بتن و میلگردهای فلزی، برای ساختن یک ساختمان کاربرد دارند. مصالح ساختمانی، عبارت است از موادی که برای ساختوساز استفاده میشوند. بسیاری از موادی که به صورت طبیعی ایجاد میشوند (مانند رس، ماسه، چوب، سنگ و حتی شاخ و برگهای کوچک)، برای ساختن یک ساختمان کاربرد دارند. به غیر از مواد و مصالح طبیعی، برخی از مواد ساخته شده توسط انسان نیز به صورت ترکیبی، در ساختوساز استفاده میشوند. در بسیاری از کشورها، تولید مصالح ساختمانی به صورت یک صنعت درآمدهاست. علاوه بر این، استفاده از این مصالح، مشاغل و پیشههای زیادی، همانند نجاری، لولهکشی، سقفسازی و عایقکاری را به وجود آوردهاست. این گونه از پیشهها، کار تزیین و زیبایی ساختمانها و خانهها را برعهده دارند.
مصالح ساختمانی نوین
ساختوساز و پیشرفت همواره از نیازهای اولیه بشر بوده است، انسانها دائما در حال بهروزآوری و ابداع فناوریهای تازه در صنعت ساختمانی هستند، به عنوان نمونه میتوان برای مصالح ساختمانی نوین به موارد زیر اشاره داشت:
یک بازار پارچه در پیادهروهای شهر کراچی پاکستان. پارچه لایهای نرمشپذیر است که از شبکهای از نخها یا الیاف طبیعی یا مصنوعی تشکیل شدهاست؛ که نوع نخها یا الیاف و ساختار و نحوه قرارگیری آنها در کنار یکدیگر ساختمان پارچه و خصوصیات فیزیکی آن را بوجود میآورد.[۱] پارچه را از روشهای بافت تاری-پودی، بافت حلقوی (کشبافی یا قلاب بافی)، روشهای بی بافت، گره زدن تولید میشود.
پارچهها از نظر مواد بکار رفته انواع گوناگون دارند از جمله پنبهای (نخی)، پشمی، ابریشمی. غیره. به بخشی از بازار که پارچهفروشیها در آن قرار دارند بازار بزازها گفته میشود.[۲]
برای نخستین بار پارچه پنبهای در حدود ۱٬۹۰۰ پیش از میلاد توسط تمدن دره سند در آسیای جنوبی بافته شد.[۳]
پیشینهٔ بافت پارچه در ایران
کاوشها و پژوهشهای دانشمندان و پژوهشگران در صد سالهٔ اخیر نشان دادهاست که ایرانیان از پیشتازانی بودهاند که به کار بافندگی پارچه پرداختهاند. حتی ساکنین ایران باستان در دورهٔ دوم سنگ (یا به اصطلاح عصر حجر میانین) با فن پارچهبافی آشنا بودهاند. برای اثبات این واقعیت، بهترین گواه؛ سفالها، نگینها و مهرههاییاند که بیش از هشت هزار سال قبل از میلاد در ژرفای خاکهای این مرز و بوم جا گرفتهاند. پروفسور کارلتون کن که برای ادارهٔ کل باستانشناسی کار میکرد، ضمن کاوشهایی در سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۲۹ (۱۹۴۹ تا ۱۹۵۰) در غاری موسوم به غار کمربند در نزدیکی دریای کاسپین، پارچههایی به دست آورد که ثابت میکند اقوام ایرانی از همان آغاز غارنشینی، پشم گوسفند و بز را بهصورت پارچه میبافتند. آزمایشهایی که با کربن ۱۴ بر روی پارچهها انجام گرفت، نشان داد که قدمتشان به ۶۵۰۰ سال قبل از میلاد میرسد.[۴]
لنگرها و دوکهایی که طی سی سال اخیر در حفاریهای مختلف بهدست آمده گواه وجود کارگاههای بافندگی در ایران کهن است. باستانشناسانی چون پروفسور گیرشمن و دکتر فیلیس اکرمن تأیید میکنند که عمر این دوکها و لنگرها، با نخستین آثار سکونت انسان در فلات ایران مطابقت کامل دارد. در دورهٔ تمدن شوش (۴۵۰۰ سال قبل از میلاد) فن پارچهبافی با توجه به ظرافت پارچه، راه کمال را طی کردهاست؛ تیغهٔ مسینی که با سفالهای عهد اول در شوش بهدست آمده و اثر املاح مس بر روی پارچهای که تیغه را در آن پیچیده بودند، گواه این مدعاست. هماکنون قسمتهایی از این قطعه پارچه در موزه لوور موجود است.[۴]
از نوشتههای گزنفون چنین برمیآید که، در دورهٔ مادها و در آذربایجان پارچههایی زیباتر و بهتر از گذشته بافته میشدهاست. چنانکه کورش هخامنشی تحتتاثیر زیبایی و کمال لباس مادها قرار گرفت و نزدیکان خود را نیز برآن داشت تا مانند مادها لباس بپوشند.[۵]
نساجی ایران در آذربایجان و در دوره هخامنشی بهویژه در زمینهٔ بافت پارچههای ابریشمی، پشمی نرم و لطیف، مشهور بود و شاهان این دوره به داشتن لباسهای زیبا و فاخر شهرت داشتند. یکی از دلایلی که برای نشان دادن پیشرفت صنعت پارچهبافی در زمان هخامنشیان ارائه میشود این است که اسکندر با آن همه تعصب یونانیگری، برحسب نوشتههای هرودوت و پلوتارک از زمان ورود به ایران تا هنگام مرگش لباسهای زربفت ایرانی بر تن میکرد. پلوتارک و دبودور همچنین نوشتهاند که پارچههای زری که تار آن را از طلا و نقره میکشیدند و همچنین مخمل، پارچههای پشمی و پارچههای کتانی ایران در دورهٔ هخامنشیان بیاندازه مطلوب بود.[۶]
پس از انقراض دولت هخامنشی، مدت ۵ قرن از نظر بسیاری از صنایع و هنرها از جمله صنعت بافندگی پیشرفت چشمگیری پدید نیامد. این توقف صنعتی و هنری مولود دو عامل است. یکی نفوذ تمدن و سلیقه یونانیها در دوره سلوکیها که موجب امحای فرهنگ و تمدن ایران و توقف هرگونه پیشرفتی در فنون و صنایع خاص ایرانی شد. دوم روحیهٔ جنگجویی و جهانگیری پادشاهان اشکانی که هرچند افتخارات تاریخی بسیاری را سبب شد و در بعضی مواقع ناگزیر به جنگ بودند، با این همه پادشاهان این دوره را از پرداختن به این هنر، تشویق و تربیت صنعتگران و هنرمندان فارغ میکرد. از زمان اشکانیان یافتههای فراوانی در دست نیست تنها اثری که از نساجی این دوره بهدست آمده چند تکه پارچهٔ ابریشمی است که بههمراه قطعه پارچههای بافته شده در چین، ضمن کشفیات ناحیهٔ لولان در منتهیالیه ایران خاوری امروز به دست آمدهاست.[۷]
به گفتهٔ اکثریت قریب بهاتفاق پژوهشگران و مورخان، دورهٔ ساسانی یکی از درخشانترین و گویاترین دورهها از نظر بافندگی بودهاست. مسعودی در کتاب مروجالذهب مینویسد: «نیمی از شوکت و عظمت این دوره را باید در توسعهٔ صنایع از جمله صنعت بافندگی جستجو کرد.» خوشبختانه بافتههای این دوره بهوفور در موزهها و کلیساهای غربیان حفظ شدهاست. دکتر محمد حسن زکی در کتاب صنایع ایران بعد از اسلام دربارهٔ بافتههای این دوره میگوید: «در این دوره، بافندگی ایران به اوج عظمت، ترقی و رونق خود رسید.»[۷]
در دورهٔ اسلامی به سبب درگیری عمومی ایرانیان با اعراب و چند پارگی حکومتها در دورههای مختلف، صنعت بافندگی از درخشندگی و پیشرفت افتاده بود و در بسیاری از دورهها صنعت پارچهبافی چنان سیر نزولی میپیمود که گمان نمیرفت دیگر هرگز شکوفا شود. مهاجمان هم دلِ خوشی از تمدن و فرهنگ ایرانی نداشتند، با این همه صنعت پارچهبافی با ایستادگی هرچه تمامتر، بار دیگر خود را نمایان ساخت. هنرمندان این پیشهٔ ظریف با وجود آنکه بسیاری از خلفا، با خوار شمردن آن و اینکه جولاهگی شغل پستی است درصدد نابودی آن برآمدند، چنان کردند که پارچهبافان در زمرهٔ نجیبترین، با اعتبارترین و اصلیترین شاغلان بهحساب آمدند.[۸]
دروران سلاجقه را باید دوران شکوفایی دوبارهٔ هنر ایران دانست. از آن دوره حدود ۵۰ تکه پارچه باقی ماندهاست که اوج هنر در آنها دیده میشود. در این دوره پیچیدهترین و ظریفترین نقشهها بافته میشد. در این دوره بافت شطرنجی یکدرمیان و دولا معمولتر بود و پارچههای دورو و اطلسی در کمال مهارت رایج بود.[۷]
پروفسور پوپ در کتابشاهکارهای هنر ایران به شناسایی نابسامانیها و عقبماندگیهای سالهای استیلای مغول بر ایران در زمینه نساجی میپردازد. او معتقد است: «استیلای مغول با آنکه نخست در سفالسازی و فلزکاری تأثیر مهمی نداشت، طراحی پارچه را بهکلی تغییر داد. نقشهایی که از پیش از اسلام رواج داشت بهکلی متروک شد. ترکیبها و تصاویر همه از رواج افتادند. رنگ روشن و حتی سفید که برای زمینههای طرحها انتخاب میشد تا طرحو شکل را برجستهتر جلوه دهد دیگر بهکار نرفت و بهجای آن رنگهای تند و تیره برای زمینه معمول شد. حتی روش کار هم تغییر کرد. سبک پارچهها کموبیش یکنواخت بود و اصل و منشأ طرحهای این دوره غالباً نامعلوم است. هجوم سبک چینی و مغولی که سرشار از خشونت بود در پارچهبافی مؤثر افتاد. در دوره تیموری پارچهبافان را از شهرهای مختلف جمعآوری، و به سمرقند اعزام کردند تا در آنجا مشغول کار گردند. بدیهی است آنچه در قالب دستور و سلیقه تیموریان بهوجود آمد نمیتوانست گامی بهسوی پیشرفت باشد.»[۹]
به حقیقت باید گفت دوران صفویان، اوج شکوه و بلندی هنر و تمدن ایرانیان بودهاست که پس از اسلام مانند آن دیده و شنیده نشدهاست. آنان دوباره نام ایران را در اندیشهها زنده کردند. بر اثر حمایت بیدریغ شاهان صفوی از هنرمندان توفیق عظیمی در پارچهبافی بهدست آمد. بهراحتی میتوان پذیرفت که هنرمندان این دوره خاصه در زمان شاه عباس کبیر بافته شدهاست در تمام تاریخ هنر نساجی جهان همتا ندارد.[۹]
با سقوط صفویان به دست افغانها، چراغ هنر ایران هم رو به خاموشی گرایید. افشاریه و زندیه و قاجاریان هم هیچ کاری برای نجات آن انجام ندادند. اگر دوره قاجاریه را یکی از بدترین و دردآورترین دوران در طول تاریخ ایران در زمینه صنعت نساجی و بافندگی پارچههای دستی و سنتی بدانیم، بجاست. از طرفی دوره قاجار مصادف است با نهضت همهجانبه کارخانههای پارچهبافی اروپا، همچنین پارچههای روسی که افراد سودجو با رضایت شاهان وقت بیرویه و ارزان وارد کشور میکردند و مانع برابری تولید کارگاههای دستی و سنتی با کارگاههای ماشینی میشد. صنعتگران و هنرمندان هم که نه حمایتی میشدند و نه بازاری برای فروش دست از کار کشیدند و این هنر چندین هزار ساله را بهدست فراموشی سپردند.[۱۰]
انواع پارچه
پارچههای شناخته شده در بازار سنتی ایران:[۱۱]
پارچه زربفت برجسته
چیت (= پارچهٔ پنبهای و نقش داری که بیشتر مزین به نقش گلهای کوچک و بزرگ بود)
چلوار (= پارچهٔ پنبهای سفید و آهار دار و بسیار پر مصرفی که از آن پیراهن و زیرجامه و ملحفه و روبالشی تهیه میکردند)
کرباس (= کرباس یا کرپاس، پارچهٔ پنبهای سفید و درشت بافت که غالباً زنان و مردان روستایی از آن جامه میساختند و برای کفن نیز به کار میرفت)
متقال (= پارچهٔ پنبهای سفید شبیه به کرباس اما از آن لطیف تر)
کتان (= پارچهای که از الیاف ساقهٔ کتان ساخته میشود. کتان گیاه علفی یکسالهای است دارای برگهای سبز مات و ساقهٔ متشکل از الیاف نرم و بلند. از این الیاف نخ کتانی هم به دست میآورند)
مخمل (= پارچهای نخی یا ابریشمی که یک روی آن صاف و روی دیگر دارای پرزهای لطیف و نزدیک به هم و به یک سو خوابیدهاست)
حریر (= پارچهٔ ابریشمی نازک) وال، تور، فاستونی
ململ (= نوعی پارچهٔ نخی لطیف و نازک و سفید)
ماهوت (= پارچهای ضخیم تمام پشم، نرم، کمی براق، با سطح پرز دار)
کریشه (پارچهٔ سبک نخی دارای گلهای برجسته)
کلوکه (= پارچهٔ نخی که بیشتر برای چادر مشکی بکار میرفت)
کرپدوشین (= یا کربدوشین پارچهای از خانوادهٔ کرپ که از ابریشم خام بافته میشد)
آغبانو (= پارچهای نازک و پنبهای که بیشتر برای چارقد و چادر به مصرف میرسید)
گاباردین (= نوعی پارچهٔ معتبر و مرغوب انگلیسی که بیشتر به مصرف کت و شلوار مردانه میرسد)
دبیت (= پارچهای نخی که بیشتر آستر لباس و رویهٔ لحاف میشد و نوع علی اکبری آن از همه مرغوب تر بود. حاج علی اکبر شخصی بود که دبیت را به کارخانههای دبیت بافی لندن سفارش میداد)
مخملهای کاشان
زربفتهای کاشان (= پارچههای زربفتی که در کاشان بافته میشود)
زربفتهای یزد (= زربفتهایی که به دست زنان زردشتی یزد بافته میشد)
بورسا (= بروسا یکی از بنادر معروف ترکیهاست که محصولات ابریشمی آن شهرت جهانی داشت)
شالهای کشمیر (= این شالها را به تقلید از شالهای کشمیر با پشم شتر در کرمان میبافتند)
پارچههای زری دوزی شدهٔ اصفهان
قدک نخی قزوین
عبای لار.
شیرشکری
بادیس
(جین)
ساتن
پاتیست
کرپ ژرژت
موسلین
ژرسه
دنیم
پوپلین
حولهای
همچنین در سالهای اخیر نامها و دستههای دیگری در بازار ایران بکار گرفته میشود. این القاب و اسامی در ادبیات رایج بازار، توسط فروشندگان و خیاطان به وفور استفاده میشود که به شرح زیر است:
پارچه تریکو (= که با خلوص پنبه متفاوت یافت میشود و معمولاً برای تولید تیشرت استفاده میشود)
پارچه ریون (= جنس نخ آن از الیاف مصنوعی است و گزینه مناسب برای تولید لباسهای زنانه است)
پارچه دیور (= با نخ پلی استر بافته میشود و گزینه خوبی برای انواع لباس است)
گچ، پس از ترکیب با آب
با گچ فرنگی اشتباه نشود. گَچ کلسیم سولفات آبدار طبیعی است و در چندین فرم بلوری یافت میشود که در ذخایر پوسته جامد کره زمین به فرم قشرهای نسبتاً ضخیم و کلفت یافت میشود که آن را از دل زمین استخراج میکنند و مورد بهکارگیری قرار میدهند. نخستین بار حدود ۱۶۰ تا ۲۰۰ میلیون سال پیش، زمانی که دریاها خشک شدند، لایههای سنگ گچ که در زیر آنها به وجود آمده بودند پدیدار گشتند. گچ یکی از قدیمیترین مصالح ساختمانی مورد استفاده در دنیا میباشد که در قرون گذشته با روشهای دیگر تولید و به صورتهایی دیگر استفاده میشدهاست. مطابق تحقیقات زمین شناسان، دوران ناپدید شدن دایناسورها و پدیدار شدن لایههای سنگ گچ خیلی قدیمی تر از ایجاد تمدنها بر روی زمین است. در قرن ۱۷ پاریس پایتخت گچ بود و تمام دیوارهای چوبی خانهها توسط گچ پوشانده شده بود. پادشاه فرانسه این قانون را بعد از این که لندن بزرگ در سال ۱۶۶۶ در اثر آتشسوزی از بین رفت اجباری نمود.[۱] گچ را پس از استخراج از معدن مانند آهک به کوره میبرند و تا دمای نزدیک به ۱۸۰ درجه سانتیگراد گرما میدهند تا شماری از مولکولهای آب تبلورش را از دست بدهد و به فرم گچ قابل بهکارگیری به عنوان مصالح ساختمانی و قالب گیری درآید. معمولاً گچ را با آسیابهای مخصوص به صورت پودر درمیآورند و در کیسهها یا به صورت فله به فروش میرسد. پودرهای گچ مرغوب باید کوچکتر از ۰٫۱۵ میلیمتر باشد. در اکثر موارد ترکیب گچ و آب خالص برای کاربردهای مختلف استفاده میشود هر چند در موارد نیاز با اضافه کردن مقداری مواد مختلف میتوان زمان سفت شدن آن را کاهش داد. مثلاً با اضافه کردن ۱٪ نمک طعام به مخلوط گچ و آب زمان گیرش آن کم میشود و اگر میزان نمک بیش از ۴ درصد شود زمان گیرش زیاد میشود (تا ۳۰ دقیقه).
2CaSO4.4H2O → 2CaSO4 + H2O (3H2O در اثر حرارت تبخیر میشود)
رنگ گچ به فرم طبیعی سفید بوده و ممکن است به دلیل ناخالصیهای مواد آلی رس و اکسید آهن به رنگهای خاکستری، خاکستری مایل به آبی، صورتی یا زرد دیده شود. سنگ گچ دارای سیستم تبلور منوکلینیک، وزن مخصوص ۲/۲ و سختی ۲ میباشد. ژیپس مورد بهکارگیری با سنگ گچ به فرم تودهای بلوریشده که به فرم دانههای ریز و درشت است؛ در اسید کلریدریک و آب گرم به فرم محلول در میآید. سنگ گچ خالص دارای ۹/۲۰ درصد آب ترکیبی و ۶/۴۶ درصد SO3 و ۵/۳۲ درصد CaO است.
خلوص سنگ گچ بر پایه درصد کانی ژیپس در آن تعریف میشود. بر پایه انجمن استاندارد مصالح آمریکا (ASTM) دستکم خلوص مورد نیاز برای سنگ گچ در مواد صنعتی ۷۰ درصد ژیپس است در صورتی که بیشتر سنگ گچهای تجارتی و بازرگانی دارای ۷۵ تا ۹۰ درصد خلوص میباشند. نا خالصیهای موجود در سنگ گچ بیشتر شیل، رسها و کربنات کلسیم است و گاهی بازمانده کنشها و فعالیتهای حیاتی نیز در آن دیده میشود.
این واژه از فارسی میانه gač است که ریشهٔ نهایی آن نامعلوم است، ولی با واژههای اکدی gaṣṣu، آرامی gaṣṣā، عربی جصّ، لاتین gypsum، و یونانی باستان gýpsos مرتبط است.
گچ در معماری ایران
یکی از کاربردهای ویژهٔ گچ، اندون کردن دیوارها و آراستن سطوح داخلی ساختمان هاست و با استفاده از هنر گچبری به آن زیبایی میبخشند. از میان نمونههای به جا مانده میتوان به گچبری، چفتگیری و ابزار زنی طاقچه بازمانده از کاخ بیشابور نام برد. پس از ظهور اسلام نیز از هنر گچبری در بناها استفاده میشدهاست، ولی این هنر به دلیل حرمت پیکرهسازی در قالب نقوش برجسته از گل و گیاه و نیز انواع طرحهای اسلیمی و بندهای ختایی و حطهای مختلف تجلی یافت. از نمونههای به جا میتوان به مسجد فریومد در سبزه وار اشاره کرد.
گچبری دوره سلجوقی
هنر گچبری در انواع خط کوفی همراه نقوش اسلیمی خرطوم فیلی روند تحول این هنر در دورهٔ سلجوقی بودهاست. بهطور کلی هنر گچبری در دوره سلجوقی مورد توجه در نماسازی داخلی بودهاست. از میان آثار این دوره میتوان به گچبریهای مسجد اردستان با خط کوفی «مُزهّر» و گنبد و مسجد علویان در همدان اشاره داشت.
گچبری دوره ایلخانی
در این دوره گچبری رونق یافت. به وجود آمدن محرابهای گسترده با انواع خط کوفی و خطهای سلطانی، دیوانی، رقعی و بهکارگیری انواع گره هندسی با نقوش اسلیمی توماری و اسلیمی ماری در لابلای کتیبه و اسپرهای خط با گل و برگهای پهن گود و برجسته در آن به وجود آورده شد. از آثار این دوره به بقعه بایزید بسطامی و مسجد الجایتو در اصفهان اشاره کرد.
استانداردهای ملی ساختمان
استاندارد شماره ۱۲۰۱۵–۱: گچهای ساختمانی و اندودهای گچی آماده -قسمت ۱- تعاریف و ویژگیها[۲]
گچ
گچ از جمله مصالحی است که در صنایع ساختمانسازی از اهمیت مخصوص برخوردار است و به علت ویژگیهایی که دارد از زمانهای قدیم در امر ساختن مسکن مورد مصرف قرار میگرفت. در بسیاری از ساختمانهای قدیمی مخصوصاً در دوران صفویه که اغلب آنها در اصفهان موجود میباشد گچ نقش مؤثری داشته و گچ بریها ی بسیار زیبائی از آن دوران باقی ماندهاست.
قدمت استفاده بشر از گچ به حدود پنج هزار سال قبل میرسد. دیوارههای قبرهایی در مصر که مربوط به آن دوران است به وسیلهٔ گچ اندود شدهاست.
در ایران نیز استفاده از گچ به زمان اشکانیان میرسد و گچ بریهای بجا مانده از آن تاریخ گواه این موضوع میباشد.
گچ به علت خواص خود از اولین قدم در ایجاد یک بنا که پیاده کردن حدود زمین باشد و با اصطلاح برای ریختن رنگ اطراف زمین مورد نیاز بوده و همچنین تا آخرین مراحل کار که سفیدکاری و نصب سنگ است باز هم گچ مورد نیاز است و حتی در نقاشی هم از گچ استفاده مینماید.
منابع تهیه گچ
گچ از پختن و آسیاب کردن سنگ گچ بدست میآید. سنگ گچ از گروه مصالح ساختمانی کلسیم دار است که بهطور وفور در طبیعت یافت میشود و تقریباً در تمام نقاط روی زمین وجود دارد و از لحاظ فراوانی در طبیعت در ردیف پنجم میباشد. در ایران هم تقریباً در تمام نقاط کشور مخصوصاً در کویر مرکزی از جمله سمنان و اطراف تهران – جاجرود – آذربایجان – هرمزگان (بندر خمیر) - اطراف مشهد و ... یافت میشود.
مصارف گچ
گچ در صنعت ساختمانسازی مصارف متعدد دارد از جمله ریختن رنگ ساختمان برای مشخص کردن اطراف زمین و پیاده کردن نقشه – ملات سازی- گچ و خاک- سفیدکاری- سنگ کاری که در مورد اخیر برای نگه داشتن سنگ بهطور موقت در جای خود تا ریختن ملات پشت آن مورد مصرف قرار میگیرد و همچنین در صنایع مجسمهسازی و ریختهگری برای قالبسازی مصرف میشود و در کارهای طبی برای شکسته بندی مورد نیاز است؛ و همچنین در صنایع سیمان پزی و دارویی نیز مصرف میشود.
خواص گچ
گچ علاوه بر دو خاصیت عمده (زود گیر بودن و ازدیاد حجم به هنگام سخت شدن) دارای خواص دیگری نیز هست از جمله آنکه گچ آکوستیک است. در آتشسوزی مقاوم میباشد. ارزان و فراوان است. دارای رنگی سفید و خوش آیند است علاوه بر مصرف فوق گچ در صنایع چینیسازی و سرامیک به عنوان قالب – در صنایع شیشهگری – در کشاورزی- صنعت کاغذ سازی- پتروشیمی- چرمسازی و دهها مورد دیگر مصرف میشود.
آمادهسازی سنگ گچ برای خوراک کوره
سنگ گچ از معدن با وسائل مختلف مانند آتش کاری یا برش و غیره جدا شده در محل معدن یا کارخانه با سنگشکنهای چکشی به کلوخه هائی در حدود ۴۰ سانتیمتر تبدیل میگردد آنگاه این کلوخهها را با قیفهای مخصوص به سنگشکنهای فکی هدایت کرده و در آنجا کلوخهها را تا ابعاد چند میلیمتر خرد مینمایند.
قطعات ریز این محصول پس از عبور از الکهای مخصوص با نوارهای نقاله به سیلوها ذخیره هدایت میشود و قطعات درشت تر دوباره به آسیابهای فکی یا گلولهای هدایت شده و خرد میگردد. ظرفیت سیلوها ذخیره و تعداد آنها با توجه به بزرگی و کوچکی کارخانه به گونهای است که میتواند حداقل خوراک یک هفته کارخانه را در خود جای دهد. محصول سیلوها با توجه به نیاز کارخانه با تسمههای نقاله و بهطور خودکار وارد کوره میشود و پس از طی مراحل پخت با آسیابهای گلولهای به گچ ساختمانی تبدیل میگردد و به بازار مصرف عرضه میشود.
کورههای گچ پزی ۱-کورههای گچ پزی چاهی
قدیمیترین نوع کوره گچ پزی در ایران کورههای چاهی میباشد که هماکنون نیز در بسیاری از شهرهای ایران متداول است. این نوع کورهها که مانند تنورهای است که سنگ گچ را در آن میچینند و آن را حرارت میدهند تا پخته شود. در این نوع کورهها که حرارت آن قابل کنترل نیست همه نوع سنگ گچ از گچ پخته تا گچ ساختمانی و گچ تشنه و گچ سوخته و انیدریت و سنگ گچ تجزیه شده بدست میآید بدیهی است محصول این نوع کورهها به علت یکنواخت نبودن آن مرغوب نمیباشد. کار این نوع کورهها پیوسته نیستو سوخت این نوع کورهها میتواند چوب- زغال سنگ و غیره باشد.
۲- کورههای تاوهای
این نوع کورهها که دارای محصولی یکنواخت میباشد تشکیل شدهاست از یک سینی بزرگ که سنگ گچ آسیاب شده را در آن میریزند. وبه آن حرارت میدهند این کورهها دارای دستگاهی میباشد که پیوسته دانههای سنگ گچ را هم میزند تا کلیه کلوخههای سنگ گچ یکنواخت حرارت ببینند این دستگاه همزن مانند شانهای است که در محور وسط تاوه قرار دارد و حول محور خود میچرخد و کلوخهها را هم میزند عمل این نوع کورهها مانند بو دادن تخمه میباشد.
۳- کورههای گردنده خفته
این نوع کورهها که رایجترین نوع کورههای گچ پزی است به صورت استوانه ایی خفته حول محور خود که با افق در حدود ۴ درجه شیب دارد میگردد و در ضمن گردش کلوخههای سنگ گچ را به جلو هدایت مینماید این کلوخهها به تدریج که جلو میروند پخته شده پس از خروج از کوره به وسیلهٔ دمیدن هوای سرد به روی آن کلوخهها را خنک نموده و برای نرم کردن به آسیاب میبرند از هوای دمیده شده روی کلوخه که پس از خروج در حدود ۱۰۰ درجه سانتی گراد حرارت دارد برای گرم کردن مصالح اولیه و تبخیر آب فیزیکی آن استفاده مینمایند. حرارت در این نوع کورهها قابل کنترل بوده و دارای محصول یکنواخت و مرغوب میباشد. کار این کورهها پیوستهاست یعنی همیشه میتواند بدون توقف به کار خود ادامه دهد هر قدر محصول کوره در اثر گردش به جلو هدایت شود میتوان به همان نسبت کوره را بارگیری نمود.
در کارگاههای ساختمانی که از کورههای گچ پزی و آجرپزی دور میباشند و برای تأمین آجر مورد نیاز خود مجبور هستند که در کارگاه اقدام به ایجاد کوره آجرپزی نمایند با قرار دادن مقداری سنگ گچ به روی کوره آجرپزی با توجه به حرارت کمی که سنگ گچ جهت پخته شدن نیاز دارد پس از مدت کوتاهی پخته میشود آنگاه آن را با وسائل ابتدائی مانند تخماق یا آسیابهای محلی کوبیده و سرند نموده و مورد استفاده قرار میدهند.
مقاومت گچ در مقابل آب
گچ در مقابل آب و رطوبت مقاومت نکرده و بسیار ضعیف است و لایههای سفیدکاری اگر در مجاورت رطوبت قرار بگیرند طبله کرده و به صورت جدا از هم در دیوار ظاهر میشود و البته پس از آنکه رطوبت از بین رفت و محل خشک شده گچ طبله شده بحالت اولیه خود برنمیگردد به همین علت از بکار بردن گچ در مکانهایی که با آب در تماس است مانند توالت ها- حمامها و آشپزخانه باید خودداری کرد و همچنین از بکار بردن ملات گچ و اندود گچ و خاک و سفیدکاری به وسیله گچ در ساختمانهایی که در مناطق مرطوب قرار دارند باید خود داری نمود مانند مناطق شمالی ایران. در این نوع مناطق برای سفیدکاری ساختمان از سیمان سفید یا آهک استفاده مینمایند.[۴]
طریقه استفاده
دو اصطلاح رایج دربارهٔ گج، گج زنده و کشتهاست بدان معنی که گچ زنده خمیرش هنوز آنقدر سفت نشدهاست که تغییر شکل آن موجب شکننده شدن پس از سفت شدن شود در نتیجه پس از استفاده بسیار محکمتر و مقاومتر میشود اما گج کشته اینطور نیست. در زمان مخلوط کردن گچ و آب با تناسب تقریبی یک به ۳ مخلوط در ابتدا بیشتر شبیه مایع است اما اگر مخلوط هم زده نشود با گذشت زمانی بسیار کوتاه تبدیل به سنگ میشود به ویژه اگر هوا خنک باشد. فرایند افزودن گچ به آب بسیار آرام انجام میشود تا گج گلوله نشود و حاوی گلوله گچ شنی نباشد. گچ نامرغوب را پیش از استفاده الک میکنند.
۱. مغز ساقه (Pith) ۲. چوب زودرس (Protoxylem) ۳. بافت چوبی (Xylem) ۴. بافت آبکش (Phloem) ۵. بافت سخت (Sclerenchyma) ۶. پوسته (Cortex) ۷. روپوست (Epidermis) چوب ابتدا، مادهای حیاتی برای تولید ابزارهای اولیه، خانه و قایق برای حرکت در رودها بود. سپس، برای ساخت اکثر اشیا و ابزارهای سودمندی که انسان قرنها برای پیشرفت زندگی خود به آنها متکی بود، به کار رفت. بخشی از فناوری چوب بر اثر تلاش صنعتگران باقی مانده، ولی بیشتر آن ناچار از بین رفته و با مواد و روشهای دیگر که نتیجه انقلاب صنعتی بشر است، جایگزین شدهاست.
چوب تنها منبع طبیعی تجدیدپذیر است. نفت و زغال و دیگر معادن سرانجام روزی تمام خواهد شد، ولی جنگلی که خوب نگهداری شود (حتی گاه بدون نگهداری) بطور نامحدود به تولید چوب ادامه خواهد داد. چوب جایگاه برجستهای در اقتصاد جهانی دارد. تولید سالانه چوب در جهان ۲۵۰۰ میلیون متر مکعب است. خواص فیزیکی و شیمیایی و نیز مکانیکی چوب آن را فعلاً بی جانشین کردهاست.
چوب یکی از مفیدترین موادی است که ما در اختیار داریم. چوب محکم است اما میتوان به سادگی آن را برید و به شکلهای مختلف درآورد. بخش عمدهٔ چوب از تنهٔ درختها بدست میآید.
چوب یکی از قدیمیترین و ابتداییترین مصالح ساختمانی موجود در طبیعت است که بشر در طول تاریخ از آن بهره بـردهاست. چوب تنها مصالح ساختمانی است که از منبع قابل تجدید بدست میآید و از مصالح خوبی برای مناطق زلزله خیز میباشد.
چوب همچنین یک کامپوزیت طبیعی است.
محتویات
۱ انداختن درخت و حمل الوار
۱.۱ خواص مکانیکی چوب
۱.۲ خواص شیمیایی
۱.۳ خواص کاربردی
۲ شکل ظاهری چوب
۳ الوار
۳.۱ الوار تبری
۳.۲ چهار تراش
۳.۳ تخت لت
۳.۴ تخته یاشیکی
۴ مصرف چوب در صنعت
۵ نگهداری چوب
۶ تاریخچه مصرف چوب در ایران
۷ مصرف چوب در بناهای دوره قاجار و معاصر
۸ منابع
۹ جستارهای وابسته
انداختن درخت و حمل الوار
در زمانهای گذشته به وسیلهٔ ارههای دستی درختها را میبریدند اما امروزه برای انداختن درخت از ارههای برقی یا ماشینهای بزرگی استفاده میشود که میتوانند در چند ثانیه یک درخت را بیندازند و پوست تنهٔ آن را بکنند. در بعضی کشورها تنههای درخت را به نزدیکترین رودخانه میاندازند و به کمک جریان آب به کارگاه چوب بری میرسانند، ولی بخش عمدهٔ الوار با کامیونهای مخصوص یا با قطار حمل میشود.
وزن مخصوص چوب، بستگی به مقدار خلل و فرج و میزان رطوبت همراه آن دارد و معمولاً در رطوبت ۱۵ درصد محاسبه میشود. چوب سنگین تر معمولاً مقاوم تر است و بار بیشتری را تحمل میکند.
رطوبت چوب، مقدار آبی است که در واحد وزن چوب وجود دارد. رطوبت چوب بر روی خواص فیزیکی چوب اثر زیادی میگذارد.
هدایت حرارت در چوب، چوب به دلیل کم بودن قابلیت هدایت حرارتی برای ساختن عایقهای حرارتی مناسب است.
تغییر ابعاد بر اثر حرارت:ازدیاد حرارت، معمولاً حجم را کمی زیاد میکند و مقدار رطوبت را کاهش میدهد و باعث کاهش جرم حجمی میشود. ضریب انبساط حرارتی چوب در جهت طولی حدود ۱۸ درصد جهت شعاعی و مماسی است.
گرمای ویژهٔ چوب:گرمای ویژهٔ چوب خیلی زیاد است و وقتی در کنار هدایت حرارتی ناچیز آن قرار میگیرد باعث به وجود آمدن ویژگیهای مناسب در چوب میشود. برای مثال سطوح چوب در برابر خورشید و تابش آن بر خلاف فلزات سوزاننده نیست و در محیطهای بسیار سرد نیز یخ نمیزند.
جذب و تخفیف صدا:چوبهای سبک، صداهارا بهتر جذب میکنند. هر چه سطح چوب نامنظم تر و مرطوب تر باشد، خاصیت عایق بودن آن در برابر صدا بیشتر است.
خواص مکانیکی چوب
سختی چوب: این ویزگی در کیفیت کار با آن ونیز مصارفی نظیر پارکت که پیوسته تحت تأثیر سایش هستند مهم است. چوبهای نرم بیشتر مصرف درودگری دارند.
تاب فشاری، به خاطر ساختمان ناهمگن چوب در جهات و اندازههای مختلف، متفاوت است. چوب در جهت الیاف تاب فشاری زیادی دارد ولی بر اثر وارد آوردن نیروی خیلی زیاد تغییر شکل میدهد.
مقاومت خمشی:چوب تحت تأثیر خمش بهطور محسوسی تغییر شکل میدهد. اگر نیروی وارد شده بیش از تاب خمشی باشد باعث از هم گسیختگی الیاف میشود.
تاب ضربهای:چون چوب مرطوب انعطافپذیر تر است، مقاومت آن در برابر ضربه بیشتر است. بهطور کلی هرچه چوب متخلخل تر باشد، تاب ضربهای آن کمتر است.
دوام چوب:چوب جسم بادوامی نیست؛ و به وسیله حشرات و قارچها فرسوده میشود. البته چوبهای متراکم تر، مقاوم تر اند و میتوان با روشهایی تراکم چوب را افزایش داد.
خواص شیمیایی
اثر هوا، اکسیژن و آب بر سلولز:هوای خشک در حرارت عادی بر روی سلولز اثر نمیکند.. مواد اکسیدکننده نیز در صورت رقیق بودن بر روی سلولز اثر ندارند ولی چنانچه غلیظ باشند مولکول سلولز را تحت تأثیر شیمیایی قرار میدهند.
اثر حرارت:سلولز در درجه حرارت ۱۵۰ درجه سانتی گراد تغییر رنگ میدهد و در ۳۰۰ درجه سانتی گراد تجزیه میشود.
اثر اسیدها:اغلب اسیدهای معدنی و آلی تنها چنانچه غلیظ باشند بر سلولز موثرند.
اثر قلیاها:بهطور کلی قلیاها در حالت رقیق بر سلولز اثری ندارند ولی سود غلیظ بر سلولز اثر میکند و از این طریق مواد مختلفی به دست میآید که در صنایع تهیه ابریشم مصنوعی کاربرد دارند.
خواص کاربردی
یکی از مصالحی است که قابل تجدید است و در صورت وجود مدیریت صحیح هیچوقت تمام نمیشود.
در صنایع و موارد گسترده و گوناگونی مانند: کشتی سازی، هواپیما سازی، کاغذ سازی، ابریشم و چرم مصنوعی، ساخت ابزار موسیقی و غیره کاربرد دارد.
چوب در تزیینات داخلی و خارجی به عنوان یکی از بهترین و زیباترین مصالح طبیعی، به طراحان کمک شایانی میکند.
قطعات چوب به راحتی به هم چفت میشوند و توسط میخ و پیچ، چسب یا با اتصالات ساده جوبی مانند کام و زبانه و دم چلچله به همدیگر متصل میشوند.[۱]
شکل ظاهری چوب
چوب در حالت اولیه فقط تسطیح میشود، سرشاخهها و گرههای برجسته آن گرفته میشود. چوبهای گرد در طول و قطرها، متفاوت بوده که نوع قطور آن برای ستونها و تیرهای باربر مصرف میگردد. از چوبها با قطر کمتر برای چوبهای وادار و توفال و لپه و نظایر آن مصرف میشود. این چوبها معمولاً از درختهای تبریزی، شمشاد، بید، ممرز، راش و غیره تهیه میگردد.[۲]
الوار
در قدیم چوبهای گرد به وسیله اره دو سر بلند که طول آن در حدود ۱٫۵ متر و تیغه آن در ناحیه دسته ۱۰ و در وسط ۱۵ سانتیمتر بود به وسیله دو کارگر بریده میشود، ولی امروزه عمل برش توسط ارههای برقی دستی و ارههای دستگاهی انجام میگردد و معمولاً برش هر ردیف به ضخامتهای دلخواه برای کارهای نجاری تهیه میشود. چنانچه الوار به وسیله برشهای شعاعی از گرد بینه تهیه شود از جهت مقاومت و همگن بودن اصولی تر خواهد بود. الوار از چوبهای نرم یا از چوبهای مقاوم با مقطع مربع یا ابعاد متغیر ۴۰*۴۰ سانتیمتر یا کمتر یا بیشتر نسبت به قطر درخت، از کنارههای گرد بینه برش شده و بعداً الوار غوله به وجود میآید.[۲]
الوار تبری
الوار تبری بیشتر از چوبهایی است که دارای ترک عمیقی باشد که به اصطلاح تبرداران لاپ یا لاش گفته میشود و به وسیله تبرزنی و اهرم کردن در ترک گرد بینه اصطلاحاً لاپه میشود و با تبر تیز تسطیح شده و جهت کارهای متفرقه خصوصاً تراورس استفاده میشود. تراورس ریلهای راه آهن در طولهای مختلف کوچک، بزرگ و متوسط تهیه میشود.[۲] چوب
چهار تراش
بهطوریکه اشاره شد از خانواده برشهای چهارسوک میباشد که در ابعاد ۸ تا ۱۲ سانتیمتر یا نسبت به عرض الوار برش میشود و جهت کلاف کشی در ساختمانهای چوبی و پوششهای آنها، در اسکلت خرپاسازی شیروانی، پلها زیر قالبهای کفراژ و ستونها و نعل کفها به نام نعل بندی در ساختمانهای چوبی ایوان دار مصرف میگردد.[۲]
تخت لت
از چوبهای مدور که ترک برداشته و مانند کتاب باز شده و در دو قطر نامساوی میباشد و اصطلاحاً به شکل دم کاردی یا دو دم در طول تقریبی تا ۱٫۵ متر و عرض بین ۴۰ تا ۷۰ سانتیمتر تهیه میشود. این تختهها از نشست دم کاردی یکدیگر به حالت سفال ریزی بر سطح اسکلت و شیبهای خارجی خانههای روستایی و کلبه و آشیانههای جنگلی مصرف داشته و بیشتر در شمال ایران استفاده میشود. تختههای لت اکثراً از چوبهای مقاوم به خصوص بلوط میباشد.[۲]
تخته یاشیکی
این تخته معمولاً از چوبهای ملایم و نرم که میخ در آنها نشست داشته باشد و از قطعات گردبینه در ارتفاع و عرض لازم و به ضخامت ۱۰ تا ۲۰ میلیمتر برش میشود. چنانچه قطعه گردبینه بزرگ باشد ابتدا به صورت دوبینه درآمده و سپس هر بینه با برشهایی به صورت ورق به شکل تخته درآمده و در بسیاری از کارها مصرف میشود. توجه ۱: کنارههای تخته درآمده وسیله برش یک عرض میگردد. توجه ۲: چنانچه گردبینه به چهارسوک تبدیل شود و سپس از آن تخته تهیه گردد کاری اصولی انجام شدهاست.[۲]
مصرف چوب در صنعت
بهطور کلی از چوب در قدیم به عنوان تیرها جهت کلاف بندیهای مقاوم در قوسهای پاتوپا و طاقها و کلاف بندی در تیغههای خشخاشی گنبدها که کارایی شناژ کلافکننده را دارد، استفاده شدهاست. همچنین در ساختمانهای شهری و روستایی به عنوان تیرهای پوشش و ستونهای باربر از آن نهایت بهرهگیری میشود. از تیرهای یکنواخت با قطر بین ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر برای اسکلت و کلاف بندی تله بستها برای دیوارسازیها بهره بـرده میشود. از تیرهای بلند و قطور برای تیرهای تلگراف و تلفن بین راهها و انتقال نیرو استفاده میشود. همچنین از چوبهای مقاوم و سخت به نام تیرهای تونلی در ارتفاع ۱٫۵ تا ۳ متر و به قطر ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر جهت شمع بندی در تونلهای معدن زغال سنگ نهایت استفاده میشود. چوب بجز در ساختمانهای قدیمی و امروزی در بسیاری از صنایع دیگر از جمله صنایع چاپ، ارابه سازی، مبل سازی، نجاری، قالب کفاشی، کلاف و قاب سازی ماشین و واگن سازی قطار و بسیاری از صنایع دیگر خصوصاً در صنعت مادر قالبسازی مصرف فراوان دارد. امروزه فراوردههای بسیاری مانند انواع فیبرهای فشرده، فرمیکاهای الوان استخوانی، نئوپان و تختههای نسوز و تختههای سه لایی و پنج لاییها و بسیاری دیگر در سیستمهای ماشینی تهیه و در کارهای ساختمانی و درودگری مصرف میگردد.[۲]
نگهداری چوب
در قدیم چوب را به وسیله دوغابه آهک یا اندود قیرهای طبیعی یا به وسیله اندود تزریق طبیعی قطران رقیقی محافظت میکردهاند. در مواردی بر سطح چوب سوخت ناقص میدادهاند تا بدین وسیله از بقیه چوب محافظت شود، از روش ذکر شده برای نگهداری تیرهای چراغ برق و تلگراف جهت مقابله با رطوبت و خطر موریانه زدگی به فراوانی استفاده میشود. از این روش برای حفاظت چوب در نشست میان دیوارها استفاده شدهاست. امروزه چوب به وسیله مواد شیمیایی به روشهای مختلف تزریق و عایق میشود. معمولاً در ایران از چوب به صورت خام استفاده میگردد. اما تکنیک امروزی در کشورهای صنعتی چوب را به طریق مختلف و با تکنولوژی اصطلاحاً به عمل میآورند که از جهات مختلف بخصوص در مقاومت و عمر چوب و آتشسوزی بسیار مؤثر است.[۲]
تاریخچه مصرف چوب در ایران
در کاوشهای باستانشناسی که بر روی تپه چراغعلی انجام شده است، مجسمه چوبی گاو و گاو آهنی به دست آمده که حکایت از #تغییرمسیر چوبسازی هزاره دوم و اول قبل از میلاد دارد. مسلماً در آن زمان چوب نقش مهمی در این سرزمین داشتهاست. داریوش در فرمان بنیاد شهر شوش میگوید: «تخته و چوب یکا از گاندرا و کرمانیا آورده شد)». واژه (یکا) در زبان فارسی همان درخت جگ است که چوبی قهوهای رنگ و سخت دارد. از این نقش برجسته قصر آپادانا در دوره هخامنشی آشکار میشود که چوب را برای استفاده کاربردی و تزئینی در دوران مادها نیز به کار میگرفتند. در قسمتی از این نقش برجسته یک درباری ماد در حال حمل یک صندلی چوبی مشاهده میشود که مربوط به سده پنجم پیش از میلاد است.
بهطور کلی از چوب به طرق مختلف در بناهای مساجد و گلدستهها، مدارس، کاخها، بازارها، دکاکین، حجرهها و کاروانسراها و غیره نهایت استفاده میشد.
مصرف چوب در بناهای دوره قاجار و معاصر
در دوران قاجاریه ساختمان در شکلهای کلاه فرنگی و طرههای پیش آمده زیبا مانند عمارت باغ ارم در شیراز، شمسالعماره و کاخ گلستان و سلطنت آباد در تهران و بسیاری از بناهای دیگر چوب به شکل خاصی در آنها به کار رفتهاست. بهطور کلی از چوب و فراوردههای آن در بناهای صد سال اخیر به عنوان مصالحی مؤثر در ستونهای چوبی، پوششهای سقفهای دوجداره خارجی و توفال سازی، همچنین در ساختن درهای ارسی و پنجرههای ظریف با کارهای هنری مختلف استفاده گوناگون شدهاست.
در سالیان گذشته و همچنین در روزگار اخیر از وجود چوبهای مقاوم جهت کلافبندی ساختمانهای چوبی در شمال ایران، چه در حالت سنتی و چه در کیفیت و کاربرد روشهای امروزی به ویژه در شیروانی سازیهای گوناگون نهایت استفاده میشود…
از وجود چوب و فراوردههای آن در ساختمانهای جنگلی و موسسات جنگلبانی و اسکلت کلبههای روستایی و ساختمانهای مسکونی چوبی محدود و انبارهای آنها، همچنین انبارهای وسیع کشاورزی و برخی از سالنهای دامداری و مرغداری و سالنهای وسیع ورزشگاهها و آموزشگاهها و درمانگاهها و مواردی دیگر بسته به نوع آب و هوا ساخته میشود.
امروزه از چوب برای ازاره سازی، کف سازیهای پارکت، قاب سازیهای سقف و دکورسازیها و کابینتهای چوبی و بخصوص درهای چوبی با روکشهای زیبا بهره کافی گرفته میشود. همچنین از وجود چوب برای ساختن دیوارهای جداکننده و در مجموع انواع قالب بندیهای کفراژ جهت کارهای بتونی و انواع داربستهای باربر و مقاوم استفاده میشود و بهطور کلی پس از سنگ، آجر، گچ و آهک، چوب نیز یکی از مصالح بسیار مؤثر در امر ساختمان سازی میباشد.
تقسیمبندی سنگها، موزه تاریخ طبیعی اصفهان سنگ به مواد جامدی از پوسته زمین اطلاق میشود که از یک یا چند کانی که با یکدیگر پیوند یافتهاند، تشکیل شدهاست. در زمینشناسی سنگ تجمعی طبیعی و جامد از مواد معدنی یا شبه معدنی است. لایه خارجی جامد زمین (سنگکره) از سنگ تشکیل شدهاست. صخرهها سه گونه هستند:آذرین، رسوبی و دگرگون شده. دانش شناختن سنگها را سنگشناسی میگویند. عنصر اصلی تشکیل دهنده تمامی سنگها سیلیس است.
تفاوت سنگ و خاک
یک صخره ایستاده بر روی زمین در بوستان خدایان در کلرادو اسپرینگز.
مهمترین تفاوت خاک و سنگ اختلاف در میزان فشردگی و چسبندگی آنها به یکدیگر است. از دیدگاه زمینشناسی، سنگ به موادی از پوسته زمین اطلاق میشود که از یک یا چند کانی که با یکدیگر پیوند یافتهاند، درست شدهاست. در مقابل خاک تودهای از ذرات با دانههای منفصل یا دارای پیوند سست است که بر اثر هوازدگی سنگها و بهطور برجا تشکیل شدهاست. لیکن در مهندسی و کارهای ساختمانی قابلیت حفاری مصالح زمینشناسی به عنوان شاخصی در طبقهبندی آنها به دو گروه سنگ و خاک مورد استفاده قرار میگیرد[۱].
منشأ شکلگیری سنگها و خرده سنگها
دو فرایند کوه زایی و کوه سایی در زمین موجب پدید آمدن محصولات سنگی میشود.
عوامل کوه زایی
فشارهای کره مذاب درون زمین را که به پوسته جامد سطح آن وارد میشود را میتوان عامل فرایند کوه زایی و خشکی زایی نامید.
عوامل هوازدگی یا کوه سایی
هر یک از چند روندی را که باعث خرد شدن و تغییر شکل مواد سخت سطح زمین و موادی که با جو در تماس هستند، هوازدگی مینامند. عوامل فرسایش یا هوازدگی به دو گروه فیزیکی و شیمیایی تقسیم میشوند.
هوازدگی شیمیایی
محصول هیدراتاسیون، انحلال، آبکافت، اکسیداسیون یا عکسالعمل آبهای اسیدی با املاح تشکیل دهنده سنگ هاست.[۲]
هوازدگی فیزیکی
این پدیده توسط عواملی چون یخبندان، تغییرات حرارت در جو و در نتیجه انبساط و انقباض، گرانش زمین، رشد گیاهان، باد، جریان آب و عمل جانوران و مانند اینها شکل میگیرد و باعث خرد شدن سنگها و تغییر شکل آنها به دانههای ریزتر میشود.[۲]
ساختمان شیمیایی سنگها
سنگها خود از قسمتهای سادهتری به نام کانی ساخته شدهاند. کانیها مواد جامد، طبیعی، معمولاً متبلور، غیرآلی، همگن و با ترکیبات شیمیایی مشخصاند. تاکنون بیش از ۳۰۰۰ کانی در طبیعت شناخته شده که تنها حدود ۲۴ کانی در سنگهای پوسته زمین فراوان هستند و آنها را کانیهای سنگ ساز مینامند.[۳]
طبقهبندی شیمیایی سنگها
چون کانیهای تشکیل دهنده سنگها متنوع هستند، بسته به میزان وجود بعضی دیگر از ترکیبات شیمیایی که در آنها است سنگها را به چهار دسته تقسیم میکنند:
کربناتها
سولفاتها
اکسیدها
سیلیکاتها
استفاده
سنگها و کانیها در ساختمان سازی، صنایع، پزشکی و غیره به کار میروند.
انواع سنگهای ساختمانی
سنگ تراورتن موج دار
سنگ طبیعی: کلیه سنگهای ساختمانی که از معادن طبیعی استخراج و پس از بهرهوری مورد استفاده قرار میگیرند.
سنگ مصنوعی: کلیه سنگهای ساختمانی که در کاخانه و با ترکیب مواد و مصالح مختلف توسط بشر ساخته شدهاست.
بر اساس وزن مخصوص : سنگهای سنگینوزن، سنگهایی که وزن مخصوص آنها بیش از ۱٫۸ گرم بر سانتیمتر مکعب است و سنگهای سبک، دستهای از سنگها هستند که وزن مخصوص آنها کمتر از ۱٫۸ گرم بر سانتیمتر مکعب میباشد.
بر اساس مقاومت فشاری : سنگهای سنگین که مقاومت فشاری آنها از ۱۰۰تا ۱۰۰۰ مگا پاسکال است؛ و سنگهای سبک که مقاومت فشاری آنها از ۴ تا ۲۰۰ مگا پاسکال است.
بر اساس ضریب نرم شدگی : اگر مقدار این ضریب از ۰٫۶ تا ۱ باشد از آن برای احداث ساختمان استفاده میشود.
سنگ مصنوعی سمنت پلاست- سنگ پلیمری درنیکا
سنگ مصنوعی نامی برای انواع مختلف محصولات سنگ مصنوعی است که از قرن ۱۸ استفاده میشود. سنگهای مصنوعی در پروژههای مهندسی عمران، ساختمان سازی، مصارف صنعتی و غیره مورد استفاده قرار میگیرند.
یکی از اولین سنگهای مصنوعی تحت عنوان Lithodipyra (AKA Coade stone) بین سالهای ۱۷۶۹ الی ۱۸۳۳ میلادی تولید گردید. پس از آن تولید سنگهای مصنوعی به روشهای مختلف ادامه پیدا کرد.
سنگ مصنوعی پلیمری – درنیکا سنگ بر اساس استفاده از بتن سیمانی تولید میشود که در آن ماسه به عنوان ذرات ریز پرکننده یکی از مهمترین مواد اولیه میباشد. ترکیبات پلیمری و افزودنیهای شیمیایی چسبندگی بین تمام اجزاء را ایجاد کرده و مقاومت سنگ مصنوعی را تأمین میکند. رنگدانههای اکسید آهن که مقاوم در برابر اشعه ماوراء بنفش و محیطهای قلیایی میباشد رنگ مورد نظر را به این سنگهامیدهد. ترکیبی که از این راه به دست میآید در قالبهایی از جنس سیلیکان و پلیمر ریخته میشود که دارای نقش و نگارهای سنگهای طبیعی میباشند و به این سنگها سیمایی کاملاً طبیعی میدهد. از نظر قیمت، سنگهای مصنوعی به مراتب قیمتی کمتر از سنگهای طبیعی دارند، چرا که کارهای دشواری که روی سنگ طبیعی برای رساندن آن به بازار و قابل استفاده کردن آن انجام میشود در مورد سنگهای مصنوعی غیرضروری مینماید و دارای وزنی کمتر و ضخامتی کوچکتر هستند که به ما این اجازه را میدهد که سه برابر سنگهای طبیعی بتوانیم آنها را بهکار گیریم.
مزیتهای سنگ مصنوعی سمنت پلاست – درنیکا سنگ:
بسیار سبکتر از سنگهای طبیعی بوده و کار با آن را آسانتر میکند.
قابل استفاده در فضای بیرونی و داخلی ساختمانها میباشد.
برش و تنظیم سنگهای مصنوعی آسان است.
نصب سنگهای مصنوعی بسیار آسان است و نیاز به استفاده از تجهیزات خاص برای جلوگیری از ریزش وجود ندارد.
بسیار ارزانتر از سنگهای طبیعی میباشد.
تکنولوژی تولید سنگهای مصنوعی امکان تولید سنگ در طرحها و رنگهای متنوع را فراهم نمودهاست که در نتیجه آن میتوان طرحهای دکوراتیو زیبا و متنوعی را اجرا نمود.
در مقابل دما عایقکاری بسیار خوبی ایجاد مینماید.
بسیار مقاومتر به دلیل فرمولاسیون خاص و استفاده از تکنولوژیهای نوین (مقاومتی در حدود ۳ برابر بتن)
بسیار سبکتر و در نتیجه کار با آن آسانتر به دلیل وزن مخصوص پایینتر
بسیار ارزانتر به دلیل استفاده از تکنولوژیهای نوین
امکان تولید در طرحها و رنگهای متنوع با استفاده از قالب با طرحهای متنوع (هماکنون شرکت درنیکا سنگهای مذکور را در حدود ۲۰ رنگ مختلف و بیش از ۵۰ طرح متنوع تولید و به بازار ارائه مینماید)
امکان تولید بر اساس نوع و شرایط مصرف (استفاده در فضای بیرونی یا داخلی ساختمان، کف، دیوار، نما، دکوراتیو و غیره) با تغییر فرمولاسیون مواد ترکیبی و قالبهای متنوع (هماکنون شرکت درنیکا محصولات بسیار متنوع سنگهای مصنوعی پلیمری «درنیکا سنگ» را شامل: سنگ نما، سنگ آنتیک و دکوراتیو، موزاییک، سنگ فرش، کفپوش، قرنیز، پله، زیر پله و جدول تولید و به بازار ارائه مینماید)
عدم نیاز به برشکاری زیاد به دلیل وجود محصولات در سایزهای مختلف
نصب بسیار آسان و عدم نیاز به استفاده از تجهیزات خاص برای جلوگیری از ریزش با در نظر گرفتن تمهیدات خاص در حین قالبگیری
سنگ طبیعی
این سنگها در دستههای گوناگون و متنوعی نامگذاری میشوند که بعضاً نام معدن سنگ به عنوان اسم آن استفاده میشود. رایجترین سنگهای ساختمانی عبارتند از:[۴]
مشخصات کلی انتخاب سنگ برای مصارف ساختمانی
سنگهای مورد استفاده در کارهای ساختمانی باید دارای مشخصات زیر باشند:[۵]
۱- بافت سنگ باید ساختمانی سالم داشته باشد، یعنی بدون شیار، ترک و رگههای سست باشد (کرمو نباشد)
۲- بدون هرگونه خلل و فرج باشد
۳- پوسیدگی نداشته باشد
۴- یکدست، یکنواخت و همگن باشد
۵- سنگ ساختمانی نباید آب زیاد جذب کند، لذا نباید:
الف- در آب متلاشی یا حل شود
ب- تمام یا قسمتی از آن بیش از ۸ درصد وزن خود آب بمکد
۶- سنگ ساختمانی نباید آلوده به مواد طبیعی و مصنوعی باشد
۷- سنگ باید شرایط فیزیکی و شیمیایی محیط را تحمل کند، لذا باید:
الف- در برابر باد، یخبندان، تغییرات دما و در صورت وجود جریان آب در مقابل آن و کلیه عوامل فرسایش مقاومت کند
ب- در برابر محیطهای شیمیایی اسیدی و قلیایی و همچنین عمل آبکافت و اکسیداسیون مقاومت کند
۸- مقاومت فشاری برای قطعات باربر نباید کمتر از ۱۵۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع باشد
۹- در مقابل سایش مقاوم باشد مقاومت سنگهای ساختمانی
مقاومت در معنای لغوی به معنای تحمل فشار است و برای سنگهای مختلف اندازهگیری میشود. انواع سنگها بر اساس میزان مقاومت به دو نوع سبک و سنگین تقسیم میشوند بطوریکه سنگهای سنگین فشاری بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مگاپاسکال را تحمل میکنند و سنگهایی که تحمل آنها بین ۴ تا ۲۰۰ مگاپاسکال باشد اصطلاحاً سبک نامیده میشوند اما سنگها فقط در اثر فشارهای وزنی نیست که فرسایش مییابند و تغییر پیدا میکنند جالب است بدانید که اصلیترین عواملی که مقاومت سنگها را تحت تأثیر قرار میدهد هوازدگی، سرما، گرما و آتشسوزی است.
هوازدگی را گازهای معلق در هوای شهرهای آلوده مثل دیاکسید کربن و دیاکسید گوگرد ایجاد میکنند و باعث تغییر رنگ و شکستگی و حتی جدا شدن سنگهای ساختمانی میشوند. از عوامل دیگر هوازدگی مثل انجماد و تبخیر آب در حفرههای سنگها و حتی خاصیت رنگ بری و اثر گرمایی نور خورشید میتوان نام برد. لازم است ذکر شود که برای انتخاب ماندگارترین سنگهای ساختمانی حتماً باید به ویژگیهای سنگینهای مختلف و همچین شرایط اقلیمی و آب و هوایی آن منطقه توجه ویژه شود مثلاً انواع تراورتنها که از انواع سنگهای آهکی هستند برای مناطقی که رطوبت بالایی دارند اصلاً مناسب نیستند و خیلی زود دچار فرسایش میشوند.
طبقهبندی سنگهای طبیعی براساس BS812
گروه بازالت: آندزیت، بازالت، پرفیریتهای قلیایی، دولومیت، اپیدیوریت، لامپروفیر، کوارتز-دولویت و اسپلیت، الیوین، هیپرستن، هورنبلند، ملافیر، تولئیت و پیکریت
گروه فلینت: چرت، فلینت
گروه گابرو: دیوریت قلیایی، گنایس قلیایی، گابرو، هورن بلند، نوریت، پریدوتیت، پیکریت و سرپانتینت
گروه گرانیت: گنایس، گرانیت، گرانودیوریت، پگناتیت، کوارتز-دیوریت و سینیت
گروه سنگهای ماسهای و آذرین: آرکوز، گریویک، ماسه سنگ و توف
گروه هورن فل: همه سنگهای ناشی از دگرگونی غیر از مرمر
گروه سنگ آهک: دولومیت، سنگ آهک و مرمر
گروه شیستها: فیلیت، شیست و اسلیت
گروه پروفیری: آپلیت، داسیت، فلسیت، گرانوفیر، گراتوفیر، میکرو گرانیت، پروفیری، کوارتز-پروفیریت، ریولیت و تراشیت
گروه کوارتزیت: گانیستر، ماسه سنگهای کوارتزیتی و کوارتزیت دوباره بلوری شده
گروه سیلیکاتها : این گروه دارای عنصر سیلسیم [Si] بوده و عمدتاً از انجماد و تبلور مواد مذاب حاصل میشوند مانن کوارتز و مسکوویت
گروه غیر سیلیکاتها : این گروه از کانیها فاقد عنصر سیلسیم [Si] هستند مانند :فیروزه ،هالیت و مسکوویت
فساد در سنگ یا خرابی سنگ
عامل اصلی خرابی سنگ استفاده از مواد اسیدی مانند جوهر نمک، اسید، ترشیجات و انواع مواد شوینده دارای اسید است اگر چنانچه سنگ مورد نظر دارای این نوع از آسیبها باشد معمولاً با [کفسابی] انجام و عیب مورد نظر رفع میشود
اثر نمکهای محلول
چنانچه رطوبتی که به همراه خود نمکهای محلول دارد از سطح سنگ تبخیر شود مقداری نمک در سطح آن به صورت شوره و لایهای هم در خلل و فرج سنگ باقی میگذارد. تداوم دور رطوبت-تبخیر موجب افزایش حجم بلورها و پوسته شدن سطح سنگ میگردد؛ لذا سنگهایی که متخلخل ترند در برابر نمکهای محلول حساس ترند.[۶]
آلودگی محیط
سنگهای دارای کانی کربنات کلسیم به خصوص در برابر محیطهای اسیدی حساس هستند. اکسید گوگرد در محیط مرطوب و اکسیژن موجود در هوا تولید اسید سولفوریک میکند که بر سنگهای آهکی اثر میگذارد و تولید سولفات کلسیم مینماید. سنگهای آهکی و ماسه سنگهای آهکی در این مورد حساس ترند.
در مورد سنگهای آهکی، سولفات کلسیم حاصل شده در سطح، به وسیله آب شسته میشوند؛ ولی در سطوحی که قابل شستشو نیستند، سطح به وسیله دوده سیاه میشود و مبدل به پوستههای سخت و برآمدگیهایی میشود که گرد آهکی در اطراف آن وجود دارد.
در انواع سنگهای آهکی منیزیم دار، ایجاد سولفات منیزیم روند فساد را تسریع میکند.
در ماسه سنگها خلل و فرج توسط گچ (سولفات کلسیم) پر میشوند، پوستههای سخت ایجاد شده اغلب به علت تفاوت انبساط حرارتی فرو میریزند. ماسه سنگهای سیلیسی گرچه مستقیماً بر اثر تهاجم اسیدهای موجود در هوا آسیب نمیبینند ولی سنگ گچ تولید شده توسط سنگ آهک موجب خرابی در آنها میشود که به علت تبخیر حاصل از تبلور در سطح آنها به وجود میآید.
مرمر که اساساً کربنات کلسیم است مورد هجوم اسیدهای موجود در هوا قرار میگیرد و سطح صیقلی آن در مرور زمان زبر میشود؛ ولی به علت بافت متراکم و چگال آن کمتر تحت تأثیر عمل تبلور قرار میگیرد.[۷] اثر یخبندان
تخریب بر اثر یخبندان در قسمتهایی از ساختمان نظیر محل درپوشها، سایه بانها، کرسی بنا و کف پنجرهها بیشتر دیده میشود. عموماً سنگ آهک و دولومیت بیش از ماسه سنگ در معرض تهاجم اثر یخبندان هستند.
مرمر، شیت و گرانیت به علت تخلخل اندک تحت تأثیر اثر یخبندان واقع نمیشوند.[۷] پوسیدگی فلزات
آب بارانی که از سطوح مس و آلیاژهای آن به سطح سنگ آهکی میریزد باعث ایجاد لکههای سبزرنگی میشود. زنگ زدگی حاصل از مواد آهنی و فولادی بسیار سخت و دشوار از روی سطوح متخلخل سنگها پاک میشوند. بیشترین آسیب دیدگی ناشی از انبساط زنگ زدن قطعات آهنی و فولادی داخل سنگ کاری نما رخ میدهد. به این منظور کلیه قطعات فلزی مورد استفاده در نصب سنگ نما باید ضدزنگ باشند.[۷]
آتش
آتش به ندرت موجب تخریب کلی در کارهای سنگی شود؛ ولی سطح نمای گرانیت، مرمر و ماسه سنگها ممکن است در اثر آتش سیاه یا خرد شوند. سنگهای آهکی عموماً تحت تأثیر آتش قرار نمیگیرند، فقط سنگهای با رنگ روشن به علت اکسید شدن آهن موجود در آنها برای همیشه صورتی رنگ میشوند.[۸]
در فرهنگ
سوپ سنگی
سوپ سنگی، یک داستان فولکلور پرتغالی است که به اشکال مختلف در فرهنگهای دیگر نیز وارد شدهاست.
خرمنهای کاه. کاه ساقه و پوستهای است که اطراف دانههای غلات مانند گندم و جو را میپوشاند و هنگام خرمنکوبی، خرد شده، از دانه جدا میشود. کاه از محصولات جانبی کشاورزی است.
کاه و یونجه خوراکهای اصلیِ چارپایانند. به محلی که کاه در آن ذخیره و نگهداری میشود کاهدان میگویند. کاه را در روستاها با گِل میآمیزند و با آن مادهای ساختمانی به نام کاهگل درست میکنند. کاه در کاهگل نقش استحکامبخشی و چسبانندگی را به عهده دارد.
در زمینهایی که با ماشین کمباین درو میشود، حجم زیاد کاه مشکلساز است.
انواع کاه
حمل کاه در بورکینا فاسو.
کاه نخود
کاه گندم
کاه برنج
کاه عدس
کاه جو
کاه یولاف
کاه غنی شده با اوره
کاه آفتابگردان
کاه در ادبیات فارسی
در ادبیات فارسی، کاه نمادی از کوچکی، خواری، بیارزشی است.