گیشت از ناغُم سِوا نابی: گیشت: گوشت! ناغُم: ناخن! سِوا: جدا! نابی: نمیشود!
(گوشت از ناخن جدا نمیشود) کنایه از: قرابتو ارتباط خانوادگی هرگز از بین نمیرود. یعنی هرچند هم باهم اختلاف داشته باشند باز یار و عمخوار همدیگر هستند. در امثال و حکم: میان گوشت و ناخن نمیتوان جدایی انداخت!
گَندَه مرغ، اَلِه گَنده درخت اَنین: گنده مرغ: کنایه از آدم بی قدر و مقدار اَلِه: روی اَنین: مینشیند
(پرندهی بی خاصیت، روی درخت بیثمر و بی خاصیت مینشیند) کنایه از: آدم بی اصل و نسب که برای ازدواج دنبال آدم بی اصل و نسب مثل خودش باشد.
تَوَه نَصیحَت پاتیل اکوت: توه: تابه پاتیل: قابلمه
اَکوت: میکند
در گویش فارسی: ( دیگ به دیگ میگـه روت سیاه) کنایه از: انسان بد به جای اصلاح خود کارهای بد انسان دیگری را بازگو و او را سرزنش میکند.