عشق شعله می کشه
از درز قلب های خسته عشق شعله می کشه
ازقلب های که گرد و غبار
فراموشی روشون رو پوشونده. عشق شعله می کشه
وقتی که تو خسته از کار
تو مزرعه آفتابگردون
هر عصر به خونه بر می گردی. عشق شعله می کشه
وقتی من پشت پنجره چوبی
با سبدی از رازقی های سرخ منتظرتم. عشق شعله می کشه
وقتی تو منو می بینی
تو چشمات
هزاران شمع تو باد می رقصه.