مرکز کتاب ℘

Mojtaba

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/04
ارسالی ها
2,741
امتیاز واکنش
43,440
امتیاز
1,256
محل سکونت
Eden
گاهی فکر می‌کنم مهم‌ترین حرف‌های من همان حرف‌هایی است که حوصله ندارم بگویم. احتمالا به این دلیل که آدم‌ها اغلب برای اینکه حرف مهمی بزنند باید تمرکز کنند و من هیچ‌وقت نتوانسته‌ام روی چیزی تمرکز کنم

‎از کتاب #عشق_و_چیزهای_دیگر
#مصطفی_مستور
 
  • پیشنهادات
  • sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    6.jpg

    من که تا حالا خیری از قول مردانه ندیده ام
    خیلی مردی ..قول زنانه بده !
    #نشر مرکز
    #زویا_پیرزاد
    #عادت میکنیم
     

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    userupload_2016_1395996581493746182.8387.jpg

    "آدمها آنقدر زود عوض می شوند
    آنقدر زود که تو فرصت نمیکنی به ساعتت نگاهی بیندازی
    و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است!"
    #نشر مرکز
    #زویا پیرزاد
    #چرآغ ها را من خاموش می کنم
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    هر چه انسان‌تر باشیم زخم‌ها عمیق‌تر خواهند بود. هر چه بیشتر دوست بداریم بیشتر غصه خواهیم داشت. بیشتر فراق خواهیم کشید و تنهایی‌هایمان بیشتر خواهد شد

    ‎از کتاب #نامه_به_کودکی_که_هرگز_زاده_نشد
    #اوریانا_فالاچی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    ‎در می‌زنند
    ‎کیست؟
    ‎گرد و خاک تنهایی‌ام را جارو می‌زنم زیر فرش
    ‎لبخندی بر صورتم می‌گذارم
    ‎و در را باز می‌کنم

    ‎از کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
    #مرام_المصری
    ترجمه: #سید_محمد_مرکبیان
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    9786001170539.jpg
    پیانوی خودنواز | کورت ونه گات

    مترجم- زهرا طراوتی

    کتابی از آینده دنیاست مربوط به زمانی که مهندسان و نخبگان رئیس جامعه شدن؛ همه چیز اتوماتیک شده؛ ماشین ها کارها رو انجام میدن و بیشتر مردم دیگه کاری برای انجام ندارن.
    البته امکانات رفاهی بیشتره ولی این تقسیم بندی باهوش و عادی، این دخیل نبودن توی فضای اقتصادی جامعه؛ باعث نارضایتی شده و مردم عادی در پی ایجاد یک شورش هستند.


    * قسمت از کتاب:
    امروز اطمینان به برتری نخبگان و حس صاحب حق بودن طبقه ای که مهندسان و مدیران در صدر آن قرار دارند در ذهن همه فرو رفته و دیگر تردیدی در این باره در میان نیست.
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    غمی که چشم را خیس نکند، استخوان سوزتر است

    ‎از کتابِ #دو_کوچه_بالاتر
    #مریم_سمیع‌_زادگان
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت‌کننده باشند اما مطمئنا بازگشت‌ها بدترند. حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند

    ‎از کتاب #آدمکش_کور
    #مارگارت_اتوود
     

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    زندگی-در-پیش-رو-2.jpg


    - آقای هامیل، چرا همیشه لبخند می زنید؟
    - مومو کوچولو، هر روز خدا را شکر می کنم که به من حافظه ی خوبی داده...؛ شصت سال پیش که جوان بودم، با زن جوانی آشنا شدم. او مرا دوست داشت. من هم دوستش داشتم. هشت ماه گذشت و بعد خانه اش را عوض کرد. حالا که شصت سال گذشته، من هنوز به یادش هستم. بهش گفتم: فراموشت نمی کنم. سال ها گذشت و فراموشش نکردم. گاهی اوقات ترس برم می داشت، چون
    هنوز زندگی درازی در پیش داشتم. و چه طور می توانستم به خودم، خودِ بی چاره ام اطمینان بدهم، در حالی که مداد پاک کن به دست خداست؟ اما حالا آرامم، دیگر جمیله را فراموش نمی کنم. وقت زیادی باقی نمانده. پیش از این که فراموشش کنم، می میرم.

    #رومن_گاری
    #زندگی در_پیش رو
     
    بالا