مغول ها و نگاهی بر سرگذشت آن ها
ارتش مغول ها در اوایل سده سیزدهم قدرت برتر آسیا بودند و مردم قاره کهن، از شنیدن نام آنها بر خود می لرزیدند. آنها به رهبری چنگیز خان از سرزمین خود در شمال شرق آسیا به حرکت در آمدند و همه کشورهای سر راهشان را نابود کردند ، شهرهایی که مقاومت کردند ، هم در نهایت تسخیر و مردمشان قتل عام شدند. آنها از چین و عراق تا کوه های قفقاز را زیر هجوم وحشیانه خود گرفتند و در هر میدانی که جنگیدند، پیروز شدند.
تسلیحات جنگی مغول
مغول ها در جنگ هایشان بر چند سلاح مهم تکیه داشتند. از جمله این سلاح ها، کمان های کوتاه و بلند مرکب بود که می توانست تیر یا گلوله سنگینی را تا مسافت 300 متر پرتاب کند. نوک آهنی تیر ها طوری شکل داده شده بود که گوشت تن دشمن را سوراخ یا پاره کند. سربازان مغول آموزش دیده بودند که در همه جهت ها تیراندازی کنند.آنها به جلو یا عقب، در حالی که خود را پشت سر اسبانشان محفوظ می داشتند یا از زیر شکم اسب هایشان، و حتی هنگام تاخت و تاز در برابر دشمن با سرعت تمام تیر می انداختند. مغول ها همچنین تبرهای جنگی و شمشیرهای آهنی کوتاه خمیده ای با خود حمل می کردند که به شمشیر هلالی شهرت داشت. این سلاح، برای شقه کردن جنگنده روبه رو در نبرد های تن به تن عالی بود. نیزه هایشان میله هایی بلندی بود با نوک های تراش داده شده که برای حمله یا پرتاب به سوی گروهی از سربازان دشمن استفاده می شد. مغول ها برای محافظت خود کلاه خود های فلزی یا چرمی بر سر می گذاشتند، گردن را با چرم می پوشاندند و زرهی از چرم سخت بر تن می کردند که گاهی نیز با پوششی از فلز کارایی اش را بالاتر می بردند. جامه های زیر آنان از ابریشم خام فشرده تهیه می شد که همچون پوششی تن آنان را از وارد آمدن نوک تیرها و ایجاد عفونت حفظ می کرد.سربازان مغول همچنین، سپرهای گرد کوچکی همراه داشتند که اسکلت آن از چوب درخت بید ساخته می شد و پوششی از چرم خام داشت. این سلاح ها برای جنگیدن در گروه های کوچک در برابر سواران سبک اسلحه دشمن عالی بود.
ارتش مغول ها
همه مردان مغول از وقتی که می توانستند کمان و شمشیر در دست بگیرند و بجنگند، عضو ارتش به شمار می رفتند . اگرچه مغول ها مهارت هایی در استفاده از آلات مکانیکی جنگ و گلوله اندازی به دست آوردند، همچنان سپاهی سواره، بدون پیاده نظام باقی ماندند. آنان می توانستند روزها و شب ها پشت سر هم بر پشت اسب به سر ببرند، بخورند، شکار کنند و از همه مهم تر بجنگند. آنان بی وقفه و شجاعانه با نیزه، گرز، تبر و شمشیر می جنگند. اما آنان به ویژه با کمان هایشان، تیراندازانی قابل و جنگاورانی حیله گر به شمار می آیند. تا زمانی که پرچم فرمانده عقب نکشد، میدان جنگ را هرگز رها نمی کنند. اگر شکست بخورند، تقاضای ترحم ندارند و چون پیروز شوند، عطوفتی نشان نمی دهند.اساس استراتژی جنگی چنگیزخان، توان حرکت های برق آسا در فواصل دوردست بود. مردان او می توانستند روزی 80 تا 100 مایل سواری کنند و چون مغول ها پیاده نظام نداشتند، واحدهایشان می توانستند بسیار سریع تر از ارتش های معمولی حرکت و دشمن را غافلگیر کنند.
نحوه زندگی چادر نشین ها
مغول های چادر نشین
مغول ها صحرانشینانی پرطاقت بودند که به زندگی در آب و هوای بسیار خشن عادت داشتند.این سربازان با مهارت در به کارگیری تیر، نیزه و تبرهای جنگی و تاکتیک های غیر قابل پیش بینی و حیله های جنگی برای تضعیف روحیه دشمنانشان می جنگیدند.آنان از منجنیق و تونل های زیر زمینی برای ویران ساختن محکم ترین باروها استفاده می کردند. با پخش شدن اخبار تهاجمات مغول در سراسر آسیا، ارتش ها می گریختند یا پیش از آنکه جنگی آغاز شود، به راحتی اسلحه خود را روی زمین می گذاشتند. با رهبری چنگیزخان، مغول ها خود را از جماعتی پراکنده و بسیار فقیر، بدون هیچ گونه صنعت یا کشاورزی، به ترسناک ترین مردم روی زمین بدل کردند. آنها چین شمالی، آسیای مرکزی، بغداد و امیر نشین های روسیه را فتح کردند و حتی پس از مرگ چنگیزخان به وحشی گری شان ادامه دادند.
آنها بعد از چنگیز دسته جمعی به لهستان هجوم بردند و سپس تا مجارستان پیش رفتند و در آنجا سپاهیان شاه بلای چهارم را در هم شکستند. آنها بعد از عقب راندن این شاه تا کرانه های دریای آدریاتیک، حرکت خود را به سوی دروازه های وین، پایتخت خاندان پادشاهی هاپسبورگ، ادامه دادند.
