پیش زمینه های کودتای سوم اسفند 1299

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 264
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
1366.jpg


پس از انقلاب مشروطيت، سياست‌هاي انگليس و روس در ايران، بر پايه قرارداد معروف 1907م، اجرا مي‌شد. با وقوع انقلاب بلشويكي در روسيه و تغيير سياست خارجي آن دولت و لغو قراردادهاي دوره تزاري، دولت بلشويكي سياست عدم مداخله در ايران را پيشه كرد و در نتيجه، دولت انگليس براي مداخله در امور ايران بي‌رقيب ماند و در صدد برآمد تا سلطه و نفوذ خود را بر سراسر ايران گسترش دهد.

درباره چگونگي تأمين منافع و نفوذ بريتانيا در ايران، در شرايط پس از جنگ جهاني اول، دو گرايش در هيئت حاكمه بريتانيا وجود داشت كه اگر چه در استقرار دولتي متمركز و مقتدر در ايران، هم‌رأي بودند. اما در چگونگي تحقق اين امر با يكديگر اختلاف نظر داشتند.

جناح وزارت امور خارجه به رهبري «جورج كرزن» بر اجراي قرارداد 1919 و حضور نظاميان انگليس براي ضمانت اجراي آن قرارداد تأكيد داشت، و جناح وزارت جنگ به رهبري «وينستون چرچيل»، خروج نظاميان انگليس و استقرار يك دولت مقتدر مركزي از طريق كودتا را پي مي‌گرفت.

هم‌زمان با ظهور نشانه‌هاي شكست قرارداد 1919 در نتيجه مخالفت عمومي ايرانيان و دولت‌هاي خارجي، جناح وزارت جنگ بر فعاليت‌هاي خود افزود و در اين راستا، «ژنرال آيرو‌نسايد» در اوايل مهر 1299ش، وارد ايران شد تا ببيند كه «در قبال اوضاع كنوني ايران چه اقدامي صلاح است و چه بايد كرد؟»[1]

هنگامي كه همه راههاي توفيق به روي قرارداد 1919 بسته شد و نيروهاي انگليس هم مي‌بايست در بهار 1300ش، ايران را ترك مي‌كردند، دو طرح از سوي جناح نظامي مورد بررسي قرار گرفت:

يكي تأسيس «فدراسيون جنوب ايران»[2] و ديگري تصرف تهران با كودتاي نظامي. طرح فدراسيون جنوب با مخالفت دفتر هند و خزانه‌داري انگليس رو به رو شد[3] و بنابراين طرح كودتا در دستور كار قرار گرفت.[4] «آيرونسايد»، بر اين باور بود كه ديكتاتوري نظامي در ايران تمام اشكالات كنوني ما را حل خواهد كرد.[5]

براي اجراي اين طرح، بسترسازي‌هاي لازم انجام گرفت. از يك‌سو، افكار عمومي را از احتمال حمله بلشويك‌ها و وقوع انقلاب كمونيستي در كشور به وحشت انداختند،[6] به‌گونه‌اي كه «احمد شاه» و بسياري از مردم قصد ترك تهران را داشتند،[7] و از سوي ديگر به شناسايي نيروهاي مجري كودتا پرداختند. «آيرونسايد» در كمتر از چهار ماه رضاخان را از فرماندهي يك آترياد به فرماندهي كل قزاق ترفيع داد.[8] او در خاطراتش مي‌نويسد: با رضا گفتگو كردم و مأموريتش را به او تفهيم كردم و با او شرط كردم كه به بريتانيا خيانت نكند و شاه را هم از سلطنت خلع نكند. رضا هر دو شرط را با خوشرويي پذيرفت، من دست او را فشردم و به «اسمايس» گفتم بگذار به تدريج راه بيفتد.[9] «آيرونسايد» همچنين مي‌نويسد كه گفتگوهايم با رضاخان را به نرمن گفتم و با او ترتيب دادم تا تاريخ روزي را قطعي كند كه قزاق‌هاي ايراني از سرپرستي ما خارج مي‌شوند، يعني عمليات كودتا را شروع كنند.[10] در راستاي اين فرايند، هم‌زمان با اينكه به رضاخان اجازه داده شد كه به تدريج راه بيفتد، در تهران نيز ازسوي سفارت بريتانيا اقداماتي انجام مي‌گرفت تا مديريت سياسي كودتا تعيين و فعال شود،[11] و ژاندارمري از هرگونه اقدامي براي جلوگيري از قزاق‌ها بازداشته شود.[12] در نتيجه چنين هماهنگي‌هايي بود كه نيروهاي قزاق به فرماندهي رضاخان از قزوين عازم تهران شدند، در نزديكي تهران «سيد ضياء‌الدين طباطبايي» هم به آنها پيوست و آنها سرانجام در سحرگاه سوم اسفند 1299ش، وارد تهران شدند.
1. شيخ‌الاسلامي، جواد، سيماي احمد شاه قاجار، ج 2، صص 181 – 180.

2. اسناد محرمانه وزارت امور خارجه بريتانيا، ج 13، سند شماره 688 به نقل از شيخ‌الاسلامي، «نظري به كودتاي سوم اسفند 1299»، ماه‌نامه اطلاعات سياسي اقتصادي، بهمن و اسفند 1369.

3. غني، سيروس، ايران برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگليسيها، ترجمه كامشاد، ص 172.

4. صباحي، هوشنگ، سياست انگليس و پادشاهي رضا شاه، ترجمه پروانه ستاري. صص 180 – 179.

5. شيخ‌الاسلامي، نظر به كودتاي سوم اسفند 1299. پيشين.

6. آوري، پيتر، تاريخ معاصر ايران از ...، ج 1، صص 413 و 422.

7. British Documents…op. cit. Doc 407 , 437.

8. ايران برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگليسيها، صص 171 و 179.

9. Major Genral sir Edmund Ironside. High Road to command … pp 161 , 178.

10. ايران برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگليسيها، صص 3 – 182.

11. همان ، صص 177، 179، 180.

12. همان، ص 201.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا