اخبار سینما و تلوزیون قیام رابرت براتیون در کتاب بازی تاج و تخت#قسمت سوم#

Բ໐ՐງēԵ๓Ēຖ໐Ե

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/09
ارسالی ها
2,059
امتیاز واکنش
16,497
امتیاز
696
14052780_168782986881877_1022574139_n1-790x445.jpg


جنگ های رخ داده



نبرد سامرهال

در اصل شامل سه جنگ است که در طول یک روز روی داد. رابرت در طول این روز،سه بار به نیروهای مستقل وفادار به ایریس حمله کرد.

این نیرو ها می خواستند به ارتش پادشاهی ملحق شوند. لرد گراندیسون، کافرن و فل که رهبری این نیرو ها بر عهده آنان بود قصد داشتند در سامرهال به یکدیگر ملحق شوند و به سوی استورمزاند لشکر کشی کنند اما رابرت زیرکانه قبل از هر چیز به مواجه با آنان پرداخت.رابرت یک به یک به آنها یورش برد، لرد فل در نتیجه حمله رابرت کشته شد. پس از این نبرد لرد گراندیسون و کافرن که فرماندهی نیروهای وفادار را بر عهده داشتند همانند سیلوراکس به نیروهای رابرت پیوستند.



نبرد آشفورد

تنها نبردی بود که نتیجه آن به سود ایریس و وفادارانش بود با این حال این پیروزی کاملا قطعی نبود. طلایه داران رندیل تارلی قوای رابرت را قبل از رسیدن نیروی اصلی میس تایرل در هم کوبیدند. لرد کافرن که پس از نبرد سامرهال تغییر جناح داده و با پیوستن به رابرت زیر پرچم او شمشیر می زد از رندیل تارلی شکست خورد و تارلی سر کافرن را برای پادشاه ایریس فرستاد. میس تایرل علاقه مند است از این جنگ به عنوان یک پیروزی بزرگ بر رابرت یاد کند با وجود این که هیچ نبردی بینشان صورت نگرفته است.



نبرد ناقوس ها

نامش را از محلی که در آن اتفاق افتاد گرفته است، شهری به نام استونی سپت. نیروهای شاه ایریس به دنبال رابرت براتیون بودند تا اجازه ندهند رابرت به متحدان شمالیش ملحق شود. رابرت در استونی سپت پنهان شد. جان کانینگتون که به تازگی به عنوان دست پادشاه انتخاب شده بود شهر استونی سپت را با قوای در اختیارش تسخیر کرد و خانه به خانه به دنبال رابرت می گشت.

در همین زمان لشکریان متحد ادارد استارک و هاستر تالی به شهر رسیدند و کانینگتون به ناچار با آنان وارد جنگ شد،رابرت از این فرصت استفاده کرد و از مخفیگاهش خارج شد و رهبری ضد حمله به نیروهای کانینگتون را به دست گرفت.

زمانی که کانینگتون نبرد را از دست رفته دید، در فرمانی خردمندانه دستور عقب نشینی اعلام کرد. پس از شکست در این نبرد شاه ایریس فهمید که رابرت مانند لرد های یاغی عادی نیست و خطرش به مراتب بزرگتر از تهدید قدیمی و بزرگ خاندانش یعنی دیمون بلک فایر است. ایریس لرد کانینگتون را به علت شکستش در جنگ از سمتش عزل و تبعیدش کرد سپس به کیمیاگران دستور داد تا تمام شهر و حتی قلعه سرخ را با آتش وحشی مسلح کنند.



نبرد ترایدنت

نبردی سرنوشت ساز در جریان جنگ بود که در آن ارتش متحدین رابرت با ارتش وفادار به پادشاه که توسط ریگار رهبری می شد به یکدیگر تاختند.در میانه نبرد رابرت و ریگار تن به تن با یکدیگر جنگیدند و هر دم جنگ و خون ریزی در اطرافشان اوج میگرفت،رابرت با پتک عظیم جنگی خود ضربه نهایی را به سـ*ـینه ریگار وارد کرد و سـ*ـینه و استخوان های ریگار را در هم درید و خرد کرد.
پس از آن که ریگار کشته شد.سپاهیان تارگرین از هم پاشیدند و پراکنده شدند. از آنجایی که رابرت در نبرد زخمی عمیق و دردناک برداشته بود فرماندهی سپاهیان را به ادارد سپرد تا ادامه جنگ را رهبری کند.
پس از پیروزی در ترایدنت نتیجه جنگ تقریبا مشخص شد،پس از این نبرد بود که خاندان فری اعلام کرد که در جنگ به نفع رابرت و متحدانش وارد جنگ خواهد شد.



محاصره ی استورمز اند

با وجود این که بیشتر جنگ ها به پایان رسیده بود استورمزاند همچنان در محاصره قوای میس تایرل بود.در طول محاصره ارتش ریچ به رهبری میس و پاکستر رد واین مرتب در پای حصار های استورمزاند جشن به پا می کردند درحالی که استنیس و مردانش در داخل قلعه از نبود غذا به سختی گرسنگی می کشیدند.دریانوردی به نام داووس که پیشتر به کار قاچاق پیاز مشغول بود به کمک استنیس شتافت و توانست از میان محاصره کنندگان عبور کند و به استنیس و مردانش غذا برساند. استنیس با کمک داوس توانست محاصره را تاب بیاورد،تازمانی که قوای ادارد برای کمک به استورمز اند رسید و لرد تایرل پرچم های جنگ خود را فرو آورد و محاصره پایان یافت.



دراگون استون

پس از پایان یافتن محاصره استورمزاند، استنیس رهبری ناوگان دریایی را بر عهده گرفت تا آخرین قلعه تارگرین ها، دراگون استون را تسخیر کند. پس از شکست خوردن ارتش سلطنتی در ترایدنت ملکه ریلا و پرنس ویسریس به جزیره دراگون استون فرستاده شدند. دراگون استون در اختیار سر ویلم دری بود.ملکه در زمان عزیمت از بارانداز به دراگون استون از پادشاه باردار بود.زمانی که طوفانی سهمگین و کوبنده دراگون استون را احاطه کرده بود ملکه فرزند خود، دنریس تارگرین را به دنیا آورد، اما خودش پس از زایمان از دنیا رفت. گفته می شود طوفان چنان بود که ناوگان تارگرین ها را که در کنار جزیره لنگر انداخته بودند در هم کوبیده و نابود کرد از این رو لقب استورم بورن را به کودک تازه متولد شده دادند.
قبل از این که استنیس به دراگون استون برسد،سر ویلم با تنی چند از مردانش،ویسریس و دنریس را از دریای باریک گذراند و به همراه آنها در براووس مسکن گزید.

ادامه دارد…
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
331
بالا