- عضویت
- 2015/12/12
- ارسالی ها
- 1,295
- امتیاز واکنش
- 4,424
- امتیاز
- 506
- سن
- 24
پدیدههای نانومقیاس در طبیعی
نویسنده: بهنام غفاری
مقدمه
در مباحث گذشته با انواع نانوساختارها و برخی از خواص جالب آنها آشنا شدید. این مواد بسیار کوچک را امروزه از طریق روشهای گوناگون فیزیکی و شیمیایی تولید میکنند. با این حال این گونه نیست که ابعاد و مقیاس نانو مسالهای تازه باشد. خیلی از جانداران پیش از به وجود آمدن انسانهای اولیه از پدیدههای نانو مقیاس بهره بـردهاند. آنچه بشر در قرن بیستم قادر به درک و به کارگیری آن شده است از زمانهایی بسیار دور در طبیعت مورد استفاده قرار گرفته است. صدها مورد از پدیدههای نانومقیاس در محیط اطرافمان وجود دارد. از مارمولکهایی که به راحتی بر خلاف نیروی جاذبه بر روی سقف خانهها حرکت میکنند تا پروانههایی با بالهایی رنگین کمانی و اعجاب برانگیز!
نانوساختار طبیعی چیست؟
وقتی در رابـ ـطه با نانوساختارهای طبیعی صحبت میشود، منظور ساختارهایی هستند که به طور ذاتی دارای یک بعد در محدوده ابعاد نانو باشند، بدون آن که انسان در ساختار آنها دست بـرده باشد. در نتیجه انتظار میرود این ساختارها نیز به واسطه ابعاد نانومتری خود ویژگیهای متفاوت و قابل توجهی داشته باشند.
نانوساختارهای طبیعی حاصل اجتماع و آرایش مولکولهای سازنده آن مواد به گونهای هستند که تحت یک چینش منظم ایجاد یک شبکه با ابعاد نانومتری کنند. از برهمکنش این ساختارهای بسیار کوچک با آب، نور و غیره خواص قابل توجهی ایجاد میشود. نانوساختارهای طبیعی بسیاری تا به امروز شناسایی شدهاند و در ادامه شما را با برخی از این پدیدههای شگفتآور آشنا میکنیم.
1-1- پدیدههای نانومقیاس در جانداران
1-1-1- نانوکامپوزیتها در بدن و پوسته جانداران
از این دسته میتوان به صدفها، استخوانها و مرجانها اشاره کرد. بیشتر این موارد از کلسیم کربناتهایی به وجود آمدهاند که در اثر خود آرایی (آرایش خود به خودی در راستای تشکیل پایدارترین ساختار) در یک شبکه (مثلا یک شبکه پلیمر طبیعی) یک ساختار سه بعدی منظم و پیچیده را ایجاد کردهاند.
اگر در خصوص استخوانها و خواص جالب توجه آنها دقت کنیم متوجه میشویم که آنها با وجود استحکام بالا، سبک، منعطف و متخلخل هستند. تحمل وزن استخوانها بالا بوده و استحکام فشاری آنها در حدود دو برابر استحکام کششی آنها است. این خواص شگفتانگیز نتیجه ساختار و ترکیب جالب توجه استخوانها است. استخوانها متشکل از تارهای کوچک کلاژنی است که با استفاده از ذارت فسفات کلسیم (هیدروکسی آپاتاید) تقویت شدهاند.
اکثر استخوانها ساختاری ساندویچی شکل دارند. آنها از یک پوسته فشرده و چگال کلاژنی و یک بخش داخلی اسفنجی تشکیل شدهاند. در بخش اسفنجی تنها 20 درصد آن از مواد استخوانی تشکیل شده است و بخش اعظم آن را مغز استخوان تشکیل داده است. تارهای کوچک کلاژنی عموما شامل مولکولهای آرایش یافته کلاژنی با طول حدود 300 نانومتر و ضخامت حدود 1/5 نانومتر است. این رشتهها به صورت تناوبی طوری کنار هم چیده شدهاند که فضاهایی نانومتری را ایجاد کردهاند. این تارهای کلاژنی با استفاده از ذرات هیدروکسی آپاتاید پر و پوشش داده شدهاند. این ذرات عموما صفحهای بوده و به صورت موازی با هم و محور اصلی شبکه کلاژنی چیده شدهاند. در بدن انسان این ذرات ضخامتی در حدود 2 تا 4 نانومتر را دارند. در نتیجه ترکیب این دو ساختار تشکیل نانوکامپوزیتی داده است که در آن رشتههای نرم کلاژنی با ساختار سخت و مستحکم هیدروکسی آپاتاید تقویت شده است. استخوان، یک نانوکامپوزیت ایدهآل است که به عنوان مدلی برای تولید و توسعه نانوکامپوزیتهای پلیمری تقویت شده با نانوموادی همچون نانولولههای کربنی در نظر گرفته میشود.
صدفها از لایههای سلولیای تشکیل میشوند که این سلولها پوششی سخت از جنس پروتئین و با حضور یک پلیمر، پلی ساکاریدی مثل کیتین ایجاد میکنند. در اینجا پروتئین مانند یک کنترل کننده در فرآیند خودآرایی نانویی عمل میکند و مقدار و ساختار رشد بلورهای کربنات کلسیم را هدایت میکند. دور هر شبکه کریستالی یک ماتریس لانه زنبوری از پروتئین یا کیتین باقی میماند. اندازه هر کریستال کربنات کلسیم در صدفها در حدود nm 100 است. این شبکه منعطف عامل بروز ویژگیهای مکانیکی ممتاز مانند مقاومت فراطبیعی در برابر ضربه در صدفها است.
2-1-1 بال حشرات و سنگ یشم
رنگهای چشم نوازی که در سنگ یشم و بال پروانهها دیده میشوند مستقیما با ساختار آنها در ارتباط است. در ساختار بال پروانهها و سنگ یشم خوشههایی از نانوذرات وجود دارند که به عنوان عامل انتشار نور عمل میکنند و حالت رنگین کمانی را در آنها ایجاد میکند.
رنگ بال پروانهها عموما دارای رنگهای متفاوتی است که تحت تاثیر سطح بالها و برهمکنش آنها با نور مرئی است. بروز حالت رنگین کمانی ناشی از تغییر رنگ یک ماده در زمانی که نور از زوایای متفاوت به آن میتابد است. برای این که ذره بتواند عامل خاصیت رنگین کمانی باشد باید در حدود ابعاد نانومتری باشد. برخورد نور با سطح نانومتری ناهموار باعث ایجاد تداخل سازنده و مخرب بین نورها میشود. رنگ، شدت و زوایای نور بازتاب شده از یک سطح به غیر از طول موج و زاویه تابش نور، با جنس و ضخامت زیرلایه رابـ ـطه مستقیم دارد.
در مورد بال پروانه خاصیت رنگین کمانی به شکل خاصی ایجاد میشود. دانشمندان از بررسی بال پروانهای به نام مورفو هتنور به این نکته پی بـردهاند که بال این جاندار از کنار هم قرار گرفتن واحدهای فلس مانندی به شکل سفالهای سقف ایجاد میشود. هر واحد ابعادی در حدود μm70×20 دارد و ساختار سطحی همه واحدها یکسان است. سطح همه این واحدها حاصل از آرایش فوق منظم پرههایی نانومتری است که عرض هر کدام حدود nm 800 است. فضای بین این پرهها کرسیتالهای نوری طبیعی است که میتوانند تداخل سازنده یا ویرانگر ایجاد کند. این کریستالهای نوری ساختارهای نانومتری تکرار شوندهای هستند که میتوانند گذرگاههایی برای نور ایجاد کنند. تصویر این کریستالها را در شکل 1 مشاهده کنید. .
شکل 1: بال پروانه و تصویر کریستالهای فوتونی آن
در مورد سنگ یشم این پدیده مربوط به خوشههای نانو مقیاس کروی با جنس سیلیکا است که از نظر اندازه یکنواخت بوده و در میان لایهها پخش شدهاند. شکل 2 تصویر میکروسکوپ الکترونی از نانوذرات سیلیکا در سنگ یشم را نشان میدهد.
شکل2: تصویر میکروسکوپ الکترونی از نانوذرات سیلیکا در سنگ یشم
3-1-1 تار عنکبوت
تار عنکبوت از مقاومترین ترکیباتی است که تاکنون شناخته شده است و تقریبا 5 برابر فولاد هم وزن خود مقاومت دارد و در عین حال بسیار سبک و انعطافپذیر است. این خاصیت استثنایی تار عنکبوت تحت تاثیر پروتئینهای سازنده آن و ساختار نانومتری آنها است. نانورشتههای در هم تنیده شده تارهای عنکبوت در زیر میکروسکوپ الکترونی در شکل 3 نشان داده شده است. این ساختار نانومتری منبع الهام دانشمندان برای تولید نانوساختارهای در هم تندیده شده فوق مستحکم بوده است. به عنوان مثال دانشمندان رشتههای نانولولههای کربنی را همانند تارهای عنکبوت در هم تنیدهاند که در نتیجه بافت بسیار محکمی و به لحاظ دینامیکی ساختار بسیار متفاوتی در برابر فشار خارجی و هر گونه تنش یا کرنش تولید شده است.
شکل 3: رشتههای بسیار کوچک و نانومتری تارهای عنکبوت در زیر میکروسکوپ الکترونی
4-1-1 خاصیت لوتوس (برگ نیلوفر آبی و برگ گل لادن)
نیلوفر آبی از گیاهان بومی آسیا است. برگهای این گیاه حتی اگر محیط اطراف آن گلی باشد همواره تمیز هستند. برگهای این گیاه میتوانند آب را به طور کامل پس بزنند، چون سطح برگها ابرآبگریز است. لذا قطرات آب روی سطح برگ میغلتند و با حرکت روی سطح برگ آلودگیها و خاک را از سطح جدا کرده و سطح برگ را تمیز میکنند. این اثر " اثر خود تمیز شوندگی" نام دارد (به چگونگی جمع شدن قطرههای آب بر روی سطح برگ گیاه در شکل 4 توجه کنید).
خود تمیز شوندگی اولین بار توسط ویلهم برتلوت مطرح شد. وی در طی مقالهای که در سال 1997 منتشر کرد برای اولین بار به طرح این مساله تحت عنوان خاصیت لوتوس پرداخت و این خاصیت را علت رفتار متفاوت برگ گل نیلوفر آبی دانست.
شکل 4: خاصیت آبگریزی و ساختار سطح برگ نیلوفر آبی
برخی دانشمندان علت بروز خاصیت لوتوس را وجود میکروساختارهای سطح برگ و سلول های اپیدرم سطح ناهموار برگ که با کریستالهای نوعی صمغ پوشیده شدهاند، اعلام کرد. این کریستالها سطح آبگریزی را ایجاد میکنند که با ناهمواریهای سطح برگ تقویت شده و در نهایت سطحی ابر آبگریز با زاویه ترشوندگی حدود 150 درجه را ایجاد میکنند. به واسطه این زاویه تماس، قطرهها حداقل فصل مشترک ممکن را با سطح برگ خواهند داشت که باعث میشود قطرات بر روی سطح برگ تقریبا به صورت کروی در آیند. آلودگیها (عمدتا آنهایی که از ابعاد ناهمواریها بزرگتر هستند) روی سطح ناهمواریها با چسبنگی کم میمانند و قطرات آب حین غلتیدن روی سطح این آلودگیها را جذب کرده و از سطح جدا میکنند (شکل 5 را مشاهده کنید).
شکل 5: قطرات آب با غلتیدن روی سطح و جذب ذرات ریز غبار و آلودگی، سطح برگ را همواره تمیز نگه میدارند
پس از عکسبرداری از سطح برگها با میکروسکوپ الکترونی روبشی مشخص شد که روی سطح ناهمواریهای میکرومتری سطح برگ گل نیلوفر آبی ناهمواریهایی نانومتری به طول چند ده نانومتر وجود دارد که باعث تشدید خاصیت آبگریزی میشود. هر چه سطح تماس یک ماده آبگریز بیشتر شود خاصیت آبگریزی بیشتر میشود. در مورد نانوذرات با توجه به این که نسبت سطح به حجم بسیار بالا است با حجم کمی از نانوساختارها میتوان این تاثیر را به مقدار قابل توجهی تشدید کرد. برگ گل نیلوفر هم از همین خاصیت بهرهمند است.
5-1-1 پاهای مارمولک
شاید بتوان خاصیت ضد جاذبه پاهای مارمولک را یکی از جالبترین موارد کاربرد عملی مواد نانوساختار دانست. مارمولک میتواند به هر سطحی در هر راستایی بچسبد و روی آن حرکت کند بدون آنکه از روی آن بیافتد. مارمولک حین انجام این عمل از هیچ ماده چسبناکی نیز استفاده نمیکند و پاهایش حتی در ابعاد میکروسکوپی هم هیچ عضو جذب کنندهای ندارد.
به عقیده دستهای از دانشمندان علت این توانایی عجیب مارمولک نانوساختارهای موجود در پای این جاندار است. در سطح پای این جاندار زائدههای کوچکی به نام اسکانسورها وجود دارد که شامل تعداد زیادی زائده مو مانند است. هر کدام از این موها حدود 100 میکرومتر طول و 5 میکرومتر قطر دارند. میتوان تصور کرد که چه تعداد زیادی از این نانوساختارها روی هر پای یک مارمولک وجود دارد. هر کدام از این موها خود به هزاران شاخه با قطر 200 نانومتر تقسیم میشوند (شکل 6).
در نتیجه با وجود اندازه کوچک پاهای یک مارمولک، سطح تماس بین پای یک مارمولک و سطح زیرین به مقدار قابل توجهی زیاد است. این شاخهها یا موها ذاتا منعطف هستند و مانند مایعی که در قالبی ریخته شود شکل سطح زیرین خود را میگیرند. به علت نیروی واندوالسی موجود بین این شاخهها، اتصال شدیدی بین پای مارمولک و سطح زیرین آن ایجاد میشود که باعث چسبیدن مارمولک به سطح میشود. خاصیت پاهای مارمولک یک مثال بارز از تاثیر نسبت سطح به حجم بالا در بروز خواص منحصر به فرد نانوذرات است.
شکل 6: در سطح پای این جاندار زائدههای کوچکی به نام اسکانسورها وجود دارد که شامل تعداد زیادی زائده مو مانند است. هر کدام از این موها حدود122 میکرومتر طول و 5 میکرومتر قطر دارند. هر کدام از این مو ها خود به هزاران شاخه با قطر 222 نانومتر تقسیم میشوند.
6-1-1نانوماشینهای زیستی:
ویروسها و اندامکهای درون سلولی تا اینجا به بررسی تاثیر ابعاد نانو در جانداران بزرگ، گیاهان و حشرات پرداخیتم. در این میان جاندارانی هستند که آنها را از قلم انداختهایم. این جانداران که خودشان فاصله زیادی با ابعاد نانو ندارند حیات خود را مدیون نانوماشینهای زیستی هستند. ویروسها با قطری کمتر از 100 نانومتر میتوانند به آسانی وارد بدن جانداران شده و موجب بیماری گردند. بسیاری از تک سلولیها، باکتریها و ویروسها مجهز به نانوماشینهای بسیار پیچیدهای هستند. به عنوان مثال این جانداران از این اندامکها برای جابه جا شدن استفاده میکنند و این اندامکها در زمرهی اندامکهای حرکتی آنها قرار میگیرند. اندامکهای درون سلولی بدن ما نیز همگی نانومتری هستند. پروتئینها، دستگاه گلژی، گیرندههای عصبی و ... سیستمهای نانومتری هستند که عهدهدار وظایف حیاتی بدن ما میباشند.
2-1- پدیدههای نانومقیاس در طبیعت بیجان
1-2-1 نانومواد معدنی
برای مثال میتوان به ذرات رس اشاره کرد. رسها سیلیکاتهای لایهای هستند که در ساختاری منظم و دوبعدی سازمان یافتهاند. بلورهای لایهای مانند مونتموریلونیتها از کنار هم قرار گرفتن صفحههای بزرگ سیلیکات با پیوندهای ضعیف ناشی از کاتیونهایی مانند+Ca+2 ، K+ ، Na و +Li در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. وجود این کاتیونها ایجاب میکند که صفحههای سیلیکا بار منفی داشته باشند. این مجموعه صفحات ضخامتی حدود nm 20-200 دارند که از اجتماع صفحههایی با ضخامت nm 1 یا کمتر تشکیل شدهاند (شکل 7 را مشاهده کنید).
به این مجموعه صفحات تاکتوئید (tactiod) میگویند. نانوساختار بودن دانههای رس خواص جالبی را ایجاد میکند. اگر به رس آب اضافه شود، رس به شکل نامعمولی متورم میشود. علت آن جایگزین شدن ملکولهای آب به جای کاتیونهای بین لایهها است. به این شکل خاک رس ظرفیت تورم شدید پیدا میکند. این میزان تورم بالا از ویژگیهای بارز در مقاومت خاک به حساب میآید و به همین علت از خاک رس در ساختن راهها استفاده میشود.
شکل 7: تصویر میکروسکوپی از ذرات صفحهای رس
2-2-1 کلوئیدهای طبیعی
کلوئیدها فازی بین محلولها و سوسپانیونها هستند. در کلوئیدها ذرات معلق (فاز پخش شونده) در فاز پخش کننده قطری بین nm 1-100 دارند. ذرات در کلوئید بر خلاف سوسپانسونها به علت داشتن بار سطحی همنام ته نشین نمیشوند، از طرفی کلوئیدها به واسطه اندازه ذراتشان مانند محلولها شفاف نیستند و نور را پخش میکنند (اثر تیندال).
از میان کلوئید های طبیعی میتوان به خون و شیر (امولسیون یا کلوئید مایع در مایع)، مه (آیروسل یا کلوئید جامد در گاز) و ژلاتین (ژل یا کلوئید مایع در جامد) اشاره کرد. در مثالهایی که ذکر شد ذرات پخش شونده در فاز پخش کننده بخش میشوند. مثلا در مورد شیر فاز پخش شونده پروتینها و چربیها هستند که در آب تشکیل یک کلوئید پایدار دادهاند.
ویژگی خاصی که در کلوئیدها دیده میشود و میتوان آن را به وجود نانوذرات به عنوان فاز پخش شونده نسبت داد انتشار نور است. علت رنگی دیده شدن کلوئیدها (مثلا سفید دیده شدن شیر)، انتشار نور پس از برخورد به ذرات معلق کلوئیدها است.
مواردی که ذکر شد نشان میدهد که اگر چه علم نانو کشف ما در اواخر قرن گذشته است، پیش از این مورد استفاده طبیعت بوده است و جانداران فراوانی در طول زمان بی آنکه ما بدانیم از خواص ذرات در ابعاد نانو بهره بـردهاند.
نویسنده: بهنام غفاری
مقدمه
در مباحث گذشته با انواع نانوساختارها و برخی از خواص جالب آنها آشنا شدید. این مواد بسیار کوچک را امروزه از طریق روشهای گوناگون فیزیکی و شیمیایی تولید میکنند. با این حال این گونه نیست که ابعاد و مقیاس نانو مسالهای تازه باشد. خیلی از جانداران پیش از به وجود آمدن انسانهای اولیه از پدیدههای نانو مقیاس بهره بـردهاند. آنچه بشر در قرن بیستم قادر به درک و به کارگیری آن شده است از زمانهایی بسیار دور در طبیعت مورد استفاده قرار گرفته است. صدها مورد از پدیدههای نانومقیاس در محیط اطرافمان وجود دارد. از مارمولکهایی که به راحتی بر خلاف نیروی جاذبه بر روی سقف خانهها حرکت میکنند تا پروانههایی با بالهایی رنگین کمانی و اعجاب برانگیز!
نانوساختار طبیعی چیست؟
وقتی در رابـ ـطه با نانوساختارهای طبیعی صحبت میشود، منظور ساختارهایی هستند که به طور ذاتی دارای یک بعد در محدوده ابعاد نانو باشند، بدون آن که انسان در ساختار آنها دست بـرده باشد. در نتیجه انتظار میرود این ساختارها نیز به واسطه ابعاد نانومتری خود ویژگیهای متفاوت و قابل توجهی داشته باشند.
نانوساختارهای طبیعی حاصل اجتماع و آرایش مولکولهای سازنده آن مواد به گونهای هستند که تحت یک چینش منظم ایجاد یک شبکه با ابعاد نانومتری کنند. از برهمکنش این ساختارهای بسیار کوچک با آب، نور و غیره خواص قابل توجهی ایجاد میشود. نانوساختارهای طبیعی بسیاری تا به امروز شناسایی شدهاند و در ادامه شما را با برخی از این پدیدههای شگفتآور آشنا میکنیم.
1-1- پدیدههای نانومقیاس در جانداران
1-1-1- نانوکامپوزیتها در بدن و پوسته جانداران
از این دسته میتوان به صدفها، استخوانها و مرجانها اشاره کرد. بیشتر این موارد از کلسیم کربناتهایی به وجود آمدهاند که در اثر خود آرایی (آرایش خود به خودی در راستای تشکیل پایدارترین ساختار) در یک شبکه (مثلا یک شبکه پلیمر طبیعی) یک ساختار سه بعدی منظم و پیچیده را ایجاد کردهاند.
اگر در خصوص استخوانها و خواص جالب توجه آنها دقت کنیم متوجه میشویم که آنها با وجود استحکام بالا، سبک، منعطف و متخلخل هستند. تحمل وزن استخوانها بالا بوده و استحکام فشاری آنها در حدود دو برابر استحکام کششی آنها است. این خواص شگفتانگیز نتیجه ساختار و ترکیب جالب توجه استخوانها است. استخوانها متشکل از تارهای کوچک کلاژنی است که با استفاده از ذارت فسفات کلسیم (هیدروکسی آپاتاید) تقویت شدهاند.
اکثر استخوانها ساختاری ساندویچی شکل دارند. آنها از یک پوسته فشرده و چگال کلاژنی و یک بخش داخلی اسفنجی تشکیل شدهاند. در بخش اسفنجی تنها 20 درصد آن از مواد استخوانی تشکیل شده است و بخش اعظم آن را مغز استخوان تشکیل داده است. تارهای کوچک کلاژنی عموما شامل مولکولهای آرایش یافته کلاژنی با طول حدود 300 نانومتر و ضخامت حدود 1/5 نانومتر است. این رشتهها به صورت تناوبی طوری کنار هم چیده شدهاند که فضاهایی نانومتری را ایجاد کردهاند. این تارهای کلاژنی با استفاده از ذرات هیدروکسی آپاتاید پر و پوشش داده شدهاند. این ذرات عموما صفحهای بوده و به صورت موازی با هم و محور اصلی شبکه کلاژنی چیده شدهاند. در بدن انسان این ذرات ضخامتی در حدود 2 تا 4 نانومتر را دارند. در نتیجه ترکیب این دو ساختار تشکیل نانوکامپوزیتی داده است که در آن رشتههای نرم کلاژنی با ساختار سخت و مستحکم هیدروکسی آپاتاید تقویت شده است. استخوان، یک نانوکامپوزیت ایدهآل است که به عنوان مدلی برای تولید و توسعه نانوکامپوزیتهای پلیمری تقویت شده با نانوموادی همچون نانولولههای کربنی در نظر گرفته میشود.
صدفها از لایههای سلولیای تشکیل میشوند که این سلولها پوششی سخت از جنس پروتئین و با حضور یک پلیمر، پلی ساکاریدی مثل کیتین ایجاد میکنند. در اینجا پروتئین مانند یک کنترل کننده در فرآیند خودآرایی نانویی عمل میکند و مقدار و ساختار رشد بلورهای کربنات کلسیم را هدایت میکند. دور هر شبکه کریستالی یک ماتریس لانه زنبوری از پروتئین یا کیتین باقی میماند. اندازه هر کریستال کربنات کلسیم در صدفها در حدود nm 100 است. این شبکه منعطف عامل بروز ویژگیهای مکانیکی ممتاز مانند مقاومت فراطبیعی در برابر ضربه در صدفها است.
2-1-1 بال حشرات و سنگ یشم
رنگهای چشم نوازی که در سنگ یشم و بال پروانهها دیده میشوند مستقیما با ساختار آنها در ارتباط است. در ساختار بال پروانهها و سنگ یشم خوشههایی از نانوذرات وجود دارند که به عنوان عامل انتشار نور عمل میکنند و حالت رنگین کمانی را در آنها ایجاد میکند.
رنگ بال پروانهها عموما دارای رنگهای متفاوتی است که تحت تاثیر سطح بالها و برهمکنش آنها با نور مرئی است. بروز حالت رنگین کمانی ناشی از تغییر رنگ یک ماده در زمانی که نور از زوایای متفاوت به آن میتابد است. برای این که ذره بتواند عامل خاصیت رنگین کمانی باشد باید در حدود ابعاد نانومتری باشد. برخورد نور با سطح نانومتری ناهموار باعث ایجاد تداخل سازنده و مخرب بین نورها میشود. رنگ، شدت و زوایای نور بازتاب شده از یک سطح به غیر از طول موج و زاویه تابش نور، با جنس و ضخامت زیرلایه رابـ ـطه مستقیم دارد.
در مورد بال پروانه خاصیت رنگین کمانی به شکل خاصی ایجاد میشود. دانشمندان از بررسی بال پروانهای به نام مورفو هتنور به این نکته پی بـردهاند که بال این جاندار از کنار هم قرار گرفتن واحدهای فلس مانندی به شکل سفالهای سقف ایجاد میشود. هر واحد ابعادی در حدود μm70×20 دارد و ساختار سطحی همه واحدها یکسان است. سطح همه این واحدها حاصل از آرایش فوق منظم پرههایی نانومتری است که عرض هر کدام حدود nm 800 است. فضای بین این پرهها کرسیتالهای نوری طبیعی است که میتوانند تداخل سازنده یا ویرانگر ایجاد کند. این کریستالهای نوری ساختارهای نانومتری تکرار شوندهای هستند که میتوانند گذرگاههایی برای نور ایجاد کنند. تصویر این کریستالها را در شکل 1 مشاهده کنید. .
شکل 1: بال پروانه و تصویر کریستالهای فوتونی آن
در مورد سنگ یشم این پدیده مربوط به خوشههای نانو مقیاس کروی با جنس سیلیکا است که از نظر اندازه یکنواخت بوده و در میان لایهها پخش شدهاند. شکل 2 تصویر میکروسکوپ الکترونی از نانوذرات سیلیکا در سنگ یشم را نشان میدهد.
شکل2: تصویر میکروسکوپ الکترونی از نانوذرات سیلیکا در سنگ یشم
3-1-1 تار عنکبوت
تار عنکبوت از مقاومترین ترکیباتی است که تاکنون شناخته شده است و تقریبا 5 برابر فولاد هم وزن خود مقاومت دارد و در عین حال بسیار سبک و انعطافپذیر است. این خاصیت استثنایی تار عنکبوت تحت تاثیر پروتئینهای سازنده آن و ساختار نانومتری آنها است. نانورشتههای در هم تنیده شده تارهای عنکبوت در زیر میکروسکوپ الکترونی در شکل 3 نشان داده شده است. این ساختار نانومتری منبع الهام دانشمندان برای تولید نانوساختارهای در هم تندیده شده فوق مستحکم بوده است. به عنوان مثال دانشمندان رشتههای نانولولههای کربنی را همانند تارهای عنکبوت در هم تنیدهاند که در نتیجه بافت بسیار محکمی و به لحاظ دینامیکی ساختار بسیار متفاوتی در برابر فشار خارجی و هر گونه تنش یا کرنش تولید شده است.
شکل 3: رشتههای بسیار کوچک و نانومتری تارهای عنکبوت در زیر میکروسکوپ الکترونی
4-1-1 خاصیت لوتوس (برگ نیلوفر آبی و برگ گل لادن)
نیلوفر آبی از گیاهان بومی آسیا است. برگهای این گیاه حتی اگر محیط اطراف آن گلی باشد همواره تمیز هستند. برگهای این گیاه میتوانند آب را به طور کامل پس بزنند، چون سطح برگها ابرآبگریز است. لذا قطرات آب روی سطح برگ میغلتند و با حرکت روی سطح برگ آلودگیها و خاک را از سطح جدا کرده و سطح برگ را تمیز میکنند. این اثر " اثر خود تمیز شوندگی" نام دارد (به چگونگی جمع شدن قطرههای آب بر روی سطح برگ گیاه در شکل 4 توجه کنید).
خود تمیز شوندگی اولین بار توسط ویلهم برتلوت مطرح شد. وی در طی مقالهای که در سال 1997 منتشر کرد برای اولین بار به طرح این مساله تحت عنوان خاصیت لوتوس پرداخت و این خاصیت را علت رفتار متفاوت برگ گل نیلوفر آبی دانست.
شکل 4: خاصیت آبگریزی و ساختار سطح برگ نیلوفر آبی
برخی دانشمندان علت بروز خاصیت لوتوس را وجود میکروساختارهای سطح برگ و سلول های اپیدرم سطح ناهموار برگ که با کریستالهای نوعی صمغ پوشیده شدهاند، اعلام کرد. این کریستالها سطح آبگریزی را ایجاد میکنند که با ناهمواریهای سطح برگ تقویت شده و در نهایت سطحی ابر آبگریز با زاویه ترشوندگی حدود 150 درجه را ایجاد میکنند. به واسطه این زاویه تماس، قطرهها حداقل فصل مشترک ممکن را با سطح برگ خواهند داشت که باعث میشود قطرات بر روی سطح برگ تقریبا به صورت کروی در آیند. آلودگیها (عمدتا آنهایی که از ابعاد ناهمواریها بزرگتر هستند) روی سطح ناهمواریها با چسبنگی کم میمانند و قطرات آب حین غلتیدن روی سطح این آلودگیها را جذب کرده و از سطح جدا میکنند (شکل 5 را مشاهده کنید).
شکل 5: قطرات آب با غلتیدن روی سطح و جذب ذرات ریز غبار و آلودگی، سطح برگ را همواره تمیز نگه میدارند
پس از عکسبرداری از سطح برگها با میکروسکوپ الکترونی روبشی مشخص شد که روی سطح ناهمواریهای میکرومتری سطح برگ گل نیلوفر آبی ناهمواریهایی نانومتری به طول چند ده نانومتر وجود دارد که باعث تشدید خاصیت آبگریزی میشود. هر چه سطح تماس یک ماده آبگریز بیشتر شود خاصیت آبگریزی بیشتر میشود. در مورد نانوذرات با توجه به این که نسبت سطح به حجم بسیار بالا است با حجم کمی از نانوساختارها میتوان این تاثیر را به مقدار قابل توجهی تشدید کرد. برگ گل نیلوفر هم از همین خاصیت بهرهمند است.
5-1-1 پاهای مارمولک
شاید بتوان خاصیت ضد جاذبه پاهای مارمولک را یکی از جالبترین موارد کاربرد عملی مواد نانوساختار دانست. مارمولک میتواند به هر سطحی در هر راستایی بچسبد و روی آن حرکت کند بدون آنکه از روی آن بیافتد. مارمولک حین انجام این عمل از هیچ ماده چسبناکی نیز استفاده نمیکند و پاهایش حتی در ابعاد میکروسکوپی هم هیچ عضو جذب کنندهای ندارد.
به عقیده دستهای از دانشمندان علت این توانایی عجیب مارمولک نانوساختارهای موجود در پای این جاندار است. در سطح پای این جاندار زائدههای کوچکی به نام اسکانسورها وجود دارد که شامل تعداد زیادی زائده مو مانند است. هر کدام از این موها حدود 100 میکرومتر طول و 5 میکرومتر قطر دارند. میتوان تصور کرد که چه تعداد زیادی از این نانوساختارها روی هر پای یک مارمولک وجود دارد. هر کدام از این موها خود به هزاران شاخه با قطر 200 نانومتر تقسیم میشوند (شکل 6).
در نتیجه با وجود اندازه کوچک پاهای یک مارمولک، سطح تماس بین پای یک مارمولک و سطح زیرین به مقدار قابل توجهی زیاد است. این شاخهها یا موها ذاتا منعطف هستند و مانند مایعی که در قالبی ریخته شود شکل سطح زیرین خود را میگیرند. به علت نیروی واندوالسی موجود بین این شاخهها، اتصال شدیدی بین پای مارمولک و سطح زیرین آن ایجاد میشود که باعث چسبیدن مارمولک به سطح میشود. خاصیت پاهای مارمولک یک مثال بارز از تاثیر نسبت سطح به حجم بالا در بروز خواص منحصر به فرد نانوذرات است.
شکل 6: در سطح پای این جاندار زائدههای کوچکی به نام اسکانسورها وجود دارد که شامل تعداد زیادی زائده مو مانند است. هر کدام از این موها حدود122 میکرومتر طول و 5 میکرومتر قطر دارند. هر کدام از این مو ها خود به هزاران شاخه با قطر 222 نانومتر تقسیم میشوند.
6-1-1نانوماشینهای زیستی:
ویروسها و اندامکهای درون سلولی تا اینجا به بررسی تاثیر ابعاد نانو در جانداران بزرگ، گیاهان و حشرات پرداخیتم. در این میان جاندارانی هستند که آنها را از قلم انداختهایم. این جانداران که خودشان فاصله زیادی با ابعاد نانو ندارند حیات خود را مدیون نانوماشینهای زیستی هستند. ویروسها با قطری کمتر از 100 نانومتر میتوانند به آسانی وارد بدن جانداران شده و موجب بیماری گردند. بسیاری از تک سلولیها، باکتریها و ویروسها مجهز به نانوماشینهای بسیار پیچیدهای هستند. به عنوان مثال این جانداران از این اندامکها برای جابه جا شدن استفاده میکنند و این اندامکها در زمرهی اندامکهای حرکتی آنها قرار میگیرند. اندامکهای درون سلولی بدن ما نیز همگی نانومتری هستند. پروتئینها، دستگاه گلژی، گیرندههای عصبی و ... سیستمهای نانومتری هستند که عهدهدار وظایف حیاتی بدن ما میباشند.
2-1- پدیدههای نانومقیاس در طبیعت بیجان
1-2-1 نانومواد معدنی
برای مثال میتوان به ذرات رس اشاره کرد. رسها سیلیکاتهای لایهای هستند که در ساختاری منظم و دوبعدی سازمان یافتهاند. بلورهای لایهای مانند مونتموریلونیتها از کنار هم قرار گرفتن صفحههای بزرگ سیلیکات با پیوندهای ضعیف ناشی از کاتیونهایی مانند+Ca+2 ، K+ ، Na و +Li در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. وجود این کاتیونها ایجاب میکند که صفحههای سیلیکا بار منفی داشته باشند. این مجموعه صفحات ضخامتی حدود nm 20-200 دارند که از اجتماع صفحههایی با ضخامت nm 1 یا کمتر تشکیل شدهاند (شکل 7 را مشاهده کنید).
به این مجموعه صفحات تاکتوئید (tactiod) میگویند. نانوساختار بودن دانههای رس خواص جالبی را ایجاد میکند. اگر به رس آب اضافه شود، رس به شکل نامعمولی متورم میشود. علت آن جایگزین شدن ملکولهای آب به جای کاتیونهای بین لایهها است. به این شکل خاک رس ظرفیت تورم شدید پیدا میکند. این میزان تورم بالا از ویژگیهای بارز در مقاومت خاک به حساب میآید و به همین علت از خاک رس در ساختن راهها استفاده میشود.
شکل 7: تصویر میکروسکوپی از ذرات صفحهای رس
2-2-1 کلوئیدهای طبیعی
کلوئیدها فازی بین محلولها و سوسپانیونها هستند. در کلوئیدها ذرات معلق (فاز پخش شونده) در فاز پخش کننده قطری بین nm 1-100 دارند. ذرات در کلوئید بر خلاف سوسپانسونها به علت داشتن بار سطحی همنام ته نشین نمیشوند، از طرفی کلوئیدها به واسطه اندازه ذراتشان مانند محلولها شفاف نیستند و نور را پخش میکنند (اثر تیندال).
از میان کلوئید های طبیعی میتوان به خون و شیر (امولسیون یا کلوئید مایع در مایع)، مه (آیروسل یا کلوئید جامد در گاز) و ژلاتین (ژل یا کلوئید مایع در جامد) اشاره کرد. در مثالهایی که ذکر شد ذرات پخش شونده در فاز پخش کننده بخش میشوند. مثلا در مورد شیر فاز پخش شونده پروتینها و چربیها هستند که در آب تشکیل یک کلوئید پایدار دادهاند.
ویژگی خاصی که در کلوئیدها دیده میشود و میتوان آن را به وجود نانوذرات به عنوان فاز پخش شونده نسبت داد انتشار نور است. علت رنگی دیده شدن کلوئیدها (مثلا سفید دیده شدن شیر)، انتشار نور پس از برخورد به ذرات معلق کلوئیدها است.
مواردی که ذکر شد نشان میدهد که اگر چه علم نانو کشف ما در اواخر قرن گذشته است، پیش از این مورد استفاده طبیعت بوده است و جانداران فراوانی در طول زمان بی آنکه ما بدانیم از خواص ذرات در ابعاد نانو بهره بـردهاند.