- عضویت
- 2020/06/21
- ارسالی ها
- 1,374
- امتیاز واکنش
- 4,998
- امتیاز
- 656
فکر میکردم دوستم از اتفاقی که افتاده خوشحال میشود. اما امان از افکار منفی. فکر کردن به آنها میتواند بهترین روزهای ما را خراب کند، بهترین اتفاقات زندگی را به تلخی بکشد و ما را از لـ*ـذتهای ساده و دوستداشتنی محروم کند.
او در قرعهکشی، پول زیادی برنده شده بود و برای مدتی از این بابت خوشحال بود. اما الان تنها چیزی که در ذهن کیت (Keith) میگذشت این بود: «درسته، ولی الان یه مشکل جدید دارم. نمیدونم باید این موضوع رو به دوستام بگم یا نه؟ اگر بهشون نگم و خودشون متوجه بشن خیلی بد میشه و کلی ناراحت میشن و اگر بهشون بگم، انتظار دارن کلی از این پول رو به اونها بدم. نمیدونم باید چیکار کنم…»
من به او گفتم که این یک «مشکل» نیست. این موضوع فقط دغدغهای است که باید به آن توجه کند و به نظرم، هنوز باید از شدت خوشحالی احساس قدم زدن در بین ابرها را داشته باشد.
«آره، ولی بینِ پرداخت اقساطِ وام مسکن و خریدن ماشین جدید گیر کردم. دوست دارم یه پورشه بخرم. نمیدونم باید چیکار کنم اصلا…»
اما به جای اینکه او را اذیت کنم و به او فشار بیاورم (و یا درخواست پول کنم!)، به ریشهی واقعی افکار منفی، میاندیشم.
به قول یکی از دوستانم: «مشکلاتی که در زندگی با آنها روبهرو میشویم، شخصیت واقعی ما را شکل میدهند و مشخص میکنند واقعا چه کسی هستیم.» و این حقیقت است.
افرادی که افکار منفی دارند و همیشه مشغول منفیبافیاند، حتی زمانی که همه چیز عالی پیش میرود، باز میگویند: «درسته، ولی …» اما از طرف دیگر افراد خوشبین، حتی مواقعی که اوضاع خوب پیش نمیرود هم، خوشحال و امیدوار باقی میمانند.
نشستم و به کیت نگاه کردم. یک جوان باهوش (که البته به اندازهی کافی از هوشش استفاده نمیکرد)، خوشقیافه و حالا پولدار را میدیدم که هنوز داشت به نیمهی خالی لیوان نگاه میکرد. این در حالی است که من افراد زیادی را میشناسم که یک پایشان لب گور است، اما خیلی امیدوارتر، مثبتتر و باانگیزهتر از او هستند.
تفکر منفی یک عادت بدِ ذهنی است که ممکن است از دیگران به شما منتقل شده باشد. یا این که صرفا دلیلی برای «شجاع نبودن» باشد؛ چرا که در مواجهه با مشکلات و موانع زندگی،مثبت فکر کردن، دل و جرئت زیادی میخواهد (توجه کنید که من اینجا، بُردنِ مقدار زیادی پول را یک «مشکل» در نظر گرفتهام!).
همینطور که داشتم به او نگاه میکردم به این فکر افتادم که: «افکار منفی هم، فواید خاص خودشان را دارند».
او در قرعهکشی، پول زیادی برنده شده بود و برای مدتی از این بابت خوشحال بود. اما الان تنها چیزی که در ذهن کیت (Keith) میگذشت این بود: «درسته، ولی الان یه مشکل جدید دارم. نمیدونم باید این موضوع رو به دوستام بگم یا نه؟ اگر بهشون نگم و خودشون متوجه بشن خیلی بد میشه و کلی ناراحت میشن و اگر بهشون بگم، انتظار دارن کلی از این پول رو به اونها بدم. نمیدونم باید چیکار کنم…»
من به او گفتم که این یک «مشکل» نیست. این موضوع فقط دغدغهای است که باید به آن توجه کند و به نظرم، هنوز باید از شدت خوشحالی احساس قدم زدن در بین ابرها را داشته باشد.
«آره، ولی بینِ پرداخت اقساطِ وام مسکن و خریدن ماشین جدید گیر کردم. دوست دارم یه پورشه بخرم. نمیدونم باید چیکار کنم اصلا…»
اما به جای اینکه او را اذیت کنم و به او فشار بیاورم (و یا درخواست پول کنم!)، به ریشهی واقعی افکار منفی، میاندیشم.
به قول یکی از دوستانم: «مشکلاتی که در زندگی با آنها روبهرو میشویم، شخصیت واقعی ما را شکل میدهند و مشخص میکنند واقعا چه کسی هستیم.» و این حقیقت است.
افرادی که افکار منفی دارند و همیشه مشغول منفیبافیاند، حتی زمانی که همه چیز عالی پیش میرود، باز میگویند: «درسته، ولی …» اما از طرف دیگر افراد خوشبین، حتی مواقعی که اوضاع خوب پیش نمیرود هم، خوشحال و امیدوار باقی میمانند.
نشستم و به کیت نگاه کردم. یک جوان باهوش (که البته به اندازهی کافی از هوشش استفاده نمیکرد)، خوشقیافه و حالا پولدار را میدیدم که هنوز داشت به نیمهی خالی لیوان نگاه میکرد. این در حالی است که من افراد زیادی را میشناسم که یک پایشان لب گور است، اما خیلی امیدوارتر، مثبتتر و باانگیزهتر از او هستند.
تفکر منفی یک عادت بدِ ذهنی است که ممکن است از دیگران به شما منتقل شده باشد. یا این که صرفا دلیلی برای «شجاع نبودن» باشد؛ چرا که در مواجهه با مشکلات و موانع زندگی،مثبت فکر کردن، دل و جرئت زیادی میخواهد (توجه کنید که من اینجا، بُردنِ مقدار زیادی پول را یک «مشکل» در نظر گرفتهام!).
همینطور که داشتم به او نگاه میکردم به این فکر افتادم که: «افکار منفی هم، فواید خاص خودشان را دارند».