جالب و دانستنی یادش بخیر دوران قدیم

کوکیッ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/04/04
ارسالی ها
20,571
امتیاز واکنش
157,354
امتیاز
1,454
محل سکونت
میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
یادش بخیر قدیما :

دبستان که بودیم وقتی معلممون میگفت “یه خودکار بدید به من” ؛ زیر دست و پا همدیگه رو له و لورده میکردیم تا زودتر برسیم و معلم خودکار ما رو بگیره …

یادش بخیر قدیما:

ﻣﺎ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﯿﻢ ﺗﻮﭖ ﭘﻼﺳﺘﯿﮑﯽ ﺩﻭﻻﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ ﻭﺍﻣﯿﺴﺎﺩﯾﻢ ﯾﻪ ﺗﻮﭘﯽ ﺳﻮﻻﺥ بشه و ﭘﺎﺭﻩ ﺵ ﮐﻨﯿﻢ … ﺍﻭﻧﺎیی ﮐﻪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﻭﺗﺎ ﺗﻮﭖ ﻧﻮ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻦ ﯾﮑﯿﻮ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ !!!
 
  • پیشنهادات
  • کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    بچه که بودیم از این فرفره کاغذیا درست میکردیم و می دویدیم تا بچرخه ؛ بعضی وقتا هم که دیوار و نمیدیدیم و با سر میرفتیم توی دیفار …

    یادش بخیر قدیما :

    “بی سرو صدا ، وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید تو حیاط ؛ معلمتون نیومده”
    یکی از ناگهانی ترین و سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه…
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:
    تلویزیون که کنترل نداشت یکی مجبور بود پایین تلویزیون بخوابه با پاش کانال ها رو عوض کنه …

    یادش بخیر قدیما:

    قدیما وقتی چسب نواری کم میاوردیم از جلد کتابامون می کندیم
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    یادش بخیر قدیما:

    مامانم که شیشه پاک کن میخرید ، لحظه شماری میکردم تا اون ماده داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم …
    این بلندمدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !!!

    یادش بخیر قدیما:

    یه برگ از درخت میکندیم میذاشتیم رو دستمون با اون یکی دست محکم میزدیم روش میترکید کلی حال میکردیم !


     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا