نقد و بررسی فیلم خارجی نگاهی به فیلم درونِ لوین دیویس Inside Llewyn Davis

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 778
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
نگاهی به فیلم درونِ لوین دیویس Inside Llewyn Davis
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
ILD03.jpg
چرا ما به جای اینکه داستان زندگی یک شخص موفق را تماشا کنیم، سراغ یک شخصیت شکست خورده و همیشه بازنده رفته ایم؟ اما قسمتی از موضوع این است که اغلب اوقات این دو به اندازه ی ضخامت یک تار مو با هم تفاوت دارند.
لوین دیویس اثر برادران کوئن تصویر فرو رفتن یک خواننده فولک ناموفق دهه شصت است . این تمام چیزی است که شاید بتوانیم بعد از تماشای این شاهکار درباره اش بگوییم و به نظرم بزرگترین دستاورد فیلم نیز هست . آیا برای فیلمی از سینمای قصه گو اینکه قصه اش را با ظرافت و به دور از کلیشه ای شدن وبا استواری و انسجام نقل کند و تصویری به یاد ماندنی در ذهن مخاطبش بر جای بگذارد به گونه ای که دوست داشته باشد فیلم وبه خصوص بعضی سکانس هایش را چندین بار بازبینی کند دستاورد کمی است؟ پاسخ به این سوال می تواند موضع ما را در برابر درون لویین دیویس روشن کند. اگر به دنبال مضامین بلند فرامتنی باشیم شاید قصه ای که برادران کوئن با زیبایی هر چه تمام برایمان تعریف می کنند اقناعمان نکند.اما حتی اگر این موضع را داریم نباید فراموش کنیم که برای چنین فیلم قصه گویی گفتن قصه ضروری ترین چیز است . فارغ از این بحث ها آخرین فیلم کوئن ها که نه در کن و نه در اسکار توفیقی به دست نیاورد که صد البته ارزش های فیلم فراتر از این جوایز گذراست از آنچنان ظرافتی در متن و اجرا برخوردار است که هر مخاطبی اعم از سخت گیر یا عام را شگفت زده می کند.فیلم پلان به پلان عالی نوشته و عالی اجرا شده است و جزئیات و ظرایفش بسیار حیرت آور است .تنها قسمتی که نلسون و لویین صحبت می کنند با دقت توجه کنید.لویین می پندارد که چون مجبور نیست مثل نلسون به سربازی برود خوشبخت است و نلسون فری بیچاره و مستاصل .ناگهان گربه(نمادی از خود لویین ؟) از پنجره بیرون میرود و میبینیم که لویین خیلی سراسیمه تر از نلسون مجبور به پایین رفتن از پله ها می شود.و در آخر این قسمت نیز نلسون را میبینیم که با آرامش در حال دور شدن است در حالی که لویین که گربه گورفاین ها را نیز گم کرده است دست هایش را از شدت سرما در کنار خود میگیرد و به نلسون که در حال دور شدن است نگاه می کند.این قسمت به صورتی نمادین نگاه کلی لویین به اطرافش و حقیقت وضعیت او را نشان میدهد.از دیدگاه او بقیه موجودات بیچاره ای هستند که از آزادی او در زندگی برخوردار نیستند شاید چون در فکر آینده هستند در حالی که این خود اوست که وضعیت ناپایداری دارد به قول جین ((ما زحمت میکشیم.تو روی کاناپه میخوابی.))
جزئیات پردازی در فیلم چه در متن و چه در اجرا در تمام طول فیلم دارای ظرافت هایی است از قبیل همین چیزی است که در این بخش از فیلم شاهدش هستیم. کلیت فیلم نیز از انسجام لازم برخوردار است.فیلم با رنگ پردازی خاصش که فاقد رنگ شاد وتندی است و هوای دائم گرفته محیط کاملا فضای دلگیری و تلخی که بر زندگی دیویس حاکم است را به ما القا میکند.ساختار کلی فیلمنامه نیز ددر جهت نشان دادن در جا زدن و عدم موفقیت لویین دیویس است .فیلم در یک فلش بک روایت می شود که همین ساختار دایره ای به خوبی باطل بودن دور زندگی لویین دیویس را به ما القا می کند و اینکه میبینیم پس از آنهمه زحمتی که در طول فیلم متحمل می شود باز به همان کوچه ی پشتی کافه باز می گردد.هویت مرد نیز در ابتدای فیلم نا مشخص می ماند اما وقتی در پایان فیلم دوباره به آن کوچه باز می گردیم متوجه میشویم که او هم شخص ویژه ای نبوده(هیچ چیز ویژه ای در زندگی لویین نیست) و فقط شوهر زنی بوده که لویین مانع خواندنش در کافه شده بود.سفر بیهوده لویین به شیکاگو نیز در همین جهت است. شاخصه های برجسته ی فیلم در اجرا زیاد هستند که یکی همان رنگ پردازی و فضا سازی است که ذکر کردم .دیگر نکته مهم درباره فیلم فیلمبرداری فوق العاده برونو دل بونل است.دوربین او ر سراسر فیلم خودنمایی می کند .به تصاویری که او مثلا در آن شب برفی در جاده گرفته است دفت کنید تا متوجه قوت کار او بشوید. نورپردازی هم عالی و دقیق است و یک نمونه برجسته اش نوری است که به صورت باد گراسمن در جایی که لویین برای او میخواند تابیده است که با نقشی که او در آن لحظه ایفا می کند که می تواند متضمن موفقیت لویین باشد در سنخیت است .
بی انصافی است اگر حرف از این فیلم بزنیم و از اسکار آیزاک یاد نکنیم .کسی که بدون او چه میمک اش و چه خوانندگی اش و چه طرز بیان دیالوگ هایش شخصتی لویین جان نمی گرفت.در چهره او گویی پشیمانی وجود دارد که با نگاه کردن به آن به ما منتقل می شود.پشیمانی ای که گاه جای خود به عصبانیت و استیصال و تعجب وغم می دهد (و البته حالات منفعلانه ای نیز در خیلی لحظات در خود دارد.) ولی چیزی که ثابت می ماند بازی فوق العاده اسکار آیزاک است .بازی به راستی تحسین برانگیزی که گویا به دلیل اینکه الکی اغراق شده نیست توسط داوران محترم آکادمی نادیده گرفته می شود. اما برگ برنده دیگر فیلم کری مولیگان است که یکی از بهترین شخصیت های فرعی چندین سال اخیر را با بازی در نقش جین می آفریند.زن جوانی که ادعا می کند از لویین بچه ای در شکم دارد.اوج اجرای قوی مولیگان در صحنه پارک است که با طرز بیان عالی و میمیک خوبش تمام عصبانیتی که بر سر لویین خالی می شود را برای بیننده باور پذیر می سازد. اجراهای موسیقی فیلم نیز با هنرمندی بازیگرانش دلپذیر و خوب از کار درآمده اند که بهترینشان به عقیده بنده اجرای سه نفره جیم و جین و نلسون در کافه است .
دیالوگ نویسی فیلم که طنز جالبی در خود دارد نیز از دیگر قوت های آن است که از نمونه های برجسته ی آن می توان به گفتگوهای دو نفره لویین و جین یا صحبت های رولاند ترنر(با بازی خوب جان گودمن) اشاره کرد. درون لویین دیویس از دیدگاه من بهترین فیلم برادران کوئن(با احترام به آثاری چون فارگو و بیگ لبوسکی) بهترین فیلم سال 2013 و یک شاهکار به تمام معناست .فیلمی که به خاطر ارزش های هنری اش مورد توجه قرار گرفت نه مسائل حاشیه ای و شاید همین دلیل این بود که جوی که پیرامون برخی فیلم ها ساخته شد پیرامون این فیلم شکل نگرفت.در عین حال فیلم با تحسین های منتقدین مواجه شد .تحسین هایی که مخاطبین چه عام و چه خاص نیز در برخورد با فیلم خواهند کرد .فیلمی که تماشای چندین باره اش نیز لـ*ـذت بخش وجذاب خواهد بود .و مگر تماشای یک اثر ناب و خوش ساخت سینمایی می تواند لـ*ـذت بخش نباشد؟!

[/BCOLOR]
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
299
بالا