دلنوشته مرکز جهنم ☠

[DEAD_QUEEN]

زیر سیگاری ام را خالی نکن !
اینها که میبینی ته سیگار نیستند ، لحظه لحظه خاطراتم را برایشان تعریف کرده ام . . .
این ها خط به خط ِ برگ های دفترچه خاطرات من است !​

 

[DEAD_QUEEN]

اتاقم بوی سیگار میدهد ، ماشینم بوی سیگار میدهد . . .
تنم ، لباسم ، خیابان هم بوی سیگار میدهد . . .
دفتر کارم ، تمام ملودی های گیتارم ، دفتر شعرم . . .
حتی قهوه های دو نفره ی فرانسوی هم بوی سیگار می دهد . . .
از زمستان سال پیش تمام لحظه های من که بوی تو را میداد فقط بوی سیگار میدهد . . . !​

 

[DEAD_QUEEN]

اون روزا که با تو بودن واسم آرزو بود تموم شد
امروز با تو بودن یا تنها بودن دیگه واسم فرقی نداره
الان فقط سیگار باشه و یه خیابون و برگای زرد پاییزی …​

 

[DEAD_QUEEN]

کاش تلخی های زندگیم مثل کشیدن سیگار بود
سنگین تر کام می گرفتم و سریعتر تمام می شدند
ولی تکراری شده اند کشیدن دردهایم و کشیدن سیگارهایم.​

 

[DEAD_QUEEN]

تلخ است نه به اندازه حرفهاي تو
كشنده است نه به قدر رفتن هاي تو
نفسم را ميگيرد نه مثل غرور تو
هر چه فكر ميكنم
به هر جا مي رسم
از تو بهتر مي فهمد مرا
سيگارم را ميگويم… ​

 

[Mojtaba]

سیگار هزار تا ضرر داشته باشه یه خوبی داره که بغض رو فرو میبره !
[BCOLOR=rgb(252, 252, 255)]

​

[/BCOLOR]

 

[Mojtaba]

بگو چه مخدری بود
در بودنت ...

كه اينهمه نبودنت را
درد ميكشم ...

 

[Mojtaba]

این شعر ها یک زیر سیگاریست

مرا در آن خاموش کرده اند
به خاطر همین
خاکسترش مایل به خون است!
یک نفر مرا
مثل سیگار
روی لبش گذاشت
و تا انتها
کشید............!

 

[Mojtaba]

کام اول و عمیق از سیگار
طعم قهوه ی تلخ گوشه ی دنج کافه
بوی باران نو که می بارید
و دست هایی که روی پیانو می رقصید
فرصت عاشقی کردن بود
اما...
جای تو خالی!

 

[Mojtaba]

نه نترس
دیگر عاشق نمی شوم
دیگر حوصله غزل سرودن ندارم
دیگر بی بهانه باران نمی بارم
دیگر طعم آغوشت را نمی خواهم
من نبودنت را با یک سرنگ
در رگهایم جاری می کنم
دوریت را هر شب
پیک به پیک سر می کشم
هق هق دلم را
زیر آتش سیگار پنهان می کنم
نبودنت در من جاریست