جالب و دانستنی یادش بخیر دوران قدیم

یاور همیشه مومن

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/06
ارسالی ها
2,276
امتیاز واکنش
733
امتیاز
0
[h=1]یادش بخیر دوران قدیم
[/h] مجموعه : مطالب جالب و خواندنی
388257498.jpg
خاطرات جالب از زمان قدیم (دهه شصت)
شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت
۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران !
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
این تبلیغ رو یادتونه؟
به به هوا آبیه آبیه آفتابیه
ماشینه قلابیه نه بابا بنزین نداره خالیه
یه پمپ بنزین اونجاست بنزین واسش مهیاست …
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادش بخیر قدیما:
بازی پی پی پینوکیو
بازی هرکی شکلک دراره شکل عروسک دراره 1 2 3
بازی چام چام
بازی سلام سلام خاله بزغاله
آتاری دستی که هرکدوم 4 تا ازش داشتیم
واکمنایی که از مشهد میخریدیم(آخ چه پزی باهاش میدادیم)
وای خدا چه خوب بودیم اونوقتا.چه مهربون و بی آلایش
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادش بخیر :
من کارم ، من کارم ، بازو و نیرو دارم ، هر چیزی رو میسازم ، از تنبلی بیزارم ، از تنبلی بیزارم …
بعد اون یکی میگفت : اسم من ، اندیشه ه ه ه ه ه ، به کار میگم همیشه ، بی کار و بی اندیشه، چیزی درست نمیشه ، چیزی درست نمیشه!!!
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
کیا یادشونه وقتایی که معلم می خواست سوال بپرسه پاک کنمونو مینداختیم زیر میز که بریم بیاریمش و تو تیررس نگاه معلم نباشیم ؟
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادتونه قدیما موقع پخش فوتبال میگفتن “کسانی که تلویزیون سیاه سفید دارن بازیکنای مثلا پرسپولیس رو به رنگ تیره میبینن” ؟؟؟
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
مامانم که شیشه پاک کن می خرید ، لحظه شماری می کردم تا اون ماده داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم …
این بلندمدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !!!
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
“بی سرو صدا ، وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید تو حیاط ؛ معلمتون نیومده”
یکی از ناگهانی ترین و سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه…
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادش بخیر: دبستان که بودیم وقتی معلممون میگفت “یه خودکار بدید به من” ؛ زیر دست و پا همدیگه رو له و لورده میکردیم تا زودتر برسیم و معلم خودکار ما رو بگیره …
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادش بخیر: بچه که بودیم وقتی میبردنمون پارک، میرفتیم مثل مظلوما می چسبیدیم به میله ی کنار تاب، همچین ملتمسانه به اونیکه سوار تاب بود نگاه میکردیم، که دلش بسوزه پیاده شه ما سوار شیم، بعدش که نوبت خودمون میشد، دیگه عمرا پیاده می شدیم
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادش بخیر: اون قدیما هر روزی که ورزش داشتیم با لباس ورزشی می رفتیم مدرسه… احساس پادشاهی می کردیم که ما امروز ورزش داریم، دلتون بسوزه
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادش بخیر: یه زمانی به دوستمون که میرسیدیم دستمون رو دراز میکردیم که مثلا میخوایم دست بدیم، بعد اون واقعا دستش رو دراز میکرد که دست بده، بعد ما یهو بصورت ضربتی دستمون رو پس میکشیدیم و میگفتیم: یه بچه ی این قدی ندیدی؟؟ (قد بچه رو با دست نشون میدادیم) و بعد کرکر میخندیدیم که کنفش کردیم
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادش بخیر: تو کلاس وقتی درس تموم میشد و وقت اضافه میآوردیم، تا زنگ بخوره این بازی رو میکردیم که یکی از کلاس میرفت بیرون، بعد بچه های تو کلاس یک چیزی رو انتخاب میکردند، اونکه وارد میشد، هرچقدر که به اون چیز نزدیک تر میشد، محکمتر رو میز میکوبیدیم
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊ یادش بخیر قدیما ◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
یادش بخیر قدیما به جای بخوانیم بنویسیم
کتاب فارسی بود که هر سال یه گل بهش اضافه میشد
 
  • پیشنهادات
  • کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد، مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن آب بخوریم.

    یادش بخیر قدیما:

    مدیر مدرسه از مادرامون کادو می گرفت سر صف می داد به ما، فکر می کردیم مدرسه داده! بعد می گفت: همه تو صفاشون. از جلو نظام، برید سر کلاساتون
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم یا با مداد قرمز سوسمار یا مداد گُلی بود یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم

    یادش بخیر قدیما:

    یه معلم بهداشت داشتیم، هفته ای 1بار میومد، مسواک زدن بهمون یاد میداد. هر شنبه هم خانم ناظم میومد لیوان دستمال ناخن و مقنعه ها رو نگا میکرد چه استرسی میکشیدیم تا بیاد سر میزمون
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    بعضی وقتا ناظما یه دفعه میومدن سر کلاس میگفتن کلاسو خالی کنید می خوایم کیفاتونو بگردیم. بعد هر کی نوارکاست اهنگ باخودش داشت فرداش مامانش باید میومد مدرسه!

    یادش بخیر قدیما:

    موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میزاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    دفترامون خط کشی نداشت، با خودکار قرمز دو طرفش خط میکشیدیم.

    یادش بخیر قدیما:

    ابتدایی که بودیم وایمیسادیم تو صف بعد ناظممون میومد می گفت یه جوری بگید مرگ بر امریکا، تا صداتون برسه امریکا. ما هم فکر می کردیم امریکا کوچه بغلیه از ته جیـ*ـگر داد میزدیم
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    بهترین زمان روزهای پنج شنبه ها بود. مخصوصاً اگر صبحی بودی چون تا شنبه بعد از ظهر مدرسه نداشتی

    یادش بخیر قدیما:

    اون موقعها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم، رو در مینوشتن: آمدیم منزل، تشریف نداشتید!
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    تابستونا که هوا خیلی گرم بود، ظهرا میرفتیم با گوله های آسفالت تو خیابون بازی میکردیم ! بعضی وقتا هم اونها رو میکندیم میچسبوندیم رو زنگ خونه ها و فرار میکردیم

    یادش بخیر قدیما:

    با هم بازی میکردیم:

    شال و حریر اوردیم دخترتونو بردیم

    شال و حریر ارزونیتون دختر نمیدیم بهتون

    اگه نمیدین آ پیشته پیشته پیشته
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    یکی از بازی محبوب بچگیمون کارت جمع کردن بود، با عکس و اسم و مشخصات ماشین یا موتور یا فوتبالیستها ، یا ضرب المثل یا چیستان. یا جمع کردن داستان های ادامس لاویز. بعد باهاش فال میگرفتیم

    یادش بخیر قدیما:

    رو صفحه ی تلویزیون خاموش دست می کشیدیم صدای جلز ولز میداد
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    بازی اسم فامیل

    میوه: ریواس.

    غذا: ریواس پلو…..!

    یادش بخیر قدیما:

    روی فیلمای عروسی، موقعی که دوماد داشت حلقه رو توی انگشت عروس می کرد؛ آهنگ یه حلقه طلایی معین و می ذاشتن
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    قدیما اوج سرمایه داری این بود که تنهایی بشینی جلو تاکسی به راننده بگی آقا برو ، من دو نفر حساب میکنم

    یادش بخیر قدیما:

    بچه بودیم میگفتیم کیا روزه هستن؟ واسه اثباتش زبونمون رو نشون میدادیم اگه سفید بود مورد قبول واقع میشد
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا