگ و فیفا بگذارد!!


سازندگان موسیقی Darksiders III کار خود را به زیبایی انجام داده و شنوای موسیقی های جذاب و زیبایی در طول بازی هستیم و به طور کلی باید گفت ساندترک خیلی زیبا و با کیفیتی برای Darksiders III تدارک دیده شده است که همان طور که قبل تر اشاره کردم به شخصه دوست دارم در خارج از بازی نیز به گوش دادن برخی از قطعات آن بنشینم زیرا برخی از آن ها واقعا زیبا و شنیدنی هستند. موسیقی های متن Darksiders III کاملا مناسب حال و هوای ویران و پر از خــ ـیانـت و مرده دنیای بازی هستند و حس و حال به پایان رسیدن زندگی و دنیا برای انسان ها و قدم برداشتن در سرزمین های غرق شده در گـ ـناه را شانه به شانه صحنه های بازی برای بازیباز تداعی می کنند، به طوری که وی را کاملا در حال و هوای داستان و همراهی با ماجراجویی “Fury” قرار داده و به نحوی عالی با داستان و اتمسفر دنیای بازی مطابقت دارند. نهایتا باید گفت صداگذاری و موسیقی در Darksiders III به مانند دو بازی نخست سری، کاملا استاندارد و با کیفیت مناسب انجام گرفته است و کار قابل تحسینی را در این زمینه از سوی صداگذاران و Composer های بازی شاهد هستیم.

طراحی مراحل و مناطق مختلف بازی Darksiders III ترکیبی از نسخه اول و دوم با برخی موارد جدید است و شاهد طراحی های هنری و طراحی های ظاهری بسیار زیبا و جذابی در اکثر بخش ها هستیم (مثل دو بازی قبلی) اما موضوع اینجاست که زیاد خلاقیت خاص و جدیدی در آن ها دیده نمی شود


در نهایت و بعد از بررسی تک تک بخش های بازی Darksiders III باید بگویم درست است که دیگر سازنده و خالق اصلی این سری یعنی Vigil Games ساخت نسخه سوم را در دست نداشت ولی تیم سازنده بازی سوم در استودیو گان‌فایر گیمز که در واقع از تعداد خیلی زیادی از کارکنان سابق این استودیوی تعطیل شده هستند و قبلا بر روی نسخه اول و دوم کار کرده اند، به خوبی توانسته اند از پس ساخت یکی از مورد انتظار ترین بازی های سال که بسیاری از بازیبازان چشم به انتشار آن داشتند بر آیند و یک بازی عالی را عرضه نمایند که کاملا ارزش بازی کردن و وقت گذاشتن را داراست و قطعا چه طرفدار این سری باشید و چه تنها دنبال یک اکشن ماجرایی با المان های نقش آفرینی و مبارزات هک اند اسلش عالی هستید، از بازی کردن Darksiders III خیلی کیف خواهید کرد و زمانی که آن را تجربه کردید با اطلاعاتی که در این مطلب برای شما از بازی نوشتم مقایسه کنید و ببینید که تا چه حدی این مطالب به تجربه واقعی شما نزدیک هستند و امتیاز شما به بازی چند است.

Darksiders III کاملا ارزش بازی کردن و وقت گذاشتن را داراست و قطعا چه طرفدار این سری باشید و چه تنها دنبال یک اکشن ماجرایی با المان های نقش آفرینی و مبارزات هک اند اسلش عالی هستید، از بازی کردن Darksiders III خیلی کیف خواهید کرد. پس زیاد منتظر نمانید و در کنار فیوری سوار Rampage شده و به مبارزه با ۷ گـ ـناه اصلی بروید، تازه از این نظر بازی ثواب هم دارد!


دوستان عزیزم خواهش می کنم گول نمرات Darksiders III را نخورید و خودتان را از تجربه آن محروم نکنید، هر چند که می دانم عاقل تر از این حرف ها هستید و دیروز در پست نمرات بازی دیدم که اکثر شما چقدر خوب و درست در مورد بازی و نمراتش نظرتان را گفته بودید و خوشبختانه انگار دارد کم کم گول خوردن بازیبازان کشورمان از امتیاز متای یک بازی کمتر می شود و خیلی هوشیارتر شده ایم مخصوصا با تعداد زیاد سایت های عجیب و غریب که به متا راه پیدا کرده اند و هر چه دلشان می خواهند می گویند و هر نمره ای که میخواهند می دهند و توضیحش را هم نمی دهند که چرا؟ همان طور که قبل تر نیز خدمت شما عرض کردم اگر بخواهم بهترین جمله را به طور خلاصه در مورد Darksiders III بگویم این است که ” Darksiders III بهترین و لذتبخش ترین ترکیب ممکن از بازی اول و دوم سری است که چندین ساعت با گیم پلی جذاب، مبارزات چالش برانگیز، سلاح ها و Hollow های بسیار جذاب فیوری و دنیای پیچیده و پر از رمز و رازش شما را سرگرم می کند.” پس زیاد منتظر نمانید و در کنار فیوری سوار Rampage شده و به مبارزه با ۷ گـ ـناه اصلی بروید، تازه از این نظر بازی ثواب هم دارد! فقط ببخشید که بازی بتل رویال ندارد وگرنه احتمالا جای این نمرات الان بازی سال می شد!


شما دوستان عزیز می توانید هایلایت گیمفا در مورد بازی دارک سایدرز ۳ را نیز در این بخش مشاهده فرمایید.

Please, ورود or عضویت to view URLs content!