جالب و دانستنی نامه ی یک زن ایرانی به مرد هموطنش

  • شروع کننده موضوع دلارام
  • بازدیدها 415
  • پاسخ ها 4
  • تاریخ شروع

دلارام

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2013/12/16
ارسالی ها
721
امتیاز واکنش
209
امتیاز
0
نامه ی یک زن ایرانی به مرد هموطنش(خانوما حتما ملاحظه بفرمایین)

پیاده از کنارت گذشتم ، گفتی : ” قیمتت چنده خوشگله ؟

” سواره از کنارت گذشتم گفتی : ” برو... پشت ماشین لباسشویی بنشین !“

در صف نان ، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود.

در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود

زیرباران منتظر تاکسی بودم ، مرا هل دادی و خودت سوار شدی.

در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من.

در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی

در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلند گفتی : ”زهرمار !“

در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت ، فحش خواهر و مادر بود

در پارک، به خاطرحضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم

نتوانستم به استادیوم بیایم ، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی

من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی !

تو ازدواج نکردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است، من ازدواج نکردم و به من گفتی ترشیده ام

عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی

عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد

من باید لباس هایت را بشویم و اطو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ.

من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر .

وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است.وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است

اما من دیگر :

احتیاجی ندارم که تو در اتوبوس بایستی تا من بنشینم.

احتیاجی ندارم که تو نان آور باشی . احتیاجی ندارم که توحامی باشی

خودم آنقدر هستم که حامی خود و نان آورخود باشم . با تو شادم آری ، اما بدون تو هم شادم .

من اندک اندک می آموزم که برای خوشبخت بودن نیازمند مردی که مرا دوست بدارد نیستم

من اندک اندک عزت نفس پایمال شده خود را باز پس می گیرم.

به من بگو ترشیده ، هرچه می خواهی بگو. اما افتخار همبستری و همگامی با مرا نخواهی یافت تا زمانی که به اندازه کافی فهمیده و باشعور نباشی

گذشت آن زمان که عمه ها و خاله هایم منتظر مردی بودند که آنها را بپسندد و درغیر اینصورت ترشیده می شدند و درخانه پدر مایه سرافکندگی بودند .

امروز تو برای هم گامی بامن ( و نه تصاحب من - که من تصاحب شدنی نیستم) باید لیاقت و شرافت و فروتنی خود را به اثبات برسانی .

حقوقم را از تو باز پس خواهم گرفت. فرزندم را به تو نخواهم داد. خودم را نه به قیمت هزار سکه و یک جلد کلام الله که به هر قیمتی به تو نخواهم فروخت.

روزگاری می رسد که می فهمی برای همگامی با من باید لایق باشی - و نیز خواهی فهمید همگام شدن با من به معنای تصاحب من یا تضمین ماندن من نخواهد بود.

هرگاه.. .مثل پدرانت با من رفتار کردی بی درنگ مرا از دست خواهی داد .

ممکن است دوست وهمراه تو شوم اما ،،،،، ملک تو نخواهم شد . ...!!!!!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • آرام

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/16
    ارسالی ها
    372
    امتیاز واکنش
    93
    امتیاز
    0
    ممنون واقعیت بود
     

    Shabnam

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    474
    امتیاز واکنش
    53
    امتیاز
    111
    واقعا عالی بود
    مرسی
    :64213_persiana_mer3
    این یه حقیقت تلخه متاسفانه...:AxPiX43:
     

    Heart of stone

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    1,247
    امتیاز واکنش
    741
    امتیاز
    296
    محل سکونت
    ایران
    دلم گرفن باو

    • :icon_54:
     

    mahi 78

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/18
    ارسالی ها
    282
    امتیاز واکنش
    145
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    همه جا و هیچ جا
    خدایی همشون انقدم ک شما میگین نامرد نیستن اما 90%شون اینجورین ولی ما ادمشون میکنیم ب ما میگن حوا
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا