پرورش منطق در کودکان

  • شروع کننده موضوع DENIRA
  • بازدیدها 77
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

DENIRA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/12
ارسالی ها
9,963
امتیاز واکنش
85,309
امتیاز
1,139
محل سکونت
تهران
منطقی بودن، یعنی منطقی رفتار کردن. آنچه در این خصوص برای بچه‌ها اهمیت بسیار دارد این است که درک کنند پدیده‌ها طبق قواعد و قوانینی تغییر کرده و انسان‌ها نیز به‌طور کلی از این قوانین روشن پیروی می‌کنند.

بچه‌ها تنها از این طریق می‌توانند در دنیای پیچیده امروز راه خود را پیدا کنند.در مقاله زیر برای تعلیم و تربیت و منطقی بار آوردن بچه‌ها راه‌هایی پیشنهاد شده است که از نظرتان می‌گذرد:
پدر و مادرها باید نسبت به فرزندانشان به صراحت رفتار کنند. به عبارت دیگر نباید در شرایط یکسان رفتارهای مختلف از خود نشان دهند؛ آنچه دیروز بچه‌ها اجازه داشتند، نباید برای امروز ممنوع شود و برعکس. رفتارهای یکسان پدر و مادر، رفتار یکسان بچه‌ها را در پی دارد.

وقتی ما رفتار مشخصی از فرزند خود انتظار داریم، منطقی‌بودن ما اهمیت بسیار پیدا می‌کند. مثلا اگر به ‌نظر ما بچه‌ها فقط آخر هفته می‌توانند تلویزیون تماشا کنند باید هر روز هفته سر حرف خود بایستیم. اگر پدر و مادر برای فرزند خود از یک سالگی روشن کنند که امور ممنوعه جدی هستند و باید اجرا شود، کودک کوشش می‌کند با مرزها آشنا شود و اطمینان‌کردن به پدر و مادر را می‌آموزد.

در تعلیم و تربیت همراه با منطق، طبیعتا زمانی به مرزهای آن نیز بر می‌خوریم. ما بهتر است به اندازه نیاز منطقی باشیم، در غیراین‌صورت پرورش و آموزش بچه‌ها جنبه خشک و بیش از حد مقرراتی بودن به‌خود می‌گیرد. قرار نیست ما موضوعات را بیش از حد جدی بگیریم چون همانطور که می‌دانیم استثناها حدود قوانین را مشخص می‌کنند. مثلا موقع بیماری، کودک اجازه دارد استثنائاً در رختخواب پدر و مادر استراحت کرده یا روز تولدش امتیازهایی دریافت ‌کند.

مرزبندی

امروزه کارشناسان معتقدند دادن آزادی کامل به بچه‌ها منجر به رشد بهینه آنها نخواهد شد بلکه روش میانه بین دو بی‌نهایت یعنی میان روش مستبدانه و روش ضد‌آن (دادن آزادی کامل به بچه‌ها) مناسب‌ترین روش تعلیم و تربیت ارزیابی شده است. یکی از روانشناسان رشد پس از سال‌ها پژوهش به نتایج زیر رسیده است:

کودکان با اعتماد به نفس بالا، مسلط بر خود، با رضایت خاطر، عملگرا و مستقل در خانواده‌هایی بزرگ شده‌اند که هم مرزها به روشنی مشخص بوده و هم صمیمیت و گرمی فوق‌العاده‌ای را - که حاکی از نوعدوستی است- از خانواده دریافت کرده‌اند

دلایل ضروری برای مرزبندی

با مرزبندی بچه‌ها را از خطر حفظ می‌کنیم و بهتر است آنها را خیلی زود با مرزها آشنا کنیم.
مشخص‌کردن مرزها به‌منظور احترام به نیازهای بحق پدر و مادر اهمیت دارد !! مثلا دست‌زدن به وسایل شخصی پدر یا دعواکردن موقع رانندگی ممنوع است.

چگونه در این راه موفق شویم؟

بچه‌های پر انرژی نسبت به بچه‌های آرام و محتاط به مرزبندی بیشتری نیاز دارند. بعضی بچه‌ها نسبت به ملایم‌ترین هشدارها واکنش نشان می‌دهند ولی حرف زدن با بعضی دیگر تقریبا هیچ اثری ندارد. همچنین ما باید فکر کنیم- و تصمیم بگیریم- در چه موقعیتی می‌خواهیم چشم‌پوشی کنیم و کجا نمی‌خواهیم به هیچ وجه کنار بیاییم. مرزها باید خیلی روشن مشخص شوند و قابل پیش‌بینی هم باشند. لازم است علت‌ها را برای کودک توضیح دهیم. اگر کودک گوش نداد با قاطعیت، بسیار آرام و کاملا روشن به او نه می‌گوییم!

کارهایی مانند شیء مورد نظر را برداشتن، خود بچه را از محل دورکردن یا موضوع صحبت را عوض کردن چندان مفید نیست. درخصوص بچه‌های بزرگ‌تر گاهی شاید فقط یک هشدار ملایم یا به شکل شدیدتری یک تنبیه مشخص، کارساز باشد.

مهم‌ترین مطلب این است که آرام و منطقی باشیم و تا حد امکان با مهربانی و ملاطفت رفتار کنیم. واکنش پدر و مادر هرگز نباید به شکلی باشد که موجب شود کودک به میل خود آنها را برانگیخته کند (مثلا کودک با خود بگوید: مادر موقع عصبانیت جوری دست و سرش را تکان می‌دهد که خنده‌دار است، بنابراین هر وقت دلم خواست برای تفریح این کار را می‌کنم).
 

برخی موضوعات مشابه

بالا