مطالب طنز ماجرای دستشویی عمومی رفتن(طنز)

  • شروع کننده موضوع Negin.k
  • بازدیدها 107
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Negin.k

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/12/05
ارسالی ها
3,432
امتیاز واکنش
23,507
امتیاز
746
سن
21
رفتم دستشویی پارک . تا تو دستشویی نشستم از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت:



درود حالت خوبه؟



من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم:



حالم خیلی خیلی توپه.



بعدش اون آقاهه پرسید:



مفید چه خبر؟ چه کار می خوای بکنی؟



با خودم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم، برای همین گفتم؛



اُه من هم مانند خودت فقط داشتم از اینجا رد می‌شدم…



وقتی سؤال بعدیشو شنیدم، دیدم که وضعیت داره یه جورایی ناجور می شه، به هر ترفندی بود خواستم سریع قضیه رو تموم کنم:



من می‌تونم بیام طرفای تو؟



آره سؤال یه کمی برام سنگین بود. با خودم فکر کردم که اگه مؤدب باشم و با حفظ احترام صحبتمون رو تموم کنم، مناسب تره، بخاطر همین بهش گفتم:



نه، الآن یه کم سرم شلوغه!



یک دفعه صدای عصبی فردی رو شنیدم که گفت:



ببین، من بعداً باهات تماس میگیرم. یه احمقی از دستشویی بغلی همش داره به همۀ سؤال هاي من جواب می ده!
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
2
بازدیدها
158
پاسخ ها
0
بازدیدها
231
پاسخ ها
0
بازدیدها
180
پاسخ ها
0
بازدیدها
132
پاسخ ها
0
بازدیدها
224
بالا