همه چیز درباره معماری «معماری چیست؟»

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
مقاله ای از ویکی پدیا
________________________________



معماری باوهاس
باهاوس؛ مدرسه‌ای که یک سبک معماری شد

باهاوس نام یک مکتب معماری است که از نام مدرسه هنر و معماری باهاوس در آلمان گرفته شده‌است. این مدرسه معماری که از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ فعالیت می کرده‌است، پیشگام مدرنیسم در معماری بود و دستاوردهای آن هنوز نیز در رشته‌های هنر و معماری به دانشجویان تدریس می‌شود. ساختمان و کارگاه‌های این مدرسه در دو شهر دسائو و وایمار آلمان از سال ۱۹۹۶ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است.

باهاوسمدرسه معماری باهاوس که در زبان آلمانی به معنی «خانه معماری» است، در دوران فعالیت چهارده ساله خود در آلمان، در سه شهر مختلف و تحت نظر سه آرشیتکت بزرگ که مدیریت باهاوس را نیز بر عهده داشته‌اند، فعالیت کرده‌است. این مدرسه ابتدا از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۵ در شهر وایمار، سپس از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۲ در دسائو و بالاخره از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۳، یعنی زمانی که این مدرسه به دستور حکومت نازی آلمان تعطیل شد، در برلین فعالیت می‌کرد. مدیریت این مدرسه نیز به ترتیب بر عهده والتر گروپیوس (۱۹۱۹ تا ۱۹۲۸)، هانیس مه یر (۱۹۲۸ تا ۱۹۳۰) و میس ون در روهه (۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳) بود.

باهاوس در سال ۱۹۱۹ توسط والتر گروپیوس در شهر سنتی و قدیمی وایمار تأسیس شد. هدف اولیه از تأسیس مدرسه باهاوس، ایجاد مکانی بود که ترکیبی از مدارس معماری، صنایع دستی (چون نجاری، آهنگری و...) و آکادمی هنری بود.

گروپیوس اعتقاد داشت که با پایان جنگ جهانی اول، دوره جدیدی از تاریخ آغاز شده‌است و قصد داشت در مدرسه باهاوس، سبک معماری جدیدی را که بازتابی از این دوران باشد، به وجود بیاورد. به اعتقاد گروپیوس، این سبک معماری که می‌شد اصول آن را به تمام کالاهای مصرفی تعمیم داد، باید ارزان، کارکردگرا و سازگار با تولید انبوه می‌بود. گروپیوس برای دستیابی به این هدف، می‌خواست هنرمندان و صنعت گران را با هم متحد کند تا به محصولی کارکردی و قابل استفاده، و در عین حال با ارزش از لحاظ هنری، دست یابد. این ایده در بیانیه افتتاحیه مدرسه باهاوس به خوبی مشخص است: «ما در پی آنیم که جامعه تازه‌ای از هنرمندان پدید آوریم تا در میان آن‌ها دیگر تعصب حرفه‌ای که اکنون چون دیواری بلند هنرمندان و صنعتگران را از هم جدا می‌سازد، وجود نداشته باشد.»

برنامه ریزان مدرسه باهاوس هنرهای زیبا را از صنایع دستی کاربردی ممتاز و متفاوت نمی دانستند و بر این باور بودند که هنر و معماری مدرن باید پاسخگوی نیازها و اقتضائات جامعه صنعتی مدرن باشد و طراحی خوب باید از عهده آزمون‌های زیباشناختی و مهندسی برآید. ویژگی عمده سبک باهاوس تکیه هر چه بیشتر بر کارکردگرایی، بهره گیری بهینه از خواص مواد و مصالح صنعتی، احتراز از تزئینات تجملی در نمای ساختمان‌ها و فراورده‌های صنعتی بود. دستیابی به نوعی هماهنگی بین ضرورت‌های کارکردی و کیفیت زیباشناختی، خوش ساختی و خوش ترکیبی محصولات صنعتی از دیگر اهداف موسسان مدرسه باهاوس بود.

استادان باهاوس به شاگردان خود یاد می‌دادند که همه چیز را بر مبنای نیازها طراحی کنند و از هیچ عنصری که فاقد کارکرد باشد و تنها جنبه زیباشناسانه داشته باشد استفاده نکنند. در مدرسه باهاوس تاریخ معماری جایی میان دروس دانشجویان نداشتند، چرا که در باهاوس قرار بود همه چیز بر مبنای اصول اولیه معماری و بدون توجه به آثار گذشتگان ساخته شود.

باهاوس در ابتدا برای تأمین بودجه خود به سوبسیدی که از جمهوری وایمار می‌گرفت وابسته بود. اما بعد از ایجاد تغییراتی در حکومت محلی وایمار، این مدرسه در سال ۱۹۲۵ به شهر دسائو که بافت صنعتی و شهری بیشتری داشت و با ایده‌های مدرن مدرسهٔ باهاوس هم خوان بود، منتقل شد. پس از انتقال مدرسه باهاوس به دسائو، بخش طراحی صنعتی این مدرسه که مشکل کمتری با حکومت محافظه کار محلی داشتند، در وایمار باقی‌ماندند. مدرسه طراحی صنعتی باهاوس بعدها نام خود را به دانشکده فنی معماری و مهندسی عمران تغییر داد و از سال ۱۹۹۶ به بعد نیز به نام دانشکده باهاوس آلمان خوانده می‌شود.

در سال ۱۹۲۷ سبک باهاوس و آثار آرشیتکت‌های مشهور آن نمایشگاه معماری اشتوتگارت را که با موضوع خانه سازی برگزار می‌شد، به شدت تحت تأثیر خود قرار داد. پس از گروپیوس، مدیریت باهاوس را هانس مه یر و سپس میز وان دروهه به عهده گرفتند. با قدرت رسیدن رژیم نازی‌ها در آلمان و افزایش فشار سیـاس*ـی بر این مدرسه، باهاوس در سال ۱۹۳۳ تعطیل شد. حزب نازی و دیگر گروه‌های فاشیستی آلمان از ابتدا با فعالیت مدرسه باهاوس مخالف بودند و آن را سنگر کمونیسم می‌دانستند. نویسندگان نازی چون ویلهلم فریک و آلفرد روزنبرگ نیز در نوشته‌هاشان باهاوس را «غیرآلمانی» می‌نامیدند و سبک مدرن آن را به باد انتقاد می‌گرفتند. در واقع باهاوس یکی از مظاهر «هنر منحط» بود که هیتلر و حزب نازی آلمان کمر به نابودی آن بسته بودند.

