یاواشکی نقشه کشیدندی.
از پروی خود به پروی کسی ک دوست داشتندی، تونل زدندی،
ولی به فاضلاب رسیدندی!!
افسردگی گرفتندی خود را کشتندی
ان یکی پروف هم که منتظر یار بودندی، از نالاحتی خود را به دیوار کوفتندی.
تنها بودندی، غصه خوردندی، حوصله نداشتندی ، یه دفعه فکری به ذهن امدندی! نانای کردندی رقصیدندی،
پیش دوست رفتندی تا دوتایی نانای کردندی
اما دوست بی ادب نیامدنی، چک هم زدندی! دمپایی هم شوت کردندی!
خلاصه قهر کردندی.
به راه های بد و خلاف کشیدندی معتاد شدندی!!!
اما یکباره اشتی کردندی
اخر سر بچهی خوبی شدندی. کارهای خوب کردندی تاب بازی کردندی.
اینواینواینواین به نظر میاد که همشون یکی باشن ولی....
.
.
.
.
فرق های زیادی بینشون هست برای مثال :
ایشون، این موجود زرد رنگ رو که میبینید که صدای شپرق دستاش رو میتونم دقیق بشنوم، از خنگ بازی های شخصی به سطوح آمده است و توضیحاش ته کشیده و مغزش هنگ کرده و با اون چشمانی که پنجره ایست به سوی قلب و احساساتش ، خنگیته شخصو میخواد با چشماش منتقل کنه (البته اون دستش هم بی تاثیر نیست)
یکی دیگه مثال هم...
ایشان ، ایشان هم مثل ایشونه که از دریا به سطح اومده(ایا دقت کرده اید سطوح هم خوانواده سطحه؟(خودم همین الان بهش دقت کردم)) و بازم چشماشونه که احساساتشونو منتقل میکنه و اون دیوار هم ... بی تاثیر نیست
یه اوشون هم داریم که ... فقط سرشو میکوبه به دیوار و چشماشو بهمون نشون نمیده که ما احساساتشو بفهمیم و اون دیوار یکی از کلیدی ترین نکته هاست(بله ،خیلی خیلی خیلی کلیدی)
که ... خب ... اوشون یه خورده زیادی به ایشان نزدیکه.
و این شما و...
اوشان؟؟؟
امممم به نظر میاد بله ،
اوشان ، اوشان مثل ایشون و ایشان و اوشون نیست ، اوشان یه بیماری روانی داره که همش وسوسه میشه که سرشو بکوبه به دیوار که نمیتونه بهش غلبه کنه و میکوبه و میکوبه ومبکوبه و در آخر خلش و چلش یکی میشه و همین...
.
.
.
پس نتیجه میگیریم که همشون یکین و فرق زیادی ندارن و به نظر میاد اشتباه شده (اشتباه تایپی بوده که همشون با هم فرق دارن (حالا یه فرقای ریزی دارن که زمان و مکان مشخصشون میکنه))
(یه اشتباهی که فقط تایپیه)
البته یه خورده مراقب اوشان باشین .
واقعا نظرات رو ک میخونم میبینم ماشالا همه چ خلاقیتی دارن و باید بگم ک خلاقیت بنده در این زمینه صفره...
این استیکرو دوس دارم.داستانشم میتونه داستان ی دانش آموز خیلی خرخون تو کلاس باشه ک تقلبم نمیده ب هیچکس.از همونایی ک میوفتن رو برگشون ک هیچکس نبینش و لج همه رو در میارن.