ارتش مغول ها در اوایل سده سیزدهم قدرت برتر آسیا بودند و مردم قاره کهن، از شنیدن نام آنها بر خود می لرزیدند. آنها به رهبری چنگیز خان از سرزمین خود در شمال شرق آسیا به حرکت در آمدند و همه کشورهای سر راهشان را نابود کردند ، شهرهایی که مقاومت کردند ، هم در نهایت تسخیر و مردمشان قتل عام شدند. آنها از چین و عراق تا کوه های قفقاز را زیر هجوم وحشیانه خود گرفتند و در هر میدانی که جنگیدند، پیروز شدند.
تسلیحات جنگی مغول
مغول ها در جنگ هایشان بر چند سلاح مهم تکیه داشتند. از جمله این سلاح ها، کمان های کوتاه و بلند مرکب بود که می توانست تیر یا گلوله سنگینی را تا مسافت 300 متر پرتاب کند. نوک آهنی تیر ها طوری شکل داده شده بود که گوشت تن دشمن را سوراخ یا پاره کند. سربازان مغول آموزش دیده بودند که در همه جهت ها تیراندازی کنند.آنها به جلو یا عقب، در حالی که خود را پشت سر اسبانشان محفوظ می داشتند یا از زیر شکم اسب هایشان، و حتی هنگام تاخت و تاز در برابر دشمن با سرعت تمام تیر می انداختند. مغول ها همچنین تبرهای جنگی و شمشیرهای آهنی کوتاه خمیده ای با خود حمل می کردند که به شمشیر هلالی شهرت داشت. این سلاح، برای شقه کردن جنگنده روبه رو در نبرد های تن به تن عالی بود. نیزه هایشان میله هایی بلندی بود با نوک های تراش داده شده که برای حمله یا پرتاب به سوی گروهی از سربازان دشمن استفاده می شد. مغول ها برای محافظت خود کلاه خود های فلزی یا چرمی بر سر می گذاشتند، گردن را با چرم می پوشاندند و زرهی از چرم سخت بر تن می کردند که گاهی نیز با پوششی از فلز کارایی اش را بالاتر می بردند. جامه های زیر آنان از ابریشم خام فشرده تهیه می شد که همچون پوششی تن آنان را از وارد آمدن نوک تیرها و ایجاد عفونت حفظ می کرد.سربازان مغول همچنین، سپرهای گرد کوچکی همراه داشتند که اسکلت آن از چوب درخت بید ساخته می شد و پوششی از چرم خام داشت. این سلاح ها برای جنگیدن در گروه های کوچک در برابر سواران سبک اسلحه دشمن عالی بود.
ارتش مغول ها
همه مردان مغول از وقتی که می توانستند کمان و شمشیر در دست بگیرند و بجنگند، عضو ارتش به شمار می رفتند . اگرچه مغول ها مهارت هایی در استفاده از آلات مکانیکی جنگ و گلوله اندازی به دست آوردند، همچنان سپاهی سواره، بدون پیاده نظام باقی ماندند. آنان می توانستند روزها و شب ها پشت سر هم بر پشت اسب به سر ببرند، بخورند، شکار کنند و از همه مهم تر بجنگند. آنان بی وقفه و شجاعانه با نیزه، گرز، تبر و شمشیر می جنگند. اما آنان به ویژه با کمان هایشان، تیراندازانی قابل و جنگاورانی حیله گر به شمار می آیند. تا زمانی که پرچم فرمانده عقب نکشد، میدان جنگ را هرگز رها نمی کنند. اگر شکست بخورند، تقاضای ترحم ندارند و چون پیروز شوند، عطوفتی نشان نمی دهند.اساس استراتژی جنگی چنگیزخان، توان حرکت های برق آسا در فواصل دوردست بود. مردان او می توانستند روزی 80 تا 100 مایل سواری کنند و چون مغول ها پیاده نظام نداشتند، واحدهایشان می توانستند بسیار سریع تر از ارتش های معمولی حرکت و دشمن را غافلگیر کنند.
نحوه زندگی چادر نشین ها
مغول های چادر نشین
مغول ها صحرانشینانی پرطاقت بودند که به زندگی در آب و هوای بسیار خشن عادت داشتند.این سربازان با مهارت در به کارگیری تیر، نیزه و تبرهای جنگی و تاکتیک های غیر قابل پیش بینی و حیله های جنگی برای تضعیف روحیه دشمنانشان می جنگیدند.آنان از منجنیق و تونل های زیر زمینی برای ویران ساختن محکم ترین باروها استفاده می کردند. با پخش شدن اخبار تهاجمات مغول در سراسر آسیا، ارتش ها می گریختند یا پیش از آنکه جنگی آغاز شود، به راحتی اسلحه خود را روی زمین می گذاشتند. با رهبری چنگیزخان، مغول ها خود را از جماعتی پراکنده و بسیار فقیر، بدون هیچ گونه صنعت یا کشاورزی، به ترسناک ترین مردم روی زمین بدل کردند. آنها چین شمالی، آسیای مرکزی، بغداد و امیر نشین های روسیه را فتح کردند و حتی پس از مرگ چنگیزخان به وحشی گری شان ادامه دادند.
آنها بعد از چنگیز دسته جمعی به لهستان هجوم بردند و سپس تا مجارستان پیش رفتند و در آنجا سپاهیان شاه بلای چهارم را در هم شکستند. آنها بعد از عقب راندن این شاه تا کرانه های دریای آدریاتیک، حرکت خود را به سوی دروازه های وین، پایتخت خاندان پادشاهی هاپسبورگ، ادامه دادند.