نظریهٔ اتمی
، نشان دهندهٔ حالتهای الکترون با انرژی به وسیلهٔ شمارهٔ n. هنگامی که الکترون به یک مدار پایینتر میافتد یک فوتون تابش تابش میکند که با اختلاف انرژی بین مدارها یکسان است.
در سال ۱۹۱۴ آزمایشهای انجام شده به وسیلهٔ فیزیکدانانی چون ، ، و ، تا حد زیادی تصویر ساختار اتم را به صورت یک فشرده با بار مثبت و احاطهشده توسط الکترونهایی با جرم کمتر، تثبیت نمودهبودند. در سال ۱۹۱۳ یک فیزیکدان دانمارکی به نام چنین فرض نمود که الکترون در حالتهای (مدارهای) انرژی کوانتایی مشخصی قرار میگیرد که انرژی آنها توسط تکانه زاویهای مدارهای الکترون در اطراف هسته تعیین میشود. الکترونها میتوانند با نشر یا جذب فوتونهایی با بسامدهای مشخص، بین این حالتها یا مدارها حرکت کنند. او به وسیلهٔ این مدارهای کوانتایی، توضیح دقیقی در مورد ارائه داد. با این وجود، مدل بور از توضیح دلیل شدت نسبی خطوط طیف و همچنین توضیح طیف اتمهای پیچیدهتر ناتوان بود.
پیوندهای شیمیایی بین اتمها توسط توضیح داده شدند. او در سال ۱۹۱۶ پیشنهاد داد که یک بین دو اتم به وسیلهٔ دو الکترون به وجود میآید که بین دو اتم به اشتراک گذاشته میشوند. بعدها در سال ۱۹۲۷ و توضیح کاملی در مورد شکل گیری و به زبان ارائه دادند. در سال ۱۹۱۹ یک شیمیدان آمریکایی به نام مدل اتمی استاتیک لوییس را گسترش داد و معتقد بود که همهٔ الکترونها در پوستههای کروی (تقریباً) هممرکز با ضخامت یکسان به طور متوالی توزیع شدهاند. پوستهها نیز به نوبه خود به سلولهایی تقسیم میشدند که هر کدام از آنها شامل یک جفت الکترون بود. با استفاده از این مدل لانگمویر قادر بود تا به طور کیفی، ویژگیهای شیمیایی همهٔ عناصر را توضیح دهد، که بنا بر تصور میشد تا حدود زیادی خودشان را تکرار میکنند.
در سال ۱۹۲۴ یک فیزیکدان اتریشی به نام دریافت که ساختار پوستهمانند اتم را میتوان به وسیله مجموعهای از ۴ پارامتر توضیح داد که تمام حالتهای کوانتومی انرژی را تعریف میکنند، به شرط این که هر یک از این حالتها به وسیلهٔ تنها یک الکترون اشغال شود. (این محدودیت که یک حالت کوانتومی انرژی نمیتواند توسط بیش از یک الکترون اشغال شود، به نام شهرت یافت) سازوکار فیزیکی برای توضیح پارامتر چهارم این مجموعه پارامترهای چهارگانه، که دو مقدار متمایز ممکن برای آن وجود دارد، به وسیلهٔ فیزیکدانهای هلندی به نامهای و ، ارائه شد. در سال ۱۹۲۵ آنها پیشنهاد کردند که الکترون علاوه بر ناشی از حرکت دایرهای، خودش نیز دارای یک اندازه حرکت زاویهای و ذاتی است. تکانه زاویهای ذاتی الکترون با نام شهرت یافت، و شکافهای ابهامآمیز موجود در خطوط طیفی مشاهدهشده توسط یک با وضوح بالا را توضیح داد؛ امروزه این پدیده به عنوان شکاف شناخته میشود.
، نشان دهندهٔ حالتهای الکترون با انرژی به وسیلهٔ شمارهٔ n. هنگامی که الکترون به یک مدار پایینتر میافتد یک فوتون تابش تابش میکند که با اختلاف انرژی بین مدارها یکسان است.
در سال ۱۹۱۴ آزمایشهای انجام شده به وسیلهٔ فیزیکدانانی چون ، ، و ، تا حد زیادی تصویر ساختار اتم را به صورت یک فشرده با بار مثبت و احاطهشده توسط الکترونهایی با جرم کمتر، تثبیت نمودهبودند. در سال ۱۹۱۳ یک فیزیکدان دانمارکی به نام چنین فرض نمود که الکترون در حالتهای (مدارهای) انرژی کوانتایی مشخصی قرار میگیرد که انرژی آنها توسط تکانه زاویهای مدارهای الکترون در اطراف هسته تعیین میشود. الکترونها میتوانند با نشر یا جذب فوتونهایی با بسامدهای مشخص، بین این حالتها یا مدارها حرکت کنند. او به وسیلهٔ این مدارهای کوانتایی، توضیح دقیقی در مورد ارائه داد. با این وجود، مدل بور از توضیح دلیل شدت نسبی خطوط طیف و همچنین توضیح طیف اتمهای پیچیدهتر ناتوان بود.
پیوندهای شیمیایی بین اتمها توسط توضیح داده شدند. او در سال ۱۹۱۶ پیشنهاد داد که یک بین دو اتم به وسیلهٔ دو الکترون به وجود میآید که بین دو اتم به اشتراک گذاشته میشوند. بعدها در سال ۱۹۲۷ و توضیح کاملی در مورد شکل گیری و به زبان ارائه دادند. در سال ۱۹۱۹ یک شیمیدان آمریکایی به نام مدل اتمی استاتیک لوییس را گسترش داد و معتقد بود که همهٔ الکترونها در پوستههای کروی (تقریباً) هممرکز با ضخامت یکسان به طور متوالی توزیع شدهاند. پوستهها نیز به نوبه خود به سلولهایی تقسیم میشدند که هر کدام از آنها شامل یک جفت الکترون بود. با استفاده از این مدل لانگمویر قادر بود تا به طور کیفی، ویژگیهای شیمیایی همهٔ عناصر را توضیح دهد، که بنا بر تصور میشد تا حدود زیادی خودشان را تکرار میکنند.
در سال ۱۹۲۴ یک فیزیکدان اتریشی به نام دریافت که ساختار پوستهمانند اتم را میتوان به وسیله مجموعهای از ۴ پارامتر توضیح داد که تمام حالتهای کوانتومی انرژی را تعریف میکنند، به شرط این که هر یک از این حالتها به وسیلهٔ تنها یک الکترون اشغال شود. (این محدودیت که یک حالت کوانتومی انرژی نمیتواند توسط بیش از یک الکترون اشغال شود، به نام شهرت یافت) سازوکار فیزیکی برای توضیح پارامتر چهارم این مجموعه پارامترهای چهارگانه، که دو مقدار متمایز ممکن برای آن وجود دارد، به وسیلهٔ فیزیکدانهای هلندی به نامهای و ، ارائه شد. در سال ۱۹۲۵ آنها پیشنهاد کردند که الکترون علاوه بر ناشی از حرکت دایرهای، خودش نیز دارای یک اندازه حرکت زاویهای و ذاتی است. تکانه زاویهای ذاتی الکترون با نام شهرت یافت، و شکافهای ابهامآمیز موجود در خطوط طیفی مشاهدهشده توسط یک با وضوح بالا را توضیح داد؛ امروزه این پدیده به عنوان شکاف شناخته میشود.