- عضویت
- 2013/12/17
- ارسالی ها
- 1,931
- امتیاز واکنش
- 622
- امتیاز
- 356
پیرمردی که در دهستان دژگاه از توابع شهرستان فراشبند در استان فارس روزگار میگذراند و به «عمو حاجی» معروف است، از حمام گریزان است و میگوید که اگر تمیز شود، مریض میشود.
عمو حاجی چهرهای همانند انسانهای غارنشین دارد و کهنسال به نظر ميرسد. آنقدر کهنسال که حتی مردم عادی سن او را نزدیک به یک قرن میدانند، رنگ خاکستر گرفته و قشری ضخیم از چرک بر اندام او سنگینی میکند. چند سال پیش جوانان محل تصمیم گرفتنند عمو حاجی را به رودخانه ببرند تا آبی به بدن این مرد برسد، به همین منظور هنگامی که عموحاجی در خواب بود او را در عقب یک وانت گذاشتند تا او را در رودخانه حمام کنند؛ وقتی به رودخانه رسیدند، دیدند عمو حاجی در عقب وانت نیست. زیرا او پیش از رسیدن، خود را از وانت بيرون انداخته بود تا مبادا بدنش با آب آشتی کند. همان جا عمو حاجی گفته بود اگر تمیز شوم، مریض میشوم. عموحاجی از خوردن هر نوع خوراکی تازه و نوشیدن آب بهداشتی پرهیز میکند به گونهای که اگر به زور هم به او آب گوارا بنوشانند، عکس العمل منفی نشان میدهد و به شدت ابراز ناراحتی میکند
لذیذترین غذا به قول خودش، حیوانات مرده و گندیده است و فرقی ندارد که این حیوان حلال و یا حرام گوشت باشد. این سالخورده که گفته میشود به دلیل مشکل عاطفی که در ایام جوانی برای او رخ داده از مردم و اجتماع گریزان است و گوشه عزلت و انزوا برگزیده، سالیان سال است که در زیر مکانی مسقف ماوا ندارد و در گرما و سرما در هوای آزاد به سر میبرد. برخی از جوانان و نوجوانان دژگاه برای عمو حاجی مرغ، گربه، روباه، خارپشت و حتی مار مرده میبرند او این حیوانات را در گودالی در اطراف خود دفن میکند و پس از چند روز با آتشی که در این گودال میافروزد، آن را نیم پز میکند و با میـ*ـل خاصی میخورد. عمو حاجی پس از آن با خوردن آب گندیده که در یک حلب زنگ زده و حشرات مختلف در داخل آن شناور هستند، وعده غذایی را به پایان میبرد.
مرد ایرانی که از حمام رفتن گریزان است !
لیوان او یک حلب 5/4 کیلویی روغن است و او با استفاده از این حلب روزانه نزدیک به پنج لیتر آب مینوشد. لباس پوشیدن این مرد در هستان دژگاه که دارای گرمای نزدیک به 50 درجه سانتیگراد است شگفتیآور است؛ زیرا او تمام لباسهایی را که مردم این منطقه برایش میآورند، پس از بریدن آستینهای پیراهن و پاچههای شلوار با دندان، آنها را بر تن میکند. لوازم زندگی او شامل یک چماق است که پیشتر پلوس وانت بودهاست و وزن آن 17 کیلوگرم است، استکان چایخوری این مرد عجیب یک کلاه ایمنی اسقاطی است و چند حلب کهنه روغن نباتی هم دارد که بچههای این دهستان با آفتابه در این حلبها برای او آب میریزند. عمو حاجی یک پیپ استثنایی هم دارد که از یک زانوی سه اینچی آب تشکیل شده که او سرگین (فضولات) حیوانات را در آن میریزد و آتش میزند و بعد هم به آن پک میزند و با هر مرتبه پک، دود پر حجمی از دهانش خارج میشود. افزون بر این، شست و شوی بدن، ظرف آب و بهداشت برای او معنا ندارد، خود را با سوزاندن موهای زاید بدن اصلاح میکند. محل زندگی این مرد رویگردان از بهداشت و مردم، محل تجمع سگ، گاو و چارپایان محل است.
