معماری مسجد و جایگاه ویژه آن

*بانو بهار*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/15
ارسالی ها
3,937
امتیاز واکنش
10,965
امتیاز
804
محل سکونت
میان شکوفه‌ها
Please, ورود or عضویت to view URLs content!



در فصل‏هاي سابق، جمله‏اي را از«هربرت ريد»نقل كرديم كه گفته بود هنر شرقي راز خود را آهسته فاش مي‏كند.و نيز گفته بود كه براي درك كامل آن، بايد چشمان تازه‏اي بدست آورد و با نگاه تازه‏اي به دنيا نگريست.
شايد تعبير«آهسته فاش كردن‏»دقيق نباشد.زيرا مشخصه‏هاي هنر اسلامي و فضاي معنوي حاكم بر آن، در اولين برخورد، خيلي روشن، خود را مينماياند.مقايسه حالتي كه براي يك تماشاگر و باز ديد كننده از«موزه آستان قدس مشهد»با يك موزه علمي و تاريخي در كشورهاي اروپائي و غربي ايجاد مي‏شود، روشن كننده مسئله است.در اولي، انسان، احساس محيطي گرم و با صفا و پر از معنويت و خلوص مي‏كند و در دومي، خود را در محيطي سرد و بي روح، حس مي‏كند.
تبلور اين بعد در بناهاي ديني
اين مسئله است كه هنرمند در معماري خود، چه حالي و احساسي داشته، و در صدد بوده كه در بيننده اثر، چه احساسي را بيافريند؟ !
آيا مي‏خواسته كه ساختمان و بنا، بصورت يك شيئي تو خالي جلوه كند؟يا فضائي فراخ و گسترده و غير عادي به بيننده ارائه دهد؟! بيننده را در برابر يك شيئي مرموز و مبهم قرار دهد، يا كه او را با چيزي آشنا و فضائي روشن و مانوس مواجه سازد؟ و مساحت و زوايا بدانيم (كه البته چنين نيست) در مورد هنرمند مسلمان نميتوان اين را پذيرفت. فرض كنيم مسلمان هنرمندي در كار هنري يك مسجد مشغول است.تصور ذهني و احساس قلبي او اين است كه در محضر خدا است و روي خانه خدا و معبد مسلمين، كار هنري مي‏كند.طبيعي است كه انديشه‏هاي مذهبي و بعد ديني او در ساختن شكلها و پرداختن نقش‏ها اثر مي‏گذارد و سبك هنر او، از باورها و اعتقادات ديني‏اش متاثر گشته و از آنها الهام مي‏گيرد.
در يك مقايسه مي‏توان گفت:اگر نقاش غير مسلمان، كه نسبت‏به خدا، تصور خاصي داشته، سعي مي‏كرده كه آن تصور ذهني خود را در قالب يك مجسمه يا تصور يك چهره ابراز كند.از اين رو هنر تجسمي در معابد غير مسلمين ديده مي‏شده است.
ولي هنرمند مسلمان، به خدائي معتقد است كه يگانه و متعالي و ازلي و ابدي است، صاحب كمال مطلق است، بي مثل و مانند است، قابل توصيف و ادراك ذات نيست.
نتوان وصف تو گفتن كه تو در وصف نگنجي
نتوان شبه تو جستن كه تو در وهم، نيائي
«سنائي‏»
بنابراين، چنين خدائي، قابل تصوير و تجسيم نيست.در عين حال، اين خداي بزرگ و بي همتا، در ذهن هنرمند مسلمان جا دارد.اين باعث مي‏شود كه در نقوش ترسيمي خود، به صورت‏هاي ابداعي و شكل‏هاي انتزاعي روي آورد تا بتواند در قالب نقش و نگارها، يك مطلق را به شكلي هر چند ناقص، ابراز كند.البته كه غير ممكن است ولي زبانش و قلمش و هنرش، مطلق را آواز ميدهد و چنين رنگ و بوئي و چنين حال و هوائي دارد.
چنين ابديت و فضاي لا يتناهي كه شايد از مشخصه‏هاي هنر اسلامي باشد بي حساب و بدون توجه بوجود نيامده است، بلكه در ضماير مسلمان هنرمند وجود داشته كه متاثر از باورهاي الهي‏اش بوده است و آن ذات وحدت بخش و واحد مطلق را فرياد ميكرده است.حتي با زبان بي زباني.... مشخصه معماري اسلامي چيست؟
«معماري هندو، در عين حال كه خشن و پيچيده است، ساده و غني است، مانند يك كوه مقدس پر از غارهاي مخفي.در حاليكه معماري اسلام متمايل به روشني و وضوح و اعتدال و متانت است.»
«در معماري اسلامي، ماده سنگين و بي شكل، با حكاكي طرحهاي تزئيني و زخرفي و اسليمي و حجاري به اشكال مقرنس و مشبك، سبكي يافته، شبيه اشياء حاكي ماوراء مي‏شود و بدين وسيله نور بر هزار جهت تابيده و سنگ و گچ را مبدل به يك جواهر قيمتي مي‏سازد.طاقهاي مسلسل حياط‏«الحمراء»و برخي مساجد مغرب (مراكش و الجزيره و غيره...) يك احساس آرامش و صفاي كامل مي‏بخشد و بنظر مي‏رسد كه آنها از اشعه‏هاي درخشان نور، بافته شده است و در واقع، نور است كه به بلور مبدل شده است. انسان فكر مي‏كند كه ماده دروني اطاقهاي پيوسته، اصلا سنگ نيست، بلكه نور الهي است و آن عقل خلاق است كه بصورت اسرار آميزي در همه چيز منزل دارد.»
بر چسبي كه بر پيشاني آثار هنري و معماري و صنايع مسلمين مشاهده مي‏شود، عليرغم اختلاف مناطق و قرون، «اسلام‏»است و عامل مذهبي، نقشي چشمگير و مؤثر دارد.نقل آيات قرآن و تزئين ديوارهاي مساجد و مساكن خاص و حتي گاهي كاخ‏ها و همچنين ترسيم زيباي اسامي مقدس خداوند و اولياء دين و جملاتي از احاديث در بناهاي ديني و مساجد و مدارس، و نيز در جامه‏ها و سلاحها و ظروف و...نمودار اين تاثير گذاري عميق مكتب، در اثر هنري است.
كتيبه‏هاي پيرامون محراب‏ها و ديوارهاي داخلي مساجد، ياد آور-مضامين و مفاهيم نوشته‏هاست و تداعي كننده جلال خداوند و فيضان قدرت و رحمت و ربوبيت اوست.
در آثار مسلمين، روح توحيد، و انديشه وحدت گرا را به عنوان سرچشمه فياض و الهام بخش هنرمند مسلمان، مي‏توان يافت و مشاهده كرد.
 
  • پیشنهادات
  • *بانو بهار*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    3,937
    امتیاز واکنش
    10,965
    امتیاز
    804
    محل سکونت
    میان شکوفه‌ها
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!



    به اعتراف و تصريح ديگر مشابه همين، در مورد نقش خلفا در عظمت دادن به بناي مساجد و قصرها، از زبان‏«ارنست كونل‏»توجه كنيد:
    «...روي آوردن به ساختن مساجد بزرگ و قصرهاي بلند براي فرمانروايان مسلمانان، از زماني شروع شد كه خلافت اسلامي از مدينه به دمشق بدست معاويه، سر سلسله امويين منتقل شد.خلفاء چهارگانه پيش از او، به پيروي از پيامبر اسلام، از اتراف و اسراف و تجمل خودداري مي‏كردند.معاويه كه دمشق را پايتخت‏خود قرار داد تصميم گرفت كه مساجدي پر شكوه بسازد كه از معابد بت پرستان و كليساهاي مسيحيان كمتر نباشد و قصرهائي بنا كند كه درخشش و جلال آن در رقابت، از كاخ‏هاي بيزانس عقب نماند.از اين رو، طبيعي بود كه يك حركت پر شتاب و پر نشاط معماري شروع شد و مواد و مصالح و كارگر و معمار و هنرمندان را از همه جا دعوت كردند و استاد كاراني از سوريه و روم و ايران در آرايش و تزيين بناها به كار گرفته شد...و پس از سقوط بني اميه هم، جريان همچنان در روزگار بني عباس ادامه يافت، بخصوص در اسپانيا...»
    نقلي ديگر:
    «تاريخ هنر اسلامي نشان مي‏دهد كه پادشاهان و اميران زيادي از بزرگترين رواج دهندگان تصوير و نقاشي بوده‏اند.خلفاي اموي و عباسي، در قصرهائي كه در شام و سامرا مي‏ساختند از تصاوير و نقوش زيبا و رنگارنگ در ديوارها و سقف‏ها بكار مي‏گرفتند.» البته اينها بيش از آنكه نشانه تمدن متعالي مسلمين باشد، دليل دنيا زندگي و رقابت قدرتمنداني است كه بنام خليفه، مقدرات مسلمانان را در دست داشتند و«بيت المال‏»را به گونه دلخواه، خرج ميكردند.
    به اين نقل قول هم دقت كنيد:
    «...شيوه و اسلوب مسجد، بر اساسي كه در زمان پيامبر و خلفاء راشدين بود، باقي نماند بلكه همپاي شكوفائي تمدن اسلامي، دگرگون مي‏شد و دولت اموي بر اين مسئله همت گماشت كه ارزش و بها و جلوه مساجد، از معابد يهود و نصارا كه در مصر و شام بود، كمتر نباشد.اين بود كه اسلوب بناي مسجد، با سابق فرق كرد و به تناسب شرائط دولت جديد و ملت‏هاي صاحب تمدن و هنرهاي شكلي كه به اسلام رو مي‏آوردند، از عناصر جديدتري برخوردار مي‏شد...»
    در مجموع، اين نقل قول‏ها نشان دهنده آن‏«تحول تجمل گرايانه‏»است كه در بناي مساجد بخصوص از طرف خلفاء و حكومت‏ها اعمال مي‏شد.
    ابعاد ماورائي در هنر مسلمين
    همچنانكه قبلا هم اشاره كرديم، گرچه عوامل گوناگوني در پديد آمدن آثار شگفت و پر شكوه معماري در جهان اسلام، دست‏به دست هم داده و اين عظمت‏هاي خيره كننده را آفريده است، ولي ذوق و ابتكار و عشق و محبت و انگيزه مذهبي مسلمين را نمي‏توان ناديده گرفت.اين بعد، از وراي همه اين عوامل، كه احيانا مورد تاييد هم نمي‏توانند باشند، خود را مي‏نماياند.
    مهم، كشف آن راز نهفته در بطن اين آفرينش‏هاست.آن انديشه‏هاي ماورائي و احساسهاي عميق كه در ساختمان معابد و مساجد و كليساها و قبر سربازان گمنام و مزار اولياء الله و بناهاي كهن ديني وجود دارد، هرگز در خانه‏هاي ارزانقيمت‏بساز و بفروش، نيست. شناخت اين انديشه‏ها و احساس‏ها ارزشمند است.گاهي در يك بنا، يك تاريخ، تجسم پيدا مي‏كند.
    بدون شك، آثار هنري مسلمين در زمينه‏هاي تصويري و تجسمي و معماري و خطوط هندسي و نقش و نگارها، از يك مايه غير مادي بر خوردار است و اين، از متن تفكر مذهبي و مايه‏هاي مكتب سر چشمه مي‏گيرد.چرا كه نگاه هنرمند مسلمان به هستي، با نگرش يك انسان مادي فرق مي‏كند.از اين رو، اين بينش معنوي، در«اثر»او هم اثر مي‏گذارد.در قسمت‏هاي آغازين، به اين مسئله مهم، يعني نگاه هنرمند و ديد او نسبت‏به آفرينش و خدا و انسان و تاريخ و زندگي و فلسفه حيات، و زاويه خاص نگرش به هستي و موجودات، اشاره كرديم.در اينجا مقصود اشاره به ظهور جلوه‏هاي معنوي و ماوراء ماديات در آن آفريده‏هاي هنري مسلمانان است.
     

    *بانو بهار*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    3,937
    امتیاز واکنش
    10,965
    امتیاز
    804
    محل سکونت
    میان شکوفه‌ها
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!



    تحولات تجمل گرايانه در بناي مساجد
    با شكل گرفتن امت اسلامي در مدينه و تاسيس دولت اسلامي، پايه‏هاي مدنيت مسلمين روز به روز مستحكمتر شد و روي آوردن به‏«سواد اعظم‏»و شهرنشيني و خانه سازي و زيستن در كنار توده‏هاي عظيم مردم، مورد تشويق قرار گرفت و با گذشت زمان و گسترش دامنه اسلام و فتوحات مسلمين و تحكيم روابط با ديگران، هنر معماري اسلامي از كشورها و ملت‏هاي مختلف هم اقتباس كرده و از شيوه‏هاي بناي آنان بهره مي‏گرفت.
    همچنانكه قبلا هم اشاره شد، نوع زندگي و شيوه حيات مردم، زمينه مساعدي براي شكوفائي هنرهاي معماري نبوده است.آثار سنگين ساختماني، به صورت چشم گيري وجود نداشته است.بنابر نقل‏ها:«قبل از اسلام، بعضي از قريه‏ها و شهرها و قلعه‏ها، در يمن، حجاز، حضرموت، بحرين و...برج و بار و وحصار داشته و حداكثر اينكه در داخل بعضي از خانه‏ها و قصرها و معبدها تصاويري بكار مي‏رفته است.گاهي هم در جاهائي چون يمن، سدهائي براي نوشیدنی ساختن اراضي زراعتي يا آشاميدن مردم، احداث مي‏شده و افراد هم در شهرها بصورت قبيله قبيله مي‏زيستند.»
    در دوره امويان، با رشد روحيه تجمل پرستي و كاخ نشيني حاكمان و اميران، نوعي رقابت‏با كليساهاي غرب مسيحي و قصرهاي حكومتي بيزانس و روم ايجاد شد و خلفاي بني اميه در ساختن قصرها و كاخ‏ها و قلعه‏ها و حتي مساجد، با استفاده از ابزار و امكانات و معماران، بناهاي عظيم و مجلل ساختند، با ايوانهائي بزرگ و ستون‏هائي كوتاه و بلند و محراب‏هائي شگفت و تزئيناتي اسرافي....هنر بيشتر در خدمت‏حاكميت‏ها و اطرافيان حكومت‏ها بود و فرمان خلفا و امرا در استخدام معماران هنرمند، هت‏ساختن مدارس، مساجد و قصرها نافذ بود و در ساختن مدارس و مساجد هم، انگيزه غالب، حك نام خليفه و امير و والي بر پيشاني ساختمان بود.
    آن سادگي زندگي و بساطت‏حكومت و بي آلايشي مساجد، پس از چندي تغيير يافت و خلافت اسلامي به‏«سلطنت موروثي‏»مبدل گشت و روحيه عياشي و خوشگذراني و رفاه طلبي كه بر خلفاي نا لايق و حاكمان دنيا زده مستولي شده بود، آنان را به تقليد از تجملات ديگران واداشت.تا آنجا كه برخي از خلفاي اموي و عباسي، براي ساختن قصرها و معماري بناهاي پرشكوه، از ابزار و مصالح و سنگهائي كه از جاهاي ديگر مي‏آوردند و معماران و مهندسان و هنرمنداني از مصر و ايران و كشورهاي اروپائي آن روز را بكار مي‏گرفتند.
    «...تا وقتي خلافت اسلامي در مدينه بود، خلفاي چهارگانه، مانند پيامبر، از اسراف و اتراف و هر چه كه مظهر اشرافيت‏باشد پرهيز مي‏كردند ولي وقتي خلافت در زمان معاويه به‏«دمشق‏»منتقل شد، معاويه ديد كه نياز به برپائي مساجدي پر شكوه و شامخ است كه از معابد بت پرستان و كليساي مسيحيان كمتر نباشد.»
     

    *بانو بهار*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/15
    ارسالی ها
    3,937
    امتیاز واکنش
    10,965
    امتیاز
    804
    محل سکونت
    میان شکوفه‌ها
    به اعتراف و تصريح ديگر مشابه همين، در مورد نقش خلفا در عظمت دادن به بناي مساجد و قصرها، از زبان‏«ارنست كونل‏»توجه كنيد:
    «...روي آوردن به ساختن مساجد بزرگ و قصرهاي بلند براي فرمانروايان مسلمانان، از زماني شروع شد كه خلافت اسلامي از مدينه به دمشق بدست معاويه، سر سلسله امويين منتقل شد.خلفاء چهارگانه پيش از او، به پيروي از پيامبر اسلام، از اتراف و اسراف و تجمل خودداري مي‏كردند.معاويه كه دمشق را پايتخت‏خود قرار داد تصميم گرفت كه مساجدي پر شكوه بسازد كه از معابد بت پرستان و كليساهاي مسيحيان كمتر نباشد و قصرهائي بنا كند كه درخشش و جلال آن در رقابت، از كاخ‏هاي بيزانس عقب نماند.از اين رو، طبيعي بود كه يك حركت پر شتاب و پر نشاط معماري شروع شد و مواد و مصالح و كارگر و معمار و هنرمندان را از همه جا دعوت كردند و استاد كاراني از سوريه و روم و ايران در آرايش و تزيين بناها به كار گرفته شد...و پس از سقوط بني اميه هم، جريان همچنان در روزگار بني عباس ادامه يافت، بخصوص در اسپانيا...»
    نقلي ديگر:
    «تاريخ هنر اسلامي نشان مي‏دهد كه پادشاهان و اميران زيادي از بزرگترين رواج دهندگان تصوير و نقاشي بوده‏اند.خلفاي اموي و عباسي، در قصرهائي كه در شام و سامرا مي‏ساختند از تصاوير و نقوش زيبا و رنگارنگ در ديوارها و سقف‏ها بكار مي‏گرفتند.» البته اينها بيش از آنكه نشانه تمدن متعالي مسلمين باشد، دليل دنيا زندگي و رقابت قدرتمنداني است كه بنام خليفه، مقدرات مسلمانان را در دست داشتند و«بيت المال‏»را به گونه دلخواه، خرج ميكردند.
    به اين نقل قول هم دقت كنيد:
    «...شيوه و اسلوب مسجد، بر اساسي كه در زمان پيامبر و خلفاء راشدين بود، باقي نماند بلكه همپاي شكوفائي تمدن اسلامي، دگرگون مي‏شد و دولت اموي بر اين مسئله همت گماشت كه ارزش و بها و جلوه مساجد، از معابد يهود و نصارا كه در مصر و شام بود، كمتر نباشد.اين بود كه اسلوب بناي مسجد، با سابق فرق كرد و به تناسب شرائط دولت جديد و ملت‏هاي صاحب تمدن و هنرهاي شكلي كه به اسلام رو مي‏آوردند، از عناصر جديدتري برخوردار مي‏شد...»
    در مجموع، اين نقل قول‏ها نشان دهنده آن‏«تحول تجمل گرايانه‏»است كه در بناي مساجد بخصوص از طرف خلفاء و حكومت‏ها اعمال مي‏شد.
    ابعاد ماورائي در هنر مسلمين
    همچنانكه قبلا هم اشاره كرديم، گرچه عوامل گوناگوني در پديد آمدن آثار شگفت و پر شكوه معماري در جهان اسلام، دست‏به دست هم داده و اين عظمت‏هاي خيره كننده را آفريده است، ولي ذوق و ابتكار و عشق و محبت و انگيزه مذهبي مسلمين را نمي‏توان ناديده گرفت.اين بعد، از وراي همه اين عوامل، كه احيانا مورد تاييد هم نمي‏توانند باشند، خود را مي‏نماياند.
    مهم، كشف آن راز نهفته در بطن اين آفرينش‏هاست.آن انديشه‏هاي ماورائي و احساسهاي عميق كه در ساختمان معابد و مساجد و كليساها و قبر سربازان گمنام و مزار اولياء الله و بناهاي كهن ديني وجود دارد، هرگز در خانه‏هاي ارزانقيمت‏بساز و بفروش، نيست. شناخت اين انديشه‏ها و احساس‏ها ارزشمند است.گاهي در يك بنا، يك تاريخ، تجسم پيدا مي‏كند.
    بدون شك، آثار هنري مسلمين در زمينه‏هاي تصويري و تجسمي و معماري و خطوط هندسي و نقش و نگارها، از يك مايه غير مادي بر خوردار است و اين، از متن تفكر مذهبي و مايه‏هاي مكتب سر چشمه مي‏گيرد.چرا كه نگاه هنرمند مسلمان به هستي، با نگرش يك انسان مادي فرق مي‏كند.از اين رو، اين بينش معنوي، در«اثر»او هم اثر مي‏گذارد.در قسمت‏هاي آغازين، به اين مسئله مهم، يعني نگاه هنرمند و ديد او نسبت‏به آفرينش و خدا و انسان و تاريخ و زندگي و فلسفه حيات، و زاويه خاص نگرش به هستي و موجودات، اشاره كرديم.در اينجا مقصود اشاره به ظهور جلوه‏هاي معنوي و ماوراء ماديات در آن آفريده‏هاي هنري مسلمانان است.
    در فصل‏هاي سابق، جمله‏اي را از«هربرت ريد»نقل كرديم كه گفته بود هنر شرقي راز خود را آهسته فاش مي‏كند.و نيز گفته بود كه براي درك كامل آن، بايد چشمان تازه‏اي بدست آورد و با نگاه تازه‏اي به دنيا نگريست.
    شايد تعبير«آهسته فاش كردن‏»دقيق نباشد.زيرا مشخصه‏هاي هنر اسلامي و فضاي معنوي حاكم بر آن، در اولين برخورد، خيلي روشن، خود را مينماياند.مقايسه حالتي كه براي يك تماشاگر و باز ديد كننده از«موزه آستان قدس مشهد»با يك موزه علمي و تاريخي در كشورهاي اروپائي و غربي ايجاد مي‏شود، روشن كننده مسئله است.در اولي، انسان، احساس محيطي گرم و با صفا و پر از معنويت و خلوص مي‏كند و در دومي، خود را در محيطي سرد و بي روح، حس مي‏كند.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا