نقد و بررسی Tower 57
"به قلم پرهام آقاخانی"
در طول تاریخ گیمینگ، همواره بازیهایی ساخته شده اند که به عنوان یکی از عناوین کلاسیک این صنعت شناخته میشوند. ولی در اکثر مواقع و به خاطر دلایل گوناگون، این عناوین برای مدتی طولانی فراموش میشوند و هیچ خبر دیگری از آنها منتشر نمیشود. به همین خاطر، یک سری از طرفداران آن عناوین تلاش میکنند که یک دنباله معنوی برای آنها تولید کنند؛ عنوانی که ربطی به منبع الهامش ندارد ولی در بسیاری از موارد، یادآور آن است. این عمل معمولا دو نتیجه دارد؛ یا بازی به قدری بد/متوسط از آب در میآید که نمیتواند هیچ کس را کاملا راضی کند، یا این که همانند Tower 57 یک عنوان خوش ساخت و وفادار به منبع الهامش خواهد بود.
بازی Tower 57 در یک جامعهی دیستوپیایی "Dystopian" رخ میدهد. مردم در یک سری از برجها زندگی میکنند که تمام آنها توسط شخصی با نام Mother اداره میشوند و طبقات پایینی آنها مخصوص افراد عادی و طبقات بالاتر نیز مختص به قشر ثروتمند جامعه هستند. درهمین حال است که رئیس بزرگترین کارگاه موجود در تمام این برجها (که از قضا در برج پنجاه و هفتم واقع شده است) علیه Mother اقدام کرده و کارگاهش را تعطیل میکند. کارگران هم که متوجه میشوند برای تامین مخارج سنگین زندگیشان قطعا به مشکل خواهند خورد، دست به شورش میزنند. اینجاست که تیمی متشکل از 6 مامور خبره به این برج اعزام میشوند تا با کشتن رئیس این کارگاه، این موضوع را حل و فصل کرده و از پخش شدن شورش به برجهای دیگر جلوگیری کنند.
درست همانگونه که باید از بازیهای این چنینی انتظار داشت، این بازی نیز از یک داستان ساده برای شروع وقایع بازی و گیم پلی بهره میبرد. ولی نکتهی جالب اینجاست که نه تنها داستان بازی با یک سری پیچشهای جالب ادامه یافته و در نهایت با یک افشاگری غیر منتظره پایان مییابد، بلکه سازندگان نیز به مخفی کردن اطلاعات بسیاری در ایستگاههای خبری موجود در مراحل پرداختهاند. مثلا تنها با خواندن این ایستگاههای خبری است که میتوانید متوجه نقاط سیاه داستان بازی، همانند دستکاری اخبار یا درصد بیکاری سرسام آور دنیای آن شوید که یک بازیکن معمولی، قطعا بی توجه از کنار آنها خواهد گذشت و متوجه آنها نخواهد شد. این موارد به همراه مقداری چاشنی طنز، باعث شدهاند تا همین داستان ساده، چیزی فراتر از یک مقدمه کوچک برای شروع گیم پلی باشد و در سطح راضی کنندهای قرار گیرد.
خوشبختانه سازندگان موفق شدهاند تا به منبع الهامشان وفادار بمانند و بازی در کمال تعجب، تداعی کنندهی حس و حال عنوان کلاسیک The Chaos Engine است. در همان ابتدای بازی مجبورید تا از بین 6 مامور مختلف (دُن، دانشمند، پلیس، گدا، دیپلمات و جاسوس) سه نفر را به تیمتان اضافه کنید که هرکدام از آنها نیز تجهیزات و تواناییهای مختص به خودشان را دارند؛ مثلا هکر میتواند تا درهای قفل شده را باز کند یا گدا از یک شات گان قدرتمند بهره میبرد. ولی نکتهای که در اینجا خودش را به وضوح نشان میدهد، بالانس نبودن تواناییها و تجهیزات هر مامور است. به عنوان مثال، جاسوس از یک اسلحه لیزری استفاده میکند که قادر به کشتن چندین دشمن با یک شلیک است ولی سرعت Reload بسیار پایینی دارد، یا دیپلمات (که شباهت عجیبی هم به آبراهام لینکلن دارد!) هم از یک Flamethrower با برد محدود بهره میبرد؛ اما این دو اسلحه در برابر اسلحهای که The Don در اختیار دارد (Thompson .45) و از همان ابتدای بازی به خاطر برد و میزان ضربه واردهاش یکی از ایدهآلترین اسلحههای موجود در آن است، حرفی برای گفتن ندارند.
بعد از ساختن تیم مورد نظرتان، بازی به صورت رسمی آغاز میشود. خوشبختانه سازندگان موفق شدهاند تا سیستم شلیک و گان پلی بسیار خوبی را برای بازی تدارک ببینند و این مورد در کنار یک سیستم کنترلی مناسب، باعث شده است که گیم پلی بازی به شدت لـ*ـذت بخش و سرگرم کننده ظاهر شود. بازیکن میتواند در کنار اسلحهی اصلی، از یک اسلحهی فرعی همانند نارنجک یا مین نیز بهره ببرد یا با استفاده از حرکت Dash و یا توانایی ویژهی هر کارکتر که تمام دشمنان روی صفحه را نابود میکند، خودش را از موقعیتهای خطرناک نجات دهد. با نابودی هر کدام از دشمنان نیز، مقادیر بسیاری از پول در اختیار بازیکن قرار میگیرد تا بتواند تجهیزاتش را ارتقا داده و یا با توجه به محدود بودن مهمات اسلحهها و سلامتی هر کدام از ماموران، به خرید بستههای مهمات و سلامتی بپردازد. ولی حیف که درجه سختی بازی، کمی به تجربهی آن لطمه وارد کرده است.
متاسفانه درجه سختی بازی به خاطر دلایل مختلف، در سطح متعادلی قرار ندارد و آپدیتهای متعدد آن نیز کمک چندانی به بهبود این وضعیت نکردهاند. اولین مرحله بازی که در فاضلابهای برج پنجاه و هفتم رخ میدهد، خوب طراحی شده است و با درجه سختیای مناسب، مکانیکهای مختلف بازی را به بازیکن آموزش میدهد. ولی با پیشروی بیشتر است که متوجه مشکلات متعددی در درجه سختی آن میشوید. بازی در اکثریت مواقع و حتی در درجه سختی Hard نیز واقعا ساده است. مبارزه با دشمنان و باسها (حتی باس نهایی بازی!) چالش خاصی ندارد و شاید تنها به خاطر ظاهر شدن ناگهانی آنها از آسمان یا محیطهای بستهی برخی مراحل که باعث محدودیت در حرکت میشوند، در برخی موارد سختتر از قبل شود. از بد روزگار، وجود سیستمهایی نظیر توانایی تعویض کارکتر یا ارتقای اسلحهها و ماموران هم نتوانسته وضع را بهبود ببخشد و در عوض، بازی را آسانتر از قبل کردهاند.
بعد از اتمام مرحلهی مقدماتی، بازیکن وارد محیط اصلی برج پنجاه و هفتم میشود. این مکان، به عنوان Hub اصلی بازی عمل میکند و بازیکن میتواند که قبل از شروع مرحلهی بعدی، ماموران کشته شدهی تیمش را توسط آیتمی خاص (Amber Ball) احیا کند یا با استفاده از پولی که با کشتن دشمنان و انجام مینی گیمهای موجود در این Hub بدست آورده است، به خرید آیتمها و تجهیزات مختلف یا ارتقا دادن اسلحهها و اجزای بدن کارکترها بپردازد. اما درست همان طور که قبلا اشاره کردیم، این مورد به خاطر مینی گیمهای موجود در بازی، یکی از عوامل اصلی به هم خوردن درجه سختی بازی میباشد. متاسفانه به خاطر نبود هیچ گونه محدودیت در انجام این مینی گیمها که اغلب هم ساده هستند، میتوان مقادیر بسیاری از پول را در مدت زمانی کوتاه جمع آوری کرد و از همان اوایل بازی، تمام تجهیزات و ماموران را تا جای ممکن ارتقا داد.
البته نیازی به خرید تمام آیتمها هم نیست؛ چون که با یافتن مکانهای مخفی موجود در مراحل توسط یک سری از کلیدهای خاص و یا خواندن اطلاعات کامپیوترها و ایستگاههای خبری موجود در بازی، می توان به صورت رایگان به یک سری از اسلحهها و آیتم هایمفید دسترسی داشت و برخی از اچیومنتهای بازی را هم دریافت کرد. این موارد واقعا ارزش گشت و گذار در مراحل را افزایش دادهاند، اما حیف که نبود توانایی Backtrack کردن، حسابی به آن لطمه وارد کرده است. در طول بازی نه تنها با وارد شدن به Hub اصلی، امکان انجام دوبارهی مراحل از شما گرفته میشود، بلکه بارها نیز پیش میآید که با رسیدن به قسمت خاصی از یک مرحله، دیگر امکان بازگشت به عقب را نداشته باشید و مجبور به بارگذاری از آخرین چک پوینت شوید که در اکثر موارد در مکانهای بسیار بد و فوق العاده دوری نیز قرار گرفتهاند. این موارد باعث شدهاند که تلاش برای یافتن مکانهای جا انداخته شده، چندان خوشایند نباشد و مدت زمان گیم پلی به طرز کاذبی بالا رود.
ولی خوشبختانه با وجود این حجم از مشکلات در سیر سختی، بازی در بخش ارائه نیز همانند بخش گیم پلی از مشکل خاصی رنج نمیبرد و بسیار خوب طراحی شده است. گرافیک پیکسل آرت بازی به شدت خوب است و انیمیشنها، افکتها، رنگ بندیها و سایر جزئیات آن به خوبی در خدمت یکدیگر هستند؛ هرچند که بعضی اوقات و به خاطراین تنوع رنگ، نشانگر هدفگیری در برخی مواقع محو میشود. حتی سازندگان در زمینهی طراحی محیط، پایشان را فراتر از بازیهای مشابه گذاشته و موانع زیادی را در بازی قرار دادهاند که علیرغم تزئینی بودن، کاملا قابل تخریب هستند. همچنین موسیقیهای بازی نیز واقعا هوشمندانه نوشته شدهاند و پخش شدن آنها کاملا در تطابق با مرحله و باس فایتهای آن هستند.
بازبینی تصویری:
متلک پرانی به صنعت بازی و ناشرهای سودجو؟
با ارتقای هر بخش از بدن ماموران، تواناییهای جدیدی به دست میآورید
تواناییهای ویژهی هر کارکتر، در طول بازی بسیار کارآمد ظاهر میشوند
با ارتقا دادن اسلحهها میتوان تواناییهای مخربی را به آنها اضافه کرد
نکات مثبت:
- داستان و طنز جالب
- گیم پلی بسیار لـ*ـذت بخش
- گرافیک و طراحی بسیار خوب
- سیستم کنترلی و شوتینگ بسیار مناسب
- Co-Op محلی و آنلاین
نکات منفی:
- کوتاهی بیش از حد (حداقل 2 ساعت)
- سختی نامتعادل
- نبود امکان Backtracking
- برتری یک سری از کلاسها نسبت به دیگران
- برخی مشکلات تکنیکی در نسخه PC
"به قلم پرهام آقاخانی"
در طول تاریخ گیمینگ، همواره بازیهایی ساخته شده اند که به عنوان یکی از عناوین کلاسیک این صنعت شناخته میشوند. ولی در اکثر مواقع و به خاطر دلایل گوناگون، این عناوین برای مدتی طولانی فراموش میشوند و هیچ خبر دیگری از آنها منتشر نمیشود. به همین خاطر، یک سری از طرفداران آن عناوین تلاش میکنند که یک دنباله معنوی برای آنها تولید کنند؛ عنوانی که ربطی به منبع الهامش ندارد ولی در بسیاری از موارد، یادآور آن است. این عمل معمولا دو نتیجه دارد؛ یا بازی به قدری بد/متوسط از آب در میآید که نمیتواند هیچ کس را کاملا راضی کند، یا این که همانند Tower 57 یک عنوان خوش ساخت و وفادار به منبع الهامش خواهد بود.
![15800151414049712022_20171203182457_1.jpg](http://up.vbiran.ir/uploads/15800151414049712022_20171203182457_1.jpg)
بازی Tower 57 در یک جامعهی دیستوپیایی "Dystopian" رخ میدهد. مردم در یک سری از برجها زندگی میکنند که تمام آنها توسط شخصی با نام Mother اداره میشوند و طبقات پایینی آنها مخصوص افراد عادی و طبقات بالاتر نیز مختص به قشر ثروتمند جامعه هستند. درهمین حال است که رئیس بزرگترین کارگاه موجود در تمام این برجها (که از قضا در برج پنجاه و هفتم واقع شده است) علیه Mother اقدام کرده و کارگاهش را تعطیل میکند. کارگران هم که متوجه میشوند برای تامین مخارج سنگین زندگیشان قطعا به مشکل خواهند خورد، دست به شورش میزنند. اینجاست که تیمی متشکل از 6 مامور خبره به این برج اعزام میشوند تا با کشتن رئیس این کارگاه، این موضوع را حل و فصل کرده و از پخش شدن شورش به برجهای دیگر جلوگیری کنند.
درست همانگونه که باید از بازیهای این چنینی انتظار داشت، این بازی نیز از یک داستان ساده برای شروع وقایع بازی و گیم پلی بهره میبرد. ولی نکتهی جالب اینجاست که نه تنها داستان بازی با یک سری پیچشهای جالب ادامه یافته و در نهایت با یک افشاگری غیر منتظره پایان مییابد، بلکه سازندگان نیز به مخفی کردن اطلاعات بسیاری در ایستگاههای خبری موجود در مراحل پرداختهاند. مثلا تنها با خواندن این ایستگاههای خبری است که میتوانید متوجه نقاط سیاه داستان بازی، همانند دستکاری اخبار یا درصد بیکاری سرسام آور دنیای آن شوید که یک بازیکن معمولی، قطعا بی توجه از کنار آنها خواهد گذشت و متوجه آنها نخواهد شد. این موارد به همراه مقداری چاشنی طنز، باعث شدهاند تا همین داستان ساده، چیزی فراتر از یک مقدمه کوچک برای شروع گیم پلی باشد و در سطح راضی کنندهای قرار گیرد.
![8798151414100513278_20171129155317_1.jpg](http://up.vbiran.ir/uploads/8798151414100513278_20171129155317_1.jpg)
خوشبختانه سازندگان موفق شدهاند تا به منبع الهامشان وفادار بمانند و بازی در کمال تعجب، تداعی کنندهی حس و حال عنوان کلاسیک The Chaos Engine است. در همان ابتدای بازی مجبورید تا از بین 6 مامور مختلف (دُن، دانشمند، پلیس، گدا، دیپلمات و جاسوس) سه نفر را به تیمتان اضافه کنید که هرکدام از آنها نیز تجهیزات و تواناییهای مختص به خودشان را دارند؛ مثلا هکر میتواند تا درهای قفل شده را باز کند یا گدا از یک شات گان قدرتمند بهره میبرد. ولی نکتهای که در اینجا خودش را به وضوح نشان میدهد، بالانس نبودن تواناییها و تجهیزات هر مامور است. به عنوان مثال، جاسوس از یک اسلحه لیزری استفاده میکند که قادر به کشتن چندین دشمن با یک شلیک است ولی سرعت Reload بسیار پایینی دارد، یا دیپلمات (که شباهت عجیبی هم به آبراهام لینکلن دارد!) هم از یک Flamethrower با برد محدود بهره میبرد؛ اما این دو اسلحه در برابر اسلحهای که The Don در اختیار دارد (Thompson .45) و از همان ابتدای بازی به خاطر برد و میزان ضربه واردهاش یکی از ایدهآلترین اسلحههای موجود در آن است، حرفی برای گفتن ندارند.
بعد از ساختن تیم مورد نظرتان، بازی به صورت رسمی آغاز میشود. خوشبختانه سازندگان موفق شدهاند تا سیستم شلیک و گان پلی بسیار خوبی را برای بازی تدارک ببینند و این مورد در کنار یک سیستم کنترلی مناسب، باعث شده است که گیم پلی بازی به شدت لـ*ـذت بخش و سرگرم کننده ظاهر شود. بازیکن میتواند در کنار اسلحهی اصلی، از یک اسلحهی فرعی همانند نارنجک یا مین نیز بهره ببرد یا با استفاده از حرکت Dash و یا توانایی ویژهی هر کارکتر که تمام دشمنان روی صفحه را نابود میکند، خودش را از موقعیتهای خطرناک نجات دهد. با نابودی هر کدام از دشمنان نیز، مقادیر بسیاری از پول در اختیار بازیکن قرار میگیرد تا بتواند تجهیزاتش را ارتقا داده و یا با توجه به محدود بودن مهمات اسلحهها و سلامتی هر کدام از ماموران، به خرید بستههای مهمات و سلامتی بپردازد. ولی حیف که درجه سختی بازی، کمی به تجربهی آن لطمه وارد کرده است.
![1697415141404951122_20171202195202_1.jpg](http://up.vbiran.ir/uploads/1697415141404951122_20171202195202_1.jpg)
متاسفانه درجه سختی بازی به خاطر دلایل مختلف، در سطح متعادلی قرار ندارد و آپدیتهای متعدد آن نیز کمک چندانی به بهبود این وضعیت نکردهاند. اولین مرحله بازی که در فاضلابهای برج پنجاه و هفتم رخ میدهد، خوب طراحی شده است و با درجه سختیای مناسب، مکانیکهای مختلف بازی را به بازیکن آموزش میدهد. ولی با پیشروی بیشتر است که متوجه مشکلات متعددی در درجه سختی آن میشوید. بازی در اکثریت مواقع و حتی در درجه سختی Hard نیز واقعا ساده است. مبارزه با دشمنان و باسها (حتی باس نهایی بازی!) چالش خاصی ندارد و شاید تنها به خاطر ظاهر شدن ناگهانی آنها از آسمان یا محیطهای بستهی برخی مراحل که باعث محدودیت در حرکت میشوند، در برخی موارد سختتر از قبل شود. از بد روزگار، وجود سیستمهایی نظیر توانایی تعویض کارکتر یا ارتقای اسلحهها و ماموران هم نتوانسته وضع را بهبود ببخشد و در عوض، بازی را آسانتر از قبل کردهاند.
بعد از اتمام مرحلهی مقدماتی، بازیکن وارد محیط اصلی برج پنجاه و هفتم میشود. این مکان، به عنوان Hub اصلی بازی عمل میکند و بازیکن میتواند که قبل از شروع مرحلهی بعدی، ماموران کشته شدهی تیمش را توسط آیتمی خاص (Amber Ball) احیا کند یا با استفاده از پولی که با کشتن دشمنان و انجام مینی گیمهای موجود در این Hub بدست آورده است، به خرید آیتمها و تجهیزات مختلف یا ارتقا دادن اسلحهها و اجزای بدن کارکترها بپردازد. اما درست همان طور که قبلا اشاره کردیم، این مورد به خاطر مینی گیمهای موجود در بازی، یکی از عوامل اصلی به هم خوردن درجه سختی بازی میباشد. متاسفانه به خاطر نبود هیچ گونه محدودیت در انجام این مینی گیمها که اغلب هم ساده هستند، میتوان مقادیر بسیاری از پول را در مدت زمانی کوتاه جمع آوری کرد و از همان اوایل بازی، تمام تجهیزات و ماموران را تا جای ممکن ارتقا داد.
![203171514140750129_20171201215245_1.jpg](http://up.vbiran.ir/uploads/203171514140750129_20171201215245_1.jpg)
البته نیازی به خرید تمام آیتمها هم نیست؛ چون که با یافتن مکانهای مخفی موجود در مراحل توسط یک سری از کلیدهای خاص و یا خواندن اطلاعات کامپیوترها و ایستگاههای خبری موجود در بازی، می توان به صورت رایگان به یک سری از اسلحهها و آیتم هایمفید دسترسی داشت و برخی از اچیومنتهای بازی را هم دریافت کرد. این موارد واقعا ارزش گشت و گذار در مراحل را افزایش دادهاند، اما حیف که نبود توانایی Backtrack کردن، حسابی به آن لطمه وارد کرده است. در طول بازی نه تنها با وارد شدن به Hub اصلی، امکان انجام دوبارهی مراحل از شما گرفته میشود، بلکه بارها نیز پیش میآید که با رسیدن به قسمت خاصی از یک مرحله، دیگر امکان بازگشت به عقب را نداشته باشید و مجبور به بارگذاری از آخرین چک پوینت شوید که در اکثر موارد در مکانهای بسیار بد و فوق العاده دوری نیز قرار گرفتهاند. این موارد باعث شدهاند که تلاش برای یافتن مکانهای جا انداخته شده، چندان خوشایند نباشد و مدت زمان گیم پلی به طرز کاذبی بالا رود.
ولی خوشبختانه با وجود این حجم از مشکلات در سیر سختی، بازی در بخش ارائه نیز همانند بخش گیم پلی از مشکل خاصی رنج نمیبرد و بسیار خوب طراحی شده است. گرافیک پیکسل آرت بازی به شدت خوب است و انیمیشنها، افکتها، رنگ بندیها و سایر جزئیات آن به خوبی در خدمت یکدیگر هستند؛ هرچند که بعضی اوقات و به خاطراین تنوع رنگ، نشانگر هدفگیری در برخی مواقع محو میشود. حتی سازندگان در زمینهی طراحی محیط، پایشان را فراتر از بازیهای مشابه گذاشته و موانع زیادی را در بازی قرار دادهاند که علیرغم تزئینی بودن، کاملا قابل تخریب هستند. همچنین موسیقیهای بازی نیز واقعا هوشمندانه نوشته شدهاند و پخش شدن آنها کاملا در تطابق با مرحله و باس فایتهای آن هستند.
بازبینی تصویری:
![3658151414074514486_20171201212431_1.jpg](http://up.vbiran.ir/uploads/3658151414074514486_20171201212431_1.jpg)
متلک پرانی به صنعت بازی و ناشرهای سودجو؟
![2862015141407598806_20171202201631_1.jpg](http://up.vbiran.ir/uploads/2862015141407598806_20171202201631_1.jpg)
با ارتقای هر بخش از بدن ماموران، تواناییهای جدیدی به دست میآورید
![29510151414099428360_20171202195145_1.jpg](http://up.vbiran.ir/uploads/29510151414099428360_20171202195145_1.jpg)
تواناییهای ویژهی هر کارکتر، در طول بازی بسیار کارآمد ظاهر میشوند
![23603151414075216598_20171202200404_1.jpg](http://up.vbiran.ir/uploads/23603151414075216598_20171202200404_1.jpg)
با ارتقا دادن اسلحهها میتوان تواناییهای مخربی را به آنها اضافه کرد
نکات مثبت:
- داستان و طنز جالب
- گیم پلی بسیار لـ*ـذت بخش
- گرافیک و طراحی بسیار خوب
- سیستم کنترلی و شوتینگ بسیار مناسب
- Co-Op محلی و آنلاین
نکات منفی:
- کوتاهی بیش از حد (حداقل 2 ساعت)
- سختی نامتعادل
- نبود امکان Backtracking
- برتری یک سری از کلاسها نسبت به دیگران
- برخی مشکلات تکنیکی در نسخه PC