عمو حاجی چهرهای همانند انسانهای غارنشین دارد و کهنسال به نظر ميرسد. آنقدر کهنسال که حتی مردم عادی سن او را نزدیک به یک قرن میدانند، رنگ خاکستر گرفته و قشری ضخیم از چرک بر اندام او سنگینی میکند. چند سال پیش جوانان محل تصمیم گرفتنند عمو حاجی را به رودخانه ببرند تا آبی به بدن این مرد برسد، به همین منظور هنگامی که عموحاجی در خواب بود او را در عقب یک وانت گذاشتند تا او را در رودخانه حمام کنند؛ وقتی به رودخانه رسیدند، دیدند عمو حاجی در عقب وانت نیست. زیرا او پیش از رسیدن، خود را از وانت بيرون انداخته بود تا مبادا بدنش با آب آشتی کند. همان جا عمو حاجی گفته بود اگر تمیز شوم، مریض میشوم. عموحاجی از خوردن هر نوع خوراکی تازه و نوشیدن آب بهداشتی پرهیز میکند به گونهای که اگر به زور هم به او آب گوارا بنوشانند، عکس العمل منفی نشان میدهد و به شدت ابراز ناراحتی میکند
لذیذترین غذا به قول خودش، حیوانات مرده و گندیده است و فرقی ندارد که این حیوان حلال و یا حرام گوشت باشد. این سالخورده که گفته میشود به دلیل مشکل عاطفی که در ایام جوانی برای او رخ داده از مردم و اجتماع گریزان است و گوشه عزلت و انزوا برگزیده، سالیان سال است که در زیر مکانی مسقف ماوا ندارد و در گرما و سرما در هوای آزاد به سر میبرد. برخی از جوانان و نوجوانان دژگاه برای عمو حاجی مرغ، گربه، روباه، خارپشت و حتی مار مرده میبرند او این حیوانات را در گودالی در اطراف خود دفن میکند و پس از چند روز با آتشی که در این گودال میافروزد، آن را نیم پز میکند و با میـ*ـل خاصی میخورد. عمو حاجی پس از آن با خوردن آب گندیده که در یک حلب زنگ زده و حشرات مختلف در داخل آن شناور هستند، وعده غذایی را به پایان میبرد.
مرد ایرانی که از حمام رفتن گریزان است !
لیوان او یک حلب 5/4 کیلویی روغن است و او با استفاده از این حلب روزانه نزدیک به پنج لیتر آب مینوشد. لباس پوشیدن این مرد در هستان دژگاه که دارای گرمای نزدیک به 50 درجه سانتیگراد است شگفتیآور است؛ زیرا او تمام لباسهایی را که مردم این منطقه برایش میآورند، پس از بریدن آستینهای پیراهن و پاچههای شلوار با دندان، آنها را بر تن میکند. لوازم زندگی او شامل یک چماق است که پیشتر پلوس وانت بودهاست و وزن آن 17 کیلوگرم است، استکان چایخوری این مرد عجیب یک کلاه ایمنی اسقاطی است و چند حلب کهنه روغن نباتی هم دارد که بچههای این دهستان با آفتابه در این حلبها برای او آب میریزند. عمو حاجی یک پیپ استثنایی هم دارد که از یک زانوی سه اینچی آب تشکیل شده که او سرگین (فضولات) حیوانات را در آن میریزد و آتش میزند و بعد هم به آن پک میزند و با هر مرتبه پک، دود پر حجمی از دهانش خارج میشود. افزون بر این، شست و شوی بدن، ظرف آب و بهداشت برای او معنا ندارد، خود را با سوزاندن موهای زاید بدن اصلاح میکند. محل زندگی این مرد رویگردان از بهداشت و مردم، محل تجمع سگ، گاو و چارپایان محل است.