دلنوشته مرکز جهنم ☠

minoo.346

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/09/15
ارسالی ها
1,366
امتیاز واکنش
5,860
امتیاز
606
سن
22
محل سکونت
«کُنْجٍِ اُتاقَمْ»
به دنبال خوشبختی بودم که تو را ملاقات کردم
تو به من آن خوشبختی را دادی
نمی توانم زندگی بدون تو را تصور کنم
زود برگرد …

******
 
  • پیشنهادات
  • minoo.346

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    1,366
    امتیاز واکنش
    5,860
    امتیاز
    606
    سن
    22
    محل سکونت
    «کُنْجٍِ اُتاقَمْ»
    هیچ کس هرگز نمی تونه جای تو رو در قلبم بگیره
    تو تنها کسی هستی که من رو شاد می کنه
    تو همه اون چیزی هستی که توی زندگیم نیاز دارم و من هنوز منتظر برگشتنت هستم

    ******
     

    minoo.346

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    1,366
    امتیاز واکنش
    5,860
    امتیاز
    606
    سن
    22
    محل سکونت
    «کُنْجٍِ اُتاقَمْ»
    من انسانی قوی هستم
    ولی
    گهگاهی دلم می خواهد
    کسی دستم را بگیرد و بگوید :
    همه چیز درست خواهد شد …

    ******
     

    minoo.346

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    1,366
    امتیاز واکنش
    5,860
    امتیاز
    606
    سن
    22
    محل سکونت
    «کُنْجٍِ اُتاقَمْ»
    اینجا صداے پـا زیاد مے شنوم… امّا هیچ کدام “تو” نیستے…!
    “دلـــــــم” … خوش کردهـ خودش را بـه این فکر ، که شاید “پا برهنه” بیایے …!!
     

    minoo.346

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/15
    ارسالی ها
    1,366
    امتیاز واکنش
    5,860
    امتیاز
    606
    سن
    22
    محل سکونت
    «کُنْجٍِ اُتاقَمْ»
    زندگی را می گویم
    اگر بخواهی از آن لـ*ـذت ببری
    همه چیزش لـ*ـذت بردنی است
    اگر بخواهی از آن رنج ببری
    همه چیزش رنج بردنی است
    کلید لـ*ـذت و رنج دست توست
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    بوی سیگارٍ شدیدی آمد...
    با خودم میگویم، نکند باز پدر غمگین است

    نکند باز دلش...
    پله هارا دو به یک طی کردم تا رسیدم بر بام!
    پدرم را دیدم،
    زیر آوار غرورش مدفون

    زیر لب زمزمه داشت
    که خدا عدل کجاست؟

    که چرا مزه ی فقر وسط سفره ی ماست.!!!
    و چراها و چرا های دگر..
    دل من هم لرزید مثل زانو ی پدر

    دیدن این صحنه آنچنان دشوار بود
    که مرا شاعر کرد...
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ولی آموختم که..
    ناله ام سکوت باشد.
    گریه ام لبخند..
    و تنها همدمم ، سیــــــگار..
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    قسم می خورم
    من ازین شهر
    فقط پاکت سیگارم را بر می دارم
    حتی خودم را هم نمی برم
    که بهانه ای برای برگشت وجود نداشته باشد
    ...
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    دراز کشیدم رو تختم،
    منم و یک نخ سیگار..
    تصویرت نقش بسته رو سقف اتاقم..
    پک می زنم..
    دود می کنم..
    چشم هایم را تنگ می کنم و خاکستر سر نخ را نگاه می کنم که با هربار پک زدن بیشتر می شود..
    نه!!
    قدرت انکار ندارم..
    جات تو زندگیم.
    عجیب خالیه..
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا