- عضویت
- 2016/01/09
- ارسالی ها
- 30,107
- امتیاز واکنش
- 64,738
- امتیاز
- 1,304
کمال تبریزی با اشاره به اینکه «پاداش» فیلمی متفاوت در کارنامه اوست که به نوعی دستخوش تصمیمات سلیقهای مدیران قرار گرفته، تاکید کرد که سینمای ایران دوران افول خود را طی میکند.
سرانجام پس از هفت سال، فیلم توقیف شده کمال تبریزی با نام «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» همزمان با ماه مبارک رمضان اکران عمومی شد تا «قصه ای که جای خالی اش در سینما وجود دارد» و بخشی از صحنه های آن در مکه و مدینه به صورت مخفیانه فیلمبرداری شده است، نمایش داده شود.
این فیلم که در چند سال گذشته با نام «پاداش» معروف شد، طبق گفته تهیه کننده خود، فعلا در تحریم سینماهای حوزه هنری قرار دارد و همین موضوع سبب شده است تا کمال تبریزی بگوید، فیلمی که از وزارت ارشاد مجوز گرفته قابل نمایش است و نباید روند ممیزی دوباره در حوزه هنری اعمال شود.
این کارگردان سینما و مهدی کریمی، تهیه کننده، در گفت و گو با خبرنگاران ایسنا از چگونگی ساخت این فیلم، هفت سال توقیف، اکران در ماه رمضان و شرایط این روزهای سینمای ایران سخن گفتند که مشروح آن را در اینجا می خوانید:
آقای تبریزی بالاخره فیلمتان اکران شد، گرچه چند روز پیش در مراسمی گفتید که این کودک (فیلم) را جراحی کردند! الان با توجه به این جراحی، حس و حالتان نسبت به فیلم چطور است؟
تبریزی: خوب است؛ اما ای کاش این جراحی اتفاق نمیافتاد. بالاخره ترجیح ما این بود که فیلم بطور کامل به نمایش در میآمد. با این حال همین که به نمایش درآمده خیلی خوب است و باعث خوشحالی ماست.
حالا دیگر باید از اینکه چه بلاهایی سر فیلم آمده است عبور کنیم. توضیحی هم که درباره جراحیهای انجام شده بر فیلم دادم به این خاطر بود که مخاطبان «پاداش» بدانند که چنین اتفاقی افتاده است، چون بعضی آدمهای خاصی بودند که فیلم را میدیدند. بعلاوه از نظر من در بین مخاطبان عام، این مساله تاثیر چندانی ندارد؛ قطعا فضاهای طنز و شوخی فیلم کمتر شده، اما فیلم شکل و شمایل خودش را حفظ کرده است.
اسم فیلم بر سر در سینما «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» است، اما باز هم «پاداش» که نام قبلی فیلم بود، بزرگتر نوشته شده است که نشان می دهد همچنان بر این اسم تاکید دارید.
تبریزی: طبیعتاً همین طور است، چون یک دورهای اسم فیلم به عنوان «پاداش» مطرح شد و باید این کار را میکردیم که اسم «پاداش» هم در ذهن بیننده تداعی شود.
وزارت ارشاد از شما خواست که اسم فیلم را عوض کنید یا خودتان تصمیم گرفتید؟
تبریزی: ارشاد در دوره قبل از ما خواست. البته اسم اصلی فیلم همین « از رئیس جمهور پاداش نگیرید» است که طرح اولیه و پروانه ساخت ما هم با همین اسم است. منتها در دوره آقای شمقدری گفتند کلمه «رئیس جمهور» را حذف کنید و فقط «پاداش» بماند. اولین ممیزی ما هم همین بود!
اما حالا گفتیم که اگر قرار است فیلم به نمایش دربیاید بهتر است اسم اصلی خودش را داشته باشد؛ یعنی «پاداش» را تبدیل کنیم به همان اسم اولیه، که قبول هم کردند.
ممیزی در ارشاد بستگی به شرایط دارد نه به قواعدی که ممکن است در ارشاد تدوین شده باشد.افرادی که در شورای پروانه نمایش هستند، پیش از اینکه نظر خود را بگویند، در مورد نظر دیگران فکر میکنند و بر آن اساس تصمیم میگیرند
این کاملاً نشان میدهد که هر مسئولی در هر دولتی میتواند تصمیمی متفاوت بگیرد!
تبریزی: صد درصد؛ در این شکی نیست که تصمیمات سلیقهای است و هیچ قاعده و قانونی وجود ندارد. من فکر میکنم ممیزی در ارشاد بستگی به شرایط دارد نه به قواعدی که ممکن است در ارشاد تدوین شده باشد. بستگی به این دارد که شما در چه شرایطی فیلمتان را آماده نمایش کردهاید و اتفاقات پیرامونتان چیست و چه نهادهایی روی سینما حساس شده یا نشدهاند.
این ها تعیین میکنند که شما مجوز نمایش بگیرید یا نه. وگرنه قواعد و قوانینی -که احتمالا تدوین شده- محلی از اعراب ندارند. کسی که مسئولیت دارد یا افرادی که در شورای پروانه نمایش هستند، پیش از اینکه نظر خود را بگویند، در مورد نظر دیگران فکر میکنند و بر آن اساس تصمیم میگیرند.
فکر میکنید با توجه به سلیقهای شدن تصمیمات در سینمای ایران، شما به عنوان کارگردان به راحتی نمیتوانید دنبال سوژههایی که مدنظر دارید بروید؟ چون به نظر می رسد این اتفاق سبب رفتن سینماگران به سمت سوژههای سفارشی باشد.
تبریزی: به نظر من سینمای ایران دوران افول خود را طی میکند، یعنی هم در فیلمسازها، هم در نوع نگاه به سینما و تدوین سیاستهای سینما و حتی در مورد مخاطب نیز رکودی در سینما به وجود آمده است. همه چیز در هالهای از ابهام و بلاتکلیفی قرار دارد.
آقای محمدی (منوچهر محمدی) جایی گفته بودند که ناقوس مرگ سینمای ایران به صدا درآمده است؛ به او گفته شد که این حرف را دوباره بازگو نکند، چون طبیعتاً برای مدیریت جدید سینما خوب نیست.
به نظر من هم به این تندی نباید گفت ولی به هر حال باید توجه داشته باشیم که دچار یک بحرانیم. بحران مخاطب، بحران فیلم، بحران ساختار ، بحران اقتصادی، بحران چرخه نمایش و سالن سینما. همه چیز در حالتی شکننده قرار دارد و رنگی خاستری پیدا کرده است.
سینمای ایران دوران افول خود را طی میکند، یعنی هم در فیلمسازها، هم در نوع نگاه به سینما و تدوین سیاستهای سینما و حتی در مورد مخاطب نیز رکودی در سینما به وجود آمده است. همه چیز در هالهای از ابهام و بلاتکلیفی قرار دارد
سینمای ایران در این بحران چقدر میتواند دوام بیاورد و گیشه داشته باشد؟
تبریزی: فکر میکنم اگر اینطور ادامه بدهیم خیلی طول نمیکشد. هم محدودیتها بیشتر شده، هم نوآوری کمتر شده و هم نوعی کلیشه و تکرار در سینما رایج شده است و سینما تا حدی به سمت سرگرمی صرف گرایش دارد.
به نظر میرسد فیلم به مفهوم خود فیلم دچار معضلاتی است؛ البته باید همیشه امیدوار بود. ما فعلا در ایران شرایطی داریم که هیچ چیز قابل پیشبینی نیست و در یک سال ممکن است ناگهان عکس همه این اتفاقات رخ دهد، اما طبق قاعده به نظر میرسد مسیری که طی میکنیم مسیر روشن و خوشبینانهای نیست.
از اینکه فیلمتان در ماه رمضان اکران شده راضی هستید؟
تبریزی: به نظر من تفاوت زیادی نمیکند که اکران فیلم در ماه رمضان باشد یا ماهی دیگر؛ بعد از ماه رمضان میشود تا حدی به تغییرات مخاطب فکر کرد، اما فکر میکنم که عامل اصلی ماه رمضان نیست؛ شاید حتی نمایش فیلم ما در ماه رمضان مناسبتر بود تا زمانهای دیگر.
خیلی ها تمایلی ندارد که فیلم شان را در ماه رمضان اکران کنند، اما الان اغلب فیلمهای مهم در ماه رمضان اکران شدهاند. فیلمهایی که میتوانستند موقعیتهای بهتری داشته باشند ولی با این حال فروش گیشه بد نبوده است. شما با اکران ماه رمضان مشکلی نداشتید؟
تبریزی: به تناسب موقعیت بد نیست. البته اگر فصل دیگری بود حتما استقبال بیشتری میشد. ولی این استقبال در ماه رمضان خیلی خوب و امیدوار کننده است. منتها این شامل فیلمهای محدودی میشود و سایر فیلمها این ویژگی را ندارند.
به نظر میرسد ممکن بود فرصتی که به فیلم «پاداش» در اکران ماه رمضان داده شد، در ماههای دیگر داده نشود. شاید مسئولان با این کار خواستند بگویند «پاداش» فیلم مسئلهداری نیست و میشود آن را حتی در ماه مبارک رمضان اکران کرد!
تبریزی:من به این جنبه هیچ وقت فکر نکرده بودم اما ممکن است اینطور باشد.
شرایط فعلی طوری است که انگار مدیریت سینما بیشتر از آنکه به فکر اجرای سیاستهای خود باشد نگران سیاستهای مجلس و سایر نهادهاست، به نظرتان اینطور نیست؟
تبریزی: همینطور است. حتی اگر صد درصد به فکر آن نباشد، متاسفانه تاثیر زیادی از حوزههای دیگر میگیرد. باید به تدریج سعی شود که این تاثیر کاهش پیدا کند. من فکر میکنم آقای ایوبی هم در حال انجام چنین کاری است؛ یعنی سعی میکند سیاستهای خود را کمکم از آن فضای سخت و سلطه سنگین خارج کند و رفته رفته سیاستهای مستقلی در پیش بگیرد.
حداقل روشهایش نشان میدهد که دارد این کار را میکند و امیدوارم همینطور ادامه پیدا کند و روزی برسد که سرنوشت ارشاد از نهادهای دیگر جدا شود. نهادهایی که بیش از آنکه به فکر کار خودشان و مشکلات خودشان باشند، روی حوزه فرهنگ و وزارت ارشاد تمرکز کردهاند و دائم نگران آن هستند، در صورتی که اگر هرکس نگران حوزه خودش باشد کارها زودتر به نتیجه لازم میرسد.
آقای ایوبی بدون اینکه جوسازی کند سعی کرده بعضی فیلم های مناقشه برانگیز را اکران کند و یکسری فیلمها را از توقیف خارج کند. به نظر شما در این راه موفق بودهاست؟
تبریزی: این اتفاق خیلی خوبی است و روش خوبی هم هست. کاش همه فیلمها به همین نحو مشکلاتشان حل شود، چون مرحله اکران فیلم برای فیلمساز خیلی اهمیت دارد.
حالا اینکه چقدر ممکن است با اقبال روبرو شود مرحله بعدی است؛ طبیعتاً همه دوست دارند که فیلم اشان مخاطب بیشتری داشته باشد، اما اینکه فیلم به نمایش دربیاید و در اکران عمومی دیده شود به خودی خود یکسری از افراد را متوجه اشتباهاتشان میکند که تا ابد نمیشود یک فیلم در توقیف بماند و میتوان راهی برای نمایش آن پیدا کرد.
شما تقریباً کارگردان پرکاری هستید و عید نوروز هم «طعم شیرین خیال» را اکران کردید، اما همیشه با فیلم «لیلی با من است» سنجیده میشوید، وقتی فیلم «پاداش» را با مردم دیدید هم، چنین نظراتی وجود داشت؟
تبریزی: بله این اتفاق طبیعی است، اما دیدن فیلم با مردم جو خیلی خوبی دارد؛ کسانی که به دیدن فیلم میآیند حس خوبی نسبت به فیلم دارند و حال خوبی پیدا میکنند و از فیلم رضایت دارند. یک نمایش هم با دانشجویان دانشگاه مفید قم داشتیم که خیلی خوب بود و اصرار داشتند که «خیابانهای آرام» را هم آنجا نمایش بدهیم، اتفاقی که فکر میکنم عملی باشد.
اکران « خیابانهای آرام» نیاز به تغییر شرایط جدیتری نسبت به «پاداش» دارد و فیلمی نیست که بشود هیچ بخشی از آن را کوتاه کرد
با توجه به اینکه وزیر اسبق ارشاد گفته بود که فیلم «پاداش» برای همیشه توقیف است، دیدیم که مدیریت فعلی آن را اکران کرد و اتفاقی هم نیفتاد، فکر میکنید نمایش «خیابانهای آرام» هم ممکن باشد؟
تبریزی: امیدوارم، اما نکته اینجاست که اکران « خیابانهای آرام» نیاز به تغییر شرایط جدیتری نسبت به «پاداش» دارد. اکران «پاداش» به شرایط اجتماعی خیلی مربوط نبود و بیشتر به راضی کردن افراد تندرویی وابسته بود که فکر میکردند اگر این فیلم اکران شود اتفاق ناگواری میافتد. هنوز هم بعضیها وقتی از سالن نمایش بیرون میآیند میپرسند این فیلم چطور اجازه نمایش پیدا کرده است؟!
یعنی در عالم خودشان تصوراتی دارند که با اکران این فیلم قابل انطباق نیست، اما «خیابانهای آرام» نیاز به نگاه متفاوتی نسبت به موقعیت سیـاس*ـی اجتماعی جامعه دارد که اگر این مساله حل شود میتوان باب نمایش فیلم را هم باز کرد.
ضمن اینکه «خیابان های آرام» هم فیلمی نیست که بشود هیچ بخشی از آن را کوتاه کرد؛ چون حوادث فیلم کاملا به هم پیوسته است و در واقع مثل یک پلان بلند به نظر می رسد. این فیلم فقط یک بار در جشنواره فجر به نمایش درآمد و دیگر هرگز اکران نشد.
اولین باری که درخواست ساخت فیلم پاداش را دادید کی بود؟ آیا فیلمنامهای که ارائه کردید به همان شکل ساخته شد یا اصلاحیه داشت؟
تبریزی: اولین بار هشت یا ۹ سال پیش بود؛ فکر میکنم قبل از مدیریت آقای شمقدری. فیلمنامه هم بدون هیچ اصلاحیهای و دقیقا به همان شکل مورد نظرمان مجوز گرفت و ساخته شد. منتها زمانی که فیلم آماده نمایش شد آقای شمقدری برسر کار آمده بود!
از همان ابتدا قرار بود حسن معجونی این نقش را بازی کند؟
تبریزی: نه، اول با پرویز پرستویی صحبت کردیم، ولی بعد از خواندن فیلمنامه پرستویی گفت که این کار برای من به نوعی تکرار «لیلی با من است» خواهد بود. البته من احساس میکنم که بخشی از این تصمیم هم مربوط میشد به اختلاف نظری که با آقای کریمی به عنوان تهیه کننده فیلم داشت. نمیدانم کدامیک موثرتر بود، اما هردوی این موضوعات تا حدی دخیل بودند.
بعد از اینکه آقای پرستویی نقش را نپذیرفت، رفتیم سراغ آقای معجونی. بین گزینههای مختلف جستوجو میکردیم که حبیب رضایی ، حسن معجونی را معرفی کرد و بعد از اینکه کمی با هم کار کردیم به نظر رسید که میتواند خوب باشد و الان هم که نگاه میکنم به نظرم انتخاب درست و خوبی است که حس و حال بخصوصی به فیلم داده است. شاید اگر بازیگر دیگری بود این حس به دست نمیآمد.
با توجه به ممنوعیت فیلمبرداری در مکه چطور با یک گروه فیلم برداری و دوربین به آنجا رفتید؟
تبریزی: ما در دو مرحله به مکه رفتیم، یک مرحله در زمان حج عمره که تعداد گروه نسبتا زیاد و خیلی کار سختی بود. یک بار هم زمان حج تمتع که تعداد افراد گروه خیلی کمتر بود، چون فقط برای گرفتن تصاویر پرده سبز و چند نمای خاص رفته بودیم.
در همان حج عمره سعی کردیم که خیلی از نماها را بگیریم، تعداد اعضای گروه هم کم نبود و تقریبا کامل رفته بودیم. منتها نکته این بود که هیچگونه مجوزی نداشتیم و بدون اجازه و با دشواری بسیار توانستیم تصاویر را بگیریم.
پس دوربین را چطور سر صحنهها بردید؟
تبریزی: تصویر برداری علنی در مکه و مدینه اصلا امکان پذیر نیست و ما دوربین را زیر حوله احرام به شکلهای مختلفی مخفی میکردیم و وارد مسجد النبی و مسجد الحرام میشدیم.
شرایط کار در عربستان چطور بود؟ در آستانه دستگیری قرار نگرفتید؟ فیلمیهای شما را توقیف نکردند؟
تبریزی: خوشبختانه حلقه های فیلمبرداری شده را از ما نگرفتند، اما اعضای گروه فیلمبرداری را یکی دو بار دستگیر کردند و آن ها رسماً به زندان رفتند. مخالفت سعودی ها با حضور دوربین و کار فیلمبرداری از جنس خیلی بد و حتی تحقیر کنندهای بود و تیم خیلی در فشار و استرس کار میکرد و دائم نگران دستگیری توسط شرطهها بود و این حتی روی بازی بازیگران هم تاثیر منفی میگذاشت.
یعنی به این دلیل بدون مجوز کار میکردید که آن ها اصلا مجوز نمیدهند؟
اساساً اجازهی فیلمبرداری نمیدهند اما به نظر میرسد، شاید فقط در مورد ما اینطور باشد؛ چون همزمان با ما گروهی از انگلیس آمده بودند که یک مستند با تکنیک آیمکس در مکه میساختند و حتی مسجدالحرام را برایشان قرق میکردند که بتوانند فیلمبرداری کنند.
ما هم نگاهشان میکردیم و حسرت میخوردیم، ولی با همهی این تفاصیل الان آقای کریمی تنها دارنده فیلم ۳۵ میلیمتری از خانه خدا در ایران است؛ یعنی از نقاط مختلف مکه و مدینه نگاتیو ۳۵ میلیمتری در اختیار دارد که حتی تلویزیون هم چنین کیفیتی را ندارد.
آقای کریمی شرایط کار برای شما و گروه در مکه بسیار سخت بوده است؛ چطور پذیرفتید این فیلم را در این شرایط سخت بسازید و سرمایه گذاری کردید؟ ضمن اینکه وقتی هفت سال طول کشید فیلم اکران شود حتماً شرایط سختتر هم شده است.
کریمی: ابتدا فکر نمیکردیم که درگیر چنین سوء تفاهم و اختلاف سلیقهای شویم ولی زمانی که میخواستیم برای تولید کار تصمیم بگیریم و مقدمات کار را فراهم کنیم میدانستیم که بخش اصلی کار در کشوری است که اساسا هیچ گونه قرابت و رابطهای با سینما ندارد. برای همین هم ابتدا یک سفر مقدماتی به همراه آقای تبریزی و آقای مقصودی (فیلمنامهنویس) در سال ۱۳۷۹ به عربستان رفتیم که بعد از آن فیلمنامه بازنویسی شد.
شرایط را رصد میکردیم و مقدمات را فراهم میکردیم که بتوانیم در یک شرایط درست فیلم را در آنجا بسازیم. حتی سال 86 زمانی که سفر اول را برای فیلمبرداری رفتیم امیدوار بودیم که بتوانیم از فرصتهای به دست آمده برای هماهنگی استفاده کنیم و بهترین تصاویر را از حرمین بگیریم.
در زمان حج تمتع که ما در مکه کار میکردیم، رییس جمهور وقت (محمود احمدی نژاد) هم آمده بود. حتی سعی کردیم به واسطه مشاورین او هماهنگیهایی کنیم که بر اساس شرایطی که برای تشریفات سران کشورها قائل هستند بتوانیم امتیازی بگیریم و وارد آن فضا شویم، ولی میسر نشد.
اما در سفر دوم که بخشی از بازیگرها را هم باید همراه خود میبردیم، مقدماتی را فراهم کرده بودیم. برای مثال چون تا آن زمان تکنولوژی دیجیتال وارد سینمای ما نشده بود، دوربینی را از خارج از ایران کرایه کردیم و به آنجا بردیم و سعی کردیم حداکثر نماهای لازم را بگیریم. آنجا هم به محض اینکه میفهمیدند ما فیلم داستانی میسازیم بیشتر مقابله میکردند.
شاید اگر می توانستید بطور علنی فیلمبرداری کنید و مردم عادی دوربین را میدیدند فضای فیلم اینگونه نمیشد، فکر نمیکنید این محدودیت برای فیلم شما مفید واقع شد؟
تبریزی: بله، شاید؛ اما وقتی مخفیانه فیلمبرداری میکنید مشکلاتی هم دارید. گاهی حتی بعضیها انگار دوربین را پیدا میکردند و با کنجکاوی به حوله احرام نگاه میکردند.
فقط یک پارچه روی دوربین میانداختید؟!
کریمی: آقای سکوت با لباس احرام روی صندلی چرخدار مینشستند و پارچه احرام را روی دوربین میانداختند.
تبریزی:و بعد یش می آمد که یکدفعه یک زائر موقع رد شدن به محمدرضا (سکوت) نگاه میکرد و از لای حوله احرام متوجه دوربین میشد و بعد با پلیس تماس میگرفت و میگفت که اینجا دارند فیلمبرداری میکنند! خیلی شرایط سخت بود.
کریمی: نکته دیگری هم که از کنترل خارج بود این بود که مثلا زائران ایرانی آقای تبریزی را میشناختند که این هم برای خود مسئلهای بود! آنجا هم شرایطی نبود که بتوانیم (شرطهها را) قانعشان کنیم که با ما همراهی کنند. حتی در اینهمه سال هنوز با گزارشهای تصویری تلویزیون هم همراهی ندارند و دائم در کشمکش هستند. شاید اگر امکانات امروز آن زمان فراهم بود خیلی راحتتر بودیم.
سرانجام پس از هفت سال، فیلم توقیف شده کمال تبریزی با نام «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» همزمان با ماه مبارک رمضان اکران عمومی شد تا «قصه ای که جای خالی اش در سینما وجود دارد» و بخشی از صحنه های آن در مکه و مدینه به صورت مخفیانه فیلمبرداری شده است، نمایش داده شود.
این فیلم که در چند سال گذشته با نام «پاداش» معروف شد، طبق گفته تهیه کننده خود، فعلا در تحریم سینماهای حوزه هنری قرار دارد و همین موضوع سبب شده است تا کمال تبریزی بگوید، فیلمی که از وزارت ارشاد مجوز گرفته قابل نمایش است و نباید روند ممیزی دوباره در حوزه هنری اعمال شود.
این کارگردان سینما و مهدی کریمی، تهیه کننده، در گفت و گو با خبرنگاران ایسنا از چگونگی ساخت این فیلم، هفت سال توقیف، اکران در ماه رمضان و شرایط این روزهای سینمای ایران سخن گفتند که مشروح آن را در اینجا می خوانید:
آقای تبریزی بالاخره فیلمتان اکران شد، گرچه چند روز پیش در مراسمی گفتید که این کودک (فیلم) را جراحی کردند! الان با توجه به این جراحی، حس و حالتان نسبت به فیلم چطور است؟
تبریزی: خوب است؛ اما ای کاش این جراحی اتفاق نمیافتاد. بالاخره ترجیح ما این بود که فیلم بطور کامل به نمایش در میآمد. با این حال همین که به نمایش درآمده خیلی خوب است و باعث خوشحالی ماست.
حالا دیگر باید از اینکه چه بلاهایی سر فیلم آمده است عبور کنیم. توضیحی هم که درباره جراحیهای انجام شده بر فیلم دادم به این خاطر بود که مخاطبان «پاداش» بدانند که چنین اتفاقی افتاده است، چون بعضی آدمهای خاصی بودند که فیلم را میدیدند. بعلاوه از نظر من در بین مخاطبان عام، این مساله تاثیر چندانی ندارد؛ قطعا فضاهای طنز و شوخی فیلم کمتر شده، اما فیلم شکل و شمایل خودش را حفظ کرده است.
اسم فیلم بر سر در سینما «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» است، اما باز هم «پاداش» که نام قبلی فیلم بود، بزرگتر نوشته شده است که نشان می دهد همچنان بر این اسم تاکید دارید.
تبریزی: طبیعتاً همین طور است، چون یک دورهای اسم فیلم به عنوان «پاداش» مطرح شد و باید این کار را میکردیم که اسم «پاداش» هم در ذهن بیننده تداعی شود.
وزارت ارشاد از شما خواست که اسم فیلم را عوض کنید یا خودتان تصمیم گرفتید؟
تبریزی: ارشاد در دوره قبل از ما خواست. البته اسم اصلی فیلم همین « از رئیس جمهور پاداش نگیرید» است که طرح اولیه و پروانه ساخت ما هم با همین اسم است. منتها در دوره آقای شمقدری گفتند کلمه «رئیس جمهور» را حذف کنید و فقط «پاداش» بماند. اولین ممیزی ما هم همین بود!
اما حالا گفتیم که اگر قرار است فیلم به نمایش دربیاید بهتر است اسم اصلی خودش را داشته باشد؛ یعنی «پاداش» را تبدیل کنیم به همان اسم اولیه، که قبول هم کردند.
ممیزی در ارشاد بستگی به شرایط دارد نه به قواعدی که ممکن است در ارشاد تدوین شده باشد.افرادی که در شورای پروانه نمایش هستند، پیش از اینکه نظر خود را بگویند، در مورد نظر دیگران فکر میکنند و بر آن اساس تصمیم میگیرند
این کاملاً نشان میدهد که هر مسئولی در هر دولتی میتواند تصمیمی متفاوت بگیرد!
تبریزی: صد درصد؛ در این شکی نیست که تصمیمات سلیقهای است و هیچ قاعده و قانونی وجود ندارد. من فکر میکنم ممیزی در ارشاد بستگی به شرایط دارد نه به قواعدی که ممکن است در ارشاد تدوین شده باشد. بستگی به این دارد که شما در چه شرایطی فیلمتان را آماده نمایش کردهاید و اتفاقات پیرامونتان چیست و چه نهادهایی روی سینما حساس شده یا نشدهاند.
این ها تعیین میکنند که شما مجوز نمایش بگیرید یا نه. وگرنه قواعد و قوانینی -که احتمالا تدوین شده- محلی از اعراب ندارند. کسی که مسئولیت دارد یا افرادی که در شورای پروانه نمایش هستند، پیش از اینکه نظر خود را بگویند، در مورد نظر دیگران فکر میکنند و بر آن اساس تصمیم میگیرند.
فکر میکنید با توجه به سلیقهای شدن تصمیمات در سینمای ایران، شما به عنوان کارگردان به راحتی نمیتوانید دنبال سوژههایی که مدنظر دارید بروید؟ چون به نظر می رسد این اتفاق سبب رفتن سینماگران به سمت سوژههای سفارشی باشد.
تبریزی: به نظر من سینمای ایران دوران افول خود را طی میکند، یعنی هم در فیلمسازها، هم در نوع نگاه به سینما و تدوین سیاستهای سینما و حتی در مورد مخاطب نیز رکودی در سینما به وجود آمده است. همه چیز در هالهای از ابهام و بلاتکلیفی قرار دارد.
آقای محمدی (منوچهر محمدی) جایی گفته بودند که ناقوس مرگ سینمای ایران به صدا درآمده است؛ به او گفته شد که این حرف را دوباره بازگو نکند، چون طبیعتاً برای مدیریت جدید سینما خوب نیست.
به نظر من هم به این تندی نباید گفت ولی به هر حال باید توجه داشته باشیم که دچار یک بحرانیم. بحران مخاطب، بحران فیلم، بحران ساختار ، بحران اقتصادی، بحران چرخه نمایش و سالن سینما. همه چیز در حالتی شکننده قرار دارد و رنگی خاستری پیدا کرده است.
سینمای ایران دوران افول خود را طی میکند، یعنی هم در فیلمسازها، هم در نوع نگاه به سینما و تدوین سیاستهای سینما و حتی در مورد مخاطب نیز رکودی در سینما به وجود آمده است. همه چیز در هالهای از ابهام و بلاتکلیفی قرار دارد
سینمای ایران در این بحران چقدر میتواند دوام بیاورد و گیشه داشته باشد؟
تبریزی: فکر میکنم اگر اینطور ادامه بدهیم خیلی طول نمیکشد. هم محدودیتها بیشتر شده، هم نوآوری کمتر شده و هم نوعی کلیشه و تکرار در سینما رایج شده است و سینما تا حدی به سمت سرگرمی صرف گرایش دارد.
به نظر میرسد فیلم به مفهوم خود فیلم دچار معضلاتی است؛ البته باید همیشه امیدوار بود. ما فعلا در ایران شرایطی داریم که هیچ چیز قابل پیشبینی نیست و در یک سال ممکن است ناگهان عکس همه این اتفاقات رخ دهد، اما طبق قاعده به نظر میرسد مسیری که طی میکنیم مسیر روشن و خوشبینانهای نیست.
از اینکه فیلمتان در ماه رمضان اکران شده راضی هستید؟
تبریزی: به نظر من تفاوت زیادی نمیکند که اکران فیلم در ماه رمضان باشد یا ماهی دیگر؛ بعد از ماه رمضان میشود تا حدی به تغییرات مخاطب فکر کرد، اما فکر میکنم که عامل اصلی ماه رمضان نیست؛ شاید حتی نمایش فیلم ما در ماه رمضان مناسبتر بود تا زمانهای دیگر.
خیلی ها تمایلی ندارد که فیلم شان را در ماه رمضان اکران کنند، اما الان اغلب فیلمهای مهم در ماه رمضان اکران شدهاند. فیلمهایی که میتوانستند موقعیتهای بهتری داشته باشند ولی با این حال فروش گیشه بد نبوده است. شما با اکران ماه رمضان مشکلی نداشتید؟
تبریزی: به تناسب موقعیت بد نیست. البته اگر فصل دیگری بود حتما استقبال بیشتری میشد. ولی این استقبال در ماه رمضان خیلی خوب و امیدوار کننده است. منتها این شامل فیلمهای محدودی میشود و سایر فیلمها این ویژگی را ندارند.
به نظر میرسد ممکن بود فرصتی که به فیلم «پاداش» در اکران ماه رمضان داده شد، در ماههای دیگر داده نشود. شاید مسئولان با این کار خواستند بگویند «پاداش» فیلم مسئلهداری نیست و میشود آن را حتی در ماه مبارک رمضان اکران کرد!
تبریزی:من به این جنبه هیچ وقت فکر نکرده بودم اما ممکن است اینطور باشد.
شرایط فعلی طوری است که انگار مدیریت سینما بیشتر از آنکه به فکر اجرای سیاستهای خود باشد نگران سیاستهای مجلس و سایر نهادهاست، به نظرتان اینطور نیست؟
تبریزی: همینطور است. حتی اگر صد درصد به فکر آن نباشد، متاسفانه تاثیر زیادی از حوزههای دیگر میگیرد. باید به تدریج سعی شود که این تاثیر کاهش پیدا کند. من فکر میکنم آقای ایوبی هم در حال انجام چنین کاری است؛ یعنی سعی میکند سیاستهای خود را کمکم از آن فضای سخت و سلطه سنگین خارج کند و رفته رفته سیاستهای مستقلی در پیش بگیرد.
حداقل روشهایش نشان میدهد که دارد این کار را میکند و امیدوارم همینطور ادامه پیدا کند و روزی برسد که سرنوشت ارشاد از نهادهای دیگر جدا شود. نهادهایی که بیش از آنکه به فکر کار خودشان و مشکلات خودشان باشند، روی حوزه فرهنگ و وزارت ارشاد تمرکز کردهاند و دائم نگران آن هستند، در صورتی که اگر هرکس نگران حوزه خودش باشد کارها زودتر به نتیجه لازم میرسد.
آقای ایوبی بدون اینکه جوسازی کند سعی کرده بعضی فیلم های مناقشه برانگیز را اکران کند و یکسری فیلمها را از توقیف خارج کند. به نظر شما در این راه موفق بودهاست؟
تبریزی: این اتفاق خیلی خوبی است و روش خوبی هم هست. کاش همه فیلمها به همین نحو مشکلاتشان حل شود، چون مرحله اکران فیلم برای فیلمساز خیلی اهمیت دارد.
حالا اینکه چقدر ممکن است با اقبال روبرو شود مرحله بعدی است؛ طبیعتاً همه دوست دارند که فیلم اشان مخاطب بیشتری داشته باشد، اما اینکه فیلم به نمایش دربیاید و در اکران عمومی دیده شود به خودی خود یکسری از افراد را متوجه اشتباهاتشان میکند که تا ابد نمیشود یک فیلم در توقیف بماند و میتوان راهی برای نمایش آن پیدا کرد.
شما تقریباً کارگردان پرکاری هستید و عید نوروز هم «طعم شیرین خیال» را اکران کردید، اما همیشه با فیلم «لیلی با من است» سنجیده میشوید، وقتی فیلم «پاداش» را با مردم دیدید هم، چنین نظراتی وجود داشت؟
تبریزی: بله این اتفاق طبیعی است، اما دیدن فیلم با مردم جو خیلی خوبی دارد؛ کسانی که به دیدن فیلم میآیند حس خوبی نسبت به فیلم دارند و حال خوبی پیدا میکنند و از فیلم رضایت دارند. یک نمایش هم با دانشجویان دانشگاه مفید قم داشتیم که خیلی خوب بود و اصرار داشتند که «خیابانهای آرام» را هم آنجا نمایش بدهیم، اتفاقی که فکر میکنم عملی باشد.
اکران « خیابانهای آرام» نیاز به تغییر شرایط جدیتری نسبت به «پاداش» دارد و فیلمی نیست که بشود هیچ بخشی از آن را کوتاه کرد
با توجه به اینکه وزیر اسبق ارشاد گفته بود که فیلم «پاداش» برای همیشه توقیف است، دیدیم که مدیریت فعلی آن را اکران کرد و اتفاقی هم نیفتاد، فکر میکنید نمایش «خیابانهای آرام» هم ممکن باشد؟
تبریزی: امیدوارم، اما نکته اینجاست که اکران « خیابانهای آرام» نیاز به تغییر شرایط جدیتری نسبت به «پاداش» دارد. اکران «پاداش» به شرایط اجتماعی خیلی مربوط نبود و بیشتر به راضی کردن افراد تندرویی وابسته بود که فکر میکردند اگر این فیلم اکران شود اتفاق ناگواری میافتد. هنوز هم بعضیها وقتی از سالن نمایش بیرون میآیند میپرسند این فیلم چطور اجازه نمایش پیدا کرده است؟!
یعنی در عالم خودشان تصوراتی دارند که با اکران این فیلم قابل انطباق نیست، اما «خیابانهای آرام» نیاز به نگاه متفاوتی نسبت به موقعیت سیـاس*ـی اجتماعی جامعه دارد که اگر این مساله حل شود میتوان باب نمایش فیلم را هم باز کرد.
ضمن اینکه «خیابان های آرام» هم فیلمی نیست که بشود هیچ بخشی از آن را کوتاه کرد؛ چون حوادث فیلم کاملا به هم پیوسته است و در واقع مثل یک پلان بلند به نظر می رسد. این فیلم فقط یک بار در جشنواره فجر به نمایش درآمد و دیگر هرگز اکران نشد.
اولین باری که درخواست ساخت فیلم پاداش را دادید کی بود؟ آیا فیلمنامهای که ارائه کردید به همان شکل ساخته شد یا اصلاحیه داشت؟
تبریزی: اولین بار هشت یا ۹ سال پیش بود؛ فکر میکنم قبل از مدیریت آقای شمقدری. فیلمنامه هم بدون هیچ اصلاحیهای و دقیقا به همان شکل مورد نظرمان مجوز گرفت و ساخته شد. منتها زمانی که فیلم آماده نمایش شد آقای شمقدری برسر کار آمده بود!
از همان ابتدا قرار بود حسن معجونی این نقش را بازی کند؟
تبریزی: نه، اول با پرویز پرستویی صحبت کردیم، ولی بعد از خواندن فیلمنامه پرستویی گفت که این کار برای من به نوعی تکرار «لیلی با من است» خواهد بود. البته من احساس میکنم که بخشی از این تصمیم هم مربوط میشد به اختلاف نظری که با آقای کریمی به عنوان تهیه کننده فیلم داشت. نمیدانم کدامیک موثرتر بود، اما هردوی این موضوعات تا حدی دخیل بودند.
بعد از اینکه آقای پرستویی نقش را نپذیرفت، رفتیم سراغ آقای معجونی. بین گزینههای مختلف جستوجو میکردیم که حبیب رضایی ، حسن معجونی را معرفی کرد و بعد از اینکه کمی با هم کار کردیم به نظر رسید که میتواند خوب باشد و الان هم که نگاه میکنم به نظرم انتخاب درست و خوبی است که حس و حال بخصوصی به فیلم داده است. شاید اگر بازیگر دیگری بود این حس به دست نمیآمد.
با توجه به ممنوعیت فیلمبرداری در مکه چطور با یک گروه فیلم برداری و دوربین به آنجا رفتید؟
تبریزی: ما در دو مرحله به مکه رفتیم، یک مرحله در زمان حج عمره که تعداد گروه نسبتا زیاد و خیلی کار سختی بود. یک بار هم زمان حج تمتع که تعداد افراد گروه خیلی کمتر بود، چون فقط برای گرفتن تصاویر پرده سبز و چند نمای خاص رفته بودیم.
در همان حج عمره سعی کردیم که خیلی از نماها را بگیریم، تعداد اعضای گروه هم کم نبود و تقریبا کامل رفته بودیم. منتها نکته این بود که هیچگونه مجوزی نداشتیم و بدون اجازه و با دشواری بسیار توانستیم تصاویر را بگیریم.
پس دوربین را چطور سر صحنهها بردید؟
تبریزی: تصویر برداری علنی در مکه و مدینه اصلا امکان پذیر نیست و ما دوربین را زیر حوله احرام به شکلهای مختلفی مخفی میکردیم و وارد مسجد النبی و مسجد الحرام میشدیم.
شرایط کار در عربستان چطور بود؟ در آستانه دستگیری قرار نگرفتید؟ فیلمیهای شما را توقیف نکردند؟
تبریزی: خوشبختانه حلقه های فیلمبرداری شده را از ما نگرفتند، اما اعضای گروه فیلمبرداری را یکی دو بار دستگیر کردند و آن ها رسماً به زندان رفتند. مخالفت سعودی ها با حضور دوربین و کار فیلمبرداری از جنس خیلی بد و حتی تحقیر کنندهای بود و تیم خیلی در فشار و استرس کار میکرد و دائم نگران دستگیری توسط شرطهها بود و این حتی روی بازی بازیگران هم تاثیر منفی میگذاشت.
یعنی به این دلیل بدون مجوز کار میکردید که آن ها اصلا مجوز نمیدهند؟
اساساً اجازهی فیلمبرداری نمیدهند اما به نظر میرسد، شاید فقط در مورد ما اینطور باشد؛ چون همزمان با ما گروهی از انگلیس آمده بودند که یک مستند با تکنیک آیمکس در مکه میساختند و حتی مسجدالحرام را برایشان قرق میکردند که بتوانند فیلمبرداری کنند.
ما هم نگاهشان میکردیم و حسرت میخوردیم، ولی با همهی این تفاصیل الان آقای کریمی تنها دارنده فیلم ۳۵ میلیمتری از خانه خدا در ایران است؛ یعنی از نقاط مختلف مکه و مدینه نگاتیو ۳۵ میلیمتری در اختیار دارد که حتی تلویزیون هم چنین کیفیتی را ندارد.
آقای کریمی شرایط کار برای شما و گروه در مکه بسیار سخت بوده است؛ چطور پذیرفتید این فیلم را در این شرایط سخت بسازید و سرمایه گذاری کردید؟ ضمن اینکه وقتی هفت سال طول کشید فیلم اکران شود حتماً شرایط سختتر هم شده است.
کریمی: ابتدا فکر نمیکردیم که درگیر چنین سوء تفاهم و اختلاف سلیقهای شویم ولی زمانی که میخواستیم برای تولید کار تصمیم بگیریم و مقدمات کار را فراهم کنیم میدانستیم که بخش اصلی کار در کشوری است که اساسا هیچ گونه قرابت و رابطهای با سینما ندارد. برای همین هم ابتدا یک سفر مقدماتی به همراه آقای تبریزی و آقای مقصودی (فیلمنامهنویس) در سال ۱۳۷۹ به عربستان رفتیم که بعد از آن فیلمنامه بازنویسی شد.
شرایط را رصد میکردیم و مقدمات را فراهم میکردیم که بتوانیم در یک شرایط درست فیلم را در آنجا بسازیم. حتی سال 86 زمانی که سفر اول را برای فیلمبرداری رفتیم امیدوار بودیم که بتوانیم از فرصتهای به دست آمده برای هماهنگی استفاده کنیم و بهترین تصاویر را از حرمین بگیریم.
در زمان حج تمتع که ما در مکه کار میکردیم، رییس جمهور وقت (محمود احمدی نژاد) هم آمده بود. حتی سعی کردیم به واسطه مشاورین او هماهنگیهایی کنیم که بر اساس شرایطی که برای تشریفات سران کشورها قائل هستند بتوانیم امتیازی بگیریم و وارد آن فضا شویم، ولی میسر نشد.
اما در سفر دوم که بخشی از بازیگرها را هم باید همراه خود میبردیم، مقدماتی را فراهم کرده بودیم. برای مثال چون تا آن زمان تکنولوژی دیجیتال وارد سینمای ما نشده بود، دوربینی را از خارج از ایران کرایه کردیم و به آنجا بردیم و سعی کردیم حداکثر نماهای لازم را بگیریم. آنجا هم به محض اینکه میفهمیدند ما فیلم داستانی میسازیم بیشتر مقابله میکردند.
شاید اگر می توانستید بطور علنی فیلمبرداری کنید و مردم عادی دوربین را میدیدند فضای فیلم اینگونه نمیشد، فکر نمیکنید این محدودیت برای فیلم شما مفید واقع شد؟
تبریزی: بله، شاید؛ اما وقتی مخفیانه فیلمبرداری میکنید مشکلاتی هم دارید. گاهی حتی بعضیها انگار دوربین را پیدا میکردند و با کنجکاوی به حوله احرام نگاه میکردند.
فقط یک پارچه روی دوربین میانداختید؟!
کریمی: آقای سکوت با لباس احرام روی صندلی چرخدار مینشستند و پارچه احرام را روی دوربین میانداختند.
تبریزی:و بعد یش می آمد که یکدفعه یک زائر موقع رد شدن به محمدرضا (سکوت) نگاه میکرد و از لای حوله احرام متوجه دوربین میشد و بعد با پلیس تماس میگرفت و میگفت که اینجا دارند فیلمبرداری میکنند! خیلی شرایط سخت بود.
کریمی: نکته دیگری هم که از کنترل خارج بود این بود که مثلا زائران ایرانی آقای تبریزی را میشناختند که این هم برای خود مسئلهای بود! آنجا هم شرایطی نبود که بتوانیم (شرطهها را) قانعشان کنیم که با ما همراهی کنند. حتی در اینهمه سال هنوز با گزارشهای تصویری تلویزیون هم همراهی ندارند و دائم در کشمکش هستند. شاید اگر امکانات امروز آن زمان فراهم بود خیلی راحتتر بودیم.