از جمله مهم‌ترین ساختمان‌ها و آثاری که در طول فعالیت مدرسه باهاوس عمدتاً به دست استادان و مدیران مدرسه ساخته شد می‌توان به عمارت سامرفیلد و خانه اوته در برلین، خانه اوئرباخ در یانا و برج تریبیون در شیکاگو (که مدرسه باهاوس پس از برنده شدن در یک مسابقه بین‌المللی طراحی آن را بر عهده گرفت) اشاره کرد. اما مهم‌ترین بنایی که سبک معماری باهاوس در این دوره در آن متجلی شده‌است، ساختمان خود مدرسه در دسائو است که توسط والتر گروپیوس، مدیر وقت باهاوس، طراحی شده‌است.

پس از به قدرت رسیدن نازی‌ها و تعطیلی مدرسه باهاوس، مدیران و استادان مدرسه که همه از معماران طراز اول آن زمان بودند، به کشورهای مختلف در اروپای غربی، آمریکا و همچنین اسرائیل مهاجرت کردند. همچنین شماری از معماران باهاوس که به شیکاگو رفته بودند، باهاوس جدید را در این شهر تأسیس کردند و به تربیت معماران جوان ادامه دادند.

این مسئله کمک قابل توجهی به ترویج سبک معماری باهاوس در سراسر جهان کرد و آن را به گفتمان مسلط در معماری و طراحی صنعتی مدرن تبدیل کرد، چنان که این مکتب هنری امروز نیز همچنان نفوذ جهانی خود را حفظ کرده‌است.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای از ویکی پدیا
    ________________________________



    شیوه معماری شیکاگو

    220px-Carsons_Pirie_Scott_%26_Co.jpg

    یکی از بناهای شیوه معماری شیکاگو که در ۱۸۹۹ تکمیل شد
    شیوه معماری شیکاگو یا مکتب معماری شیکاگو (به انگلیسی: The Chicago School of Architecture) نوعی شیوه معماری است که در بین سال‌های ۱۸۸۰-۱۹۱۰ در آمریکا توسط یک گروه معمار برجسته در شیکاگو رواج یافت.

    شهرت این گروه ساختن بناهای مرتفع بود که در جهان تا آن زمان دیده نشده بود.

    روش های طراحی، اجرایی و اصول نظری معماران مکتب شیکاگو
    - استفاده از اسکلت فولادی برای ساختار کل بنا

    - نمایش ساختار بنا در نمای ساختمان

    - عدم تقلید از سبک‌های گذشته

    - استفاده بسیار اندک از تزئینات

    - استفاده از پنجره‌های عریض که کل دهانه بین ستون‌ها را می پوشاندند.

    از مشاهیر این گروه می‌توان به معماران زیر اشاره کرد:

    • لوئیس سالیوان
    • دانیل برنهم
    • جان روت
    • ویلیام لوبارون جنی
    • ویلیام هولابرد
    • W.B. Mundie
    شرکت آدلر و سالیوان شرکت مهم در مکتب شیکاگو محسوب می شد. لویی سالیوان معروف‌ترین معمار این سبک، یکی از مدیران این شرکت بود. وی مدتی محدود و به صورت ناتمام در دانشگاه ام ای تی در بوستون و در مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس تحصیل کرد. سالیوان ساختمان‌های بلند مرتبه متعددی در شیکاگو، نیویورک، سنت لوئیس و بوفالو در چارچوب مکتب شیکاگو طراحی نمود. وی برای اولین بار شعار فرم تابع عملکرد را که از شعارهای محوری معماری مدرن است، مطرح کرد. وی از تزئینات به صورت محدود بر روی ساختمان‌های خود استفاده کرد و در این زمینه تحت تأثیر نهضت هنر نو در اروپا بود. ولی در کتاب خود به نام صحبت‌های کودکستانی 1901 استفاده از هر گونه تزئینات در ساختمان را رد کرده بود.

    برخی مکتب شیکاگو را به دو قسمت متقدم و متاخر تقسیم کرده‌اند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای از ویکی پدیا
    ________________________________



    تندیس‌گرایی

    دوره معماری مدرن متاخر را می‌توان از بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دههٔ هفتاد محسوب کرد. در این زمان بسیاری از معماران بزرگ دوران معماریه اولیه و متعالی همچون رایت، کوربوزیه، گروپیوس بودند. رایت تنها معماری است که در هر سه دوره معماری مدرن ساختمان‌هایی با شهرت جهانی ساخته است. وی آخرین شاهکار خود یعنی موزه گوگنهایم را در نیویورک در آخرین سال‌های عمر خود به صورت تندیسی دوار طراحی نمود. کوربوزیه نظریه‌پرداز معماری مدرن، در این دوره از عقاید دههٔ ۲۰ و ۳۰ خود در معماری فاصله گرفت، به سمت تندیس‌های احساس گرایانه گرایش پیدا کرد این موضوع را می‌توان در کلیسای رونشان مشاهده کرد.

    ویژگی تندیس گرایی
    نکته حائز اهمیت در مورد این ساختمان‌های تندیس گونه این است که همه آن‌ها بلااستثنا با بتن احداث شده‌اند. در این بناها بتن همچون خمیر مجسمه‌سازی، ماده‌ای بسیار مناسب برای پدیدآوردن اجسام بدیع و نوظهور بود.

    ساختمان‌های تندیس گرا
    ساختمان اپرای سیدنی، به صدف‌های دریایی و بادبان‌های کشتی تشبیه شده است. این تندیس نماد شهر سیدنی و کشور استرالیا تلقی می‌شود، در سال ۱۹۵۷ توسط یورن اوتزان معمار دانمارکی طراحی شده است فرودگاه بین‌المللی دالاسدر حومه شهر واشینگتن توسط اروسرینن معمار فنلاندی طراحی شده است. منبع الهام در این طرح، حرکت، سرعت و پرواز بوده که به صورت استادانه‌ای در این تندیس به نمایش گذارده است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای از ویکی پدیا
    ________________________________



    واسازی

    ساخت‌گُشایی[۱] نوعی از خوانش متن است که در آن کوشیده می‌شود پیش‌فرض‌های داخل یک متن کشف شود. به ساخت‌گشایی، واسازی، شالوده‌شکنی، بن‌فکنی و دِکُنستروکسیُن (به فرانسوی: Déconstruction) هم گفته شده‌است.

    ساخت‌گشایی از نظریات زبانی-فلسفی جدید آمده‌است که با حوزه فلسفهٔ پساساختارگرایی و پسانوگرایی (پست مدرنیسم) در ارتباط است. این واژه گاه به ساختارشکنی و ساخت شکنی نیز ترجمه شده‌است.

    اصطلاح Déconstruction را فیلسوف معاصر فرانسه ژاک دریدا با مفهومی نه چندان صریح برساخت. دریدا با واسازی که وجه دیگر نقدِ متافیزیک است، می‌خواهد با «اوراق کردن» ساختارها، در حقیقت، «کشف حجاب» کند (به مفهوم Alétheia یونانی – هایدگری) و در این مسیر، خاستگاه و نقش «مرکز» مقتدر، مسلط و متعالی را در ساختارمندی خودِ ساختار آشکار سازد. از این رو واسازی دریدایی هرگز مفهوم منفی نابود کردن و خراب کردن را با خود حمل نمی‌کند.


    پیشینه
    اصطلاح Déconstruction را فیلسوف معاصر فرانسه ژاک دریدا با مفهومی نه چندان صریح برساخت. این اصطلاح از قبل در زبان فرانسه بوده‌است و دریدا بسط و کاربردهای متفاوت‌تری برای آن ایجاد کرده که در بخش‌های دیگر این نوشته به مفهوم این اصطلاح و کارکرد زبانی-فلسفی آن اشاره خواهد شد.

    بحث اصلی دریدا از اینجا شروع می‌شود که می‌گوید در تاریخ بشر همیشه دوگانگی‌ها و دوقطبی‌هایی وجود داشته‌است؛ مثل دوگانگی جوهر و عرض یا علت و معلول، زن و مرد، آسمان و زمین، مکتوب و شفاهی و … که اینها اساس تفکر بشر هستند. در فلسفه‌های مختلف، این دوگانگی‌ها شالوده تفکر را تشکیل می‌دهند و هر فلسفه‌ای یکی از این دوگانگی‌ها را پذیرفته‌است؛ بنابراین دوگانگی‌ها وجود دارد. اما دریدا می‌گوید بشر باید به مقامی برسد که از این دوگانگی‌ها آزاد شود. چرا فلسفه در عصر جدید نتوانسته پیشرفت کند؟ چون اسیر این دوگانگی‌ها بوده و همه چیز را در قالب علت و معلول، ماده و غیر ماده، جوهر و عرض و امثال اینها می‌بیند.[۲]

    ساخت‌گشایی از نظر دریدا
    دریدا با ساخت‌گشایی که وجه دیگر نقدِ متافیزیک است، می‌خواهد با «اوراق کردن» ساختارها، در حقیقت، «کشف حجاب» کند (به مفهوم Alétheia یونانی – هایدگری) و در این مسیر، خاستگاه و نقش «مرکز» مقتدر، مسلط و متعالی را در ساختارمندی خودِ ساختار آشکار سازد. از این رو واسازی دریدایی هرگز مفهوم منفی نابود کردن و خراب کردن را با خود حمل نمی‌کند. او در کتاب تأثیرگذارش با عنوان در باب نوشتارشناسی (۱۹۶۷)، اعلام می‌کند که هدف از واسازی اوراق کردنِ ساختارهای معنایی به منظور اشکال ساختنِ مبانیِ آن‌ها، و نیز افزایش مفاهیمِ عینیت و خودمختاریِ زبانی در مقام مفاهیمی برساخته است.[۳]

    در ادبیات
    با این‌که نوشتار مورد نظر دریدا در جایی جز متون عرفانی و ادبی، به‌ویژه متون ادبی مدرن که بر نفی قیود حاکم بر گفتار عرفی استوارند، محقق نمی‌گردد، ساخت‌گشایی دریدا نظریه‌ای نه در باب ادبیات بلکه نظریه‌ای عام بر تمامیت زبان است، خواه ادبی، خواه فلسفی، خواه گفتار یا نوشتار. هدف دریدا در هر حال، در نظر آوردن زبان بدون نویسنده و نیت خاص اوست، صرف‌نظر از این‌که چنین مرگی برای نویسنده معنی داشته باشد یا خیر. بدین ترتیب، مفهوم دیگر ساخت‌گشایی، در این‌جا خود را آشکار می‌سازد؛ به سخن آوردن متن، به گونه‌ای که بر خلاف نیت نویسنده سخن بگوید. یا به عبارت بهتر، واسازی گفتمان فلسفی با تکیه بر مفاهیم اساسی خودِ متن. دریدا با این روش آثار کلیدی فلسفهٔ غرب را می‌خواند و در همهٔ آن‌ها به دنبال نیرویی است که واسازی نیت نویسنده را به دنبال دارد.[۴]

    ساخت‌گشایی در معماری و هنرهای تجسمی
    با همه‌گیری فلسفه پست مدرن اصطلاح واسازی از مراکز اولیه خود فاصله گرفت و حتی بر خلاف گفته‌ها و نظریات خود دریدا در مواردی تبدیل به یک سبک گردید. مثلاً در معماری ساخت‌گشایی یکی از سبک‌های جدید به‌شمار می‌رود. در این سبک از معماری، معمار به شیئ تقریباً فاقد حجم مشخص طرحی معماری می‌دهد. مانند این که شما بخواهید از فرم کاغذ مچاله، یک ساختمان برای موزه هنرهای تجسمی خلق کنید.

    ترجمه‌ها
    واژه «ساختار» قبلاً در ترجمه «Structure» و در کلماتی مانند ساختارگرایی یا پساساختارگرایی به کار رفته بود، بنابراین استفاده از واژهٔ ساختارشکنی به عنوان معادل فارسی این اصطلاح سریعاً منسوخ شد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای از ویکی پدیا
    ________________________________



    معماری پرش کیهانی

    300px-Bilbao092a.jpg

    موزه گوگنهایم بیلبائو
    معماری پرش کیهانی نام فارسی کتابی است از چارلز جنکس که در مورد روندهای معماری در اواخر قرن بیستم است.

    بنیانگذار و صاحب سبک در این مقوله فرانک گری است. در معماری پرش کیهانی طرح‌ها به صورت فانتزی و کژریخت (دفرمه) است. سبک پرش کیهانی سبک جدیدی است که بیش از ۱۰ـ۱۲ سال سابقه ندارد.

    از نمونه کارهای فرانک گری می‌توان به موزه گوگنهایم واقع در شهر بیلبائو اسپانیا و همچنین سالن کنسرت والت دیسنی در لوس آنجلس اشاره کرد.

    در کارهای فرانک گری خط راست وجود ندارد. پلان این موزه به شکل گلی در حال شکفتن است و اجزای ساختمان از مرکز به سمت بیرون گسترش یافته‌است. جنس نمای موزه از ورق تیتانیوم است.

    چارلز جنکز در مورد این موزه ایرادی را عنوان کرده‌است: او اعتقاد دارد که گری باید در نمای ساختمان از ورق‌هایی با ابعاد متفاوت استفاده می‌کرد. همانند فلس ماهی. و به نسبت شکل بنا ابعاد ورق‌ها باید تغییر می‌کردند. گری در کارهای بعدی خود این مسئله را مد نظر قرار داد.

    معماری پرش کیهانی را می‌توان سبک تکمیل کنندهٔ تاخوردگی (فولدینگ) و واسازی دانست.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای از ویکی پدیا
    ________________________________



    نامکان

    نامکان‌ (به فرانسوی: non-Lieux)،(به انگلیسی: non-place) اصطلاحی است که اولین بار توسط مارک اوژه معرفی شده‌است. «نامکان» (به فرانسوی: non-Lieu) مفهومی است در مقابل «مکان انسان‌شناختی» (به فرانسوی: Lieu Anthropologique) که با ظهور و معرفی نظریۀ انسان سوپرمدرن پا به عرصۀ وجود گذاشت و از نظر معنا در مقابل مکان، هر مکان خالی از هویت است. وی معتقد بود که انسان سوپرمدرن در دنیای خارج مکان‌هایی خالی از هویت می‌سازد و به آنها نامکان می‌گویند.

    اگر یک مکان را بتوان به مثابه «جایگاهی» هویت‌بخش، رابـ ـطه‌ساز و تاریخی تعریف کرد، فضایی که نتواند در هیچ‌یک از این موارد هویتی، رابـ ـطه‌ای یا تاریخی تعریف شود، یک نامکان است. فرضیه‌ای که در اینجا از آن دفاع می‌شود آن است که سوپرمدرنیته تولیدکنندۀ نامکان‌ها است؛ یعنی فضاهایی که خود به خود مکان‌های انسان‌شناختی نیستند و که برخلاف مدرنیتۀ بودلری، نمی‌توانند در جاهای قدیمی قرار بگیرند. چنین فضاهایی، فهرست و طبقه‌بندی شده و به مثابۀ «مکان‌های حافظه» جایگاهی تعیین‌شده و مشخص را در آن تشکیل می‌دهند. جهانی که انسان‌ها در کلینیک به دنیا می‌آیند و در بیمارستان از دنیا می‌روند، جایی که نقاط گذار و اشتغال موقت به صورتی لوکس‌گرایانه یا غیرانسانی افزایش می‌یابند (زنجیرۀ هتل‌ها و کلوب‌های تعطیلات، اردوگاه‌های پناهندگان، حومه‌های حاشیه‌نشینان در معرض تخریب یا زوال و رو به فساد و... جهانی است که برای فردیت تنها، گذار، موقت‌بودن و ناپایداری... ساخته شده‌است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای از ویکی پدیا
    ________________________________



    گاه‌نگاری سبک‌های معماری

    از ۱۷۵۰ میلادی تا حال
    • سبک‌های معماری از ۲۵۰ سال پیش تا کنون

    4a98a665b5779a077011f9413fe1f9d1.png

    از ۱۰۰۰ میلادی تا حال
    • ۱۰۰۰ years - The last ۲۵۰ years (indicated by the fine grid) is expanded in the timeline above
    d78d6bf9b5359e395a9a3a4e66518b0b.png

    ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد تا حال
    • ۸۰۰۰ years - The last ۱۰۰۰ years (fine grid) is expanded in the timeline above
    8f5599d98e7b8a85a947ba0b1ea02619.png
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای از ویکی پدیا
    ________________________________



    نظریه معماری

    تئوری معماری کنش اندیشیدن، گفت‌وگو و نوشتن دربارهٔ معماری است. تئوری معماری در بیش تر مدارس معماری تدریس می‌شود و توسط معماران پیش‌رو جهان به کار گرفته می‌شود. برخی از اشکالی که تئوری معماری در بر می‌گیرد سخنرانی یا گفتگو، رساله یا کتاب و پروژه‌های کاغذی (ساخته نشده) یا ورودی‌های مسابقات طراحی معماری هستند. تئوری معماری اغلب آموزشی است، و نظریه پردازان تمایل دارند که به مدارس نزدیک باشند یا در مدارس معماری کار کنند. تئوری معماری از دوران باستان به اشکال مختلف وجود داشت، و همچنان که نشر بیش تر رایج شد، تئوری معماری غنای بیش تری یافت. کتاب‌ها، مجلات و ژورنال‌های دانشگاهی تعداد بی‌سابقه ای از آثار معماران و منتقدان را در قرن بیستم منتشر کردند. در نتیجه، سبک‌ها و جنبش‌ها یی شکل گرفتند و بسیار سریعتر از حالتهای ابتدای تاریخ از بین رفتند. انتظار می‌رود استفاده از اینترنت گفتمان معماری در قرن ۲۱ را پیش ببرد.


    تاریخچه
    دوران باستان
    اطلاعات یا شواهد اندکی در مورد تئوری معماری در دوران باستان، تا قرن اول پیش از میلاد، با کار ویتروویوس وجود دارد. با این وجود، این بدان معنا نیست که چنین آثاری وجود نداشته‌اند. بسیاری از آثار دوران باستان جان سالم به در نبردند.

    قرون وسطا
    در طول قرون وسطی، دانش معماری با رونویسی، به شکل شفاهی (دهان به دهان) و به لحاظ فنی در خانه استادکاران منتقل شد.[۱] با توجه به ماهیت دشوار رونویسی، نمونه‌های اندکی از تئوری معماری در این دوره زمانی نوشته شده‌است. اکثر آثار این دوره الهی، و رونویسی از کتاب مقدس بودند، بنابراین تئوری‌های معماری همچون یادداشت‌های بر روی ساختارهای موجود در کتاب مقدس بود. Liber de rebus in administratione sua gestis اثر ابوت سوژه، یک سند معماری بود که با معماری گوتیک پدیدار شد. نمونهٔ دیگر از مجموعه نقاشی‌های ویلار دو اونکور از حدود ۱۲۳۰ بود.

    در دودمان سونگ چین، لی جی در ۱۱۰۳ یینگزائو فاشی را منتشر شد، یک رساله معماری بود که عناصر معماری چینی را تدوین کرد.[۲][۳]

    رنسانس
    اولین کار بزرگ نظریه معماری این دوره متعلق به لئون باتیستا آلبرتی De Re Aedificatoria است، که ویتروویوس را در قلب اصلی‌ترین سنت تئوریک دوران مدرن قرار داد. از آلبرتی، معماری خوب از طریق مثلث ویتروویایی شناخته شده، که هدف آن را تعریف می‌کند. این سه‌گانه تمام اعتبارش را تا قرن نوزدهم را حفظ کرد. گذار عمده به قرن هفدهم و در نهایت دوره روشنگری از طریق تحقیقات پیشرفته ریاضی و نوری معمار برجسته و هندسه دان ژرار دوسارگ، با تأکید بر مطالعات او بر مقاطع مخروطی، پرسپکتیو و هندسه تصویری، اتفاق افتاد.

    روشنگری
    عصر روشنگری شاهد توسعه قابل توجهی در تئوری معماری در قاره اروپا بود. اکتشافات باستان شناسانهٔ جدید (از قبیل پمپئی و هرکولانیوم) علاقه جدیدی به هنر و معماری کلاسیک به وجود آورد. به این ترتیب، واژهٔ نئوکلاسیسیسم، که توسط نوشتهٔ منتقد هنری پروس [یوهان یوآخیم وینکلمن] شرح داده شد، به منظور تبیین معماری قرن هجدهم که به این نمونه‌های نئوکلاسیک برای الهام در طراحی ساختمان نگاه می‌کردند استفاده شد.[۴]

    نظریه پردازان برجسته معماری عصر روشنگری عبارتند از ژولین دیوید لروا، ابه مارک آنتوان لوژه، جیووانی باتیستا پیرانزی، رابرت آدام، جیمز استوارت، گئورگ ویلهلم فریدریش هگل،[۵] و نیکلاس روت.

    قرن بیستم
    در سال ۱۸۸۹، کامیلو سیته Der Städtebau nach seinem künstlerischen Grundsätzen را منتشر کرد (با عنوان برنامه‌ریزی شهری با توجه به اصول هنری ترجمه شده) که دقیقاً نقد فرم معماری نبود، بلکه یک نقد زیبایی شناسانه (تأثیر گرفته از برنامه‌ریزی شهری قرون وسطی و باروک) از شهرنشینی قرن نوزدهمی است. این کار عمدتاً تئوریک، تأثیری آنی بر معماری گذاشت، به این دلیل که دو رشتهٔ معماری و برنامه‌ریزی را در هم آمیخت. تقاضا برای آن چنان بالا بود که پنج چاپ در آلمان بین سال‌های ۱۸۸۹ و ۱۹۲۲ منتشر شد و یک ترجمه فرانسوی در سال ۱۹۰۲ بیرون آمد. (هیچ نسخه ای به زبان انگلیسی تا سال ۱۹۴۵ منتشر نشد) برای سیته، مهم‌ترین مسئله نه شکل معماری یا فرم ساختمان، بلکه کیفیت فضاهای شهری ای است که ساختمان‌ها در مجموع در بر می‌گیرند، کل بیش از مجموع بخش‌ها. جنبش مدرن این افکار را رد کرد و لو کوربوزیه به شدت کار را نادیده گرفت. با این وجود، کار سیته توسط معماران و نظریه پردازان پست مدرن دهه ۱۹۷۰ بازبینی شد، به ویژه پس از انتشار مجدد آن در سال ۱۹۸۶ توسط ریزولی، ویرایش شده توسط کالینز و کالینز (که اکنون توسط داور منتشر شده‌است) بازخوانی شد. از این کتاب اغلب امروزه در خطایی تاریخی به عنوان وسیله ای برای نقد جنبش مدرن به عنوان استفاده می‌شود.

    معاصر
    در گفتمان معماری معاصر تئوری به‌طور کلی متوجه موضع اش در برابر فرهنگ و خصوصاً اندیشه شده. به همین دلیل است که دوره‌های دانشگاهی تئوری معماری اغلب به اندازهٔ بحث دربارهٔ ساختمان‌ها وقت صرف بحث در مورد فلسفه و مطالعات فرهنگی می‌کنند، و به همین دلیل است که پژوهش‌های پیشرفته تحصیلات تکمیلی و پایان‌نامه‌های پی اچ دی بر ارتباط موضوعات فلسفی با علوم انسانی معماری تمرکز می‌کنند. برخی از نظریه پردازان معماری به بحث در مورد موضوعات فلسفی می‌پردازند یا به‌طور مستقیم با فیلسوفان وارد گفتگو می‌شوند، همان‌طور که پیتر آیزنمن و برنارد چومی به اندیشه دریدا علاقه داشتند یا علاقه آنتونی ویدلر به آثار فروید و لکان، علاوه بر علاقه به شعر فضایی گاستون باشلار یا متون ژیل دلوز. این همچنین در مورد استادان در دانشگاه‌ها مانند دلیبور وسلی یا آلبرتو پرز گومز صدق می‌کند و در سال‌های اخیر این گرایش به فلسفه از راه پژوهش نسل جدیدی از نظریه پردازان (برای نمونه جفری کیپنس یا سنفورد کوینتر) تقویت شده‌است. به‌طور مشابه، می‌توانیم به معماران معاصر علاقه‌مند به فلسفه و مطالعات فرهنگی اشاره کنیم. بعضی از آن‌ها به پدیدارشناسی علاقه‌مند هستند، مانند کریستین نوربرگ-شولز، یا مانند نادر البزری متخصص فیلسوفان و مورخان علم هستند. دیگران، مانند مانفردو تافوری، علاقه‌مند به تعریف‌های هستی شناسانهٔ جدیدی از معماری هستند که ردی از مفهومی تازه از مدرنیته در معماری را دنبال می‌کند. این مفهوم که تئوری مستلزم نقد است و در کار بسیاری از نظریه پردازان و معماران دیگر مانند مارک ویگلی و دیگران وجود دارد ریشه در مطالعات ادبی پسا ساختارگرایانه دارد. در نظریه‌های آن‌ها، معماری با یک زبان مقایسه می‌شود که هر بار که استفاده شود می‌تواند اختراع شده و دوباره اختراع شود. این تئوری بر معماری به اصطلاح دیکانستراکتیویستی تأثیر گذاشت. در مقابل، نوآوران جامعه شبکه ای، به خصوص توسعه دهندگان نرم‌افزار سیلیکون ولی، تأکید کریستوفر الکساندر بر راه بی زمان ساختن بود (۱۹۷۹) را بر اساس زبان الگوهایی که همچنان که ساخته می‌شوند بهینه می‌شوند.

    از سال ۲۰۰۰، تئوری معماری مجبور به مواجهه با افزایش سریع شهرنشینی و جهانی شدن شده‌است. با بسط درکی جدید از شهر، بسیاری از نظریه پردازان درکی تازه از وضعیت شهرنشینی سیاره ما (برای مثال ایدهٔ بیگنس رم کولهاس) به دست دادند. علاقه به تکه‌تکه شدن و معماری به عنوان ابژهٔ موقت علاوه بر تأثیر بر چنین تفکر (مثلا نگرانی از استفاده از تکنولوژی پیشرفته)، بر نگرانی‌های عمومی مانند محیط زیست، رسانه‌های جمعی و اقتصاد تأثیر می‌گذارد.

    در دهه گذشته، معماری به اصطلاح «دیجیتال» پدید آمده. چندین جریان و متدولوژی‌های طراحی به‌طور همزمان در حال توسعه اند، برخی از آن‌ها یکدیگر را تقویت می‌کنند، در حالی که بقیه موضعی مخالف دارند. یکی از این جریان‌ها بیومیمیکری است که فرایند بررسی طبیعت، مدل‌ها، سیستم‌ها، فرایندها و عناصر آن است تا برای حل مشکلات انسان[۶] از آن‌ها تقلید کند یا الهام بگیرد. معماران همچنین ساختمان‌هایی ارگانیک‌وار به منظور توسعه یک زبان فرمی تازه طراحی می‌کنند. گرایش دیگر کشف آن تکنیک‌های رایانشی است که تحت تأثیر الگوریتم‌های مرتبط با فرایندهای بیولوژیکی هستند و گاهی با عنوان ریخت‌زایی دیجیتال شناخته می‌شوند. در تلاش برای بهینه‌سازی نوآوری رایانشی در معماری، الگوریتم‌های ژنتیک توسعه یافته در علوم رایانه برای تکامل طرح‌ها در یک کامپیوتر استفاده می‌شود و برخی از این‌ها به عنوان ساختار واقعی پیشنهاد و ساخته شده‌اند. از آنجا که این تمایلات معماری نوظهور هستند، بسیاری از نظریه پردازان و معماران در این زمینه کار می‌کنند و نظریه‌ها و ایده‌هایی مانند پارامتریسم پاتریک شوماخر را توسعه می‌دهند.

    با این وجود شواهدی بر این ادعا وجود ندارد که ما شاهد تولد یک نوع کاملاً جدید از تئوری و کار حرفه‌ای معماری هستیم. دنیای تئوری معماری معاصر متکثر و رنگارنگ است. نحل‌های برجستهٔ تئوری معماری بر اساس تحلیل زبان شناختی، فلسفه، پسا ساختارگرایی یا نظریه فرهنگی وجود دارند. برای نمونه، علاقه جدیدی به کشف دوباره پروژه پست مدرنیستی (سام یاکوب)، تعریف گرایش‌های جدید رادیکال معماری و پیامدهای آن در توسعه شهرها (پیر ویتوریو آئورلی) و یک رویکرد فرمالیستی تازه به معماری از طریق تخصیص مفاهیم فلسفه شی محور (پیتر ترامر یا تام ویسکامب). با این حال، هنوز خیلی زود است که بگوییم آیا هر یک از این کاوش‌ها بر معماری به‌طور گسترده یا پایدار تأثیر خواهند گذاشت.

    برخی از نظریه پردازان معماری
    تاریخی

    کارل فریدریش شینکل

    اوژن ویوله لودوک

    جان راسکین

    ژرار دوسارگ

    آندرا پالادیو

    لئون باتیستا آلبرتی

    ویترویوس

    فرمالیسم و فضا

    آنری فوکیلون

    آلویس ریگل

    گوتفرید زمپر

    هاینریش ولفلین

    مدرنیست

    برونو زوی

    اوتو واگنر

    لوکوربوزیه

    آدلف لوس

    لوئیس مامفورد

    رودلف آرنهایم

    لوسیو کوستا

    پست مدرن و معاصر

    پیتر کوک

    نادر البزری

    پیتر آیزنمن

    کی مایکل هیز

    چارلز جنکس

    جفری کیپنس

    رم کولهاس

    لئون کرییر

    سنفورد کوینتر

    آلبرتو پرز-گومز

    آلدو روسی

    کالین روو

    دنیس اسکات براون

    ریچارد سنت

    رابرت ونچوری

    پل ویریلیو

    سارا وایتینگ

    برونو زوی

    معماری دیجیتال

    گرگ لین

    ضد معماری

    ژرژ باتای

    گی دوبور

    میشل فوکو

    آنری لوفور
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای از ویکی پدیا
    ________________________________



    معماری ارگانیک

    300px-FallingwaterWright.jpg

    ساختمان طبیعت‌وار فالینگ‌واتر اثر فرانک لوید رایت.
    معماری ارگانیک (به انگلیسی: Organic architecture) یا معماری اندام‌وار یا بیومورفیسم یک فلسفه در معماری است که به ترویج هماهنگی بین عادت‌های انسانی و طبیعت می‌پردازد. این اتفاق به صورتی شکل می‌گیرد که طراحی چنان هماهنگی و ارتباطی با محیط خود داشته‌باشد که ساختمان، مبلمان و محیط بخشی از یک ترکیب متحد و مرتبط باشد.[۱]

    تفاوت بیونیک و ارگانیک
    تفاوت طراحی ارگانیک و طراحی بیونیک در این است که در سبک ارگانیک بیشتر از فرم و رنگ عناصر موجود در طبیعت استفاده می‌شود ولی در طراحی بیونیک از سیستم و عملکرد عناصر طبیعی بیشتر در ایده‌های اولیه و ساختارها استفاده می‌شود به عنوان مثال طرح تار عنکبوت برای ساخت یک سازه مستحکم استفاده می‌شود.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    مقاله ای از ویکی پدیا
    ________________________________



    طراحی داخلی
    300px-Lounge_InterContinental_Singapore.jpg

    نمایی از دکوراسیون داخلی لابی هتل‌ اینترکنتیننتال سنگاپور.
    300px-Electric_wire_reel_reused_in_a_furniture_ecodesign.jpg

    معماری داخلی
    طراحی داخلی گروهی از کارهای مختلف را توصیف می‌کند که در عین حالی که مرتبط با پروژه می‌باشد مرتبط با تبدیل آن به تنظیمات مؤثر برای طیف وسیعی از فعالیت‌های انسانی است. طراح داخلی کسی است که چنین پروژه‌هایی را برنامه‌ریزی، هماهنگ و مدیریت کند. طراحی داخلی حرفه‌ای چند بعدی است که شامل توسعه مفهومی، ارتباط با ذینفعان پروژه و مدیریت و اجرای طرح است.
    در لغت‌نامه ی وبستر، طراحی داخلی چنین تعریف شده‌است: «هنر یا عمل برنامه‌ریزی و نظارت بر طراحی و اجرای معماری داخلی و مبلمان»


    تاریخچه حرفه‌ای طراحی داخلی
    در گذشته، فضای داخلی به‌طور غریزی به عنوان بخشی از پروسه ساختمان قرار داده می‌شد. حرفه طراحی داخلی نتیجه‌ای از توسعه جامعه و معماری پیچیده‌ای شده‌است که ناشی از توسعه فرایندهای صنعتی است. پیگیری استفاده مؤثر از فضا، کاربر رفاه و طراحی عملکردی به توسعه حرفه‌ای طراحی داخلی معاصر کمک کرده‌است؛ و این چنین

    دکوراتور داخلی ساختمان و طراح داخلی
    حرفه طراحی داخلی به وضوح تعریف نشده و پروژه‌های انجام شده توسط یک طراح داخلی به‌طور گسترده‌ای متفاوت است. عباراتی مانند دکوراتور و طراح اغلب مترادف استفاده می‌شود. با این حال، تمایز میان اصطلاحات وجود دارد.

    دکوراتور داخلی
    واژه دکوراتور داخلی در اواخر قرن نوزدهم اوایل قرن بیستم پدید آمده‌است. به آن دسته از دست‌اندرکاران گویند که که در تنظیم داخلی در سبک‌های مختلف تخصص دارد. در این متن سبک اشاره به یک ترکیب بندی بر اساس یک تصویر از یک ایده خاص، زمان، مکان، و غیره به عنوان مثال: ویکتوریا، گرجستان، دکو، هنر مدرن، و غیره دارد. اصطلاح دکوراتور داخلی نیز نشان می‌دهد تمرکز بر جنبه‌های زینتی و متحرک از داخل کابین، مانند رنگ، مبلمان، مبلمان قالب‌گیری‌های و قاب سازی، طراحی دارد.

    طراح داخلی
    جامعه طراحان داخلی آمریکا(ASID) طراح داخلی را چنین تعریف می‌کند: «متخصصی برای طراحی فضاهای داخلی، با عملکرد و کارایی بالا که تخصص خود را از طریق آموزش‌های رسمی کسب کرده‌است.»
    طراح داخلی مستلزم آن است که تأکید بر برنامه‌ریزی، طراحی کاربردی و استفاده مؤثر از فضا که در این حرفه وجود دارد، در مقایسه با تزئین فضای داخلی بیشتر باشد. طراح داخلی می‌تواند پروژه‌هایی که شامل تنظیم فاصله‌های طرح اولیه را در داخل یک ساختمان و همچنین پروژه‌هایی که نیاز به درک درستی از مسائل فنی مانند آکوستیک، نور، دما، و غیره دارند را انجام دهد.
    اگرچه یک طراح داخلی ممکن است لایه‌ای از فضا را بسازد، وی ممکن نیست فضا را بدون داشتن تصویب یک معمار بسازد. به همین دلیل است که بسیاری از طراحان داخلی تمام تحصیلات خود را برای یک معمار خوب شدن می‌گذرانند. طراح داخلی ممکن است مایل به تخصصهایی از انواع طراحی داخلی برای توسعه دانش فنی خاص به آن منطقه باشد.زیبایی در طراحی سایت مستلزم این است که دانش در زمینه طراحی داشته باشید تا بتوانید به بهترین نحو فعالیت کنید.

    تخصص معماری داخلی
    مسکونی
    طراحی مجتمع‌های مسکونی طراحی داخلی اقامتگاه خصوصی است.

    بازرگانی
    250px-Beautysalon-iran.jpg

    دکوراسیون داخلی یک آرایشگاه زنانه در همدان
    طراحی تجاری دربرگیرنده طیف گسترده‌ای از تخصص‌های زیر است: خرده فروشی: شامل مراکز خرید، فروشگاه، فروشگاه تخصصی، تجارت و نمایشگاه‌های تجسمی است. برند تجسمی و فضایی: استفاده از فضا به عنوان یک رسانه به بیان نام تجاری شرکت‌ها شرکت: طراحی دفتر شرکت برای هر نوع کسب و کار بهداشت و درمان: طراحی بیمارستان‌ها، امکانات کمک‌های زندگی، ادارات پزشکی، دفاتر دندانپزشک، امکانات روانپزشکی، آزمایشگاه‌ها، امکانات پزشکی ویژه مهمان نوازی و تفریح : شامل هتل‌ها، متل‌ها، تفرجگاه‌ها، کافه‌ها، رستوران‌ها، باشگاه‌های سلامت و چشمه‌های معدنی، و غیره رسمی و سازمانی: ادارات دولتی، موسسات مالی (بانک‌ها و تعاونی‌های اعتباری)، مدارس و دانشگاه‌ها، آرایشگاه‌ها، امکانات مذهبی و غیره مراکز صنعتی: ساخت و امکانات آموزشی و همچنین امکانات صادرات و واردات

    دیگر
    مناطق دیگر این تخصص عبارتند از: طراحی نمایشگاه و موزه، طراحی رویدادها (از جمله مراسم‌ها، کنوانسیون‌ها و کنسرت)، تئاتر و طراحی با کارایی، طراحی در تولید فیلم و برای تلویزیون.

    حرفه
    آموزش و پرورش
    مسیرهای مختلفی وجود دارد که فرد می‌تواند تبدیل به یک طراح داخلی حرفه‌ای شود. همه این مسیرها شامل نوعی از آموزشها است. کار کردن با یک طراح حرفه‌ای موفق، روش غیررسمی آموزش است و قبلاً شایعترین روش آموزش و پرورش بوده‌است.

    شرایط کاری
    طیف گسترده‌ای از شرایط کار و فرصت‌های شغلی داخل طراحی داخلی وجود دارد. شرکت‌های بزرگ و کوچک اغلب طراحان داخلی به عنوان کارمند در ساعت منظم استخدام مینایند.

    درآمد
    درآمد طراحان داخلی با توجه به کارفرما و تجربه و شهرت فردی آن‌ها متفاوت است. برای پروزه‌های مسکونی طراحان داخلی خودکار عمل می‌کنند و درآمد هر یک از آن‌ها معمولاً هزینه هر یک ساعت به علاوه یک درصد از کل هزینه مبلمان، روشنایی، آثار هنری، و دیگر عناصر طراحی است.

    سبک‌های طراحی داخلی
    در طراحی داخلی سبک‌های مختلفی وجود دارد که هر کدام مواد استفاده شونده خاص خود را دارند

    1. سبک مدرن
    2. کلاسیک
    3. مینیمال
    4. روستیک
    5. سبک ژاپنی
    6. سبک چینی
    7. سبک ماوریک
    8. سبک مراکشی
    9. سبک مصری
    10. سبک رومی
    11. سبک هندی
    12. سبک یونان باستان
    13. سبک روکوکو
    14. سبک انگلیسی
    15. سبک ویکتوریایی
    16. سبک فرانسوی
    17. سبک سوئدی
    18. سیک آرت نوو
    19. سبک آرت دکو
    20. سبک باروک
    21. سبک گوتیک
    22. سبک اوریگامی
    23. سبک مونوکروماتیک
    24. سبک سنتی ایرانی (رایج در دوران قاجار)
    در تلویزیون
    طراحی داخلی یک جنگ تلویزیونی در انگلستان شده‌است؛ برنامه‌های عمومی دکوراسیون داخلی شامل ۶۰ دقیقه دوباره‌سازی در ITV تغییر دادن اتاقها در BBC و فروش خانه‌ها در کانال۴. معماران داخلی معروفی که در شکل گرفتن این برنامه‌ها کار می‌کنند از جمله لیندا بارکر و لارنس لیولین-برون. در ایالات متحده شبکه TLC برنامه‌های عمومی با عنوان فضاهای تجاری را پخش می‌کندکه برنامه‌ای با ساختاری شبیه به برنامه‌های در انگلیس دگرگونی در اتاقها است.

    چاپ و روی اینترنت
    مستند مجلات طراحی داخلی داخل خانه‌ها، مبلمان، لوازم خانگی، منسوجات و معماری معمولاً در یک قالب بسیار خاص یا درست می‌شوند. همچنین ممکن است از کافه‌ها، خانه‌های تاریخی، زندگی سازگار با محیط زیست باشند. هر مطلبی یا نشریه اغلب به عنوان «چگونه به» عمل می‌کند و طراحان داخلی را همان اندازه که به استیلها و دکورها راهنمایی می‌کند به آن‌ها می‌گوید به روز باشند و آن‌ها را از اخبار روز طراحی داخلی و آخرین روندها مطلع می‌کند.

    طراحان داخلی برجسته ساختمان
    دکوراتورهای طراح داخلی ساختمان اولیه دیگر:

    • سیبیل کولفکس
    • دراپر دوروتی
    • پیر فرانسوا لئونارد فن تاین
    • سیری موآم
    • السی دی ولف
    بسیاری از طراحان داخلی مشهور قرن بیستم هیچ دوره تخصصی ندیدند. خواهر پریشی، دنینگ رابرت و وینسنت فورکید، جویس کری، ویرسلر کلی، استفان بودین، جفری ژرژ، امیلیو تری، کارلوس د بستیگویی، پتروزینو نینا، مونگیاردینو لورنزو، بلبل دیوید هیکس، کریس وولز و بسیاری دیگر از نوآوران روند تنظیم جهان در طراحی و دکوراسیون بودند.

    جستارهای وابسته
    • هنر تجاری
    • نور در معماری داخلی
    • رنگ در معماری داخلی
    کارها و اثرها
    • انجمن طراحان داخلی آمریکا
    • معماری
    • طرح
    • مؤسسه طراحی داخلی بریتانیا
    • روانشناسی روانشناسی محیط زیست و طراحی داخلی
    • دوره‌های معماری داخلی
    • بانک عکس طراحی داخلی
    • مقررات طراحی داخلی در ایالات متحده
    • روانشناسی روانشناسی محیط زیست و طراحی داخلی
    • مقررات طراحی داخلی در ایالات متحده
    • رنگ
    نگارخانه طراحی داخلی
    • 200px-Hotel_San_Domenico-Taormina-Sicilia-Italy_-_Creative_Commons_by_gnuckx_%283667442268%29.jpg

      هتل سن دومنیکو در تائورمینا

    • 150px-Lenno_Villa_Balbianello_wnetrze_4.jpg

      ویلای دلم Balbianello

    • 200px-Apothecary_room_-_Arppeanum_-_DSC05136.JPG

      اتاق عطار

    • 200px-Lenno_Villa_Balbianello_wnetrze_3.jpg

      ویلای دلم Balbianello ]

    • 200px-Johan_Zacharias_Blackstadius%2C_Interi%C3%B6r%2C_salong_med_l%C3%A4sande_flicka%2C_1850.jpg

      A salong

    • 150px-Bar_in_de_Rotterdamzaal.jpg

      Bar in رتردام

    • 200px-Balboa_Bay_Club_9_Photo_D_Ramey_Logan.jpg

      Balboa Bay Club

    • 200px-12-03-01-axel-springer-by-RalfR-28.jpg

      Springer- Hochhaus
     
    بالا